آستانه حسی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏قوانین وبر فچنر: تفکیک عناوین~~~~
خط ۶۰:
(آستانه نهایی به {{Lang-en|Terminal threshold}}) سطحی از شدت یک محرک است که بیشتر از آن، هیچ تفاوتی با افزایش شدت محرک حس نشود. برای مثال، اگر به‌وضوح صدایی را بشنویم، افزایش شدت این صدا بیشتر از حد معینی، باعث جلب توجه ما خواهد شد. این حد معین همان آستانهٔ تفاوت است. اما آستانهٔ تفاوت و یا همان «حداقل تفاوت محسوس» مقدار ثابتی نیست. در عمل هرچه محرکِ پیش‌زمینه شدیدتر باشد، اندازهٔ آستانهٔ تفاوت نیز بزرگ‌تر خواهد بود؛ تا جایی که افزایش بیشتر دیگر محسوس نباشد. این حد نهاییِ شدت صدا، که قادر نیست تغییری در تجربهٔ حسی صدا در ما ایجاد کند، همان آستانهٔ نهایی صدا است. این اصل شامل همه انواع حواس می‌شود. ظاهراً این اصل، نتیجه عملکرد یک مکانیزم ایمنی برای حفظ موجود زنده از آسیب تحریکات شدید حسی است. به‌راحتی می‌توان تصور کرد که اگر حساسیت شنوایی کارگرانی که در یک محیط پر سر و صدا کار می‌کنند، یا سربازانی که خدمهٔ توپخانه هستند، همواره در حالت عادی بود، چه مخاطراتی وجود داشت. وقتی وارد محلی بویناک می‌شویم، در ابتدای امر به‌وضوح متوجه بو خواهیم شد. اما بعد از مدتی به بو عادت میکنیم. همچنین وقتی در یک روز آفتابی وارد اتاق تاریکی می‌شویم، تاریکی در ابتدای امر چشمگیر است. اما بعد از مدتی ،چشم‌ها به تاریکی عادت کرده و ما قادر به دیدن جزئیات خواهیم شد. این پدیده تا حدودی نتیجهٔ عملکرد اندام‌های حسی است. اما بخش دیگری از این عملکرد در ذهن می‌گذرد. شاهد این ادعا، مواردی است که برای مثال، یک مادر به صدای نوزاد خود حساس است. اما در همان محیط، به صدای یکنواختِ ترافیک که از صدای نوزاد شدیدتر است؛ توجه نمی‌کند. به‌همین ترتیب عوامل تعیین میزان بزرگی آستانهٔ نهایی نیز دارای تنوع بوده و همچنان تحت مطالعه قرار دارند.<ref>mennesket i søkelyset/C,Hambro Ø,Skard(Fabritius Forlag).noen generelle prinsipper for sanseorganenes funksjoner.side 51,52,53</ref>
===== قوانین وبر فچنر =====
قوانین وبر فچنر [https://en.wikipedia.org/wiki/Weber%E2%80%93Fechner_law] ۲ فرضیه مرتبط به هم در حوزه [[روان فیزیک]] هستند. هر ۲ فرضیه تلاش می‌کنند تا اندازه یک محرک مادی را در تناسب با اندازه حس محرک بیان کنند. به بیان دقیقتر یعنی تناسب تغییر شدت یک محرک مادی و تفاوتی که در اثر این تغییر عملاً احساس می‌شود.<ref>Weber-Fechner law - Simple English Wikipedia, the free</ref>
آستانه حسی در بسیاری از موارد تا حد معقولی قابل محاسبه است. ما می‌توانیم روشنی یک تصویر، بلندی یک صدا یا زبری یک سطح را اندازه گرفته و میزان دریافت حسی خود را با آنها مقایسه کنیم. اما نکته مهم در همه موارد، احتمال وجود یک ضریب ثابت است؛ یعنی حداقل تفاوت محسوس، ظاهراً نسبت ثابتی با اندازه قبلی یا کلی محرک مادی دارد. فرض کنید یک کوله پشتی به وزن ۲۰ کیلو بر دوش دارید و حداقل تفاوت محسوس نیم کیلو باشد. [[ارنست هاینریش وبر]] ادعا می‌کرد که اگر وزن کل کوله ۴۰ کیلو یعنی ۲ برابر بود؛ حداقل تفاوت محسوس نیز ۲ برابر می‌شد. [[ارنست هاینریش وبر]] نظر خود را چنین بیان کرد که اگر مقدار افزایش محرک مادی را برمقدار کل محرک مادی تقسیم کنیم؛ همواره ضریب ثابتی بدست خواهد آمد. در مثال فرضی کوله پشتی این ضریب ۱ تقسیم بر ۴۰ یا ۴۱ است که حدوداً ۲٫۵ ٪ می‌شود. این تناسب و احتمال وجود یک ضریب ثابت اولین بار توسط [[ارنست هاینریش وبر]] رسمیت پیدا کرد. این نظریه علاوه بر جنبه تاریخی از چند زاویه دیگر نیز اهمیت دارد. از جمله اینکه ما را قادر می‌سازد تا بتوانیم دقت اندامهای حسی کاملاً متفاوت را با هم مقایسه کنیم. برای مثال مقایسه شدت نور و میزان وزن با هم ممکن نیست؛ زیرا هر یک با واحدی کاملاً جداگانه سنجیده می‌شوند. اما بر اساس قانون وبر ما می‌دانیم '''هر چه اندازه ضریب ثابت کوچکتر باشد؛ میزان دقت آن حس بیشتر است'''. برهمین پایه می‌توانیم ادعا کنیم که دقت حس بینایی درانسان به مراتب از دقت حس وزن بیشتر است. بعدها یکی از شاگردان وبر بنام [[گوستاو تئودور فخنر|گوستاو تئودور فچنر]] سعی کرد در امتداد مطالعاتش در مسیر تعیین و پیشگویی حداقل تفاوت محسوس، افکار خود و استادش را بزبان ریاضی بیان کند. [[گوستاو تئودور فخنر|گوستاو تئودور فچنر]] قانونی بنام استادش <ref>Encyclopædia Britannica</ref> وبر پیشنهاد داد بصورت '''S = k log I''' جایی که '''S''' اندازه دریافت حسی است '''I''' شدت محرک مادی است و '''k''' ضریب ثابتی است که بر اساس نظریه [[ارنست هاینریش وبر]] محاسبه می‌شود.
امروزه ما می‌دانیم که این قوانین به هیچ وجه دقیق نبوده و در بعضی موارد صادق نیستند. برای مثال در مورد درد کوچکترین مقدار افزایش محرک مادی باعث افزایش شدید حس درد می‌شود. با این حال این نظریات هم ارزش تاریخی دارند و هم در مواردی توصیف معقولی از تناسب شدت محرک مادی و تأثیر حسی آن محرک بدست می‌دهند. <ref>psychology Henry Gleitman,international student edition,sensory thresholds.page 137,138