سید جواد طباطبایی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
یک جمله در زندگی نامه اضافه کردم.
خط ۵۵:
 
== زندگی‌نامه ==
طباطبایی به سال ۱۳۲۴ در خانواده‌ای اهل تجارت و علم در [[تبریز]] به دنیازاده آمدشد. پدرش را که همچون عمویش از بازاریان تبریز بود، در هشت سالگی از دست داد.<ref name=":1" /> در همان دوران کودکی زبان فرانسه را نزد کشیشی فرانسوی‌زبان فراگرفت. او همزمان با تحصیلات آموزشی رسمی، به حوزه علمیه تبریز نیز می‌رفت و پس از یادگیری زبان عربی، شرح منظومهٔ [[ملا هادی سبزواری|سبزواری]] را در آنجا فراگرفت. طباطبایی تا انتهای دبیرستان در تبریز تحصیل کرد و سپس برای تحصیل در رشتهٔ حقوق به [[دانشگاه تهران]] رفت. در هنگام تحصیل حقوق در تهران، نزد [[جواد مصلح]] شروع به خواندن اسفار ملاصدرا و الهیات شفای ابن‌سینا کرد و در همان زمان نیز در دوره‌های درسی [[هانری کوربن|هانری کربن]] در دانشگاه تهران شرکت می‌کرد. پس از اخذ کارشناسی [[حقوق]] از [[دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران|دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی]] از [[دانشگاه تهران]]، دوران سربازی خودش را به عنوان [[سپاه ترویج و آبادانی|سپاه ترویج]] در تهران و تبریز گذراند. در این دوران، آنگونه که خودش می‌گوید، بخش مهمی از وقت خودش را صرف خواندن آثار انگلیسی و فرانسوی کرد. طباطبایی توانست در انتهای دوران سربازی، بورس تحصیلی دانشگاه پاریس را بگیرد و به [[فرانسه]] برود. در پاریس او ابتدا دو سال در مقطع کارشناسی ارشد در [[دانشگاه سوربن]] تحصیل کرد و سپس در دوره دکتری به ادامهٔ تحصیل پرداخت و با اخذ دیپلم مطالعات عالی D.E.S از رشتهٔ [[فلسفهٔ سیاسی]] فارغ‌التحصیل شد.<ref name=":1">{{یادکرد وب|نشانی=https://www.cgie.org.ir/fa/news/3521|عنوان=گفتگو با سیدجواد طباطبایی: تسویه حساب با چریک ها}}</ref>
 
در سال ۱۳۶۳ با نوشتن رساله‌ای دربارهٔ «تکوین اندیشهٔ سیاسی هگل جوان»، با دریافت درجهٔ ممتاز دکترای دولتی در رشتهٔ [[فلسفه سیاسی|فلسفهٔ سیاست]] به [[ایران]] بازگشت. پس از بازگشت به عضویت هیئت علمی دانشگاه تهران درآمد و معاون پژوهشی [[دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران|دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران]] شد. در همان حال، او سردبیری نشریهٔ همین دانشکده را به عهده گرفت. او پس از مدتی ممنوع تدریس و سپس اخراج می‌شود. اگر چه خودش نمی‌دانسته تحت چه عنوانی اخراج شده، اما یکی از مسئولان به او می‌گوید که گفته‌شده طباطبایی لیبرال، لاییک، [[ملی‌گرایی|ملی‌گرا]] است و از او می‌خواهد که اعتراضی به این اخراج بکند تا آنرا بررسی کنند. در مقابل طباطبایی می‌گوید که «من همانی هستم که هستم. واقعا نه می‌دانند لیبرال چیست، نه ملی‌گرا و نه لاییک. ماجرا این است که هر کسی که در بیرون از تقلیدِ رایج نظام علمی صحبت کند، یکی، دو تا از این مفاهیم را می‌چسبانند تا حذفش کنند. حتی وقتی معنایش را بپرسی هم پاسخی ندارند.»<ref name=":0">{{یادکرد وب|نشانی=https://www.tabnak.ir/fa/news/654301/%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF-%D8%B7%D8%A8%D8%A7%D8%B7%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%87%D9%86%D9%88%D8%B2-%D8%AA%D9%81%D9%87%D9%8A%D9%85-%D8%A7%D8%AA%D9%87%D8%A7%D9%85-%D9%86%D8%B4%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D9%85|وبگاه=www.tabnak.ir|بازبینی=2021-02-24|عنوان=سیدجواد طباطبایی: هنوز تفهيم اتهام نشده‌ام!}}</ref> او می‌گوید که در همان سال‌ها «شخصی به نام نجفقلی حبیبی آمد و رئيس دانشکده شد و ١٣ نفر را با خودش از تربیت مدرس آورد و شبانه دستور دادند که آنها استاد شوند و پرونده‌های قبلی را تعطیل کردند.»<ref name=":0" /> پس از اخراج از دانشگاه تهران، طباطبایی به کار پژوهشی خود در مراکز دیگر ادامه داد و با امکاناتی که در مراکز پژوهشی [[فرانسه]]، [[آلمان]]، و [[آمریکا]] فراهم آمد، پژوهشی دربارهٔ [[تاریخ اندیشه در ایران]] را دنبال کرد.