کیوس گوران: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
ویراستاری جزئی
خط ۲۸:
کیوس پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان در مازندران، به تهران کوچید و برای گرفتن مدرک پزشکی در تبریز امتحان داد که مردود اعلام شد. سپس جلوی ادامهٔ تحصیلش را گرفتند و گفتند که تا ۱۰ سال نمی‌تواند درسش را در ایران ادامه دهد؛ به همین خاطر به [[هلند]] رفت ولی پس از مدتی اعلام شد که وزارت علوم مدرک صادر شده از دانشگاه هلندی را هم قبول ندارد. در نتیجه کیوس به ایران بازگشت.
 
او کار مطبوعاتی را با روزنامهٔ اقتصادی بورس در [[تهران]] شروع کرد و سپس به روزنامهٔ تهران جورنال، که روزنامهٔ انگلیسی‌زبان مؤسسهٔ اطلاعات بود، رفت. پس از مدتی ''محرمعلی خان'' (مأمور سانسور اخبار در زمان [[محمدرضا شاه|پهلوی دوم]]) از انتشار نویسه‌هایش در روزنامه‌ها جلوگیری نمود. کیوس پس از مدتی مجبور به ترک تحصیل شدهشد و به علت شغلش به جنوب کشور رفت.
 
وی هم‌اکنون به زبان‌های [[زبان مازندرانی|مازندرانی]] و [[فارسی]] شعر می‌گوید. کیوس شعرهای مازندرانی‌اش را [[دکلمه]] کرده و در چندین آلبوم با نام‌های ''مازرون''، ''مازرون ۲''، ''چهل سال عاشقی''، ''پس تو کجایی؟'' و ''یاد آن روزها به خیر'' منتشر نموده‌است. وی در برخی آلبوم‌های استودیویی دیگر نظیر ''سوزگلام'' و ''شبی به نغمه و نوا'' نیز همکاری داشته‌است.
 
کیوس گوران به موازات سرایش شعر، با نشریات محلی مازندران هم همکاری کردهمی‌کند و سرمقاله‌های برخی هفته‌نامه‌ها را می‌نویسد. وی بر اثر بیماری گوش-مغزی، [[ناشنوا]] شد و هم‌اکنون به کمک [[لب‌خوانی]] با دیگران ارتباط کلامی دارد.
 
== زندگی ==
=== کودکی و طی نمودن تحصیلات ===
کیوس گوران اوریمی در تاریخ ۷ خرداد ۱۳۱۷ در [[آوریم]] [[سوادکوه]] در [[استان مازندران]] به دنیا آمد. نام ''کیوس'' که [[فهرست نام‌های مازندرانی|نامی مازندرانی]] است،است.<ref name="تولد"/> به گفتهٔ خود کیوس گوران، این اسم از روی نام [[کیوس (ساسانی)|پسر نخستِ]] [[قباد یکم|قباد ساسانی]] و سردار [[خشایارشاه]] گرفته‌شده؛گرفته‌شده‌است؛<ref name="مصاحبه"/><ref name="dw">{{یادکرد وب|نشانی=http://www.dw-world.de/dw/article/0,,4639161,00.html|عنوان=کیوس گوران: شعر من همه‌اش فریاد است|زبان=فارسی|نویسنده=داود خدابخش|نویسندگان دیگر=رضا نیکجو|ناشر=[[دویچه وله]]|تاریخ=۵ سپتامبر ۲۰۰۹}}</ref> چون خانوادهٔ مادری کیوس از اقوام [[امیرموید سوادکوهی]] و از خاندان [[باوندیان]] بودند. او می‌گوید در همان سال‌های خردسالی شناسنامه‌اش گم شدهشد و مأمور ثبت‌احوال هنگام صدور شناسنامهٔ جدید، نام او را اشتباهاً «کیوز» ثبت کرد.<ref name="مصاحبه">{{یادکرد وب|نویسنده= |نشانی=http://www.mehrava.com/mazand-artists/talks/562-kious_gooran_mosahebe.html|عنوان= مصاحبه با کیوس گوران|ناشر= مهرآوا|تاریخ= ۷ خرداد ۱۳۹۷|تاریخ بازدید= ۵ مهر ۱۳۹۹ |archiveurl= https://web.archive.org/web/20201006125508/http://www.mehrava.com/mazand-artists/talks/562-kious_gooran_mosahebe.html|archivedate=۶ اکتبر ۲۰۲۰|dead-url= yes}}</ref> نام خانوادگی او ''گوران'' از کلمه ''گبران''، به معنی [[زرتشتیان]]، برداشت شده که به مرور زمان به ''گوران'' تغییر یافته‌است.
 
وی دربارهٔ نسب و نام خانوادگی خود می‌گوید:
خط ۵۱:
{{نقل قول|هر وقت می‌آمدند که پدرم، میرزداش، را ببرند، ما گریه می‌کردیم و جیغ و داد سر می‌دادیم. به قول پدرم «همان موقع مبارزات سیاسی ما شروع شد.» هیچ‌وقت نمی‌توانستیم با سیستم کنار بیاییم. مرا می‌بردند پاسگاه [[ژاندارمری]] و جلوی چشم من، پدرم را [[شلاق]] می‌زدند.<ref name="mazennume3"/>}}
 
کیوس می‌گوید که در سنین کودکی در روستای [[حاجی‌کلا (قائم‌شهر)|حاجی‌کلا]] در حاشیه غربی رودخانه تالار می‌زیست. این روستا مدرسه نداشت، بنابراین به مدرسهٔ [[کفشگرکلا|روستای کفشگرکلا]] در سوی شرقی تالار می‌رفت و. در سال پنجم ابتدایی، به ناچار به شهر شاهی ([[قائم‌شهر]] امروزی) رفتهرفت و در آنجا دیپلم طبیعی گرفت. وی می‌خواست در رشتهٔ پزشکی ادامه تحصیل دهددهد؛ پس به تهران کوچید و مقدمات را برای شرکت در آزمون فراهم کرد. با چند نفر از دوستانش عازم [[تبریز]] شد تا در آزمون پزشکی آن شهر شرکت کند ولی موفق نشد و او را درحالی که نمرهٔ قبولی داشت، مردود شمردند.<ref name="mazennume3"/> کیوس نیز پیگیری نمود و خواستاردرخواست آن شدکرد که وی را در فهرست قبول شدگان آزمون بنویسند، ولی به او گفته‌شد که «بچهٔ [[بلشویک]]‌ها نباید پزشکی بخواند». سپس آن گونه که خود می‌گوید، در سال ۱۳۳۹ با رئیس دانشکدهٔ علوم بحث کرد و وقتی وی را صدا کرد ریاست دانشکده فرار کرد و بعدها به وی گفت که ده سال از درس خواندن محروم شده، زیرا قصد [[ترور]] رئیس دانشکده را داشته‌است.<ref name="mazennume3"/>
 
=== پیش از انقلاب ===
وی پس از آن که نتوانست در رشتهٔ پزشکی ادامهٔ تحصیل دهد، به [[تهران]] بازگشت و کار مطبوعاتی را با ''روزنامهٔ اقتصادی بورس'' در سال ۱۳۴۰ در [[تهران]] آغاز نمودکرد.<ref name="mazennume2">{{یادکرد وب|نشانی=http://www.mazandnume.com/?PNID=V10952|عنوان=بخون بخون ته هم زوون منم من|زبان=فارسی|ناشر=مازندنومه|تاریخ بازدید=۸ خرداد ۱۳۸۹}}</ref> کیوس به سفارش [[قاسم لاربن]]، مسئول روابط عمومی بانک کار، از روزنامهٔ ''بورس'' را ترک کرده و به روزنامه ''[[اطلاعات (روزنامه)|اطلاعات]]'' رفت.<ref name="mazennume3"/> وی ابتدا به روزنامهٔ ''تهران جورنال'' (نسخهٔ انگلیسی‌زبان اطلاعات کنونی<ref name="bn">{{یادکرد وب|نشانی=http://bashgah.net/fa/content/print_version/7967|زبان=فارسی|عنوان=اشتهای پایان ناپذیر|ناشر=باشگاه اندیشه|accessdate=۱۴ ژوئیه ۲۰۱۱|archiveurl=https://web.archive.org/web/20111204235352/http://www.bashgah.net/fa/content/print_version/7967|archivedate=۴ دسامبر ۲۰۱۱|dead-url=yes}}</ref>) رفت و پس از مدتی خواستار کار در ''هفته‌نامهٔ اطلاعات'' شد ولی ''محرمعلی خان''، مسئول سانسور اخبار، از انتشار نویسه‌های وی جلوگیری می‌کرد.<ref name="dw"/> کیوس در اواسط دههٔ ۱۳۴۰ شمسی به عنوان کارشناس [[آب‌شناسی|هیدرولوژی منابع آب]] به [[لرستان]] رفت<ref name="mazennume2"/> و در سال ۱۳۴۱، به سفارش ''دکتر پیراسته''، در ادارهٔ آب و خاک [[خوزستان]]، در [[اهواز]]، روی رژیم بر رودخانه‌ها مطالعه کرد.<ref name="mazennume3"/>
 
وی می‌گوید که در همین ایام برای کسب مدرک به یکی از دانشگاه‌های [[هلند]] رفت؛<ref name="mazennume3"/> ولی به دلیل سابقهٔ مبارزات پدرش، [[وزارت امور خارجه ایران|وزارت امورخارجه]] به وی گفت مدرک دانش‌آموختگان آن دانشگاه در [[وزارت علوم ایران|وزارت علوم]] مورد قبول نخواهد بود. در این زمان دانشکده به گوران اعلام کرد فقط در صورت قبول نمودن [[تابعیت مضاعف|تابعیت]] یکی از کشورهای [[بولیوی]] یا [[مصر]] و ادامهٔ زندگی در [[هلند]]، قادر به ادامه تحصیل خواهد بود و او به ناچار تحصیلاتش را نیمه کاره گذاشته و به ایران بازگشت.<ref name="mazennume3"/><ref name="CESME"/>
خط ۶۶:
کیوس به علت مشکلات بسیاری که در نویسندگی و کار در مطبوعات برایش وجود داشت، تصمیم گرفت اشعارش را به صورت [[نوار کاست|کاست صوتی]] و با صدای خودش منتشر سازد. گوران سرانجام در سال ۱۳۷۸ توانست کاستی با نام ''[[مازرون ۱ (آلبوم)|مازرون ۱]]'' را توسط ''انتشارات فرهنگ‌خانه مازندران'' منتشر کند.<ref name="mazennume1">{{یادکرد وب|نشانی=http://www.mazandnume.com/?PNID=V10524|عنوان=چل سال عاشقی|زبان=فارسی و تبری|ناشر=مازندنومه|تاریخ بازدید=۸ خرداد ۱۳۸۹}}</ref> <!-- پس از ۴ سال نیز اقدام به انتشار کاست مشابهی به نام ''مازرون ۲'' نمود<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.mehrava.com/index.php?option=com_products&task=view&id=22|عنوان=شناسنامهٔ اینترنتی مازرون۲|ناشر=مهرآوا|تاریخ بازدید=۱۳ ژوئیه ۲۰۱۱}}</ref> --> پس از آن نیز دنباله‌ای با نام ''مازرون ۲''منتشر شد که برخلاف اثر نخست، با استقبال زیادی روبرو نگشت.<ref name="mazennume1"/>
 
در این مدت به صورت نامرتب در برخی نشریات محلی مازندران از جمله ''پیام مازندران''، ''نهضت شمال'' و ''کایر'' و ''پیام مستضعفین'' و ''زنگ تاریخ'' مقالاتی می‌نوشت و گاهی اشعاری را در این نشریات منتشر می‌نمود.<ref name="mazennume3"/><ref name="mazennume2"/> سرانجام در اسفند سال ۱۳۸۸ کاست دیگری به نام ''[[چل سال عاشقی]]'' را توسط ''با انتشارات مهرآوا'' منتشر کرد. این بار دیسک‌های [[سی‌دی]] حاوی صدای کیوس با کتابچهٔ شعرها و برگردان فارسی همراه بودند.<ref name="mazennume1"/> پس از آن نیز آثار دیگری از گوران توسط مهرآوا منتشر شدند.<ref name="تولد"/>
 
== آثار ==