سخنرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Dr6847215 (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب‌ها: افزودن القاب متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایشگر دیداری
Dr6847215 (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۹۰۰:
جامع صفات بودن سخن، لازمه‌ی سخنوری‌ست سخنش در عین سادگی، شورانگیز و در عین روانی گاهی در پیچیدگی تصنعات قرار می‌گیرد مشحون است از صنایع لفظی و معنوی. در حالتی که دارد مرسل پیش می‌رود، مسجع می‌شود جائی که تأثیر می‌خواهد (تأثیر بیشتری) به انواع تاکید و تشبیه و استعاره و مجاز دست می‌زند. تمثیل را ماهرانه بکار می‌برد از آیات گرفته تا اشعار و مثلهای سائر اگر مثال مناسبی نیابد، از خود می‌سازد تا مقصود را مجسم کند. هرکلمه‌ای را بجایش می‌گذارد. حسن مطلع و مقطع را زیاد دارد، چه لازمه تفهیم و تفهم و سرعت تأثیر و باقی‌ماندن اثر در مستمع است. زینت فواصل و زیبایی تقدیم و تأخیر را در نظر دارد. کلامش خالی از الفاظ رکیک، تعقید، اشتقاقات شاذ و نادر یا مخالف قیاس زمان است. منفورالاستعمال ندارد. مجازهای مستهجن، تشبیهات مستشبع در آن دیده نمی‌شود عذوبت نطق و قدرت طبع و طلاقت لسان را کسی مانند علی ندارد، آنهم در حد جامعیت. لطف ترکیب الفاظ را با حسن دارای معنی در همه جا رعایت نموده است گفتارش هم همه بدیهه است از لحاظ معنی حاوی مکارم اخلاق است و حاکی مصالح ایشان. چیزی نیست که بشر را فایده بخشد و در آن نباشد و سخنانش از آن حکایت نکند هم آیت و عید است و هم مژده‌ی امید در عین اینکه کار و کوشش را می‌ستاید، خلایق را از دام علایق گریز می‌دهد. راهنمای زندگی، تزکیه‌ی نفس، تقویت روح، انسانیت مطلق است. درس شجاعت، مناعت، فضیلت، کرم و تمام فضایل می‌دهد ازجنگ سخن می‌گوید، از اقتصاد، از سیاست، از مدیریت و از همه چیز از قرار خاک، تا مدار افلاک عجز الواصفون عن صفته!!! دوست و دشمن، دانا و کانا، عابد و عاصی، دانی و قاصی، راستی به برتری او معترفند. سنجش علی، با سایر خطبا مقایسه‌ی عذار سپیدماه، با گیسوی شب سیاه است آنچه ستودیم، همه از سخنانش پیداست استشهاد از بیانات او برای آنچه گفتیم، میدان وسیعی می‌خواهد چه اینهمه کمال را، نمی‌توان با جمال نشان داد وجلوه‌ی صباح را با نور مصباح شناساند.
 
====== آلفونس دولامارتین ======
(1790-1869)
 
خط ۹۰۷:
ملیت: فرانسوی ـ پیشه: شاعر، نویسنده، سیاستمدار (وزیر امور خارجه فرانسه) ـ مکتب: رمانتیسیسم (تنها از طریق تحریک شدید احساسات مخاطب مقاصد خود را پیش می‌برد) از سال 1839 همراه با تحولات اروپا به سیاست علاقمند شد. در انقلاب 1848 فرانسه به عنوان یکی از رهبران چپ‌گرا فعالیت می‌کرد اما پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری مقابل ناپلئون سوم، از سیاست کناره گیری کرد و از آن پس تنها به فعالیت‌های ادبی مشغول شد.
 
====== دانتون ======
(1794-1759) George Jacques Danton
 
خط ۹۲۲:
{انقلاب فرانسه ابتدا حکومت فرانسه را به مشروطه سلطنتی تبدیل کرد و در پی آن جمهوری‌خواهان میانه‌رو یا بورژوا به رهبری دانتون و پس از آن جمهوری‌خواهان مساوات‌طلب پیرو افکار رسو به رهبری روبسپیر به سرعت انقلاب را در دست گرفتند. اندکی بعد حکومت هیئت مدیره و سپس ناپلئون بر اوضاع چیره شد و پس از آن نوبت به بازگشت سلطنت رسید.}
 
====== میرابو بناپارت لامار ======
(Mirabeau B.Lamar)
 
خط ۹۲۹:
او برخلاف هیوستون با سرخ‌پوستان میانه خوبی نداشت و معتقد بود جمهوری تگزاس نبایستی به آمریکا می‌پیوست بلکه می‌باید تا اقیانوس آرام مرزگشایی می‌کرد. زندگی وی پیش از سال 1789 به یک سلسله زیاده‌رویها و مشاجرات با پدرش گذشت و به فرمان وی بارها توقیف شد و به زندان افتاد. با آنکه از طبقه نجبا و اعیان بود در سال 1789 از طرف طبقه سوم ملت فرانسه به نمایندگی مجلس ملی انتخاب شد. به علت فصاحت و بلاغتی که داشت بزودی شهرت فراوان یافت. وی خواستار سلطنت مشروطه بود؛ اما در سال 1789 مخفیانه با شاه و ملکه سازش کرد و میانه‌روی پیشه کرد و از این رو مورد حمله و انتقاد ژاکوبن‌ها قرار گرفت و پیش از آنکه سازش او با دربار برملا گردد درگذشت.
 
====== ناپلئون بناپارت(ناپلئون یکم) ======
ـ نخستین امپراتور فرانسه (1769-1822)
 
خط ۱٬۰۲۷:
در آخر باید خاطر نشان کرد که افکار و احساس‌های هیتلر و همین‌طور اقدام‌های او جز کشته‌شدن میلیون‌ها تن، زجر دادن هزارها انسان بی‌گناه و ویرانی چیز دیگری به ارمغان نیاورد.
 
====== ویکتور هوگو، نویسنده قهرمان پرور یا قهرمان سخنوری ======
شاعر فرانسوی (1802-1885)
 
خط ۱٬۰۵۸:
هوگو در بیان و ارائه‌ی خطابه‌های سیاسی خود تا حد بسیار زیادی از قهرمانان داستان‌ها و نمایش‌های خویش الهام می‌گرفته‌است و همین نحوه از سخنرانی‌های سیاسی ـ نمایشی او بود که بر مخاطبانش تأثیر بسزایی داشته است.
 
====== فیدل کاسترو، انقلابی و دیکتاتور ======
دین: خداناباور
 
خط ۱٬۰۷۹:
کاسترو که برای ستایشگرانش انقلابی و برای منتقدینش دیکتاتور است، دوران جنگ سرد، فروپاشی شوروی، تحریم اقتصادی و بیش از 600 سوءقصد که به گفته خودش کار آمریکایی‌ها بود را با هوشمندی از سر گذراند. او که سخنوری کاریزماتیک و مجذوب کننده بود، به مدت پنجاه سال نقشی برجسته در تاریخ آمریکای لاتین بازی کرد. هدف او براندازی حکومت فولخنسیو باتیستا بود. در سال 1953 در رأس گروهی به پادگان مونکادا حمله کرد اما نتیجه این حمله چیزی جز شکست نبود. کاسترو به 15 سال زندان محکوم شد و 22 ماه در زندان بود و پس از آن به آمریکا و بعد به مکزیک رفت و در آنجا با ارنستو چه‌گوارا آشنا شد. پس از این آشنایی فیدل کاسترو و چه‌گوارا، سازمانی را تشکیل دادند و در ماه دسامبر سال 1956 با 82 پارتیزان به کوبا رفتند. بعد از یک سری درگیری، به لطف حمایت‌های مردمی و بی‌نظمی در ارتش باتیستا، شورشیان در سال 1959 به قدرت رسیدند و دیکتاتور را فراری دادند.
 
====== چه‌گوارا ======
سالهای اول، سالهایی درخشان بود: کاسترو با سیگار برگ و ریش و کلاه بره پارتیزانی در کنار چه‌گوارا، بدل به سمبل‌های انقلاب «ضدامپریالیستی» و ضد آمریکایی شدند. کاسترو با حمایت شوروی موفق شد عملیات آمریکا در خلیج خوک‌ها را که توسط رئیس‌جمهور وقت آمریکا، جان اف کندی طرح ریزی شده بود، خنثی کند.
 
خط ۱٬۱۴۵:
وی در یک خانواده‌ی متوسط در [[آتلانتا]] [[جورجیا]] به دنیا آمد. پدر و پدربزرگ وی از رهبران فرقه‌ی [[باپتیست]] يا تعمیدگرا بودند و همین تمایلات مذهبی موجب ادامه تحصیل وی در رشته‌ی علوم دینی شد.
 
====== '''مبارزه با تبعیض نژادی ======'''
 
درپی بازداشت [[رزا پارکس]]، زن سیاهپوستی که با بلند‌نشدن از روی صندلی یک اتوبوس عمومی برای یک سفیدپوست زندانی شد، کینگ جوان رهبری جنبش تحریم سیاه‌پوستان را برعهده گرفت و به‏‏عنوان یک فعال مبارزه با تبعیض نژادی در سرتاسر [[ایالات متحده آمریکا]] شهرت یافت. در سال [[۱۹۵۷ (میلادی)|۱۹۵۷]] به‌همراه ۶۰ رهبر [[سیاهپوست]] دیگر سازمانی را بنیان گذاشت که بعدها به کنفرانس رهبران مسیحی جنوب شناخته شد. وی در مبارزه علیه [[نژادپرستی]] از تعالیم [[مسیح]] و [[مهاتما گاندی]] پیروی می‌کرد.
 
====== '''مرد سال و جایزه‌ی صلح نوبل ======'''
 
مارتین لوتر کینگ در سال [[۱۹۶۳ (میلادی)|۱۹۶۳]] به‏‏عنوان [[مرد سال]] ازسوی [[مجله تایم]] برگزیده شد و در سال [[۱۹۶۴ (میلادی)|۱۹۶۴]] به‌عنوان جوان‌ترین فرد [[جایزه صلح نوبل]] را دریافت کرد. اوج فعالیت‌های مبارزاتی مارتین لوتر کینگ در دهه‌ی [[۱۹۶۰ (میلادی)|۱۹۶۰]] و برای تصویب قانون حقوق مدنی بود.
 
سطر ۱٬۳۶۰ ⟵ ۱٬۳۶۲:
دیکنز در چند رمان بعدی دیگرش رنجی بر خود هموار می‌سازد تا از هرگونه راه‌حل ساده‌ای اجتناب کند. «دوران مشقت»، «دوریت کوچک»، «داستان دو شهر» و «آرزوهای بزرگ» دامنه‌ی توقع خود را از خواسته محدود می‌کنند و از ما توقع ندارند که بنشینیم و همه کسانی را که اکنون پس از آن همه رنج، به رفاه رسیده‌اند، ببینیم. اگرچه پرداخت شخصیت‌های متعلق به طبقه‌ی کارگر و مسائل صنعتی به شیوه‌ای زمخت و احساساتی انجام شود، هنر«دوران سختی» در نوعی صداقت درباره‌ی تقلید اجتماعی شخصیت داستان است. ما در این جا بر خلاف «خانه‌ی قانون‌زده»، از پی تشریح تخریب، در رسیدن ساختمانی در مقیاس کوچک را نمی‌بینیم.
 
====== '''[[رمان|رمان‌های]] برجسته دیکنز: ======'''
 
آقای پیکویک-- (The Pickwick Papers) [[۱۸۳۷ (میلادی)|۱۸۳۷]]
 
سطر ۱٬۴۰۲ ⟵ ۱٬۴۰۵:
ملیت: [[آمریکایی]]، پیشه: نویسنده و سخنران
 
'''كتاب‌ها:'''
vكتاب‌ها:
 
آیین زندگی