سید عباس مجتهد گراشی: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
تا پایان ص۹۷
خط ۱۷:
(تکمیل بخش تبار از کتاب ''خاندان معصومی'')
 
=== تحصیل در نجف ===
سید عباس چهل سال در نجف، سامرا و دیگر شهرهای عراق زندگی کرد و نزد اساتیدی چون میرزای شیرازی، آخوند خراسانی و میرزا حبیب‌الله رشتی به تحصیل پرداخت.<ref>{{پک|فیضی|۱۳۸۶|ک=گلشن ابرار|ص=۹۵|ف=مجتهد مبارز|ج=۶}}</ref> سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی در نوشته‌ای به شاگردی معصومی نزد سید محمدکاظم طباطبایی یزدی نیز اشاره می‌کند و می‌گوید معصومی اصول را از خراسانی و فقه را از یزدی فراگرفت. او در ادامه، خودش را یکی از کسانی برمی‌شمرد که اجازهٔ روایت، حرز یمانی (دعای سیفی) و دیگر اوراد و اذکار را از معصومی گرفته‌اند.<ref>{{پک|فیضی|۱۳۸۶|ک=گلشن ابرار|ص=۹۷|ف=مجتهد مبارز|ج=۶}}</ref> آقابزرگ تهرانی در کتابش با عنوان ''هدیة الرازی إلی الإمام المجدد الشیرازی''، به شاگردی سید عباس مجتهد نزد میرازی شیرازی اشاره کرده‌است.<ref>{{پک|فیضی|۱۳۸۶|ک=گلشن سیدابرار|ص=۹۵|ف=مجتهد عباسمبارز|ج=۶}}</ref> کریم فیضی معتقد است که معصومی به مسائل بالای سیر و سلوک معنوی نیز تسلط داشته و صاحب علم و آگاهی بوده‌است.<ref>{{پک|فیضی|۱۳۸۶|ک=گلشن ابرار|ص=۹۷|ف=مجتهد مبارز|ج=۶}}</ref> او در مدت اقامتش در عراق، با سید مرتضی کشمیری معاشرت داشت. دربارهٔ این همنشینی و معاشرت، سید عبدالحسین دستغیب داستانی را نقل می‌کند:<ref>{{پک|فیضی|۱۳۸۶|ک=گلشن ابرار|ص=۹۵|ف=مجتهد مبارز|ج=۶}}</ref>
 
=== تحصیل ===
سید عباس چهل سال در نجف، سامرا و دیگر شهرهای عراق زندگی کرد و نزد اساتیدی چون میرزای شیرازی، آخوند خراسانی و میرزا حبیب‌الله رشتی به تحصیل پرداخت.<ref>{{پک|فیضی|۱۳۸۶|ک=گلشن ابرار|ص=۹۵|ف=مجتهد مبارز|ج=۶}}</ref> سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی در نوشته‌ای به شاگردی معصومی نزد سید محمدکاظم طباطبایی یزدی نیز اشاره می‌کند و می‌گوید معصومی اصول را از خراسانی و فقه را از یزدی فراگرفت. او در ادامه، خودش را یکی از کسانی برمی‌شمرد که اجازهٔ روایت، حرز یمانی (دعای سیفی) و دیگر اوراد و اذکار را از معصومی گرفته‌اند.<ref>{{پک|فیضی|۱۳۸۶|ک=گلشن ابرار|ص=۹۷|ف=مجتهد مبارز|ج=۶}}</ref> آقابزرگ تهرانی در کتابش با عنوان ''هدیة الرازی إلی الإمام المجدد الشیرازی''، به شاگردی سید عباس مجتهد نزد میرازی شیرازی اشاره کرده‌است. سید عباس در مدت اقامتش در عراق، با سید مرتضی کشمیری معاشرت داشت. دربارهٔ این همنشینی و معاشرت، سید عبدالحسین دستغیب داستانی را نقل می‌کند:<ref>{{پک|فیضی|۱۳۸۶|ک=گلشن ابرار|ص=۹۵|ف=مجتهد مبارز|ج=۶}}</ref>
{{گفتاورد|سید جلیل، جناب آقا سید علی‌نقی کشمیری فرزند صاحب کرامات باهره، مرتضی کشمیری، فرمود: شنیدم از فاضل محترم جناب آقای سید عباس لاری که فرمود: در اوقات مجاورت در نجف اشرف برای تحصیل علوم دینیه، روزی از ماه مبارک رمضان، طرف عصر خوراکی برای افطار خود تدارک کرده، در حجره گذاردم و بیرون آمده، در را قفل کردم و پس از ادای نماز مغرب و عشا و گذشتن از شب برگشتم مدرسه برای افطار کردن.
چون به در حجره رسیدم، دست در جیب نموده، کلید را نیافتم. اطراف داخل مدرسه را فحص کردم و از بعض طلاب که در مدرسه بودند، پرسش نمودم. کلید را نیافتم. بواسطهٔ فشار گرسنگی و نیافتن راه چاره، سخت پریشان شدم. از مدرسه بیرون آمده، متحیرانه در مسیر خود تا به حرم می‌رفتم و به زمین نگاه می‌کردم.
ناگاه مرحوم حاج سید مرتضی کشمیری اعلی الله مقامه را دیدم. سبب حیرتم را پرسید. مطلب را عرض کردم. پس با من به مدرسه آمدند. نزد حجره‌ام فرمودند: می‌گویند نام مادر موسی را اگر کسی بداند و بر قفل بسته بخواند، باز می‌شود. آیا جدهٔ ما حضرت فاطمه علیها السلام کمتر از اوست؟ پس دست به قفل نهاد و ندا کرد «یا فاطمه». قفل باز شد.|سید عبدالحسین دستغیب|داستان‌های شگفت}}کریمدر فیضیذیحجهٔ معتقدسال است۱۳۱۷ کههـ.ق، معصومیسید محمد، پدر سید عباس، نامه‌ای به مسائلآخوند بالایخراسانی سیرنوشت و سلوکدر معنویآن، وضعیت تحصیل فرزندش را جویا شد. آخوند خراسانی نیز تسلطدر داشتهجواب، تقریظی بر یکی از آثار سید عباس نوشت و صاحبدر علمآن، او را دارای درجهٔ اجتهاد دانسته و آگاهیاو را مورد تجلیل قرار داد. بدین ترتیب، سید عباس پس از چهل سال، اجازهٔ «اجتهاد مطلق» گرفت و رتبهٔ «فقاهت والا» را از آخوند خراسانی دریافت کرد. از آن پس، سید عباس در بین بزرگان علمی و فقهی نجف، جایگاهی یافت و افرادی چون سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی و سردار کابلی از او اجازهٔ روایت دریافت بوده‌استکردند.<ref>{{پک|فیضی|۱۳۸۶|ک=گلشن ابرار|ص=۹۷۹۶|ف=مجتهد مبارز|ج=۶}}</ref>
 
=== مقام اجتهاد ===
در ذیحجهٔ سال ۱۳۱۷ هـ.ق، سید محمد، پدر سید عباس، نامه‌ای به آخوند خراسانی نوشت و در آن، وضعیت تحصیل فرزندش را جویا شد. آخوند خراسانی نیز در جواب، تقریظی بر یکی از آثار سید عباس نوشت و در آن، او را دارای درجهٔ اجتهاد دانسته و او را مورد تجلیل قرار داد. بدین ترتیب، سید عباس پس از چهل سال، اجازهٔ «اجتهاد مطلق» گرفت و رتبهٔ «فقاهت والا» را از آخوند خراسانی دریافت کرد. از آن پس، سید عباس در بین بزرگان علمی و فقهی نجف، جایگاهی یافت و افرادی چون سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی و سردار کابلی از او اجازهٔ روایت دریافت کردند.<ref>{{پک|فیضی|۱۳۸۶|ک=گلشن ابرار|ص=۹۶|ف=مجتهد مبارز|ج=۶}}</ref>
 
=== بازگشت به گراش ===
سید عباس پس از تحصیل به زادگاه خود [[گراش]] بازگشت.
سید عباس معصومی پس از دریافت درجهٔ اجتهاد و پایان تحصیلاتش، در سال ۱۳۲۰ هـ.ق از نجف به زادگاهش گراش برگشت. او قصد داشت برای همیشه در گراش بماند، اما به دلیل مخالفت برخی از افراد بانفوذ محلی و تهدید وی، مجبور به ترک وطن شد. این ماجرا با واکنش روحانیون و مراجع وقت همراه بود و افرادی چون شیخ فضل‌الله نوری و دیگران، تلگراف‌هایی در حمایت از سید عباس صادر کردند. از آن جایی که سید عباس در نجف دارای مقامی علمی و نفوذی معنوی بود و شخصیت شناخته‌شده‌ای بین بزرگان دینی داشت، این تلگراف‌ها عموماً در جهت پاسداشت جایگاه و شخصیت وی صادر می‌شدند. معصومی سپس مدتی در لار زندگی کرد و بعد از آن عازم مشهد و در نهایت کرمانشاه شد.<ref>{{پک|فیضی|۱۳۸۶|ک=گلشن ابرار|ص=۹۷|ف=مجتهد مبارز|ج=۶}}</ref>
 
=== مهاجرت ===