تناقضات فردی؛ بر آمده از جنگ میان فکر و ذهن است. اگر شرایطی ایده آل مانند مدینه فاضله برای بشر فراهم شود فکر نیز میتواند ذهن سالمی خلق کند.
=== مخاطب شناسی و نحوه ارائه مطلب <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=خطابه|زبان=فارسی|ترجمه=اسماعیل سعادت|انتشارات=هرمس|سال=1392}}</ref> ===
از آنجا که تمامی تلاشهای سخنور در جهت راهبری مخاطب خویش است بنابراین سخنور باید مخاطب شناس بسیار دقیقی باشد و مطالب خود را براساس نوع مخاطب خود تنظیم کند. با در نظر گرفتن این نکته که جنس کلام وی نسبت به مخاطب تغییر نمییابد.
در آخر باید خاطر نشان کرد که افکار و احساسهای هیتلر و همینطور اقدامهای او جز کشتهشدن میلیونها تن، زجر دادن هزارها انسان بیگناه و ویرانی چیز دیگری به ارمغان نیاورد.
==== [[ویکتور هوگو،هوگو]]، نویسنده قهرمان پرور یا قهرمان سخنوری ====
شاعر فرانسوی (1802-1885)
هوگو در بیان و ارائهی خطابههای سیاسی خود تا حد بسیار زیادی از قهرمانان داستانها و نمایشهای خویش الهام میگرفتهاست و همین نحوه از سخنرانیهای سیاسی ـ نمایشی او بود که بر مخاطبانش تأثیر بسزایی داشته است.
==== [[فیدل کاسترو،کاسترو]]، انقلابی و دیکتاتور ====
دین: خداناباور
حزب سیاسی: حزب کمونیست کوبا
سمت: رئیس جمهور کوبا ـ رهبر انقلاب کوبا
فیدل کاسترو روث (به اسپانیایی: Fidel Castro Ruz)، (زاده 21 مرداد 1305 خورشیدی برابر با 13 اوت 1926 میلادی) صرفاً به عنوان یکی از چهرههای تأثیرگذار سیاسی قرن بیستم شناخته میشد. او که سخنوری کاریزماتیک و مجذوب کننده بود، به مدت پنجاه سال نقشی برجسته در تاریخ امریکای لاتین بازی کرد.
فیدل الخاندرو کاسترو روتز، در سال 1926 در شهر پیران واقع در استان سابق اورینته متولد شد. خانواده وی از زمینداران مرفه بودند. او تحصیلات ابتداییاش را در سانتیاگوی کوبا گذراند و از سال 1941 تا 1945 در مدرسه یسوعیهای هاوانا تحصیل کرد. به محض ثبتنام در دانشکده حقوق سیاسی، فعالیتهای سیاسیاش را آغاز کرد او در سال 1947 میلادی عضو حزب مردم کوبا شد که به حزب ارتدوکس هم شهرت داشت. وی سپس رهبر جناح چپ حزب شد و همان سال داوطلب عضویت در یک گروه مسلح برای مبارزه علیه نظام رافائل تروخیو در جمهوری دومینیکن شد. این گروه نتوانست از کوبا خارج شود. بارها فیدل کاسترو در طرحریزی و اجرای اینگونه نقشههای ضد امپریالیستی نقش داشت. در سال 1952، کاندیدای ریاست جمهوری شد. او در سال 1959 میلادی توانست، نظام فالگنسیو باتیستا را شکست دهد و حکومت کوبا را دست گیرد.
=== [[مارتین لوتر کینگ جونیور|مارتین لوتر کینگ]] === ▼
در دوم دسامبر 1956، با گروه کوچکی متشکل از 82 پارتیزان در ایالت اوریانت که زادگاهش بود، پیاده شد. اما، عوامل باتیستا که از تاریخ ورود کشتی حامل آنها آگاه شده بودند به آنها حملهور شدند و در این حمله به غیر از کاسترو و برادرش رائول و 9 نفر دیگر، بقیه کشته یا دستگیر شدند و فیدل و دیگران گریختند و در نواحی کوهستانی سییرامانستر واقع در غرب سانتیاگو از شهرهای کوبا موضع گرفت. داوطلبان زیادی از سرتاسر کوبا به آنها پیوستند. دهقانان و طبقه فقرا از کاسترو حمایت میکردند و فیدل به آنها قول اصلاحات ارضی داده بود. در حالی که آمریکا از باتیستا حمایت میکرد و نیروهای دولتی با کمکهای آمریکا مواضع انقلابیها را بمباران سنگین میکردند. اواسط سال 1958 مخالفان زیادی به جنبش مبارزه با باتیستا پیوستند و آمریکا کمکهای نظامی خود به باتیستا را لغو کرد. در ماه دسامبر همان سال نیروهای جنبش 26 جولای به شهر «سانتاکلارا» حمله کرده و شکست سنگینی به نیروهای باتیستا دادند. نبردهای انقلابی کاسترو، متکی به جنبش عظیم کشاورزان مخالف حکومت و بینظمی در ارتش سرانجام او را بر باتیستا پیروز کرد. در 16 فوریه همان سال فیدل به عنوان نخستوزیر دولت جدید سوگند یاد کرد. بلافاصله ایالات متحده آمریکا از آغاز دیکتاتوری در کوبا خبر داد. در این میان کاسترو اصلاحات خود را اجرا کرد و با ملی کردن منافع و داراییهای آمریکا در کوبا، حکومت سوسیالیست خود را آغاز کرد. در چنین وضعیتی بسیاری از ثروتمندان کوبا به آمریکا گریختند. انقلاب کاسترو، مانوئل اوزوتیا را به ریاستجمهوری رساند و پس از استعفای او در 17 ژوئیه 1959، اسوالدو دورتیکاس توزادو به ریاست جمهوری رسید. اما در عمل، شخص فیدل کاسترو که به مقام نخستوزیری و دبیرکلی حزب کمونیست کوبا رسیده بود، رهبریت واقعی کشور را در دست داشت. با چنین موقعیتی دست به اصلاحات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی گستردهای زد و کوبا را به صورت یکی از اقمار کمونیسم در قلب دنیای سرمایهداری آورد. چه بخواهیم و چه نخواهیم، فیدل کاسترو با جزیره کوچکش در دریای کارائیب، یکی از بزرگترین شخصیتهای تاریخ جهان در نیم قرن گذشته و سالهای آغازین هزاره جدید است.
کاسترو که برای ستایشگرانش انقلابی و برای منتقدینش دیکتاتور است، دوران جنگ سرد، فروپاشی شوروی، تحریم اقتصادی و بیش از 600 سوءقصد که به گفته خودش کار آمریکاییها بود را با هوشمندی از سر گذراند. او که سخنوری کاریزماتیک و مجذوب کننده بود، به مدت پنجاه سال نقشی برجسته در تاریخ آمریکای لاتین بازی کرد. هدف او براندازی حکومت فولخنسیو باتیستا بود. در سال 1953 در رأس گروهی به پادگان مونکادا حمله کرد اما نتیجه این حمله چیزی جز شکست نبود. کاسترو به 15 سال زندان محکوم شد و 22 ماه در زندان بود و پس از آن به آمریکا و بعد به مکزیک رفت و در آنجا با ارنستو چهگوارا آشنا شد. پس از این آشنایی فیدل کاسترو و چهگوارا، سازمانی را تشکیل دادند و در ماه دسامبر سال 1956 با 82 پارتیزان به کوبا رفتند. بعد از یک سری درگیری، به لطف حمایتهای مردمی و بینظمی در ارتش باتیستا، شورشیان در سال 1959 به قدرت رسیدند و دیکتاتور را فراری دادند.
==== چهگوارا ====
سالهای اول، سالهایی درخشان بود: کاسترو با سیگار برگ و ریش و کلاه بره پارتیزانی در کنار چهگوارا، بدل به سمبلهای انقلاب «ضدامپریالیستی» و ضد آمریکایی شدند. کاسترو با حمایت شوروی موفق شد عملیات آمریکا در خلیج خوکها را که توسط رئیسجمهور وقت آمریکا، جان اف کندی طرح ریزی شده بود، خنثی کند.
در آوریل 1961 فراریان کوبا با کمک سیا عملیات «خلیج خوکها» را اجرا کردند که شکست سختی به همراه داشت. در ژانویه همان سال روابط سیاسی میان واشنگتن و هاوانا قطع شد و همزمان کوبا خود را به کشورهای سوسیالیست نزدیک کرد؛
اتحادجماهیرشوری، چین و دموکراسیهای خلقی.
این نزدیکی پس از جنگ جهانی دوم، یکی از وخیمترین بحرانهای بینالمللی را به وجود آورد؛
بحران کوبا.
در اکتبر 1962، شورویها تعدادی از سکوهای پرتاب موشک را در کوبا مستقر کردند و این امر باعث جبههگیری محکم ایالات متحده شد (ممنوعیت حرکت کشتیهای حامل سلاح برای کوبا و تحریم اقتصادی جزیره در اکتبر 1962).
چند روز بعد ـ 28 اکتبرـ شوروی تصمیم به برچیدن سکوهایش در کوبا گرفت. بعضی از اصلاحاتی که در داخل کوبا انجام شد، باعث رضایت مردم بود؛
مانند: بستن قمارخانهها، مبارزه با قاچاق مواد مخدر، دسترسی همگانی به هتلها، ساحل و مکانهایی که در آن زمان فقط در اختیار افراد خاص بود، کاهش اجارهخانهها، کاهش قیمتدارو، کتابهای درسی، برق، تلفن و وسایل نقلیه عمومی.
در زمینه اجتماعی، فیدل کاسترو در چندین مرحله به اصلاحات ارضی پرداخت؛
مالکیت بیش از 5/40 هکتار را ممنوع و مازاد اراضی را میان دهقانان فاقد زمین تقسیم کرد. در اکتبر 1963، تقریباً 70 درصد محصولات کشاورزی به دولت تعلق داشت، بقیه در مالکیت دویست هزار کشاورز خردهپای عضو شرکت ملی خردهکشاورزان بود. همزمان تصفیه خانههای شکر و نفت که عمدتاً تحت کنترل سرمایههای خارجی بودند، ملی شدند؛ یک طرح توسعه صنایع کشور برای اجرا به یک پزشک آرژانتینی سپرده شد که در طول تبعید فیدل کاسترو در مکزیک با او در تماس بود؛ ارنستو چهگوارا.
در عرصه سیاسی، سازمانهای مختلف انقلابی (به ویژه حزب سوسیالیست خلقی و نهضت 26 ژوئیه) در دسامبر 1961 در یکدیگر ادغام شدند و حزب واحدی را تشکیل دادند؛ حزب متحد انقلاب سوسیالیستی (P.U.R.S).
این حزب بعدها (سوم اکتبر 1965) حزب کمونیست کوبا (P.C.C) نام گرفت. فیدل کاسترو به مبارزه با کلیسا و قشر «بورژوای» متشکل از اکثریت صاحبان مشاغل آزاد پرداخت، که البته امکان خروج از کشور را داشتند (در 1965، از 8033000 جمعیت کل کشور، 300000 نفر به صورت تبعیدی کوبایی در ایالات متحده به سر میبردند). بعد از این اصلاحات، مشکلات حکومت آغاز شد؛ توافق آمریکا و شوروی برای پایان دادن به بحران موشکهای اتمی در سال 1962، کاسترو را بدل به رهبری درجه دو کرد و به همین دلیل «رهبر بزرگ» تصمیم گرفت از رزمندگان کمونیست جهان سوم، حمایت کند.
در یکی از همین درگیریها در بولیوی، چهگوارا، دوست و همرزمش در آغاز ماجراجوییها، کشته شد.
دامنه مشکلات کاسترو، به داخل کشیده شد و باعث شد او به یک دیکتاتور تبدیل بشود:
اصلاحات اولیه، آرزوی افراد زیادی را برآورده کرد، اما نخبگان و طبقه متوسط را با بحران روبرو ساخت. بعد از فروپاشی شوروی در سالهای 90، کاسترو بعد از نزدیکی موقت به کاپیتالیسم، بار دیگر به اقتصاد کمونیستی رو آورد و بعد از اتحاد با هوگو چاوز، رئیسجمهور ونزوئلا و رهبر «بولیواریسم»، کمکهای ونزوئلا به کوبا سرازیر شد و کمی از تأثیرات تحریم اقتصادی 40 ساله آمریکا، کاسته شد.
کاسترو، قبل از نزدیک شدن دیر هنگامش به «الهیات آزادیبخش»، آتئیزم را وارد قانون اساسی کرد. در آغاز رژیم، هزاران نفر از مخالفان، روانه زندان شدند که هنوز 240 نفرشان در زندان هستند و خواستار انتخابات آزادند: اکثریت این افراد خواهان «رفراندوم ملی» هستند.
با وجود همه مخالفتها، این دیکتاتور که هشت فرزند دارد که پنج تایشان از همسرش، دالیا سوتو دل واله، است، نزد بعضی از کوباییها همچنان محبوب است و دلیل آن میتواند دو چیز باشد که در سیستم حکومت کاسترو به آن توجه شده بود: تحصیل و بهداشت.
این در حالی است که در هتلهای کوبا همچنان فقط به روی خارجیها باز است و یادمان باشد که این روش همان حکومت دیکتاتوری بود که کاسترو در ماه دسامبر 49 سال پیش، آن را سرنگون کرد.
رهبر 81 ساله کوبا بعد از 50 سال رهبری و مبارزه با امپریالیسم در حیاط خلوت آمریکا از مقام ریاست جمهوری و سرفرماندهی کل ارتش این کشور کنارهگیری کرد.
فیدل کاسترو، رهبر بیمار کوبا که از 19 ماه پیش به دلیل بیماری و عمل جراحی قدرت را به برادر خود، رائول کاسترو واگذار کرده و تاکنون در انظار عمومی حاضر نشده بود، طی بیانیهای که در سایت اینترنتی گرانما (روزنامه رسمی دولت کوبا) منتشر شد، نوشت:
برای پذیرش ریاست شورای حکومتی و فرماندهی ارتش کوبا هیج تمایلی ندارد و آن را نمیپذیرد. وی در ادامه این پیام نوشته که به خاطر وضع جسمانی خود، نه علاقه دارد و نه حاضر است دوباره در قدرت بماند.
کنارهگیری فیدل کاسترو از قدرت یک مرحله بسیار مهم سیاسی در تاریخ این کشور به شمار میرود که از آثار جنگ سرد، تهدیدات آمریکا و تلاش سیا برای قتل وی جان سالم به در برده است. فیدل کاسترو به قدرتطلبی آمریکا اشاره کرده و نوشته است:
«این دشمن بسیار قدرتمند است و به راحتی شکست نمیخورد ولی ما توانستهایم آن را برای مدت نیم قرن متوقف کنیم و در آینده هم باید همینطور باشد.»
فیدل کاسترو، رهبر انقلابی کوبا، در یک برنامه تلویزیونی، حمله نظامی آمریکا به ایران را فاجعهبار دانست و در این مورد به امریکا هشدار داد. رهبر 83 ساله و انقلابی کوبا که بعد از چند سال غیبت از انظار عمومی، در برنامه «میزگرد» که یک برنامه موفق تلویزیونی کوبایی شناخته میشود ظاهر شد، گفت که چگونه تنش میان آمریکا وکره شمالی و ایران میتواند در نهایت منجر به آغاز یک جنگ هستهای جهانی شود. بر اساس این گزارش، فیدل کاسترو در این برنامه لباس آبی تیرهای پوشیده بود و راحت و سرحال به نظر میرسید، هرچند با صدای آرام و نخراشیدهای حرف میزد. فیدل کاسترو گفت:
«بدترین چیز برای آمریکاییها در ایران، مقاومت مردم خواهد بود که در عراق اتفاق نیفتاد.»
با اینکه کاسترو در این مصاحبه گاهی برای مدتی طولانی مکث کرده و یا یادداشتهایش را زیر و رو میکرد. اما به نوشته گزارشگر آسوشییتدپرس، بار دیگر توانایی و مهارت خود را در سخنوری نشان داد. به مناسبت آغاز حکومت 50 ساله فیدل کاسترو ـ مجذوب قدرت:
«نمیدانم آیا فیدل کاسترو هرگز آدمی فاسد بوده است یا نه، اما حتماً مردی کاملاًٌ سلطهجو و قدرتپرست است. انقلاب کوبا به شکل المثنی کپکزده درامده، همان مدل اسپانیایی ـ عربی حکومت رهبران خودکامه. اما همیشه این طور نبود. قرار نبود این طور باشد...»
فیدل کاسترو هنوز در چشم بسیاری اسطورهای است بجا مانده از دورانی پرآشوب که قهرمانان آرمانها و آرزوهای فرودستان را یک تنه به دوش میکشیدند و هیبت وجذبه آنان، تودهها را مجذوب و مسحور خود میکرد. در دوران پسامدرن اما بسیاری اسطورهها را زنده نمیخواهند. اسطورههای زنده، دیر یا زود فرو میریزند. اسطوره قهرمانی فیدل کاسترو نیز درهم شکسته است در حالی که ارنستو چه گوارا با «مرگ بهنگام» به اسطورهای تبدیل شده است. پس از گذشت نزدیک به پنجاه سال از به قدرت رسیدن فیدل کاسترو، امروز هم انقلابیها و هم ضدانقلابیهای جهان شادمانند که این شخصیت جدلجو و بحثانگیز در سالهای پایانی زندگیاش آرام گرفته است. دوستان و طرفداران کاسترو این روزها شادمانند که شخصیت انقلابی معبود و محبوبشان هنوز در دوران یکهتازی تنها ابرقدرت جهان زنده است و گرچه بیمار و نزار، اما از دور به «امپریالیسم جهانی» دهنکجی میکند. بیخیال از آنکه آرمانهای او و پیروانش برای ایجاد «جامعه سوسیالیستی» دیریست که بر باد رفته و کشتی انقلاب کوبا سالهاست که در سواحل دریای کارائیب به شن نشستهاست. دشمنانش نیز شادمان از آنند که «مرگ دیکتاتور» نزدیک است و این آخرین بازمانده از نسل چریکهای انقلابی امریکایلاتین، روزهای واپسین حیات پُرماجرای خود را سپری میکند بیآنکه توانسته باشد به شعارهای انقلابی آتشینی که هر سال در سالگرد انقلاب کوبا در نطقهای چندین و چند ساعتهی خود فریاد میکرد، جامه عمل بپوشاند.
▲=== مارتین لوتر کینگ ===
مارتین لوتر کینگ، آزادیخواه آمریکایی با جمله: «من یک رویا در سر دارم» معروفترین سخنرانی دنیا را انجام داده است. تلاش برای برطرف کردن تبعیض نژادی از جامعه امریکا، هدف اصلی او بوده است.
مالکوم ایکس، پس از بازگشت از مناسک حج، نام حاج ملک شبّاز را برای خود برگزید. او با روحی پاک و صیقل داده به محل سکونت خود در آمریکا بازگشت و درصدد ایجاد تشکیلاتی گسترده برآمد تا به وسیله آن، مسلمانان جهان را با نژادهای گوناگون به همدلی و ظلم ستیزی فراخواند. مالکوم در آستانه راه بود که خانه اش را به آتش کشیدند و چون از این واقعه جان سالم به در برد، یک هفته بعد در 39 سالگی هنگام سخنرانی در سالن بالروم مانهاتان، با شلیک چند گلوله به زندگی پرفراز و نشیب او پایان دادند. مالکوم ایکس زمانی چشم از دنیا فروبست که چشم گشودن دختران دوقلویش را در این دنیا ندید. ولی آنها و نسلهای ماندگار پس از آنها، آمدند تا راه نیمه تمام او را ادامه دهند.
=== [[جان اف. کندی|جان اف کندی]] ===
نام کامل جان فیتزجرالد کِنِدی
در [[۱۹۵۸ (میلادی)|۱۹۵۸]]، کندی اولین ویراست از کتابش، «ملت مهاجرین» را منتشر کرد.
=== [[وینستون چرچیل|چرچیل]] ===
سر وینستون لئونارد اسپنسر چرچیل
مارك تواين در نويسندگي از «چارلز ديكنز» تأثير گرفت و نويسندگان بسياري مانند «كورت ونهگات»، «همينگوي» و «فاكنر» از او تأثير گرفتند.
=== [[آبراهام لینکلن]] ===
آبراهام لینکلن رئیس جمهور آمریکا سخنرانی گتسبورگ در سال 1863. این قدیمیترین سخنرانی (البته در دوران مدرن) در لیست مشهورترین سخنرانیهاست.آبراهام لینکلن در جریان جنگهای داخلی آمریکا در کنار یادبود کشتهشدگان گتسبورگ با این سخنرانی باعث تغییر نتیجه جنگ شد. این سخنرانی فقط2 دقیقه طول کشید.
آبراهام لینکلن در خانوادهای فقیر در [[کنتاکی]] بدنیا آمد. پدرش، در حالی که تنها تبری برای گذران زندگی بهمراه داشت، از آنجا به همراه خانواده خود مهاجرت کرد، و بسوی شهر [[ایندیانا]] پیش رفت، پس در شهر ایندیانا، کلبهای چوبی، بدون در و پنجره ساخت که کف آن پر از علفهای وحشی بود. او برای آنها، رختخوابهائی، که تشک آن را با برگ خشک پرکرده بودند به همراه، یک یا دو چهار پایه، یک میز و یک [[انجیل|کتاب مقدس]] فراهم آورد، که همه اثاثیه و دارایی آنها را تشکیل میداد.
=== [[چارلز دیکنز]] ===
چارلز جان هوفام دیکنز ف[[۷ فوریه|وریه]] [[۱۸۱۲ (میلادی)|۱۸۱۲]] - [[۹ ژوئن]]، [[۱۸۷۰ (میلادی)|۱۸۷۰]]، برجستهترین [[رمان|رماننویس]] [[پادشاهی متحده|انگلیسی]] [[عصر ویکتوریا]] و یک فعال اجتماعی توانمند بود. به عقیدهی جیمز جویس – نویسندهی بزرگ معاصر- از شکسپیر به این سو، دیکنز تأثیرگذارترین نویسنده در زبان انگلیسی بودهاست.
بیاعتنایی او به هشدارها (فلج جزئی - ناتوانی در خواندن حروف سمت چپ و لنگش روز افزون پای چپ) تا بدانجا پیش رفت که در سال ۱۸۷۰ اقدام به یک رشته کتابخوانی جدید نمود. دیکنز در ۱۵ مارس برای آخرین بار «سرود کریسمس» را خواند و سرانجام در ۹ ژوئن ۱۸۷۰، در حالیکه «ادوین درود» به پایان نرسیده بود، بهطور ناگهانی از جهان رفت.
=== [[دیل کارنگی|ديل كارنگيكارنگی]] ===
زادروز [[۲۴ نوامبر]] [[۱۸۸۸ (میلادی)|۱۸۸۸]] - درگذشت [[۱ نوامبر]] [[۱۹۵۵ (میلادی)|۱۹۵۵]] -
=== سخنوران ايراني ===
==== [[ابوعبدالله زنجانی|ابوعبدالله زنجاني]] ====
فرزند نصر الله عبد الرحیم بن مولا علی ابن ملا محمد حسین 1360-1309 ﻫ ـ.ق.
وي از سال 1320 ش در راديو ايران به ايراد سخنرانيهاي اخلاقي و مذهبي پرداخت و در مدرسه سپهسالار (مدرسه شهيد مطهري) و دانشگاه فضيلتهاي راشد، دو فيلسوف شرق و غرب و مجموعه سخنرانيهاي راشد از جمله آثار اوست.
==== [[محمدعلی فروغی|محمّدعلی فروغی]] ====
([[۱۳۲۱]]-[[۱۲۵۴]]) معروف به ذکاءالملک، [[روشنفکر]]، [[مترجم]]، [[ادیب]] و سخنشناس، [[روزنامهنگار]]، [[سیاستمدار]]، [[دیپلمات]]، نماینده [[مجلس شورای ملی|مجلس]]، [[وزیر]] و [[نخستوزیر]] [[ایران|ایرانی]].
|