هوشنگ ایرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
زدودن پیوندها به «محمد آزرم»: حذف. (توینکل)
خط ۱۶۵:
ستیز خشونت‌آمیز با موجودیت ادبیات قدیم و انکار همهٔ میراث آن از [[رودکی]] تا نیما یوشیج، آن هم با یک زبان تند و تلخ، چهره‌ای [[آنارشیسم|آنارشیستی]] از هوشنگ ایرانی و همفکرانش در نظر مردم به نمایش گذاشت و مردمی را که هنوز تنها تعداد انگشت‌شماری از آن‌ها اصلاحات ادبی نیما را به صورت نیم‌بند و با سرسختی بسیار به رسمیت شناخته بودند به‌شدت عصبانی کرد و در دل به این اندیشه واداشت که گویی این جوانان تازه‌به‌دوران‌رسیده در صدد نابودی میراث چندصدسالهٔ ادبیات ایران هستند. زبانی که بیانیهٔ «سلاخ بلبل» به کار گرفته بود فاقد متانت و استحکام نوآورانه بود؛ زبانی عصبی و خودنما که می‌خواست به هر قیمتی جلب نظر کند در آن شرایط تاریخی کارآمد نبود.<ref>{{پک|شیری|۱۳۸۶|ف=از جیغ بنفش تا موج نو|ک=کتاب ماه ادبیات، ش ۱۰|ص=۳۵}}</ref>
 
به باور [[محمد آزرم]] اما نادیده‌گرفتن تسلط همه‌جانبهٔ [[گفتمان]] شعر رسمی را بر اکثریت قریب به اتفاق نشریه‌ها و مکان‌های ادبی ساده‌انگاری است؛ گفتمانی که خود را پیرو نیما و ستایشگر او و چند چهرهٔ پس از او می‌دانست، نه‌فقط از هر امکانی برای تخطئه و بیرون‌راندن شعرهای متفاوت و متمایز استفاده می‌کرد، بلکه کوشید تا گذشتهٔ شعر معاصر را پشت تأویل خود از آنچه اتفاق افتاده پنهان کند. نهاد نو ادبی که اندک‌زمانی بعد به شعر رسمی بدل شد و نهاد سنتی که آرام‌آرام به رشتهٔ ادبیات و انجمن‌های ادبی محدود می‌شد، در مورد هوشنگ ایرانی و شعر او توافقی عملی داشتند و چنان آن را مورد حمله و طعنه و تمسخر قرار دادند که ارتباط نسل‌های بعدی شعر با شعر او قطع شد یا سال‌ها مختل گردید و به تأخیر افتاد، در حالی که شعر نیما و شعر هوشنگ ایرانی هم‌زمان در مجامع شعری مطرح شده بودند.<ref>{{پک|آزرم|۱۳۸۱|ک=روزنامهٔ همشهری|ف=شکوه شکفتن بر تو باد|ص=}}</ref>
 
== تأثیر بر شعر معاصر ==