ماریا پارادو دو بلیدو: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۶:
 
=== تولد و سال‌های اولیه ===
مورخان مختلف متفق‌القول هستند که ماریا پارادو دو بلیدو در هوآمانگا، شهری در ارتفاعات جنوبی پرو، متولد شد که آن زمان [[آیاکوچو]] نامیده می‌شد. با این حال، کشیش کارلوس کاردناس ادعا کرد که گواهی تعمید او را در [[کلیسای کانگالو]] کشف کرده‌است یعنی ماریا در آنجا که حول و حوش منطقه فعلی پاراس است متولد شده‌است. همچنین در مورد سال تولد وی اتفاق نظر وجود ندارد. برخی منابع آن را در سال ۱۷۷۷ و برخی دیگر در ۱۷۶۱ می‌دانند، اما همه در روز تولد او یعنی پنجم ژوئیه، اتفاق نظر دارند.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=Biografía de María Parado de Bellido corta y resumida ✏️|نشانی=https://www.biografiacortade.com/maria-parado-de-bellido/|تاریخ=2020-10-31|بازبینی=2021-04-26|کد زبان=es|نام خانوادگی=grecia}}</ref>
 
والدین او فرناندو پارادو، یک [[کریاویو]] از نژاد پروی فوقانی و جاسینتا جایو، یک زن [[بومیان|بومی]] بودند.
خط ۱۴:
وی در سن ۱۵ سالگی با ماریانو بلیدو، [[کسب‌وکار|تاجر]]<nowiki/>ی که در همان سال‌های ۱۸۲۰ در منطقه پاراس در استان کانگالو، همان جایی که خانواده‌شان در آن اقامت داشت، ازدواج کرد، اگرچه موقتاً در [[استان اوئامانگا]] مستقر بودند. آنها هفت فرزند داشتند: گریگوریا، آندره، ماریانو، توماس، ماریا، لئاندرا و بارتولا. شوهر و پسران او از سال ۱۸۲۰ با نیروهای میهن‌پرست همکاری می‌کردند.
 
پسرش توماس در سال ۱۸۲۰ وقتی صفوف میهن‌پرستان ژنرال خوان آنتونیو ایلوارز د آرنالس از اوئامانگا عبور می‌کردند، به آنها پیوست. او سپس به میهن‌پرستان مونتونروس <ref>{{Cite journal|last=McLynn|first=F. J.|date=1984|title=The Ideological Basis of the Montonero Risings in Argentina during the 1860s|url=https://www.jstor.org/stable/24446385|journal=The Historian|volume=46|issue=2|pages=235–251|issn=0018-2370}}</ref> به رهبری کی روز لازون، که در کانگالو فعال بودند، پیوست. شوهرش و پسر دیگرش، ماریانو، نیز با دیگر مونتونروس‌هایی که در هماهنگی با نیروهای منظم ژنرال [[خوزه د سن مارتین]] عمل می‌کردند، شروع به همکاری کردند.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=Arenales, Juan Antonio Álvarez de (1770–1831) {{!}} Encyclopedia.com|نشانی=https://www.encyclopedia.com/humanities/encyclopedias-almanacs-transcripts-and-maps/arenales-juan-antonio-alvarez-de-1770-1831|وبگاه=www.encyclopedia.com|بازبینی=2021-04-28}}</ref>
 
ماریا پارادو دو بلیدو یک قهرمان پرو به حساب می‌آید و افسانه‌های مختلفی زبان به زبان در مورد او نقل شده‌است. گفته می‌شود که ژنرال کاراتالا، در تلاش برای وادار کردن او به صحبت، به سربازان دستور داد تا خانه او را که دخترانش در آن سکونت داشتند بسوزانند. اما آنها نجات یافتند زیرا مردم محلی به آنها هشدار دادند که فرار کنند. ماریا همچنین در مسیری که او را برای اعدام می‌بردند در مقابل کلیسای [[سانتو دومینگو،دومینگو]]، مکث کرد تا زانو بزند و با [[مریم مقدس]] راز و نیاز کند. بعد از اعداماعدام، یک کشیش جسد او را تحویل گرفت و آن را در زمین مقدس در کلیسای La Merced به خاک سپرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://books.google.de/books?id=x4nWCgAAQBAJ&q="María+Parado+de+Bellido"&pg=PA76&redir_esc=y#v=snippet&q="María%20Parado%20de%20Bellido"&f=false|عنوان=1812 in the Americas}}</ref> بلیدو چهره‌ای اسطوره‌ای شد که عمیقاً با حس ملیت مردم پرو آمیخته شده‌است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://books.google.de/books?id=5Qg_kNTSEQwC&q=María+Parado+de+Bellido+ayacucho&pg=PA207&redir_esc=y#v=snippet&q=María%20Parado%20de%20Bellido%20ayacucho&f=false|عنوان=Negotiating Cultures: Eugenio Barba and the Intercultural Debate}}</ref>
 
== تلاش در راه آزادی ==
در سال ۱۸۲۱ [[لیما|شهر شاهان]] توسط ارتش آزادیبخش به فرماندهی ژنرال [[خوزه د سن مارتین|خوزه د سان مارتین]] اشغال شد و در میدان پلازا شهر [[لیما]]، استقلال پرو اعلام شد. سلطنت‌طلبان، به فرماندهی نایب السلطنه خوزه دو لا سرنا، به کوه‌ها عقب‌نشینی کردند. در همین حال اغلب شهرهای ساحلی به دفاع واقع‌بینانه پیوستند. پیروی از مقاومت در ارتفاعات مرکزی نیز، توسط چریک‌هایی که [[بومیان]] و [[مستیسو]]<nowiki/>های وفادار به پادشاه را رهبری می‌کردند افزایش یافت.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=Biografia de María Parado de Bellido|نشانی=https://www.biografiasyvidas.com/biografia/p/parado.htm|وبگاه=www.biografiasyvidas.com|بازبینی=2021-05-07}}</ref>
 
لاسرنا در ارتفاعات جنوبی [[کوسکو (شهر)|کوسکو]] مستقر شد، جایی که بعداً به یک سنگر سلطنت‌طلبان تبدیل شد، که نیروهایشان بیشتر از سرخپوستانی تشکیل شده بود که به اجبار در کوسکو سربازگیری شده بودند. لا سرنا نیروهای خود را به مناطق مرتفع مرکزی فرستاد تا «شورشیان» را – کلمه‌ای که برای میهن‌پرستان بکار می‌برد- سرکوب کند. فرماندهی این نیروهای سرکوب را ژنرال خوزه کاراتالا و سرهنگ خوان لوریگا بر عهده داشتند. کاراتالا مسئول سرکوب در مناطق [[استان پاریناکوچاس|پاریناکوچاس]]، [[استان لوکاناس|لوکاناس]] و [[آیاکوچو|هوامانگا]] بود و این کار را بی‌رحمانه انجام می‌داد. تمام روستاها سوزانده و ویران شده و ساکنان آن قتل‌عام شدند. یکی از آن شهرها [[کانگایو]] بود.<ref>{{Cite journal|last=Miranda|first=Jair|date=2018|title=El ascenso social de un bandolero: Cayetano Quirós y la independencia peruana, 1820-1822|url=http://repositorio.pucp.edu.pe/index/handle/123456789/166542}}</ref>
 
کاراتالا مقر مرکزی خود را در شهر هوآمانگاآیاکوچو تأسیس کرد. یکی از اهداف او وصل شدن با نیروهای سلطنتی بود که در حال جنک با نیروهای میهن‌پرست در [[منطقه ایکا|ایکا]] (ساحل مرکزی) بودند. اما پس از شکست این نیروها در نبرد لا ماکاکونا (نزدیک ایکا)، وی در هوآمانگا باقی ماند و تمام تلاش خود را روی ریشه‌کن نمودن چریک‌های [[کویروس]]، که شوهر و فرزندان ماریا پارادو دو بلیدو نیزدر آن فعال بودند، متمرکز نمود.<ref>{{Cite journal|last=Fisher|first=John R.|date=2000|title=The Royalist Regime in the Viceroyalty of Peru, 1820-1824|url=https://www.jstor.org/stable/157780|journal=Journal of Latin American Studies|volume=32|issue=1|pages=55–84|issn=0022-216X}}</ref>
 
== منابع ==