گریندلوالد به مدرسهی جادوگری [[دورمسترانگ|دارمسترانگ]] رفته، اما در سال ششم به علت آزمایشهای خطرناک و شیطانی که منجر به مرگ چند تن از همکلاسیهایش میشود، او را از مدرسه اخراج میکنند. او قبل از ترک مدرسه، نشان [[یادگاران مرگ]] را بر روی یکی از دیوارهای مدرسه میکشد. بعد از ترک دورمشترانگ،دارمسترانگ، او به دیدن عمهاش [[باتیلدا بگشات]] در گودریک هالو رفته و با آلبوس دامبلدور جوان دیدار میکند.
در [[هری پاتر و یادگاران مرگ]]، روشن میشود که گریندلوالد برای بررسی قبر برادران پرول (صاحبان اولیهی یادگاران مرگ) به درهی گودریک هالو رفته است، که با آلبوس دامبلدور آشنا میشود و اما بعداً برای هم نزدیکتر از برادر شدند و باهم نقشه میکشند تا در آینده نظامی به راه بیندازند که جادوگران به [[مشنگ (هری پاتر)|مشنگها]] حکومت کنند. آنها همینطور برنامه میریزند که با یکدیگر به دنبال [[یادگاران مرگ]] بگردند.
ولی [[آبرفورث دامبلدور|ابرفورث دامبلدور]]، برادر آلبوس، این نقشهها را به باد انتقاد گرفته و میگوید که جاهطلبیهای آلبوس باعث تنها ماندن خواهر بیمارشان آریانا میشود. این بحثها باعث جنگ سه طرفهای میان آلبوس و آبرفورث و گریندلوالد میشود که در طی این نبرد، آریانا کشته میشود. گریندلوالد بعد از این ماجرا میرودمی رود و آلبوس را تنها میگذاردمی گذارد و از آن پس، آلبوس ارتباطش را با او قطع میکند.
گریندلوالد با دزدیدن [[چوبدست کهن|ابر چوبدستی]] از صاحب قبلی آن گریگوروویچ، یکی از [[یادگاران مرگ]] را به دست میآورد. با به دست آوردن قدرت فراوان این چوبدستی کهنابر ،چوبدستی، او دست به جرم و جنایتهای بسیاری میزند. فعالیتهای گریندلوالد منجر به کشته شدن بسیاری از دانشآموزان دورمشترانگدارمسترانگ و مشنگ ها و فشفشه ها (کسانی که خود بی جادو زاده شدند ولی پدر و مادرشان جادوگر هستند) میشود.
بعد از به قدرت رسیدن گریندلوالد ، آلبوس دامبلدور به عنوان استاد و پرفسور مدرسه جادوگری هاگوارتز مشغول به تدریس درس دفاع در برابر خباثت[[جادوی هاسیاه]] است و بر خلاف گذشته حالا او از رویاهای حکومت بر مشنگ ها دست کشیده است و هیچ کاری به گریندل والدگریندلوالد ندارد تا اینکه رییس ادارهوزارت کلسِحر جادوگریو جادو به دیدن دامبلدور می آید و میگوید هیچ جادوگری توان مقابله با گریندل والد را ندارد و فقط دامبلدور میتواندمی تواند گریندل والد را نابود کند ولی آلبوس دامبلدور قبول نمیکند و میگوید که با گریندل والد نمیجنگد . بعد ها مشخص میشود که آلبوس دامبلدور با گلرت گریندل والد پیمان خونی بسته اند که همیشه با هم مثل برادر باشند و هرگز باهم نجنگند ، تا اینکه بعد از مدتی طلسم پیمان خونی که پیش گریندل والد بود توسط نیوت اسکمندر دزدیده شد و به دست دامبلدور رسید و دامبلدور طلسم را نابود کرد و به جنگ گریندل والد رفت و عاقبت آنها با یکدیگر روبرو شده و به دوئل جادویی میپردازند. شاهدان این دوئل گفتهاند که هرگز چنین دوئلی دوباره اتفاق نخواهد افتاد. گریندلوالد که در آن زمان چوبدستابر کهنچوبدستی را در اختیار داشته و قرار بوده شکستناپذیر باشد اما بخاطر توانایی و استعداد بینظیر دامبلدور شکست میخورد. از آنجایی که دامبلدور گریندلوالد را شکست داده، قدرت چوبدستابر کهنچوبدستی به او منتقل میشود و دامبلدور تا زمان مرگش صاحب چوبدستابر چوبدستی کهن میماند و بعد ها چوبدستابر کهنچوبدستی به اسنیپ و سپس لرد ولدمورت میرسد. بعد از دستگیری گریندلوالد، او را در زندان جادویی نورمنگارد حبس میکنند.