عصب شناسی رفتاری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز جایگزینی با اشتباه‌یاب: بصورت⟸به‌صورت، سوال⟸سؤال، آگوست⟸اوت
خط ۴۹:
مشخصه یک گونه معین است و تقریباً توسط همه اعضا انجام می شود، لورنز "مدل هیدرولیک" معروف خود را برای شرح این مفهوم ، و همچنین ایده انرژی خاص عمل ، یا تحریک کردن ( یک منبع فرضی انرژی انگیزشی در درون ارگانیسم که با برخی از واکنشهای رفتاری خاص یاد نگرفته ، و به عنوان الگوهای کنش ثابت در اخلاق شناسی کلاسیک شناخته می شوند.) ساخته است.
 
نیکو تینبرگن در سال 1907 در هلند متولد شد و برای ایجاد فرضیه FAP با لورنز همکاری کرد. تحقیقات آنها با توجه به پاسخ بازگرداندن تخم غاز سرگردان توسط غاز های ماده به لانه انجام شده است ، که غاز حتی سعی در بازگرداندن تخم مرغ و یا توپ گلف که حالت چرخش (سرگردان) داشته را انجام میدهد این مثالی است از رفتاری که به عنوان الگوی عملی ثابت توصیف شده است.تینبرگن مطالعه قابل توجهی در مورد مکانیزمهای رهاسازی برخی از FAP ها انجام داد و سیستم مدل وی رفتار ناخوشایند جوجه های  گل شاه ماهی اروپایی ( مرغ دریایی اروپایی ) مثل نوک زدن برای غذا و تماس پچ پچ برای جلب توجه والدین بود. ایده محرک ماوراالطبیعه در نتیجه این امر بوجود آمد. تینبرگن همچنین به دلیل چهار سوالسؤال که به اعتقاد او محققان علوم اخلاقی باید در مورد هر نوع رفتار حیوانی بپرسند ، کاملاً شناخته شده است ، از جمله اینها مکانیسم رفتار در سطح فیزیولوژیکی ، عصبی و مولکولی است ، و این سوالسؤال ممکن است به عنوان سوالسؤال اساسی در عصب شناسی رفتاری باشد.تینبرگن همچنین بر اهمیت همکاری بین متخصصان علوم اخلاق و متخصصان نوروفیزولوژی در مطالعات خود ، که به واقعیتی در رشته عصب شناسی رفتاری تبدیل شده است ، تاکید کرده است.
 
برخلاف رفتارگرایی ، که واکنش حیوانات به محرک های غیر طبیعی را در یک محیط آزمایشگاهی تجزیه و تحلیل می کند ، اخلاق شناسی سعی کرده است رفتارهای طبیعی حیوانات را دریک زمینه درست  دسته بندی و ارزیابی کند.به همین ترتیب ، عصب شناسی رفتاری بنیان عصبی رفتارهای خود به خودی را بررسی می کند و سوالاتی را مطرح کرد و تلاش می کند تا وضعیت طبیعی را تا آنجا که ممکن است در آزمایشگاه تکرار کند.
خط ۶۰:
 
== '''عصب ناسی رفتاری مدرن''' ==
انجمن بین المللی عصب  شناسی رفتاری ، که به مناسبت انستیتوی مطالعات پیشرفته ناتو "پیشرفت در عصب شناسی رفتاری مهره داران " (13 تا 24 آگوستاوت 1981) توسط J.-P. اورت ، دی جی Ingle و R.R. Capranica ، در دانشگاه Kassel در Hofgeismar ، آلمان برگزار شد (ایجاد شده است ،رشته فعلی عصب شناسی رفتاری را نشان می دهد (رجوع کنید به گزارش Trends in Neurosci. 5: 141-143،1982 اولین رئیس آن تئودور اچ بولاک بود. از زمان کنفرانس اولیه خود در توکیو در سال 1986 ، این گروه هر سه سال یکبار تشکیل جلسه داده است.
 
عضویت آن از بسیاری از برنامه های تحقیقاتی مختلف در سراسر جهان گرفته شده است ، بسیاری از اعضای آن دانشجویان و اعضای هیئت علمی از دانشکده های پزشکی و بخش های مغز و اعصاب در موسسات مختلف هستند.
خط ۱۳۷:
این تکنیک در سطوح مختلف سیستم بینایی تکرار شد ، و همچنین امکان شناسایی آشکارسازهای ویژه را فراهم آورد. تمرکز مطالعه بر روی  شناسایی سلولهای عصبی انتخاب شده  در ناحیه بینایی طعمه و ردیابی آکسونهای آن به سمت سلولهای تولید کننده الگوی ضربه و پرتاب محکم زبان در هسته هایپوگلاسال (عصب هایپوگلاسال عمدتاً عصبی سوماتیک  برای عصب رسانی عضله زبان است.) میباشد.
 
الگوی تخلیه نورون های شکمی انتخاب کننده طعمه در پاسخ به طعمه ، در وزغ های متحرک آزاد ، رفتارهای شکارچی مانند "قاپیدن طعمه " مثل ضربه و پرتاب محکم زبان را " پیش بینی " می کند. روش دیگری که به عنوان آزمایش تحریک شناخته می شود ، در وزغهای متحرک آزاد استفاده شد این است که  محرکهای الکتریکی  متمرکز را به مناطق مختلف مغز وزغ اعمال و پاسخ وزغ را مشاهده کردند.وزغ واکنش فرار را هنگام تحریک ناحیه تالامیک- پرکتکتال نشان داد ، اما هنگامی که تکتوم در ناحیه ای نزدیک نورونهای انتخاب کننده طعمه تحریک شد ، وزغ درگیر رفتار شکار طعمه شد.علاوه بر این ، آزمایشات نوروآناتومی( مطالعه ساختار و سازماندهی دستگاه عصبی ) انجام شد که در آن پیوند تالامیک-پریتکتوم (pretectum از اپی تالاموس مشتق شده و در مغز میانی در مرز تالاموس قرار دارد) / رکتوم یا گلیومای بافتی (نوع فرعی از گلیومای ساقه مغز مغز میانی است) ،وزغ را از بین برده و کمبود ناشی از آن بصورتبه‌صورت زیر مشاهده شد:
 
ویژه گیهای انتخاب کننده ی  طعمه  در هر دو پاسخ نورون های انتخاب کننده طعمه و رفتار گرفتن طعمه از بین رفت. این آزمایشات و آزمایشات دیگر حاکی از آن است که انتخاب طعمه تحت تأثیر عوامل پیش-بافتی pretecto-tectal است.