علی عزت‌بیگویچ: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
افزودن اطلاعات
افزودن اطلاعات
خط ۱۸:
| religion = [[اسلام]] [[سنی]]
}}
'''علی عزت بیگویچ''' ({{lang-en|Alija Izetbegović}}؛ زاده {{birth date|1925|08|08|df=y}} درگذشته- {{death date|2003|10|19|1925|08|08|df=y}}) یک سیاستمدار، وکیل، شاعر و فیلسوف اهل [[بوسنی و هرزگوین]] بود.وی از دسامبر ۱۹۹۰ تا مارس ۱۹۹۶ [[ریاست جمهوری بوسنی و هرزگوین|رئیس‌جمهور بوسنی و هرزگوین]] و از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۰ عضو نهاد [[ریاست جمهوری بوسنی و هرزگوین]] بود.
 
عزت بگوویچ متفکری همپایه دکتر [[علی شریعتی]] برای بوسنی بود و عقاید جالبی در مورد وضعیت و وحدت مسلمانان و همچنین نویسنده کتاب های مختلفی بود در جهان داشت که در کتابهای خود : (اسلام بین شرق و غرب) و (بیانیه اسلامی) آنها را عنوان کرده است.
 
== جوانی و تحصیل ==
خط ۶۹:
== اوایل فعالیت سیاسی و انتخابات سال 1990 ==
ورود یک سیستم چند حزبی در یوگسلاوی در اواخر دهه 1980 ، علی و دیگر فعالان بوسنیایی را بر آن داشت تا در سال 1989 یک حزب سیاسی ، حزب اقدام دموکراتیک (Stranka Demokratske Akcije ، SDA) تاسیس کنند. . به همین ترتیب ، سایر گروه های قومی اصلی در بوسنی ، صرب ها و کروات ها ، احزاب مستقر در قومیت (SDS و HDZ BiH) را نیز تأسیس کردند. SDA بیشترین سهم آرا را به خود اختصاص داد ، 33٪ از کرسی ها ، و نایب قهرمان بعدی احزاب قومی ملی گرا به نمایندگی از صرب ها و کروات ها بودند. فیکرت عبدیچ با 44٪ آرا ، ایزتبگوویچ با 37٪ آرا popular مردمی را برای عضویت در پست ریاست جمهوری در میان نامزدهای بوسنیایی به دست آورد. بر اساس قانون اساسی بوسنی ، دو نامزد اول هر یک از سه کشور سازنده به یک ریاست دوره ای چند نفره چند قومی (با دو کروات ، دو صرب ، دو بوسنی و یک یوگسلاوی) انتخاب می شوند. یک کروات نخست وزیر و یک صرب ریاست مجمع را بر عهده گرفت. عبدیچ موافقت کرد که به عنوان نامزد بوسنیایی برای ریاست جمهوری کناره گیری کند و ایزتبگوویچ به ریاست جمهوری رسید.
 
== ریاست جمهوری (2000–1990) ==
در زمان ریاست جمهوری ایزتبگوویچ به اسامه بن لادن گذرنامه بوسنیایی داده شد و چندین بار به بوسنی و کوزوو سفر کرد. [21] [22] [23] بن لادن به یک خبرنگار آلمانی اظهار داشت که قصد دارد داوطلبان مسلمان را به بوسنی بیاورد. [24]
 
توافقنامه تقسیم قدرت بوسنی خیلی سریع از بین رفت ، زیرا تنش های قومی پس از شروع جنگ بین صرب ها و کروات ها در کرواسی همسایه افزایش یافت. اگرچه ایزتبگوویچ بر اساس قانون اساسی فقط یک سال می بایست ریاست جمهوری را بدست آورد ، اما این تنظیمات به دلیل "شرایط خارق العاده" در ابتدا به حالت تعلیق درآمد و سرانجام در طول جنگ به دلیل کنار گذاشتن احزاب ملی گرای صرب و کروات توسط SDS و HDZ BiH دولت بطور کامل کنار گذاشته شد .
 
هنگامی که در تابستان 1991 جنگ در اسلوونی و کرواسی آغاز شد ، بلافاصله مشخص شد که بوسنی به زودی درگیر درگیری خواهد شد. در ابتدا عزت یک کنفدراسیون آزاد را برای حفظ یک کشور واحد بوسنی پیشنهاد کرد و به شدت خواستار راه حلی صلح آمیز شد.البته حاضر به صلح به هر قیمت نبود و در فوریه 1991 اظهار نظر کرد که من صلح را برای بوسنی و هرزگوین قربانی خواهم کرد اما برای آن صلح حاکمیت را قربانی نمی کنم.
 
وی توافق نامه Zulfikarpašić – Karadžić را كه می توانست بوسنی را به عنوان یك كشور مستقل در یك كنفدراسیون با صربستان و مونته نگرو ببیند ، با واگذاری 60٪ سانداك به بوسنی ، كنار گذاشت. [25] ب
 
ا آغاز سال 1992 ، آشکار شد که خواسته های ملی گرایانه رقیب اساساً ناسازگار هستند: بوسنیایی ها و کروات ها به دنبال بوسنی و هرزگوین مستقل بودند در حالی که صرب ها می خواستند آن در یوگسلاوی تحت سلطه صربستان باقی بماند.
 
عزت علناً شکایت کرد که مجبور شده است با یک طرف یا طرف دیگر متحد شود ، و این معضل را به روشنی با مقایسه آن با انتخاب سرطان خون و تومور مغزی توصیف می کند. [26]
 
در ژانویه 1992 ، خوزه کوتیلیرو ، دیپلمات پرتغالی ، طرحی را تهیه کرد که بعداً به توافق نامه لیسبون معروف شد و بوسنی را به یک کشور سه قومی تبدیل می کند. در ابتدا ، هر سه طرف به توافق رسیدند. عزت برای بوسنیایی ها ، رادوان کارادچیچ برای صرب ها و ماته بوبان برای کروات ها. با این حال ، حدود دو هفته بعد ، عزت امضای خود را پس گرفت و مخالفت خود را با هر نوع تقسیم بوسنی اعلام كرد ، كه ظاهراً توسط وارن زیمرمن ، سفیر ایالات متحده در یوگسلاوی در آن زمان تشویق می شد. [27] [28]
 
== جنگ بوسنی ==
مقاله اصلی: جنگ بوسنی
 
در فوریه 1992 ، عزت ، علیرغم هشدارهای اعضای صرب ریاست جمهوری مبنی بر خلاف قانون اساسی بودن [30] و هرگونه حرکت به سمت استقلال ، همه پرسی استقلال در مورد شرایط اروپا [29] را برای به رسمیت شناختن بوسنی و هرزگوین به عنوان یک کشور مستقل فراخواند.
 
در نتیجه مناطق ساکن صرب جدا می شدند تا در یوگسلاوی اصلی باقی بمانند. در همه پرسی با 99.4٪ رأی موافق در 63٪ مشارکت ، [31] که توسط صرب ها تحریم شد ، به دست آمد. [32]
 
یعنی طبق قانون اساسی SR BiH ، تغییر وضعیت حقوقی ایالتی بدون اجماع ملی هر سه کشور امکان پذیر نبود. این مکانیسم به دلیل نسل کشی انجام شده علیه صرب ها در جنگ جهانی دوم ، که تعادل قومی را بر هم زد ، در قانون اساسی گنجانده شده بود. احتمال دیگر این بود که 2/3 از شهروندان در همه پرسی برای ترک فدراسیون یوگسلاوی رأی دهند. صرب ها با جدایی از یوگسلاوی موافق نبودند. و کمتر از 2/3 مردم به همه پرسی شرکت کردند. با این وجود ، اتحادیه اروپا و ایالات متحده همه پرسی را پذیرفتند.
 
پارلمان بوسنی ، که قبلاً توسط صرب های بوسنی خالی شده بود ، در 29 فوریه رسماً استقلال خود را از یوگسلاوی اعلام کرد و عزت استقلال این کشور را در 3 مارس اعلام کرد. تا 7 آوریل 1992 که اتحادیه اروپا و ایالات متحده کشور جدید را به رسمیت شناختند ، این کار عملی نشد.
 
نبردهای پراکنده ای بین صرب ها و نیروهای دولتی در آستانه به رسمیت شناختن بین المللی در سراسر بوسنی رخ داد.
 
به نظر می رسید عزت قمار کرده است و جامعه جهانی با شناسایی بوسنی برای جلوگیری از جنگ ، یک نیروی صلح می فرستد ، اما این اتفاق نیفتاد. در عوض ، بلافاصله جنگ در سراسر کشور آغاز شد زیرا نیروهای ارتش صربستان و یوگسلاوی مناطق وسیعی را علیه نیروهای امنیتی ضعیف دولت کنترل کردند.
 
در ابتدا ، نیروهای صرب به جمعیت غیرنظامی غیر صرب در بوسنی شرقی حمله کردند. هنگامی که شهرها و روستاها به طور امن در دست آنها بود ، نیروهای صرب به طور سیستماتیک خانه ها و آپارتمانهای بوسنیایی را خراب می کردند یا می سوزاندند ، غیرنظامیان بوسنیایی را محاصره یا دستگیر می کردند و در این حین گاه کتک می خوردند یا کشته می شدند. مردان و زنان از هم جدا شدند و بسیاری از مردان در اردوگاه ها زندانی شدند. این زنان در بازداشتگاههای مختلفی نگهداری می شدند که مجبور بودند در شرایط غیر بهداشتی غیرقابل تحمل زندگی کنند ، از جمله اینکه توسط سربازان یا پلیس صرب به طور مکرر مورد تجاوز قرار گرفتند. [33]
 
عزتبگوویچ به طور مداوم ایده بوسنی چند قومی تحت کنترل مرکزی را تبلیغ می کرد ، که در این شرایط یک استراتژی ناامید کننده به نظر می رسید.
 
کروات های بوسنی که از دولت سارایوو ناامید شده و از نظر نظامی و مالی مورد حمایت دولت کرواسی بودند ، به طور فزاینده ای به ایجاد کشور خود در جمهوری قومی کرواسی هرزگ-بوسنی در هرزگوین و بوسنی مرکزی روی آوردند. کروات ها از دولت سارایوو خارج شدند و جنگ در سال 1993 آغاز شد. در برخی مناطق آتش بس محلی بین صرب ها و کروات ها امضا شد. نیروهای کروات اولین حملات خود را به بوسنیایی ها در مرکز بوسنی در ژوئن 1992 آغاز کردند ، اما این حملات ناکام ماند.
 
توافق نامه گراتس باعث اختلاف عمیق بین کروات های بوسنی و تقویت تجزیه طلب هرزگ-بوسنی شد ، و منجر به پاکسازی قومی دره لاشوا علیه بوسنیایی شد غیرنظامیان از ماه مه 1992 تا مارس 1993. [34] [35]
 
فکرت عبدیچ ، همکار سابق عزت ، علاوه بر سردرگمی عمومی ، در مخالفت با دولت سارایوو و با همکاری اسلوبودان میلوسویچ و فرانجو توگمان ، استان خودمختار بوسنی غربی را در مناطقی از شهرداری های کازین و ولیکا کلادوجا تأسیس کرد. جناح عبدیچ سرانجام توسط ارتش بوسنی منهدم شد. در این زمان ، دولت عزت فقط 25٪ از کشور را کنترل می کرد و اصولاً نماینده جامعه بوسنیایی بود.
 
به مدت سه سال و نیم ، عزت به طور ناخوشایند در سارایوو محاصره شده توسط نیروهای صرب زندگی می کرد.
 
سر انجام وی عدم موفقیت کشورهای غربی در معکوس سازی تجاوزات صرب ها را محکوم کرد و به جهان اسلام روی آورد ، که قبلاً در طی روزهای فعالیت سیاسی با آنها روابط برقرار کرده بود.
 
دولت بوسنی پول و اسلحه دریافت کرد. به دنبال قتل عام صرب ها و تا حدی نیروهای کروات بر روی مسلمانان بوسنیایی ، داوطلبان مسلمان با مجاهدین موسوم به بوسنی به ارتش بوسنی پیوستند که تعداد آنها بین 300 تا 1500 نفر بود. [36]
 
آنها به سرعت انتقادات سنگینی را که توسط تبلیغات صرب و کروات تقویت شده بود ، جلب کردند ، زیرا آنها را شاهدی بر بنیادگرایی خشن اسلامی در قلب اروپا می دانستند.
 
در سال 1993 ، عزتبگوویچ با یک طرح صلح موافقت کرد که تقسیم بوسنی در خطوط قومی باشد اما همچنان بر دولت واحد بوسنی از سارایوو و اختصاص بخش زیادی از خاک بوسنی به بوسنیایی اصرار داشت.
 
جنگ بین بوسنیایی ها و کروات ها سرانجام با آتش بس با کمک آمریکایی ها در مارس 1994 پایان یافت و به دنبال آن دو طرف همکاری نزدیکتری علیه صرب ها داشتند. ناتو سپس به طور فزاینده ای درگیر درگیری با بمب گذاری های گاه و بیگاه "نقطه ای" علیه صرب های بوسنی شد ، به طور کلی به دنبال نقض آتش بس و منطقه پرواز ممنوع بر فراز بوسنی.
 
نیروهای کروات بوسنی به طور غیرمستقیم از آموزش نظامی ایالات متحده که به ارتش کرواسی داده شد ، بهره مند شدند. علاوه بر این ، کروات ها ، علیرغم تحریم تسلیحاتی سازمان ملل ، مقادیر قابل توجهی سلاح در اختیار کروات های بوسنیایی و مقدار بسیار کمتری نیز به ارتش بوسنی ارائه دادند.
 
بیشتر تسلیحات ارتش بوسنی از جهان اسلام ، به ویژه ایران حمل می شد - موضوعی که در سال 1996 مورد بحث و مجادله و تحقیقات کنگره آمریکا قرار گرفت.
 
در سپتامبر 1993 ، دومین کنگره بوسنیایی رسماً نام تاریخی بوسنیایی را معرفی کرد . و نامگذاری قبلی بعنوان مسلمانان یوگسلاوی را بدلیل نادیده گرفتن هویت قومی بوسنیایی رد کرد.
 
== بعد از جنگ ==
پس از پایان جنگ بوسنی با توافق صلح دیتون در نوامبر 1995 ، عزتبگوویچ به عضویت ریاست جمهوری بوسنی و هرزگوین درآمد. پس از نصب جامعه نماینده بین المللی برای نظارت بر امور کشور ، قدرت حزب وی کاهش یافت ، و قدرت بیشتری نسبت به ریاست جمهوری یا پارلمان های نهادهای بوسنیایی-کروات یا صرب داشت. ا
 
و در اکتبر 2000 در سن 74 سالگی استعفا داد و دلیل آن را سلامتی عنوان کرد. با این حال ، عزتبگوویچ نزد عموم مردم بوسنیایی که او را ددو (که در بوسنیایی به معنای پدربزرگ است) مینامیدند همچنان محبوب بود. تایید وی به حزبش کمک کرد تا در انتخابات عمومی 2002 عقب نشینی کند. برخی از ناظران حکومت او را استبدادی با مواضع ملی گرایانه توصیف کرده اند. [40] [41] [42] [43]
 
== مرگ ==
عزتبگوویچ در 19 اکتبر 2003 در اثر بیماری قلبی در اثر صدمات ناشی از سقوط در خانه ، درگذشت. تحقیقات ICTY ​​در جریان بود ، اما با مرگ وی پایان یافت. [44] [45] [46] مراسم خاکسپاری وی ، سه روز پس از مرگ وی ، در 22 اکتبر برگزار شد ، بسیاری از مقامات بوسنیایی ، بزرگانی از 44 کشور خارجی ، 105 عضو مجمع بزرگ ملی ترکیه و بین 100000 تا 150،000 نفر را به همراه داشت ، خانواده اش بیش از 4000 تلگراف دریافت کردند. [ 47] بیش از 400 روزنامه نگار در مراسم تشییع جنازه با پخش 37 دوربین از تلویزیون پخش می شدند. [47]
 
به دنبال مرگ عزتبگوویچ ابتکاری برای تغییر نام بخشی از خیابان اصلی سارایوو از Ulica Maršala Tita (خیابان مارشال تیتو) و فرودگاه بین المللی سارایوو به احترام وی وجود داشت. به دنبال اعتراض سیاستمداران جمهوری سرپسکا ، جامعه جهانی و نماینده سازمان ملل پدی اشداون ، هر دو ابتکار عمل شکست خورد. [48]
 
پسرش به نام باقر نیز وارد سیاست شد [6]
 
در 11 آگوست 2006 ، قبرعزتبگویچ در قبرستان Kovači در سارایوو بر اثر بمب آسیب دید. هویت بمب گذار یا بمب افکن ها هرگز مشخص نشده است. [49]
 
== منابع ==