فال حافظ: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بازنویسی مقاله
خط ۱:
{{حافظ (نوار کناری)}}
'''فالِ حافظ''' به‌معنی استفاده از ''[[دیوان حافظ|دیوانِ]]'' [[حافظ]] برای برای پیش‌گوییِ سرنوشت و رفعِ تردید و خوب یا بد بودنِ عاقبتِ کاری یا استعلام از احوالِ شخصِ غایبی است.
 
یکی از باورهای کهن و عمومیِ ایرانیان، فالِ نیک یا بد زدن با دست‌آویزی به رویدادها و اشیاء گوناگون بوده‌است. [[استخاره]] یا همان تفأل به [[قرآن]] نیز یکی از مرسوم‌ترین روش‌های تفأل است که پس از ظهورِ [[اسلام]] رایج شد و پس از آن نیز به دیگر آثارِ ادبی که تصور می‌شد نویسنده‌اش «بهره‌ای از کلام حق» دارد، گسترش یافت. پس از ظهورِ حافظ، تفأل به دیوانِ دیگر شاعران، بسیار کمتر، و ''دیوانِ'' حافظ جانشینِ آن‌ها شده است و نمونه‌های تفأل به دیوانِ شاعران پس از حافظ بسیار نادر و اندک است. با دور شدن از روزگارِ زندگانیِ حافظ، مقدس شدنِ شخصیت و شعرِ او بیشتر جلوه‌گر می‌شود. این ''دیوان'' نزد مردم چنان تقدسی یافته که گفته‌اند هرجا که پای اسلام رسیده است، در کنارِ قرآن، ''دیوانِ'' حافظ هم دیده می‌شود. این تقدس سبب جایز ندانستنِ تفأل با ''دیوانِ'' حافظ و حتی دست‌زدن به آن در گاهِ مستی شد. شهرتِ حافظ به «لسان‌ُالْغِیْب» باعث شد که خوانندگانِ ''دیوان''ش از همان دورانِ نزدیک به زندگانیَش، به ''دیوان''ش تفأل زنند و اعتقادِ حقیقی بدو و اشعارش پیدا کنند.
{{درستی|تاریخ=نوامبر ۲۰۱۸}}
{{منبع|تاریخ=نوامبر ۲۰۱۸}}
'''فال حافظ''' عقیده ای بین ایرانیان است که معمولاً در '''[[شب یلدا]]''' گرفته می‌شود. [[دیوان شعر]] خواجه شمس الدین [[حافظ]] شیرازی از پر طرفدارترین کتبی است که در خانه هر ایرانی وجود دارد. ایرانیان برای تفنن و شاید برای [[تصمیم‌گیری]] با زدن فال به این دیوان فرصتی برای خواندن شعر و تفسیر آن به خیر و صلاح یا به شر و ناصواب پیدا می‌کنند.
 
فال گرفتن از ''دیوانِ'' حافظ معمولاً در مناسبت‌هایی مانند [[عید نوروز]]، [[چهارشنبه‌سوری]]، [[شب چله]]، [[سیزده‌به‌در]]، چهارشنبهٔ آخرِ ماهِ [[صفر (ماه)|صَفَر]] و سیزدهِ صفر انجام می‌شود. هنگامی که شخص نیتِ مشخصی دارد، مانند هنگامِ فراقِ یار یا انتظارِ آمدنِ شخصی یا پیش‌آمدنِ مشکلی برای عزیزی و یا چیرگیِ اندوهی بر وجودِ فردی، فال زدن رایج است. فال گرفتن از رسومِ جمعی و گروهی نیز است و ازاین‌رو آیین‌های مختلفی برای انتخابِ نوبتِ «قرعهٔ فال» رواج یافته که انتخابِ این شیوه‌ها خود نوعی سرگرمی است و در شهرهای مختف، روش‌های گوناگونی نیز دارد. جدول‌های ویژه‌ای به‌نام «فال‌نامه» وجود دارد که برپایهٔ ''دیوانِ'' حافظ ساخته شده و در مقدمه و پیوستِ بعضی از چاپ‌های ''دیوان'' یا بعضی دست‌نویس‌های کهنِ آن آمده‌است.
<gallery>
دیوانی حافظ شیرازی چاپ سنگی متعلق به دوران ناصری 2014-07-09 10-26.jpg|دیوانی حافظ شیرازی چاپ سنگی متعلق به دوران ناصری
|دیوان حافظ
|دیوان حافظ
</gallery>
 
== تعریف ==
== روش گرفتن فال حافظ ==
در لغت، فال به‌معنیِ پیش‌بینی و پیش‌گوییِ آینده در زمینهٔ رویدادی خوب یا بد براساس دیده‌ها و شنیده‌هاست. چنان‌که کسی با دیدنِ زیبارویی یا در مواجهه با اتفاقِ ناگواری در هنگامِ صبح، پیش‌بینی می‌کند که روزِ خوب یا بدی خواهد داشت. بر این اساس، [[حافظ]] هنگامِ به‌یادآوردنِ چهرهٔ معشوقِ زیباروی، پیش‌بینی می‌کند که به خواسته‌اش خواهد رسید و آن را «فالِ نکو» می‌نامد که سببِ «حال نکو» می‌شود. چون شنیدنِ آوازِ خوش و دیدنِ رویِ زیبا، شگون دارد و حالِ شنونده و بیننده را خوش می‌کند، فال را نکو می‌سازد و رسیدن به وصال را پیش‌بینی می‌کند.<ref>{{پک|دادبه|۱۳۹۰|ف=حافظ|ک=دائرةالمعارف اسلامی|ج=۱۹|ص=۵۸۸|رف=دائرةالمعارف۱۹}}</ref> [[حاجی خلیفه]] (درگذشتهٔ ۱۰۶۷ ه‍.ق) در ''[[کشف الظنون|کشف‌ُالظُّنون]]'' بیان می‌کند که فال، دانشی است که برپایهٔ آن برخی از رخدادها و رویدادهای آینده پیش‌بینی می‌شود. این آگاهی برپایهٔ تفسیرِ سخنِ شنیده از دیگران یا باز کردنِ آثارِ شاعرانی مانند [[مولوی]] و حافظ یا باز کردنِ قرآن صورت می‌گیرد که در میانِ این‌ها، فالِ حافظ از شهرتِ ویژه‌ای برخوردار است و محققان دربارهٔ آن پژوهش‌هایی کرده‌اند.<ref>{{پک|دادبه|۱۳۹۰|ف=حافظ|ک=دائرةالمعارف اسلامی|ج=۱۹|ص=۵۸۸|رف=دائرةالمعارف۱۹}}</ref><ref>{{پک|وفایی|۱۳۹۷|ف=فال حافظ|ک=دانشنامهٔ حافظ|ج=۳|ص=۱۸۳۹|رف=وفایی۱}}</ref> با توجه به خوب یا بد بودنِ رویدادهای آینده، فال‌ها نیز به دو دستهٔ نیک و بد تقسیم می‌شوند.<ref>{{پک|دادبه|۱۳۹۰|ف=حافظ|ک=دائرةالمعارف اسلامی|ج=۱۹|ص=۵۸۸|رف=دائرةالمعارف۱۹}}</ref>
ایرانیان قبل از گرفتن فال، کتاب را در دست می‌گیرند و به بیان این جملات یا جملاتی از این دست می‌پردازند:
 
=== فال نیک ===
▪ ای حافظ شیرازی
فالِ نیک، پیش‌بینیِ روی دادنِ اتفاقاتِ نیکوست و پیغامِ مثبت و انجام دادنِ کارِ مد نظر را به فال‌گیرنده می‌دهد. حافظ به این موضوع در اشعارش هم اشاره کرده است مانند در بیتِ «مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد/نیت خیر مگردان که مبارک فالی است». حافظ در این بیت از محبوبِ اقدام‌کننده می‌خواهد که نیتِ خیرِ خودش را — که ملاقات با عاشقِ خویش است — تغییر ندهد، زیرا فالْ نیک آمده است. حافظ در بیتِ «برخاست بوی گل ز در آشتی درآی/ای نوبهار ما رخ فرخنده فال تو» نیز از محبوب می‌خواهد که اقدام کند و از قهرکننده نیز می‌خواهد با رسیدنِ بهار و بوی گل، اجازهٔ دیدار و آشتی دهد.<ref>{{پک|دادبه|۱۳۹۰|ف=حافظ|ک=دائرةالمعارف اسلامی|ج=۱۹|ص=۵۸۸|رف=دائرةالمعارف۱۹}}</ref>
 
=== فال بد ===
تو کاشف هر رازی
این فال پیش‌گویی‌کنندهٔ رویداد و حوادثِ ناخوشایند و ناگوار است و پیامِ تَطَیُّر، خودداری و عقب‌نشینی را به فال‌گیرنده می‌دهد تا از کاری که قصدِ انجامش را داشت، منصرف شود. با توجه به اینکه تطیّر در فرهنگِ اعراب براساسِ آوازِ پرندگان انجام می‌شده است، آن را بدین نام خوانده‌اند. مثلاً با شنیدنِ صدای کلاغ پیش‌بینی می‌کرده‌اند که رویدادِ ناگواری رخ خواهد داد و در مشکلی گرفتار خواهند شد.<ref>{{پک|دادبه|۱۳۹۰|ف=حافظ|ک=دائرةالمعارف اسلامی|ج=۱۹|ص=۵۸۸|رف=دائرةالمعارف۱۹}}</ref>
 
فالِ حافظ به‌معنی استفاده از ''دیوانِ'' حافظ برای برای پیش‌گوییِ سرنوشت و رفعِ تردید و خوب یا بد بودنِ عاقبتِ کاری یا استعلام از احوالِ شخصِ غایبی است.<ref>{{پک|وفایی|۱۳۹۷|ف=فال حافظ|ک=دانشنامهٔ حافظ|ج=۳|ص=۱۸۴۱|رف=وفایی۱}}</ref> اشعارِ حافظ عمدتاً دعوت به شور و شوق و حرکت است؛ و حتی در اشعاری که دعوت به صبر می‌کند، در حقیقت نویدِ آینده‌ای بهتر و روشن را می‌دهد و از این نظر، صبر پیشه‌کردن هم برای تحققِ آرزوها و خواسته‌هاست.<ref>{{پک|دادبه|۱۳۹۰|ف=حافظ|ک=دائرةالمعارف اسلامی|ج=۱۹|ص=۵۸۸|رف=دائرةالمعارف۱۹}}</ref>
ما طالب یک فالیم
 
== تاریخچه ==
بر ما بنما رازی
یکی از باورهای کهن و عمومیِ ایرانیان، فالِ نیک یا بد زدن با دست‌آویزی به رویدادها و اشیاء گوناگون بوده‌است. [[استخاره]] یا همان تفأل به [[قرآن]] نیز یکی از مرسوم‌ترین روش‌های تفأل است که پس از ظهورِ [[اسلام]] رایج شد و پس از آن نیز به دیگر آثارِ ادبی که تصور می‌شد نویسنده‌اش «بهره‌ای از کلام حق» دارد، گسترش یافت. حتی بعضی از علمای اسلام با استناد به گفتهٔ بعضی از یارانِ [[محمد]] دربارهٔ علاقه‌اش به تفأل، فال زدن به قرآن را مجاز شمرده‌اند. در بعضی دیگر از منابع مانند ''[[لباب الالباب|لُبابُ الْاَلباب]]''، ''[[نفحات الانس|نَفَحاتُ الْاُنس]]'' و ''[[مفتوح القلوب|مَفتوحُ الْقُلوب]]''، از تفأل به متونی دیگری مانند ''[[دیوان کبیر]]''، ''[[دیوان سید حسن غزنوی|دیوانِ]]'' [[سید حسن غزنوی|سید حسن غَزنَوی]]، ''[[دیوان قاسم انوار|دیوانِ]]'' [[قاسم انوار|قاسم اَنوار]] و ''[[دیوان جامی|دیوانِ]]'' [[جامی]] یاد شده‌است.<ref>{{پک|وفایی|۱۳۹۷|ف=فال حافظ|ک=دانشنامهٔ حافظ|ج=۳|ص=۱۸۳۹|رف=وفایی۱}}</ref>
 
اما آنچه از منابع و مستنداتِ تاریخی برمی‌آید این است که پس از ظهورِ حافظ، تفأل به دیوانِ دیگر شاعران، بسیار کمتر، و ''دیوانِ'' حافظ جانشینِ آن‌ها شده است و نمونه‌های تفأل به دیوانِ شاعران پس از حافظ بسیار نادر و اندک است. تا حدی که ملک‌الشعرای دربارِ [[جهانگیرشاه|جهانگیرشاه گورکانی]]، [[طالب آملی]] (درگذشتهٔ ۱۰۳۶ ه‍.ق)، در ''دیوان''ش فقط تفأل به ''دیوانِ'' حافظ را درست دانسته‌است.<ref>{{پک|وفایی|۱۳۹۷|ف=فال حافظ|ک=دانشنامهٔ حافظ|ج=۳|ص=۱۸۳۹|رف=وفایی۱}}</ref><ref group="یادداشت">
عده‌ای هم می‌گویند:
{{شعر}}
{{ب|ز هر دیوان و هر دفتر نگیرم فال، چون طالب|نظر جز بر کتاب حافظ شیراز نگشایم}}
{{پایان شعر}} ببینید: {{پک|وفایی|۱۳۹۷|ف=فال حافظ|ک=دانشنامهٔ حافظ|ج=۳|ص=۱۸۳۹|رف=وفایی۱}}</ref>
 
با دور شدن از روزگارِ زندگانیِ حافظ، مقدس شدنِ شخصیت و شعرِ او بیشتر جلوه‌گر می‌شود. این ''دیوان'' نزد مردم چنان تقدسی یافته که به‌گفتهٔ [[تقی‌الدین حسینی کاشانی]]، نویسندهٔ ''[[خلاصةالاشعار|خُلاصَةُالْاَشعار]]'' هرجا که پای اسلام رسیده است، در کنارِ قرآن، ''دیوانِ'' حافظ هم دیده می‌شود. این تقدس سبب شد بعضی تفأل با ''دیوانِ'' حافظ و حتی دست‌زدن به آن را در گاهِ مستی جایز ندانند.<ref>{{پک|وفایی|۱۳۹۷|ف=فال حافظ|ک=دانشنامهٔ حافظ|ج=۳|ص=۱۸۴۰|رف=وفایی۱}}</ref>
▪ ای حافظ شیرازی
 
== صحّت اشعار ==
بر من نظر اندازی
شهرتِ حافظ به «لسان‌الغیب» باعث شد که خوانندگانِ ''دیوان''ش از همان دورانِ نزدیک به زندگانیَش، به ''دیوان''ش تفأل زنند و اعتقادِ حقیقی بدو و اشعارش پیدا کنند. [[آزاد بلگرامی|آزاد بِلْگْرامی]] در این‌باره می‌گوید که حافظ را لسان‌الغیب لقب دادند چراکه فالِ ''دیوان''ش خبر از غیب می‌دهد.<ref>{{پک|وفایی|۱۳۹۷|ف=فال حافظ|ک=دانشنامهٔ حافظ|ج=۳|ص=۱۸۴۰|رف=وفایی۱}}</ref>
 
بعضی نیز مانند [[نجیب کاشانی]] (د. ۱۱۲۳ ه‍.ق) از برآورده نشدنِ وعده‌های حافظ در شعرِ خویش سخن گفته‌اند:<ref>{{پک|وفایی|۱۳۹۷|ف=فال حافظ|ک=دانشنامهٔ حافظ|ج=۳|ص=۱۸۴۰|رف=وفایی۱}}</ref>
من طالب یک رازم
{{شعر}}
{{ب|نجیب از وعده‌های فال حافظ گشت سرگردان|برات لم یصل آواره می‌سازد محصّل را}}
{{پایان شعر}}
بااین‌حال اعتقاد و باورِ بیشترِ مردم بر برآورده‌شدنِ وعده‌های حافظ بوده‌است. [[حسینی سنبهلی|حسینی سَنْبْهَلی]] در ''[[تذکره حسینی|تذکرهٔ حسینی]]'' می‌گوید که فالِ بیشترِ افرادی که در گاهِ اضطرار به ''دیوانِ'' حافظ تفأل زده‌اند، واقع شده است. به‌نوشتهٔ [[قاضی محمدصادق اختر]]، پادشاهان و وزیران و درباریان با اضطرار به ''دیوانِ'' حافظ تفأل می‌زدند، و مضمونِ بیتِ سرصفحه با آغازِ غزلِ شاهدش، رخ می‌داده است. جهانگیر شاه گورکانی نیز در ''[[جهانگیرنامه]]'' دو بار به تفألِ خود به ''دیوانِ'' حافظ اشاره کرده و گفته که در بسیاری از مواقع که فال گرفته، بسیار کم پیش آمده است که نتیجهٔ کار، مطابقِ فال نبوده باشد و در بسیاری از مواقع، نتیجهْ مشابهِ فال می‌شده است. خود حافظ نیز چند بار از جمله در ابیات «به ناامیدی ازین در مرو بزن فالی/بوَد که قرعهٔ دولت به نام ما افتد» و «از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش/زده‌ام فالی و فریادرسی می‌آید» از فال زدن یاد کرده است. حافظ در بعضی ابیات مانند «مگر وقت وفا پروردن آمد/که فالم لا تذرنی فرداً آمد» فال را در معنای استخاره کردن با قرآن هم به‌کار برده‌است.<ref>{{پک|وفایی|۱۳۹۷|ف=فال حافظ|ک=دانشنامهٔ حافظ|ج=۳|ص=۱۸۴۰–۱۸۴۱|رف=وفایی۱}}</ref>
 
بعید است که اشارهٔ حافظ در اشعارش به فال و فال زدن به شعرش، در به‌وجود آمدنِ تفأل به ''دیوان''ش بی‌تأثیر بوده باشد. جدا از جنبهٔ سرگرمیِ تفأل، اعتقاد به مقدس بودنِ ''دیوانِ'' حافظ در بسیاری از جنبه‌های زندگیِ فارسی‌زبانان اثرِ زیادی گذاشته تا جایی که برپایهٔ نوشته‌ها و مستنداتِ تاریخی، گاهی فال زدن به ''دیوانِ'' حافظ سببِ جنگ شده و گاهی جنگی را مانع شده، گاهی باعثِ کُشتنِ کسی شده و گاهش کسی را از مرگ نجات داده و گاهی نامِ فرزندی براساسِ فال انتخاب شده است. شکی نیست که برخی از متون و روایاتِ تاریخی با افسانه‌پردازی و مبالغه همراه بوده، اما بسیاری از روایات نیز، شرحِ عینیِ وقایع است.<ref>{{پک|وفایی|۱۳۹۷|ف=فال حافظ|ک=دانشنامهٔ حافظ|ج=۳|ص=۱۸۴۱|رف=وفایی۱}}</ref>
تو کاشف هر فالی
 
== مناسبت‌ها ==
قسم به شاخه نباتت
فال گرفتن از ''دیوانِ'' حافظ معمولاً در مناسبت‌هایی مانند [[عید نوروز]]، [[چهارشنبه‌سوری]]، [[شب چله]]، [[سیزده‌به‌در]]، چهارشنبهٔ آخرِ ماهِ صفر و سیزدهِ صفر انجام می‌شود. هنگامی که شخص نیتِ مشخصی دارد، مانند هنگامِ فراقِ یار یا انتظارِ آمدنِ شخصی یا پیش‌آمدنِ مشکلی برای عزیزی و یا چیرگیِ اندوهی بر وجودِ فردی، فال زدن رایج است.<ref>{{پک|وفایی|۱۳۹۷|ف=فال حافظ|ک=دانشنامهٔ حافظ|ج=۳|ص=۱۸۴۱|رف=وفایی۱}}</ref>
 
== روش‌ها ==
قسم می‌دهم به قرآنی که در سینه داری
=== در گذشته ===
فال گرفتن از رسومِ جمعی و گروهی نیز است و ازاین‌رو آیین‌های مختلفی برای انتخابِ نوبتِ «قرعهٔ فال» رواج یافته که انتخابِ این شیوه‌ها خود نوعی سرگرمی است و در شهرهای مختف، روش‌های گوناگونی نیز دارد. گاهی از روزِ قبل این قرعهٔ فال را آماده می‌کنند؛ بدین شکل که هرکس نشانه‌ای ویژه را در ظرفی می‌گذارد و سپس این نشانه‌ها به‌طور تصادفی توسط کودکی نابالغ از ظرف بیرون کشیده می‌شود و نوبتِ صاحبِ فال را مشخص می‌کند. گاهی نیز ابتدا فال را می‌خوانند و سپس با بیرون کشیدنِ نشانه، صاحبِ فال را مشخص می‌کنند. اصطلاحِ «قرعهٔ فال» مشخص نیست از چه زمانی رواج یافته اما این عبارت در بعضی نسخه‌های اشعارِ حافظ دیده می‌شود: «آسمان بار امانت نتوانست کشید/قرعهٔ فال به نام من دیوانه زدند»<ref>{{پک|وفایی|۱۳۹۷|ف=فال حافظ|ک=دانشنامهٔ حافظ|ج=۳|ص=۱۸۴۱|رف=وفایی۱}}</ref>
 
گزینشِ غزلِ فال همراه با آدابِ ویژه‌ای است که از جزئیاتش در گذشته، اطلاعاتِ دقیقی وجود ندارد اما برپایهٔ متونِ تاریخی، این مقدارْ روشن است که نیت می‌کردند و گاهی بر روحِ حافظ تکبیر می‌گفتند و گاهی [[سورهٔ اخلاص|اخلاص]] هم می‌خواندند و سپس ''دیوان'' را باز می‌کردند. برخی جزئیات را می‌توان با بررسیِ حکایاتِ قدیمی دریافت؛ قدیمی‌ترین منبعِ تفأل به ''دیوانِ'' حافظ که ''[[دیار بکریه|دیارِ بَکریه]]'' نام دارد، نقل می‌کند که از قدیمْ بیتی که در بالای صفحهٔ سمتِ راست بوده، مورد نظرِ فال‌گیر بوده است. یکی از دبیرانِ دربارِ صفوی به‌نام [[اسکندربیگ منشی|اسکندربیگِ مُنشی]] نیز این موضوع را نقل کرده‌است. به‌نقل از نوشته‌ای که از او به‌جا مانده، پس از تصرفِ تبریز توسط [[امپراتوری عثمانی|عثمانی]]، [[شاه عباس یکم|شاه عباس]] متوجهِ آن‌جا شد؛ در این میان گفتگویی بین [[وکیل پاشا|وکیل پاشای]] عثمانی و [[مولانا صبوری]]، [[منجم|مُنَجِّمِ]] تبریزی دربارهٔ خبرِ آمدنِ شاه در قلعهٔ تبریز شکل گرفت. بر حسبِ اتفاق، ''دیوانِ'' حافظی آن‌جا بود و دربارهٔ این موضوعْ فالی گرفتند. به‌نقل از مولانا صبوری در ابتدای صفحهٔ سمتِ راست، مقطعِ «عراق و فارس گرفتی به شعر خویش حافظ/بیا که نوبت بغداد و وقت تبریز است» آمده است. با توجه به حکایتِ نقل‌شده از [[عنایت خان راسخ|عنایت خان راسخ]] روشن می‌شود که بیتِ دربردارندهٔ مطلبِ اصلیِ فال، دست‌کم از سدهٔ دوازدهمِ هجری قمری «بیت‌ُالْفال» خوانده می‌شده است. حکایتِ دیگری در ''[[تذکره مرآةالخیال|تذکرهٔ مِرآةُالْخیال]]'' روشن می‌کند که یکی از روش‌های گرفتنِ فال این بوده که اشعارِ حافظ را به‌صورتِ جداگانه می‌نوشتند و کودکی یکی از آن‌ها را بیرون می‌کشید و طبقِ همان شعر عمل می‌کردند.<ref>{{پک|وفایی|۱۳۹۷|ف=فال حافظ|ک=دانشنامهٔ حافظ|ج=۳|ص=۱۸۴۱–۱۸۴۲|رف=وفایی۱}}</ref>
این فال مرا بگشای.
 
=== امروز ===
برخی دیگر می‌گویند:
امروزه فال‌گیرندهٔ حرفه‌ای که معمولاً «فال‌خوان» گفته می‌شود، رو به [[قبله|قِبله]] می‌نشیند و ''دیوان'' را مانند کتابی مقدس در دستِ چپ نگاه می‌دارد و از صاحبِ فال می‌خواهد که نیت کند. سپس با سرِ انگشت به‌طور تصادفی صفحه‌ای را باز می‌کند. نخستین غزلی که در صفحهٔ سمتِ راست می‌آید، غزلِ فال است و غزلِ بعدی هم «شاهدِ فال» است که به آن «پس‌فال» هم گفته می‌شود. اگر غزل از صفحهٔ قبل شروع شده باشد، به صفحهٔ قبل رجوع می‌کنند و از آغازْ غزل را می‌خوانند. گاهی نخستین بیتی که می‌آید، گاهی بیتِ هفتم، گاهی تمامِ شعر و گاهی بیتِ مطلع را ملاک قرار می‌دهند. گاهی هم بیت‌های اول تا سوم یا اول تا چهارم یا تمام آن را به‌عنوان مکمل فال می‌خوانند. برخی نیز اعتقاد دارند که باید پیش از گرفتنِ فال [[وضو]] داشت و رو به قبله نشست و چشم‌ها را بست و [[صلوات]] فرستاد. بعضی هم با خواندنِ [[فاتحه‌خوانی|فاتحه]] برای حافظ و گفتنِ عبارتِ «برسد به دست حافظ شیرازی» و فوت کردن به آسمان و سپس باز کردنِ ''دیوان''، فال می‌گیرند.<ref>{{پک|وفایی|۱۳۹۷|ف=فال حافظ|ک=دانشنامهٔ حافظ|ج=۳|ص=۱۸۴۲|رف=وفایی۱}}</ref>
 
از جمله باورهای عامیانه این است که هنگامِ گرفتنِ فال، به علایقِ حافظ مانند [[شاه‌چراغ]] یا [[رکن‌آباد (آب شیراز)|آبِ رُکن‌آباد]] یا معشوقه‌اش «شاخُ نبات» او را قسم می‌دهند؛ که البته شاخُ نبات معشوقهٔ حافظ نبوده و در ''دیوان'' به این معنی به‌کار نرفته‌است. ''دیوانِ'' حافظ از جمله آثاری است که از گذشته تا به امروز برای فال گرفتن مورد توجه بوده است. حتی به همین دلیل همیشه بر سرِ آرامگاهِ حافظ ''دیوان''ش هم حاضر است. [[میرزا مهدی‌خان منشی استرآبادی]] که منشیِ [[نادرشاه]] بوده نیز از فال گرفتنِ نادرشاه بر سر آرامگاهِ حافظ یاد کرده، اما قدیمی‌ترین شاهدِ این موضوع، در ''مفتوح‌القلوب'' آمده‌است. حکایتی از تفأل به ''دیوانِ'' حافظ در آرامگاهِ حافظ از عنایت‌خان راسخ نقل شده‌است. [[قاضی نورالله شوشتری|قاضی نورُالله شوشتَری]] هم به رفتنِ [[شاه اسماعیل یکم|شاه اسماعیل صفوی]] به آرامگاهِ حافظ اشاره کرده و نوشته که شاه اسماعیل، ''دیوان'' را از سرِ قبرِ حافظ برداشته و تفألی به ''دیوان'' زده است. به‌نوشتهٔ [[محمد معین]]، تا همین اواخر رسم بوده که اهالیِ شیراز عصرهای چهارشنبه بر آرامگاهِ حافظ حاضر می‌شدند و با ''دیوانِ'' خطیِ او که — وقفِ [[کریم‌خان زند|کریم‌خان]] است — فال می‌گرفتند.<ref>{{پک|وفایی|۱۳۹۷|ف=فال حافظ|ک=دانشنامهٔ حافظ|ج=۳|ص=۱۸۴۲–۱۸۴۳|رف=وفایی۱}}</ref>
▪ ای حافظ شیرازی
 
جدول‌های ویژه‌ای به‌نام «فال‌نامه» وجود دارد که برپایهٔ ''دیوانِ'' حافظ ساخته شده و در مقدمه و پیوستِ بعضی از چاپ‌های ''دیوان'' یا بعضی دست‌نویس‌های کهنِ آن آمده‌است.<ref>{{پک|وفایی|۱۳۹۷|ف=فال حافظ|ک=دانشنامهٔ حافظ|ج=۳|ص=۱۸۴۳|رف=وفایی۱}}</ref>
تو کاشف هر رازی
 
== منبع‌شناسی ==
به حق شاخ نباتت
با گسترش و رواجِ تفأل به ''دیوانِ'' حافظ، رساله‌ها و بخش‌های مستقلی از کتاب‌ها هم به این موضوع پرداختند. کتابِ ''[[مفتوح‌القلوب|مَفتوح‌ُالْقُلوب]]'' نوشتهٔ [[محمد بن محمد هروی|محمد بن محمد هِرَوی]] که در [[هرات|هِرات]] تألیف شده است. به‌نوشتهٔ مؤلف در مقدمهٔ کتاب، پس از فال زدن به ''دیوانِ'' حافظ به‌اصرارِ یک دوست و درست و متناسب یافتن با احوالِ خودش، تصمیم بر جمع‌آوری فال‌های افرادِ مقبول‌ُالْقُول گرفت. او سی و یک سال را صرفِ این کار کرده و حاصلش، هشتاد و یک حکایتِ کوتاه و بلند است که در کتاب آمده است. قدیمی‌ترین روایت از تفأل به ''دیوانِ'' حافظ که در این کتاب هم به آن اشاره شده، داستانِ فال گرفتنِ [[قاسم انوار]] هنگامِ اخراج از هرات به‌خاطر سوءقصد به جانِ [[شاهرخ|شاهرخ میرزا]] است که درصورتِ درستیِ اصلِ ماجرا، نشان‌دهندهٔ اعتقادِ شاهرخ به فال حافظ است. این کتاب یک بار و به‌کوششِ احسان پورابریشم و با خطاهای بسیار به‌چاپ رسیده‌است. در بابِ رسومِ تفأل به ''دیوانِ'' حافظ، [[حاجی خلیفه]] این کتاب را رساله‌ای کوتاه و خلاصه معرفی کرده که در آن روایاتی مربوط به تفأل به ''دیوانِ'' حافظ — که در آن فالْ مناسبِ حالِ فال‌گیرندهٔ بوده — آمده است. او هم‌چنین به ''[[رازنامه]]'' که رساله‌ای [[ترکی استامبولی|ترکی]] زبان از [[حسین کفوی|حسین کَفَوی]] است اشاره کرده است. این کتاب که اکنون موجود است، ۱۳۹ حکایت دارد که در ایران و عثمانی به‌وقوع پیوسته‌اند. ''رازنامه'' در برخی حکایات با ''مفتوح‌القلوب'' مشترک است اما بااین‌حال مفصل‌تر از آن است. از عبارتِ «شهرت داشتم به جمع ''دیوانِ'' خواجه حافظ و تفأل آنِ» هروی در کتابش، این احتمال داده می‌شود که افرادِ دیگری هم این حکایت‌ها را در رساله‌های مستقلِ خویش گردآوری کرده‌اند اما امروزه دردسترس نیستند. خاتمهٔ کتابِ ''[[لطیفه غیبیه|لطیفهٔ غیبیّه]]'' از [[محمد دارابی شیرازی|محمد بن محمد دارابی شیرازی]] از دیگر گردآوری‌های مستقلی است که موجود است. این کتاب دربارهٔ فال‌هایی است که از «''دیوانِ'' اعجازنشانِ سرحلقهٔ اهلِ عرفان جلوهٔ ظهور یافته» است. ''[[فال‌نامه حافظ شیراز|فال‌نامهٔ حافظِ شیراز]]'' از [[عنایت خان راسخ|عنایت‌خان راسخ]] نیز — که شامل حکایت‌هایی از تفأل‌های پادشاهان و بزرگان است — یکی دیگر از رساله‌های مستقل است. چنان‌که در ''[[خلاصةالتواریخ|خُلاصَةُالتَّواریخِ]]'' [[قاضی احمد قمی|قاضی احمد قُمی]] آمده، انتخابِ نامِ شاهزاده برپایهٔ تفأل به ''دیوانِ'' حافظ بوده است. حکایتی از قصدِ تخریبِ آرامگاه‌های بزرگانِ شیراز توسط [[شاه اسماعیل صفوی]] و تفأل به ''دیوانِ'' حافظ در ''[[مجالس المومنین|مَجالِسُ الْمُؤمِنین]]'' اثر [[قاضی نورالله شوشتری|قاضی نورالله شوشتَری]] وجود دارد که سرانجام، شاه اسماعیل دستور به تعمیرِ آرامگاه داده‌است. در میان آثارِ معاصر نیز می‌تون به ''[[فال‌های شگفت‌انگیز حافظ]]'' اثر [[فانی تبریزی]] و [[بهاءالدین خرمشاهی]] اشاره کرد که حدودِ ۱۵۰ فال را گردآوری کرده‌اند.<ref>{{پک|وفایی|۱۳۹۷|ف=فال حافظ|ک=دانشنامهٔ حافظ|ج=۳|ص=۱۸۴۳–۱۸۴۵|رف=وفایی۱}}</ref>
 
== یادداشت‌ها ==
به حق جام شرابت
{{پانویس|گروه=یادداشت|اندازه=ریز|۲}}
 
== پانویس ==
منظور خودت را از مراد ما بیان کن.
{{پانویس|۳|ریز}}
 
== منابع ==
بعد انگشت خود را لای دیوان می‌گذارند و باز می‌کنند. غزلی را که در صفحه سمت راست قرار دارد می‌خوانند و تفسیر می‌کنند. اگر مضمون غزل مثبت باشد فال را خوب و گرنه آن را بد می‌دانند. از آن جا که عمده غزلیات حافظ دارای مضامینی عرفانی، عشقی، امیدوارکننده و مهربانی آفرین است زدن فال در مراسم خواستگاری، ازدواج، نوروز، تولد فرزندان و مانند آن بیشتر مرسوم است.
* {{یادکرد دانشنامه | نام خانوادگی = آذرنوش | نام = آذرتاش | نام خانوادگی۲ = اینجنیتو | نام۲ = دومینیکو | نام خانوادگی۳ = باقری | نام۳ = بهادر | نام خانوادگی۴ = بلوکباشی | نام۴ = علی | نام خانوادگی۵ = بیات | نام۵ = علی | نام خانوادگی۶ = پاکتچی | نام۶ = احمد | نام خانوادگی۷ = خرمشاهی | نام۷ = بهاءالدین | نام خانوادگی۸ = دادبه | نام۸ = اصغر | نام خانوادگی۹ = ساجدی | نام۹ = طهمورث | نام خانوادگی۱۰ = سجادی | نام۱۰ = صادق | نام خانوادگی۱۱ = سمسار | نام۱۱ = محمدحسن | نام خانوادگی۱۲ = شمس | نام۱۲ = اسماعیل | نام خانوادگی۱۳ = عبدالله | نام۱۳ = صفر | نام خانوادگی۱۴ = کردمافی | نام۱۴ = سعید | نام خانوادگی۱۵ = کیوانی | نام۱۵ = مجدالدین | نام خانوادگی۱۶ = مسعودی آرانی | نام۱۶ = عبدالله | نام خانوادگی۱۷ = میثمی | نام۱۷ = حسین | نام خانوادگی۱۸ = میرانصاری | نام۱۸ = علی | نام خانوادگی۱۹ = نکوروح | نام۱۹ = حسن | نام خانوادگی۲۰ = هاشم‌پور سبحانی | نام۲۰ = توفیق | نام خانوادگی۲۱ = بخش هنر و معماری | ویراستار = [[سید محمدکاظم موسوی بجنوردی]] | مقاله = حافظ | دانشنامه = [[دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]] | ref = دائرةالمعارف۱۹ | جلد = ۱۹ | عنوان جلد = جوینی، ابوالمظفر–حافظ | سال = ۱۳۹۰ | ناشر = [[مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]] | مکان = تهران | شابک = 9786006326047}}
* * {{یادکرد دانشنامه | نام خانوادگی = وفایی | نام = محمدافشین | ویراستار = [[بهاءالدین خرمشاهی]] | مقاله = فال حافظ | دانشنامه = [[دانشنامه حافظ و حافظ‌پژوهی|دانشنامهٔ حافظ و حافظ‌پژوهی]] | ref = وفایی۱ | جلد = ۳ | عنوان جلد = س–ق | سال = ۱۳۹۷ | ناشر = [[نخستان پارسی]] | مکان = تهران | شابک = 978-600-99764-5-4}}
* * {{یادکرد دانشنامه | نام خانوادگی = بلوکباشی | نام = علی | ویراستار = [[بهاءالدین خرمشاهی]] | مقاله = فال زدن به دیوان حافظ | دانشنامه = [[دانشنامه حافظ و حافظ‌پژوهی|دانشنامهٔ حافظ و حافظ‌پژوهی]] | ref = حافظ۲ | جلد = ۳ | عنوان جلد = س–ق | سال = ۱۳۹۷ | ناشر = [[نخستان پارسی]] | مکان = تهران | شابک = 978-600-99764-5-4}}
 
== رسومات فال {{حافظ ==}}
{{دیوان حافظ}}
اگر چه فال حافظ در '''[[شب یلدا]]''' و دورهمنشینی خانواده‌های اصیل ایرانی در این شب بلند و اجرای مراسمات مخصوص آن مرسوم‌تر و مهم‌تر و باستانی‌تر است، اما برخی از ایرانیان طبق رسوم قدیمی خود در روزهای عید ملی یا مذهبی نظیر نوروز هم با دیوان حافظ فال می‌گیرند.
 
در برخی از خانواده‌ها، برای گرفتن فال حافظ، یک نفر از بزرگان خانواده یا کسی که بتواند شعر را به خوبی بخواند یا کسی که دیگران معتقدند به اصطلاح «خوب فال می‌گیرد»، این کار را برایشان انجام می‌دهد. در برخی دیگر از خانواده هر کس این کار را خود انجام می‌دهد، اما باید نتیجه فال را، که همان غزلی از غزلیات خواجه حافظ است، با صدای بلند برای همه بخواند.
 
برای انجام این کار ابتدا نیت می‌کنند، یعنی در دل آرزویی می‌کنند. سپس به‌طور تصادفی صفحه ای را از کتاب حافظ می‌گشاید و با صدای بلند شروع به خواندن می‌کنند. همچنین مرسوم است هنگام فال گرفتن، فاتحه ای برای حضرت حافظ می‌خوانند و سپس کتاب حافظ را می‌بوسند، آن را به سینه می‌چسبانند و سپس آن را می‌گشایند و فال خود را می‌خوانند.
 
== شرایط فال حافظ ==
بسیاری از ایرانیان معتقدند که با دلی صاف و پاک باید به گرفتن فال حافظ پرداخت. همچنین برخی می‌گویند کسانی که می‌خواهند بعد از گرفته شدن فال اما و اگر بیاورند، همان بهتر که فال را نگیرند و به اصطلاح رایج «وقت خواجه را نگیرید» یا «دلی که صاف نباشد، فالش صحیح نیست».
یکی دیگر از شرایط گرفتن فال حافظ داشتن نیت درست برای فال حافظ است.
 
== فال حافظ در روز خاکسپاری او ==
گویند روزی که حافظ از دنیا می‌رود، برخی مردم کوچه و بازار به فتوای مفتی شهر شیراز به خیابان‌ها می‌ریزند و مانع دفن جسد حافظ در مصلای شهر می‌شوند، به این دلیل که او شراب‌خوار و بی‌دین بوده و نباید در این محل دفن شود.
 
فرهیختگان و اندیشمندان شهر با این کار به مخالفت برمی‌خیزند. بعد از بگو مگو و جربحث زیاد، یک نفر از آن میان پیشنهاد می‌دهد که کتاب او را بیاورند و از آن فال بگیرند هر چه آمد بدان عمل نمایند.
 
کتاب شعر را دست کودکی می‌دهند و او آن را باز می‌کند و این غزل نمایان می‌شود:
 
«عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
 
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
 
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
 
هر کسی آن دِروَد عاقبت کار که کشت
 
همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست
 
همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت»
 
همه از این شعر حیرت‌زده می‌شوند و سرها را بزیر می‌افکنند. بالاخره دفن پیکر حافظ انجام می‌شود و از آن زمان حافظ «لسان‌الغیب» نامیده شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ ادبیات ایران، نوشته ادوارد براون، جلد سوم|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>
 
== جستارهای وابسته ==
▪[[شب یلدا]]
 
▪[[حافظ]]
 
== پیوند به بیرون ==
* [https://tnot.ir/%d9%81%d8%a7%d9%84-%d8%ad%d8%a7%d9%81%d8%b8/ فال حافظ] مجله اینترنتی تینات
 
== پانویس ==
 
[[رده:حافظ]]
[[رده:فرهنگ ایرانی]]
[[رده:فرهنگ اسلامی]]
[[رده:فرهنگ در ایران]]
[[رده:یادمان‌های حافظ]]