|laterwork=
}}
'''غلام یحیی دانشیان''' (زادهٔ ۱۲۸۵ - درگذشتهٔ ۱۳۶۳) [[سیاستمدار|سیاستمدار]]، فرماندهیفرماندهٔ نیرویهای نظامی فرقهیفرقهٔ [[دموکراسی|دموکرات]] آذربایجان و سازمان فداییان [[فرقه دموکرات آذربایجان|فرقهیفرقهٔ دموکرات آذربایجان]] بود.
== زندگینامه ==
غلام یحیی دانشیان در سال ۱۲۸۵ شمسی در روستای عسگر آباد [[سراب]] از شهرهای [[آذربایجان|آذربایجان شرقی]] چشم به جهان گشود. در نوجوانی همراه پدرش برای کار به مناطق نفتی [[باکو]] رفت و در آن جا به عضویت سازمان جوانان [[کمونیسم|کمونیست]] و سپس [[حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰)|حزب کمونیست ایران]] در آمد. وی با فعالیتش در میان [[کارگران]]، به ویژه کارگران ایرانی توانست اعتماد [[سازمانهای حزبی]] را به دست آورد. دانشیان در سال های ۱۹۳۷ تا ۱۹۳۸ هنگام اخراج ایرانیان از [[آذربایجان شوروی]] اخراج گردید. پس از آتش زدن [[زرادخانه|قورخانه]] [[ارتش]] در خیابان [[خیام]] در سال ۱۳۱۸ یا ۱۳۱۹ او را نیز که در میانه بود بازداشت کردند و به [[تهران]] آوردند،بردند، اما نتوانستند ارتباط وی را با گروه خرابکار اثبات نمایند و سرانجام همزمان با اشغال [[ایران]] در سال ۱۳۲۰ از زندان آزاد شد. در این زمان با چند واگن باربری راهآهن برای حمل بارهای بازرگانان کسب درآمد مینمود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=خاطرات نورالدین کیانوری|نام خانوادگی=کیانوری|نام=نورالدین|ناشر=[[مؤسسه اطلاعات|اطلاعات]]|سال=۱۳۷۱|شابک=|مکان=تهران|صفحات=۳۸۵|پیوند نویسنده=نورالدین کیانوری}}</ref>
غلام یحیی در میانه به شعبهشعبهٔ محلی [[حزب توده ایران]] و [[تاریخ سندیکاهای ایران|شورای متحده مرکزی کارگران ایران]] پیوست و در [[کنگره اول حزب توده]] [[ایران]] عضو کمیته ایالتی آذربایجان شد. سال ۱۳۲۴ به هنگام تشکیل [[فرقه دموکرات آذربایجان]] توسط [[جعفر پیشهوری]] به آن فرقه پیوست و خیلی زود یکی از سازماندهندگان نیروی نظامی موسوم به [[سازمان چریکهای فدایی خلق ایران|فداییان]] و از سران فرقه گردید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=آذربایجان در ایران معاصر|نام خانوادگی=اتابکی|نام=تورج|ناشر=[[نشر توس|توس]]|دیگران=ترجمهٔ محمدکریم اشراق|سال=۱۳۷۶|شابک=964-315-443-2-444|مکان=تهران|صفحات=۱۳۲–۱۳۳|پیوند نویسنده=تورج اتابکی}}</ref>
آبان ۱۳۲۴ حمله فدائیان فرقه [[دموکرات]] به پادگان های نظامی آغاز گردید و سراسر [[آذربایجان]] که در اشغال شوروی بود به تصرف آنان در آمد. حکومت ایران با توسل به تحریم غذا و خواربار مردم [[آذربایجان]] را از نظر خواربار و گوشت در مضیقه قرار داده بودند. در این دوران غلام یحیی و همدستانش تحریم غذایی و خواربار را میشکستند و غذا و خواربار را [[قاچاق]]ی به آذربایجان وارد میکردند. در این زمان درگیریهایی بین فدائیان به فرماندهی غلام یحیی و ارتش ایران در منطقه [[زنجان]] پیشپیش آمد که هر بار فداییان ارتش ایران را وادار به عقبنشینی کردند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=خشم و هیاهوی یک زندگی: زندگی و خاطرات غلام یحییدانشییان از فرقه دموکرات آذربایجان و حزب توده ایران|نام خانوادگی=مرادی مراغهای|نام=علی|ناشر=اوحدی|سال=۱۳۸۸|شابک=978-964-8234-77-0|مکان=تهران|صفحات=۱۲۵–۱۲۶}}</ref>
سرانجام [[ارتش شوروی]] در اردیبهشت سال ۱۳۲۵ ایالتهای شمالی ایران را تخلیه کردند و ارتش ایران به منظور سرکوبی وارد [[تبریز]] شد. آذربایجان مجددا به ایران پیوست و عدهای از رهبران فرقهیفرقه خود را به مرز رسانده و از طریق [[جلفا (آذربایجان شرقی)|جلفا]] ازبه کشورشوروی خارجپناه شدندبردند.
[[فرقه دموکرات آذربایجان|فرقهفرقه دموکرات]] از زمان شکست در آذربایجان در سال ۱۳۲۵ تا هنگام وحدت با حزب توده در سال ۱۳۳۹ حضور مستقل و چشمگیری در ایران نداشت. تشکیلات فرقه، پس از مهاجرت سران آن به شوروی در [[باکو]] به کار خود ادامه داد. پس از مرگ [[سید جعفر پیشهوری|پیشهوری]] در یک سانحه اتومبیل که دانشیان نیز همراه وی بود و در تصادف زخمی شده بود، رهبری فرقه به [[قاسم چشم آذر]] منتقل شد و در سال ۱۳۳۶ او جای خود را به غلام یحیی داد. دانشیان در [[کنفرانس وحدت حزب توده]] و فرقهیفرقهٔ دموکرات آذربایجان عضو هیئت اجرایی حزب توده شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=شورشیان آرمانخواه: ناکامی چپ در ایران|نام خانوادگی=بهروز|نام=مازیار|ناشر=[[نشر ققنوس|ققنوس]]|دیگران=ترجمهٔ مهدی پرتوی|سال=۱۳۸۰|شابک=964-311-263-2|مکان=تهران|صفحات=۶۹–۷۰|پیوند نویسنده=مازیار بهروز}}</ref>
غلام یحیی در تصمیمگیریهای مهم نقشی اساسی ایفا مینمود که میتوان به برکناری [[رضا رادمنش]] از دبیر اولی و جانشینی [[ایرج اسکندری]] در سال ۱۳۴۸ و همچنین برکناری اسکندری و جانشینی [[نورالدین کیانوری]] در سال ۱۳۵۷ اشاره نمود.
|