فیودور داستایفسکی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Komeil aghapour (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۶:
 
اکثر داستان‌های وی همچون شخصیت خودش سرگذشت مردمی‌ست عصیان زده، بیمار و روان‌پریش. او ابتدا برای امرار معاش به کار ترجمه پرداخت و آثاری چون [[اورژنی گرانده]] اثر [[انوره دو بالزاک|بالزاک]] و [[دون کارلوس (کتاب)|دون کارلوس]] اثر [[فریدریش شیلر]] را ترجمه کرد.
در اکثر داستانهای او مثلث عشقی دیده می شود ، به این معنی که خانمی در میان عشق دو مرد یا آقایی در میان عشق دو زن قرار می گیرد . در این گره افکنی ها بسیاری از مسایل روانشناسانه که امروز تحت عنوان روانکاوی معرفی می شود ، بیان می شود و منتقدان ، این شخصیتهایشخصیت‌های زنده و طبیعی و برخوردهای کاملاً انسانی آنهاآن‌ها را ستایش کرده‌اند .
 
== نام ==
مترجمان مختلف نام این نویسنده را به اشکال متفاوتی در فارسی نوشته‌اند: «داستایوفسکی»، «داستایِفسکی» و «داستایِوسکی» که مورد دوم تلفظ صحیح نام اوست. [[خشایار دیهیمی]] در ترجمهٔ زندگینامهٔ داستایِفسکی نوشتهٔ ادوارد هلت کار نام او را به شکل «داستایِفسکی» آورده‌استآورده‌ است. نام کوچک او نیز در متون ترجمه‌شده به اشکال «فیودور» و «فئودور» آمده‌است. با توجه به تلفظ روسی نام او، «فیودور دوستایِفسکی» صحیح است.
در بین عامه فارسی زبانان به '''داستایوفسکی''' معروف است.
 
خط ۶۷:
=== زندان ===
[[پرونده:Vasily Perov - Портрет Ф.М.Достоевского - Google Art Project.jpg|بندانگشتی|چپ|200px|نقاشی پرتره فیودور داستایِفسکی اثر [[واسیلی پرو]]، ۱۸۷۲ میلادی]]
دادگاه نظامی برای او تقاضای حکم اعدام کرد که در ۱۹ دسامبر مشمول تخفیف شد و به چهار سال زندان در [[سیبری]] و سپس خدمت در لباس سرباز ساده تغییر یافت اما برای نشان دادن قدرت فائقه حکومت تزاری این زندانیان را در برابر جوخه‌های آتش نمایشی قرار دادند. در نمایشی که با دقت طراحی شده بود بامداد روز ۲۲ دسامبر ۱۸۴۹ داستایِفسکی و سایر زندانیان را به میدان رژه یک پادگان بردند. در آنجاآن‌جا چوبه‌های اعدام و داربست‌هایی برپا شده بود و روی آن را با پارچه‌های سیاه پوشانده بودند. جرایم و مجازات آن‌ها قرائت شد و کشیشی [[ارتدکس]] از آن‌ها خواست به خاطر گناهانشان طلب بخشش کنند. سه نفر از این زندانیان را به چوبه‌ها بستند تا برای اعدام حاضر شوند. در آخرین لحظات این مراسم اعدام ساختگی طبل‌های نظامی با صدای بلند به نواختن درآمد و جوخه آتش تفنگ‌های خود را که به سوی آن‌ها نشانه رفته بود بر زمین گذاشتند. تجربه شخصی او از قرار گرفتن در آستانه مرگ باعث شد که به تاریخ و آن زمانه مشخص از منظر ویژه‌ای بنگرد. سال‌ها بعد او در جایی گفت: «به خاطر ندارم که در هیچ لحظه دیگری از عمرم به اندازه آن روز خوشحال بوده باشم.»<ref name="A">[http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2014/12/141203_l51_dostoyevsky_book_totalitarian دیدگاه: نویسنده‌ای که ظهور حکومت‌های تمامیت‌خواه را پیش‌بینی کرد] بی‌بی‌سی فارسی، ۱۲ آذر ۱۳۹۳</ref>
در زمان تبعید و زندان حملات [[صرع]] که تا پایان عمر گرفتار آن بود بر او عارض گشت.