لیراوی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: برگردانده‌شده برخی خطوط با فاصله آغاز شده‌اند ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز ویرایش 5.209.166.198 (بحث) به آخرین تغییری که ChipsBaMast انجام داده بود واگردانده شد
برچسب‌ها: واگردانی پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱:
'''لیراوی''' یکی از قبایل سرشناس [[کردلر بزرگ]] (از ایلات [[کهگیلویه|کهگیلویه‌ای]])است شامل دو ایل کردلر '''طیبی''' و '''بهمئی''' می‌باشد.
 
سردارمؤلف اسعد[[فارسنامه بختیاریناصری|فارسنامه]] نیزناصری دربه کتابیاشتباه که[[جاکی]] خودشیکی نوشتهدیگر استاز معتقدطوایف است۲۸ کهگانه گویشلربزرگ بختیاریرا وسر بویراحمدیمنشأ ازایل گویش‌هایمستقل زبانلیراوی کردی استدانسته‌است. در حالی که [[حمدالله مستوفی]] لیراوی و جاکی را دو طایفه جداگانه دانسته‌است. علاوه بر ایلات لیراوی دیگر طوایف عمده کهگیلویه شامل جاکی، باوی و آقاجری است. طبق تقسیم‌بندی سنتی ایلات کردلر کهگیلویهکوه گیلویه به دو شعبه تقسیم شود: [[چهاربنیچه]] و لیراوی. شاخص‌ترین ایل چهار بنیچه [[بویراحمد]] و شاخص‌ترین ایلات لیراوی طیبی و [[ایل بهمئی|بهمئی]] است.
دهخدا و حمدالله مستوفی معتقدند کردهای بختیاری، کردهای بویراحمدی، کردهای بهمئی و کردهای ممسنی اصالتا از منطقه جبل السماق در کردستان سوریه به ایران کوچ کرده‌اند.
سردار اسعد بختیاری نیز در کتابی که خودش نوشته است معتقد است که گویش بختیاری و بویراحمدی از گویش‌های زبان کردی است. [[حمدالله مستوفی]] لیراوی و جاکی را دو طایفه جداگانه دانسته‌است. علاوه بر ایلات لیراوی دیگر طوایف عمده کهگیلویه شامل جاکی، باوی و آقاجری است. طبق تقسیم‌بندی سنتی ایلات کرد کهگیلویه به دو شعبه تقسیم شود: [[چهاربنیچه]] و لیراوی. شاخص‌ترین ایل چهار بنیچه [[بویراحمد]] و شاخص‌ترین ایلات لیراوی طیبی و [[ایل بهمئی|بهمئی]] است.
 
لیراوی نیز به دو دسته لیراوی کوه و لیراوی دشت منقسم گردد. لیراوی کوه دارای تقسیماتی چون: طیبی، بهمئی، یوسفی، شیرعلی و جز آن باشد.
لیراوی همچنین نام بلوکی در کنار [[خلیج فارس]] است که ۱۳۷۴ به چهار دهستان لیراوی شمالی و لیراوی میانی، لیراوی جنوبی و حومه در [[شهرستان دیلم]] ([[استان بوشهر]]. خدری‌های استان بوشهرکه طوایف خدری و خدرسرخ [[زراسوند|ایل زراسوند]] بختیاری منشعب از این ایل کهن) تقسیم شده‌است. برای کسب اطلاع از تاریخ این ناحیه از ایران زمین و مناطق تاریخی و تحولات آن می‌توانید به کتاب " [http://liravi7.ir/ هفت شهر لیراوی و بندر دیلم] " نوشته [http://liravi7.ir/درباره-نویسنده/ علیرضا خلیفه زاده] مراجعه نمایید.
 
حمدالله مستوفی اشاره به مهاجرت طوایفی از مناطق جبل السماق به مناطق [[لر بزرگ]] و [[لر کوچک]] می‌کند. حمدالله مستوفی در سال (۷۳۰ ه‍.ق/۱۳۳۰م)، از ایلات لیراوی و [[جاکی]] و [[ممسنی]] و [[بختیاری]] نام می‌برد که همراه با ۲۵ طایفه دیگر و چند طایفه عرب نظیر عقیلی و هاشمی از سوریه، به مناطق کوه گیلویه و بختیاری و لرستان کنونی کوچ کردند. این رویداد در اوایل سده هفتم هجری رخ داد. [[ولادمیر مینورسکی]]ف شرق‌شناس مشهور، معتقد است این طوایف (به جز طوایف عرب ذکر شده) احتمالاً همان [[مردم لر|طوایف لری]] بوده‌اند که [[ابن فضل‌الله عمری|شهاب الدین العمری]] آن‌ها را ذکر کرده‌است. به گفته [[ابن فضل‌الله عمری|شهاب الدین العمری]] طوایفی از [[مردم لر|لرها]] در [[سوریه]] و [[مصر]] زندگی می‌کردند اما [[صلاح الدین ایوبی]] از چالاکی و زبردستی آن‌ها در بالا رفتن از صخره‌های سرسخت به حشت افتاد و دستور قتل‌عام آن‌ها را صادر کرد. این روایت شاید علل برگشت این [[مردم لر|طوایف لر]] را به [[لرستان]] تا حدی روشن کند.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =مینورسکی | نام =ولادمیر | پیوند نویسنده = | عنوان =رساله لرها و لرستان | ترجمه =سکندر امان‌اللهی بهاروند و لیلی بختیاری | جلد = | سال = ۱۳۶۲ | ناشر = |مکان =تهران | شابک = | صفحه = صفحه ۲۳ | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}</ref> سکندر امان الهی نیز ضمن تأیید نظر مینورسکی دلایل دیگری را نیز برای اشتباه بودن گفته [[حمدالله مستوفی]] ذکر کرده‌است. به گفته او زمان مهاجرتی که حمدالله مستوفی ذکر کرده با تاریخی که [[ابن فضل‌الله عمری|شهاب الدین العمری]] برای قتل‌عام [[مردم لر|لرها]] در سوریه و مصر آورده یکی است و طوایف مهاجر از سوریه احتمالاً همان [[مردم لر|لرهایی]] هستند که [[صلاح الدین ایوبی]] آنان را وادار به برگشت به [[لر بزرگ]] کرد.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =امان الهی بهاروند | نام =سکندر | پیوند نویسنده = | عنوان =قوم لر| ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۷۰ | ناشر = انتشارات آگاه |مکان =تهران | شابک = | صفحه = صفحه ۳۵ | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}</ref>
 
در سنهٔ خمسایه (۵۰۰ق) قریب صد خانه، از جبل السماق شام، به سبب وحشتی که ایشان را با مهتر قوم خود افتاده بود، به لرستان آمدند و در خیل احفاد [[محمد خورشید]] که وزرا بودند نزول کردند، برسبیل رعیتی. بزرگ ایشان ابوالحسن [[فضلویه|فضلوی]] بود… او را پسری علی نام بود. چون علی درگذشت، از او پسری محمد نام بماند. چون او نیز نماند، پسری ابوطاهر [[فضلویه|فضلوی]] کنیت داشت. جوانی شجاع بود… ابوطاهر به صلح و جنگ به وعد و وعید و فریب و شکیب توانست ملک لرستان در ضبط آورد و چون تمکین و استقرار یافت، هوس استقلال کرد و خود را اتابک خواند و عصیان نمود و کار ان ملک بر او قرار گرفت، در سنهٔ خمسین و خمس مایه. بعد از مدتی درگذشت و پنج پسر یادگار گذاشت: [[هزاراسپ]] و بهمن و عمادالدین پهلوان و نصرة الدین ایلواکوش و قزل. به حکم وصیت و اتفاق برادران.
 
اتابک [[هزاراسپ]] که مهین و بهین همه بود، قائم مقام پدر شد و عدل و داد ورزید. در عهد او ملک لرستان رشک بهشت گشت و بدین سبب اقوام بسیار از جبل السماق شام بدو پیوستند:
 
[[آسترکی، مشایخ بختیاری حلیمه خاتون]]، مماکویه، [[بختیاری]]، جوانکی بیدانیان، زاهدیان، علائی، کوتوند، بتوند، بوازکی، شوند، زاکی، [[جاکی]]، هارونی، اشکی، کوی، [[بهمئی لیراوی|لیراوی]]، ممویی، یحفومی، کمانکشی، [[ممسنی|مماسنی]]، ارملکی، توانی، کسدانی، مدیحه، اکورد، کولارد و دیگر قبائل که انساب ایشان معلوم نیست.