جیامباتیستا بودونی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲:
[[File:Title page. Boileau Despréaux.jpg|thumb|صفحه آغازین. نیکولا بوالو.]]
==در پارما==
[[File:Giambattista Bodoni by Giuseppe Lucatelli.jpg|thumb|right|پرتره بودونی (حدود 1805-1806) ، اثر جوزپه لوکاتلی. موزه لومباردی]].]]
پس از بهبودی در سالوزو ، بودونی دوباره کار با پدرش را شروع کرد. در همین حال ، در پارما ، دوک جوان ، دون فردیناندو دی بوربون (دوک فردیناند پارما) و نخست وزیر ، گیوم دو تیلوت ، در حال برنامه ریزی برای شروع به کار مطبوعات سلطنتی بودند. آنها می خواستند فردی سخت کوش و با استعداد مطبوعات سلطنتی را اداره کند. پدر پائولو ماریا پاکیائودی ،كه كتابدار پارما ، بود ونی را درمدت سکونتش در رم می شناخت و نام این مرد جوان را مطرح کرد. در فوریه ۱۷۶۸ ، با اجازه دوك ویتوریو آمدو سوم ساووی ، بودونی سالوزو را به مقصد دربار پارما ترك كرد.او بلافاصله کار را شروع کرد. چالش پیش رویش فوق العاده ای دشوار بود. او به کمک احتیاج داشت ، بنابراین به دو نفر از برادرانش نامه نوشت که از سالوزو برای کمک به او بیایند. یکی از آنها ، جوزپه ، بیش از ۳۰ سال در مطبوعات پارما در کنار او بود.همزمان بودونی هر آنچه را که لازم بود با بالاترین سفارش بدست آورد: کاغذ ، جوهر ، ابزار ، وی ابتدا از فورنیر برای کارهای اولیه تقلید کرد و به تدریج نظرات خود را با آراء [[فورنیر]] جایگزین کرد و در نهایت سبک خود را توسعه داد.اولین نشر عمده وی مربوط به جشن عروسی دوك پارما با اركدوشیس ماریا آمالیا از اتریش بود ،خوزه نیکولاس دو آزارا ، سفیر اسپانیا در رم احساس كرد كه بودونی دارد خود را برای كارهای بی اهمیت برای دوك هدر می دهد بودونی تمایلی به ترک راحت پارما ، جایی که او به تازگی ازدواج کرده بود (در 51 سالگی با یک زن محلی 18 سال کوچکتر از خوودش ) ، نداشت. او تا آخر عمر در پارما ماند.در سالهای پس از ۱۷۹۱ ، بودونی بیشترین کارهای بزرگ خود را انجام داد ، از جمله آثار کلاسیک بزرگ هوراس ، ویرجیل ، آناکرئون ، تاسو و هومر و دیگران. [[ناپلئون]] از هدیه "[[ایلیاد]]" بودونی آنقدر خوشحال شد که او را به عنوان یک شوالیه مفتخر کرد و به او مادام العمر مستمری داد.دوک پارما در سال۱۸۰۲ به طور ناگهانی و مرموزی درگذشت ، دوشس به پراگ گریخت ، و فرانسوی ها برای پر کردن خلا قدرت وارد پارما شدند. بودونی که برای کار زندگی می کرد و غیرسیاسی بود و در اتحاد با رژیم حاکم جدید مشکلی نداشت.در سال ۱۸۰۵ ، حتی امپراتور ناپلئون و همسر امپراتور [[ژوزفین]] به شهر رفتند و خواستار دیدن او شدند. افسوس که همان روز بودونی به جهت حمله های فاجعه آمیز نقرس در رختخواب محبوس شد ، بیماری که قرار بود او را تا پایان زندگی آزار دهد قبل از مرگش در ۳۰ نوامبر ۱۸۱۳ ، بودونی کار در یک سری کارهای کلاسیک فرانسوی را برای حامی جدید خود ، [[یواخیم مورات]] ، برادر زن ناپلئون آغاز کرده بود. "تئاتر کامل ژان راسین" روز مرگ وی در مطبوعات بود.موزه او در سال ۱۹۶۳ در پارما ، ایتالیا افتتاح شد
 
== جستارهای وابسته ==
* [[چاپ]]