لئونید برژنف: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
مارکسیسم یک نظریه عام است و شکست شکلی از پیاده سازی آن توسط شوروی را نمی توان به مثابه شکست نظریه مارکسیسم دانست! |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۱:
در دورهٔ رهبری برژنف بر شوروی آزادیهای محدودی که در دورهٔ خروشچف به مردم [[اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی|شوروی]] داده شده بود از میان رفت و پروژهٔ استالین زدایی خروشچف کنار گذاشته شد. البته هیچگاه سطح دیکتاتوری و جنایت به زمان حکومت ژوزف استالین بر شوروی نرسید.<ref>از لنین تا گورباچف، محمود طلوعی، چاپ سوم، ۱۳۷۰</ref>
وی سال ۱۹۶۰ تا سال ۱۹۶۴ و از سال ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۲ ریاست شورای عالی اتحاد شوروی را به عهده داشت. سالهای پایانی رهبری برژنف در رسانههای جمعی «رکود» نامیده شد. بحران همگانی در دولت شوروی، گرایشهای منفی در اقتصاد، توسعه بیش از حد دستگاه [[دیوانسالاری
در دوره زمامداری برژنف بنابر خواست حکومت [[افغانستان]]، نیروهای شوروی به این کشور اعزام گردید که پیامدهای دشواری را با خود داشت.
خط ۶۸:
== زندگی و ایام آغازین ==
لئونید برژنف رهبر پیشین اتحاد جماهیر شوروی سابق در ۱۹ دسامبر سال ۱۹۰۶م در خانوادهای فقیر در [[اوکراین]] به دنیا آمد. وی پس از اتمام تحصیلات خود وارد حزب کمونیست شد و مدارج ترقی را پیمود. بِرژنِف در طی سالهای بعد با حمایت ویژه [[خروشچف]]، به کمیته مرکزی حزب کمونیست راه یافت و در جریان [[جنگ جهانی دوم]]، تحت نظر مستقیم خروشچف، در سمت کمیسر سیاسی ارتش سرخ در اوکراین خدمت کرد. بِرِژنف در جریان نوزدهمین کنگره حزب کمونیست شوروی، به توصیه خروشچف به عضویت کمیته مرکزی حزب کمونیست برگزیده شد و پس از مرگ استالین نیز تحت توجه و حمایت خاص خروشچف به سرعت در تشکیلات حزبی ترقی کرد. بِرژنِف در سال ۱۹۶۰م به سمت ریاست هیئت رئیسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی که یک مقام تشریفاتی و معاون ریاست جمهوری بود، انتخاب شد و در نهایتْ در سال ۱۹۶۴م به مقام معاونت خروشچف در رهبری حزب، ارتقا یافت. بِرِژنف در همین موقعیت حساس، هنگامی که خروشچف برای استراحت در خارج از کشور به سر میبرد، به ولی نعمت خود خیانت کرد و موجبات برکناری او را از نخستوزیری و رهبری حزب کمونیست شوروی فراهم ساخت. از این زمان، بِرِژنف ۵۷ ساله رهبری شوروی سابق را به عهده گرفت. لئونید بِرژنِف، پیرمردی از مجموعه امپراتوری پیرمردان در شوروی سابق بود که حوادث مثبت و منفی فراوانی را در دوران حکومت خود در داخل و خارج مرزهای این کشور تجربه کرد. او در حالی که به سیاستهای تشنجزدایی اظهار شیفتگی میکرد و برای همزیستی مسالمتآمیز تلاش مینمود، از مسابقات تسلیحاتی با رقبای غربی خود عقب نماند و بودجه عظیمی از کشورش را به تولید و انباشت انواع سلاحها و برنامههای تسخیر فضا اختصاص داد. وی صاحب دکترینی معروف به دکترین بِرِژنف بود که بر اساس آن تمام کشورهای سوسیالیستی جهان به مثابه یک اردوگاه بهشمار میروند و با خلل آمدن به هر یک، بقیه باید در رفع آن مداخله کنند. او معتقد بود که پیوند نظامی، ضامن بقای اردوگاه کمونیسم خواهد بود. بر مبنای همین دکترین بود که در سال ۱۹۶۸م و ۱۹۷۹م، دستور تهاجم ارتش سرخ شوروی سابق به چکسلواکی و افغانستان را صادر کرد. چرا که به نظر تئوریسینهای حزب کمونیست، دفاع از نظام سوسیالیستی در یک کشور، تنها، مسئله آن کشور نبود، بلکه در مرحله نخستْ، امری بود مربوط به کل نظام جهانی سوسیالیستی، که رهبری آن را شوروی در اختیار داشت.{{مدرک}}
== چگونگی رسیدن به قدرت ==
شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی روز پنجم ماه مه۱۹۶۰ در مسکو تشکیل شد. در این شورا تغییرات بسیار مهمی در دستگاه سیاسی و رهبری شوروی به عمل آمد. مهمترین تصمیم که گرفته شد برگزیدن لئونید برژنف به عنوان رئیس کشور بود. برژنف که پنجاه و سه ساله بود جایگزین مارشال «کلیمنت وروشیلوف» شد. برژنف از سن هفده سالگی یک کمونیست مبارز بود. او ابتدا عضو سازمان جوانان حزب کمونیست شوروی «کومسومول»
برژنف در دوران جنگ دوم مسؤول اداری جبهه اوکراین بود و در پایان جنگ مدال ژنرال ارتش شوروی را به دست آورد. برژنف از سال۱۹۵۲ به عضویت کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی برگزیده شد و بعداً به عضویت دبیرخانه حزب درآمد. پس از مرگ استالین زمان کوتاهی با بیمهری سیاسی روبرو شد. همه سمتهای خود را از دست داد و مسؤولیت گذشته اش در ارتش را به دست آورد.{{مدرک}}
هنگامی که دبیر حزب جمهوری قزاقستان شد دوباره مسؤولیت مهمی یافت.
نیکیتا خروشچف که برژنف را خوب میشناخت در سال۱۹۵۶ دبیرخانه حزب را به او سپرد.
پس از نبرد قدرت در سال۱۹۵۷ عضو هیئت رئیسه پرزیدوم حزب شد. برژنف در دایره دوستان خروشچف قرار گرفت. کسانی که از رهبری حزب کنار گذاشته شدند عبارت بودند از: الکسی کریچنکو، نیکای بلیایف پادگورنی، الکسی کاسیگین، مارشال ساخاروف، فرمانده کل ستاد ارتش سرخ شد.{{مدرک}}
== سیاست داخلی ==
در عرصه داخلی، اقدامات بِرژنِف را اینگونه میتوان بیان نمود: کنار نهادن روش محافظهکارانه و توقف استالین زدایی، که به سرکوب عناصر ناراضی و مخالف انجامید؛ تقویت جایگاه و موقعیت سیاسی حزب کمونیست، استفاده از تمامی ابزار و امکانات اداری در جهت کنترل فرهنگ و عقیده؛ افزایش نفوذ ارتش و کادر نظامی و نیز نظامیگری در عرصه تبلیغات و آشناسازی دانشآموزان با عملکرد پیروزمندانه ارتش سرخ شوروی در جنگ جهانی دوم و بالاخره تأکید فزاینده بر ناسیونالیسم روسی. این مسائل البته به شخصیت بِرژنِف بازمیگشت که در پرتو بهرهبرداری از این مسائلْ قدرت خود را به اوج میرساند و مقامات دبیرکلی حزب کمونیست، ریاست جمهوری و فرماندهی کل قوای مسلح را در اختیار گرفت.{{مدرک}}
== سیاست خارجی ==
همچنین مهمترین پیمانهای منع آزمایشهای هستهای میان [[آمریکا]] و [[شوروی]]، در دوران زمامداری او به امضا رسید.{{مدرک}}
== اقدامات مطرح ==
{{وابسته|روز پیروزی (۹ مه)}}
* مذاکره با مقامات [[فولکس واگن]]
== انتقادات ==
[[پرونده:Ford - Brezhnev 1974.jpg|بندانگشتی|همراه با [[جرالد فورد]] ۱۹۷۴]]
لئونید برژنف از ۱۹۶۴م تا پایان عمر، نقش اول را در سیاستهای شوروی بازی میکرد و تاریخنگاران به دلایل متعدد - از جمله: افراط برژنف در الکل، تحصیلات ناکافی و بیتوجهی به ژورنالیسم شوروی بهعنوان آموزشگر عمومی و برندهترین ابزار در جنگ سرد و مقابله با ماشین عظیم رسانهای آمریکا و برای مثال سپردن سردبیری روزنامه دولت به داماد خود که تجربه و آموزش این کار را نداشت، خارج ساختن انتصابات دولتی از دست کمیسیونهای گزینش و قرار دادن در دست خود و نزدیکانش که نتیجهاش سوء مدیریت، سوء استفاده از اموال عمومی، ولخرجی و پیچیدگی هرچه بیشتر بوروکراسی بود، لغو حسابرسیهای دولتی توسط کمیتههای حزب کمونیست و در نتیجه رواج فساد اداری و حیف و میل، رعایت حال اقوام و دوستان که یکی از نتایج آن قاچاق الماس توسط دخترش بود، تعطیل کردن دفتر عرایض که از زمان انقلاب بلشویکی اکتبر ۱۹۱۷م به نامههای مردم و گزارشهای عوامالناس از وضعیت و افشاگریها رسیدگی و اقدام میکرد و برخی از نامهها را جهت اطلاع مردم به روزنامهها میداد، صدور دکترینهای متعدد و زیانآور و برای مثال: دکترین «ایراد وارد آوردن به یک مقام و یک دولت کمونیست انتقاد از همه دنیای سوسیالیست است و باید با آن مقابله شود»، ندانستن زبان خارجی و متکی بودن به گزارشهای رسمی و عمدتاً کهنه و بالاخره ادامه رهبری بر کشور حتی از بستر بیماری… - او را عامل تزلزل نظام ایدئولوژیک شوروی دانستهاند که بعداً بهوسیله گورباچف فروریخت.{{مدرک}}
== مرگ ==
لئونید بِرژنِف سرانجام پس از ۱۸ سال رهبری بلامنازع شوروی، در دهم نوامبر ۱۹۸۲م بر اثر سکته قلبی در سن ۷۵ سالگی درگذشت و [[یوری آندروپوف]] به جانشینی او انتخاب شد. در دوران رهبری بِرژنِف بر شوروی، حکومت این کشور تا اقصی نقاط آفریقا و [[آسیا]] گسترش یافت ولی آخرین ماجراجویی او در
== جستارهای وابسته ==
|