کاربر:Shobhe/کارگاه1: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Shobhe (بحث | مشارکت‌ها)
نسخه خوبیده
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
Shobhe (بحث | مشارکت‌ها)
نسخه کنونی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱:
{{pp-semi-indef|small=yes}}
'''علی بن ابی‌طالب''' (به [[زبان عربی|عربی]]: علي بن أبي طالب؛ ۱۳ رجب ۳۰ [[عام‌الفیل]] – ۲۱ رمضان ۴۰ هجری) [[امامت|امام]] اول تمامی شاخه‌های مذهب [[شیعه]]، خلیفهٔ چهارم از [[خلفای راشدین]] [[سنی|اهل سنت]]، و پسرعمو و داماد [[محمد]]، پیامبر اسلام، است.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> پدرش [[ابوطالب]] و مادرش [[فاطمه بنت اسد]] است و او همسر [[فاطمه زهرا|فاطمهٔ زهرا]] و پدر [[حسن مجتبی|حسن]]، [[حسین بن علی|حسین]]، و [[زینب]] است.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> وی از سال ۳۵ تا ۴۰ هجری کمتر از پنج سال به عنوان خلیفه بر [[خلافت اسلامی]] جز [[شام]] حکومت کرد. او در میان طیف وسیعی از مسلمانان از جایگاه برجسته‌ای برخوردار است به دلیل آنکه اهل سنت او را جزء خلفای راشدین و از [[صحابه|صحابهٔ]] نزدیک پیامبر اسلام می‌دانند و تمامی شاخه‌های مذهب شیعه او را امام می‌دانند.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref>
{{تغییرمسیر۳||«علی»، «امام علی»، «حضرت علی» و «حیدر کرار»|برای روستایی با نام حیدر کرار [[حیدر کرار (بهبهان)]]، برای مجموعهٔ تلویزیونی مرتبط [[امام علی (مجموعه تلویزیونی)]]، و برای دیگر کاربردهای علی و حضرت علی، [[علی (ابهام‌زدایی)]] و [[حضرت علی (ابهام‌زدایی)]] را ببینید}}
{{مقاله خوب}}
{{جعبه اطلاعات امام شیعه
| نام = علی بن ابی‌طالب
| تصویر = File:AliSVG.svg
| اندازه تصویر = 170px
| نقش۱ = امام اول [[شیعه|شیعیان]]
|نقش =خلیفهٔ چهارم [[سنی|اهل سنت]]
| کنیه = ابوالحسن، [[ابوتراب]]
| زادروز = [[۱۳ رجب]] سال سی‌ام [[عام‌الفیل]] (۲۳ قبل از هجرت)
| زادگاه = [[کعبه]]، [[مکه]]، [[حجاز]]
| درگذشت = [[۲۱ رمضان]] ۴۰ هجری
| مدفن = [[حرم علی بن ابی‌طالب]]، [[نجف]]، عراق <small>(شیعه)</small>، [[کوفه|قصر الاماره]]، [[کوفه]]، عراق <small>(اهل سنت)<ref>مجموع الفتاوی، ابن تیمیة، (27 / 446)</ref><ref>وفیات الأعیان، ابن خلکان، (4 / 55)</ref><ref>تاریخ بغداد، الخطیب البغدادی، (1 / 136)</ref></small>
| محل زندگی = [[عربستان سعودی|عربستان]] و [[عراق]]
| القاب = [[امیرالمؤمنین]]، مرتضی، اسداللّه، حیدر کرار، سید عرب، سیدالمسلمین، امام‌المتّقین
| پدر = [[ابوطالب]]
| مادر = [[فاطمه بنت اسد]]
| همسران = [[فاطمه زهرا|فاطمه]]، [[ام‌البنین]]، [[اسما دختر عمیس]]، ''[[فرزندان علی|فهرست کامل]]''
| فرزندان = [[حسن مجتبی|حسن]]، [[حسین بن علی|حسین]]، [[محمد حنفیه]]، [[زینب]]، [[عباس بن علی|عباس]]، [[ام‌کلثوم دختر علی|ام‌کلثوم]]، [[محسن پسر علی|محسن]] (مورد اختلاف)، [[ابوبکر بن علی|ابوبکر]]، [[عمر بن علی|عمر]]، [[عثمان بن علی|عثمان]]، ''[[فرزندان علی|فهرست کامل]]''
| طول عمر = ۶۳ سال (۳۰ عام‌الفیل – ۴۰ هجری)
| خلافت = ۴۰–۳۵ هجری
| خلیفه پیشین = [[عثمان بن عفان|عثمان]]
| خلیفه پسین = [[حسن مجتبی|حسن]] / [[معاویه پسر ابی‌سفیان|معاویه]]
| امامت = ۴۰–۱۱ هجری
| پیامبر پیشین = [[محمد]]
| امام پسین = [[حسن مجتبی|حسن]]
|توضیح تصویر=خوشنویسی نام «علی» به خط ثلث در مسجد النبی، مدینه
}}
{{علی بن ابی‌طالب|expanded=all}}
'''علی بن ابی‌طالب''' ({{lang-ar|عَلِيّ ٱبْن أَبِي طَالِب}}؛ ۱۳ رجب ۳۰ [[عام‌الفیل]] برابر با ۲۳ پیش از [[هجرت محمد|هجرت]] – ۲۱ رمضان ۴۰ قمری{{efn|۲۹ ژانویه ۶۶۱ میلادی – ۱۳ سپتامبر ۶۰۱ میلادی}}) [[امامت|امام]] اول تمامی شاخه‌های مذهب [[شیعه]]، خلیفهٔ چهارم از [[خلفای راشدین]] [[سنی|اهل سنت]] و پسرعمو و داماد [[محمد]] است.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> او فرزند [[ابوطالب]] و [[فاطمه بنت اسد]]، همسر [[فاطمه زهرا|فاطمهٔ زهرا]]، و پدر [[حسن مجتبی|حسن]]، [[حسین بن علی|حسین]] و [[زینب]] است.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> وی از سال ۳۵ تا ۴۰ هجری، کمتر از پنج سال، به‌عنوان خلیفه بر [[خلافت راشدین|خلافت اسلامی]]<ref>[http://www.britannica.com/topic/Rashidun Rashidun Caliphs], Written by: The Editors of Encyclopædia Britannica.</ref> جز [[شام (سرزمین)|شام]] که در سلطه [[معاویه بن ابوسفیان]] بود، حکومت کرد. او در میان طیف وسیعی از مسلمانان از جایگاه برجسته‌ای برخوردار است.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref>
 
در کودکی به دلیل بدهکارشدنبدهکار شدن پدرش، محمد سرپرستی او را بر عهده گرفت. پس از دعوت محمد، علی در سن حدوداًحدود ۹نه تا ۱۱ سالگی از [[فهرست نخستین مسلمانان|اولیننخستین ایمان‌آوردندگانایمان‌آورندگان به اسلام]] گشت؛<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> پذیرش دعوت او را در [[یوم الدار]] قبولعلناً اعلام کرد<ref>{{پک|Momen|1985|ک=Introduction to Shi‘i Islam|زبان=en|ص=12}}</ref><ref>{{پک|Tabatabaei|1979|ک=Shi'ite Islam|زبان=en|ص=39}}</ref> و محمد او را «برادر و وصی و جانشین خود» نامید.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> گفته می‌شود در شب [[لیلة المبیت]] به [[هجرت محمد]] کمک کرد<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> و محمد پس از مهاجرت به [[مدینه]] و ایجاد [[پیمان برادری]] بین مسلمانان، او را به عنوانبه‌عنوان برادر خویش انتخاب کرد.<ref>{{پک|Meri|2005|ک=Medieval Islamic Civilization|زبان=en|ص=36}}</ref> او در مدینه در اغلب جنگ‌ها [[پرچم‌دار]] سپاه اسلام بود و به دلاوری مشهور گشت.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref>
 
مسئلهٔ حق وی در [[جانشینی محمد|خلافت پس از محمد]] منجر به شکاف اصلی میان مسلمانان و تقسیم آنان به دو گروه شیعه و سنی شد.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> محمد در بازگشت از [[حجةالوداع]] در [[غدیر خم]] جملهٔ «هر که من [[ولی (اسلام)|ولی]] او هستم، این علی ولی او است» را به زبان آورد؛ اما مقصود این عبارت مورد اختلاف شیعه و سنی قرار گرفت. شیعیان بر این اساس معتقد به نصب [[امامت]] و [[خلافت]] در خصوص علی شدند و اهل سنت آن را به معنای دوستی و محبت علی تفسیر می‌کنند.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref><ref> {{پک|Dakake|2008|ک=Charismatic Community|زبان=en|ص=34–40}}</ref><ref>{{پک|Tabatabaei|1979|ک=Shi'ite Islam|زبان=en|ص=40}}</ref> پس از مرگدرگذشت محمد، زمانی که علی مشغول کفن و دفن وی بود، جمعی از مسلمانان در [[سقیفه بنی‌ساعده|سقیفهٔ بنی‌ساعده]] گرد هم آمدند و بعد از مشورت با یکدیگر دربارهٔ انتخاب جانشین او، سرانجام با [[ابوبکر]] به عنوانبه‌عنوان خلیفه بیعت کردند.<ref>{{پک|Holt|Lambton|Lewis|1977|ک=Cambridge History of Islam|زبان=en|ص=57}}</ref><ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=26–27, 30–43 and 356–60}}</ref> علی بن ابی‌طالب در ابتدا از بیعت با ابوبکر سرباز زد؛ ولی سرانجام پس از شش ماه با ابوبکر بیعت کرد. علی در دوران خلافت سه خلیفهٔ اول در جنگ‌ها شرکت نکرد<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref> و جز در مورد [[عثمان بن عفان#به خلافت رسیدن عثمان|انتخاب خلیفهٔ سوم]] فعالیت سیاسی نداشت. البته هر گاه خلفای سه‌گانه می‌خواستند، در امور دینی، قضایی، و سیاسی به آن‌ها مشورت می‌داد.<ref>{{پک|لباف|۱۳۸۵|ک=مظلومی گمشده در سقیفه|ص=۱۹۰–۷۷}}</ref>
 
پس از کشته‌شدن [[عثمان بن عفان|عثمان]]، او به عنوانبه‌عنوان [[خلفای راشدین|چهارمین خلیفهٔ مسلمانان]] برگزیده شد. دوران خلافت وی با نخستین [[شورش‌ها در زمان خلافت علی|جنگ‌های داخلی میان مسلمانان]] و شورش‌هایی نظیر [[شورش‌ها در زمان خلافت علی بن ابی‌طالب#شورش ایرانیان|شورش ایرانیان]] همزمانهم‌زمان بود. علی با دو نیروی مخالف مجزا مواجه شد: گروهی به رهبری [[عایشه]]، [[طلحه |طلحه]]، و [[زبیر بن عوام|زبیر]] در مکه که خواهان برگزاری شورا برای تعیین خلافت بودند و گروهی دیگر به رهبری [[معاویه پسر ابی‌سفیان|معاویه]] در شام که انتقام خون عثمان را خواستار بودند. چهار ماه پس از خلافت، علی در [[جنگ جمل|جمل]] گروه اول را شکست دادداد؛ اما سرانجام [[نبرد صفین|جنگ صفین]] با معاویه به لحاظ نظامی بی‌نتیجه بود و بهدر نتیجه [[حکمیت]] بربه لحاظ سیاسی ضد علی تمام شد. سپس در سال ۳۸ هجری با [[خوارج]] که از قبول حکمیت توسط علی ناراضیرا [[بدعت]] می‌دانستند و بر او بودند،شوریدند، در [[نبرد نهروان|نهروان]] جنگید و آنان را شکست داد.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> او سرانجام در [[مسجد کوفه]] به ضرب شمشیر یکی از خوارج به نام [[ابن ملجم مرادی]] کشته شد،<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref> در خارج شهر کوفه دفن شد، و بعدها [[حرم علی بن ابی‌طالب|حرم او]] و شهر [[نجف]] پیرامون مدفن او ساخته شدندشد.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref>
 
علی‌رغم تأثیر اختلاف‌های مذهبی در تاریخ‌نگاری مسلمانان، منابع توافق دارند که علی شخصیتی عمیقاً مذهبی و سرسپرده به اسلام و حکومت عادلانه مطابق با [[قرآن]] و [[سنت (دین)|سنت]] بود. وی سخت‌گیرانه وظایف مذهبی را مراعات می‌کرد و از متاع دنیوی دوری می‌جست. برخی نویسندگان وی را فاقد مهارت و انعطاف‌پذیری سیاسی می‌دانند.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> به نوشتهٔ [[ویلفرد مادلونگ]] خودداری او از مشارکت در بازی جدید فریبکاری سیاسی و فرصت‌طلبی هوشمندانه که در زمان خلافت وی در دولت اسلامی ریشه دوانده بود، هرچند وی را از کامیابی در زندگی محروم ساخت، اما سبب شد در نظر ستایشگرانش به عنوانبه‌عنوان نمونه‌ای از تقوای اسلام نخستین و فاسدنشده و همچنین فتوت عربی پیش از اسلام جلوه‌گر شود.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=310}}</ref> تعداد زیادی از سخنان کوتاه علی، تبدیل به بخش‌هایی از فرهنگ عمومی اسلامی شده‌است و نویسندگان عرب‌زبان به فصاحت بی‌نظیر خطبه‌ها و سخنان علی اشاره کرده‌اند.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> چندین کتاب به احادیث، خطبه‌ها، و دعاهای روایت‌شده از وی اختصاص یافته‌استیافته که معروف‌ترین آن ''[[نهج البلاغه]]'' می‌باشداست. همچنین اشعار و نوشته‌های متعدد به زبان‌های مختلف در مدح و بیان جایگاه علی بخشی از ادبیات و فرهنگ دینی ملل مسلمان را تشکیل می‌دهد. [[حکومت جمهوری اسلامی ایران]] سالروز میلاد او را روز مرد و [[روز پدر]] نامگذاری کرده‌است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/99120705163/چه-کسی-روز-میلاد-حضرت-علی-ع-را-در-ایران-به-روز-پدر-مشهور-کرد|عنوان=چه کسی روز میلاد حضرت علی (ع) را در ایران به روز پدر مشهور کرد؟|تاریخ=۷ اسفند ۱۳۹۹|وبگاه=ایسنا|تاریخ بازدید=۲۸ مرداد ۱۴۰۰}}</ref>
 
== تاریخ‌نگاری ==
{{اصلی|تاریخ‌نگاری دوران اولیه اسلام}}
{{علی بن ابی‌طالب|expanded=all}}
دربارهٔ زندگانی علی گزارش‌های فراوانی در متون تاریخی آمده‌است؛ چنانکهچنان‌که مورخان اسلامی پس از محمد، بیشترین حجم مطلب را به زندگی او اختصاص داده‌اند.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> از این جهت که شخصیت علی برای مسلمانان (اعم از شیعه و سنی) دارای اهمیت مذهبی، سیاسی، فقهی و روحانی است، زندگی او به طرق مختلف تحلیل و تفسیر شده و اسناد تاریخی موجود نیز تحت تأثیر ملاحظات فرقه‌ای قرار گرفته‌است.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref>
 
منابع تاریخی دست اول در خصوص زندگی علی [[قرآن]]، [[حدیث]] و همچنین نوشته‌های [[تاریخ‌نگاری اسلامی|تاریخ‌نگاری اولیهٔ مسلمانان]] است. منابع دست دوم شامل کتاب‌های تاریخی نوشته‌شده توسط مسلمانان سنی و شیعه و نیز [[مسیحیان عرب]] و [[هندوها]]ی ساکن در [[خاورمیانه]] و [[آسیا]] و شمار اندکی از تاریخ‌نگاران نوین غربی است. هرچند بسیاری از منابع اولیهٔ اسلامی تا حدی نسبت به علی رنگ تعصب — در برخی موارد مثبت و در برخی موارد منفی — به خود گرفته‌است.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref>
 
دانشمندان غربی پیشین، غالباً به روایات و گزارش‌های گرد آمده در دوره‌های بعد از اسلام متمایل بودند که شیعه و سنی با توجه به مواضع مذهبی‌شان بیشتر به روایت آن‌ها علاقه داشته‌اند. برخی محققان بر این باورند که این روایات ساختگی هستند. این دیدگاه سبب شده که بسیاری از روایات قطعی نیز به علت متواتر بودنشان در دوره‌های بعد از اسلام، جعلی تلقی شوند. [[لئون کائتانی]] گزارش‌های تاریخی منسوب به [[ابن‌عباس]] و [[عایشه]] را عمدتاً ساختگی می‌پندارد؛ در حالی که روایات بدون سند گزارش‌شده توسط تاریخ‌نویسان اولیه مانند [[ابن اسحاق]] را معتبر می‌داند. [[ویلفرد مادلونگ]] این دیدگاه را که تنها روایت‌شدن در «منابع اولیه» را ملاک درستی روایات بدانیم و بخش اعظمی از روایات را به بهانهٔ اینکه بعدها توسط شیعه و سنی نقل شده‌اند جعلی تلقی کنیم، رد کرده‌است. به گفتهٔ وی، این دیدگاه کائتانی بی‌اساس است. مادلونگ و برخی از مورخان، روایات نقل‌شده در دوره‌های بعد را به خودی خود رد نمی‌کنند؛ بلکه ملاک آن‌ها برای درستی این روایات، سازگار بودن آن‌ها با دیگر حوادث روایت شده‌است.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|ص=xi, 19 and 20|زبان=en}}</ref>
 
هنگامی که کتابت بین مسلمانان رواج یافت، جزوه و مقالات متعددی بین سال‌های ۷۵۰ و ۹۵۰ میلادی نوشته شد. به گفتهٔ رابینسون، حداقل ۲۱ گزارش مجزا دربارهٔ [[نبرد صفین]] نوشته شده‌است. [[ابومخنف]]، یکی از مورخان مشهور این دوره بود که سعی کرد تمام روایات شفاهی را جمع‌آوری کند. مورخان قرن ۹ و ۱۰ میلادی روایات در دسترس را جمع‌آوری، انتخاب و مرتب کردند. با این حال، بسیاری از این کتاب‌ها و مقالات امروز در دست نیست؛ به جز مواردی که بعداً در آثاری مانند ''[[تاریخ الرسل و الملوک]]'' [[محمد بن جریر طبری]] مورد استفاده قرار گرفته‌اند.<ref>{{پک|Robinson|ک=Islamic Historiography|2003|ص=28 and 34|زبان=en}}</ref>
 
== نام‌ها و عناوین ==
{{وابسته|امیرالمؤمنین|ابوتراب}}
نام‌ها و عناوین مختلفی در سنت اسلامی به علی نسبت داده شده‌است که برخی از آن‌ها بیانگر ویژگی‌های شخصی او و برخی مشتق‌شده از قسمت‌های خاصی از زندگی اوست. برخی از این عناوین عبارت‌اند از: ابوالحسن، [[ابوتراب]]، مرتضی، اسدالله (شیر خدا)، حیدر (شیر) و به طور خاص در میان شیعه: [[امیرالمؤمنین]] و مولی‌المتقین. به عنوان مثال، لقب ابوتراب لحظه‌ای را به یاد می‌آورد که محمد وارد مسجدی شد و دید علی در آنجا که پر از خاک است، خوابیده‌است و محمد به وی گفت ای ابوتراب، برخیز.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> لئورا وچا ولیری در باب لقب ابوتراب بر این باور است که احتمالاً توسط دشمنان علی به وی داده شده و روایاتی ساختگی در سده‌های بعد به وجود آمده‌است که به این لقب جلوهٔ افتخارآمیز داده شود.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=۱}}</ref> [[شیعیان دوازده‌امامی]] لقب امیرالمؤمنین را منحصر به علی می‌دانند.<ref>{{پک|Gibb|1986|ف=Amīr al-Muʾminīn|ک=EI2|زبان=en}}</ref> و با توجه به احادیثی، این لقب را اعطاشده از طرف خداوند به علی می‌دانند که بنابر برخی گزارش‌های تاریخی شیعی توسط پیامبر اسلام به او در غدیر خم ابلاغ‌شده و از همگان خواسته‌شده تا با لقب امیرالمومنین بر او سلام گویند.<ref>{{پک|منتظری مقدم|۱۳۸۷|ک=بررسی کاربردهای لقب «امیرالمؤمنین»|ص=۱۲۷–۵۲}}</ref>
 
== تولد و دودمان ==
بر طبق منابع تاریخی قدیمی‌تر، علی در روز سیزدهم [[رجب]] و حدود سال ۶۰۰ میلادی در مکه متولد شد. پدر وی [[ابوطالب]]، [[شیخ|رئیس]] قبیله [[بنی هاشم]]،<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>، و مادرش [[فاطمه بنت اسد]] است.

=== منابعاختصاص زیادیتولد خصوصاًدر کعبه ===
بسیاری از منابع، به‌خصوص منابع شیعهشیعه، چنین نوشته‌اند که وی تنها کسی است که در خانهٔ [[کعبه]] به دنیا آمد. علی از طرف پدر و مادر با محمد خویشاوند است. وقتی پدر محمد درگذشت، ابوطالب که عموی محمد بود، قیم وی شد. وقتی که مادر محمد درگذشت، فاطمه بنت اسد نقش مادر را برایش داشت.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> روبرت گلیو می‌نویسد مسلمان بودن یا نبودن ابوطالب مورد بحث و مناقشه است و وی نمونهٔ خوبی در بحث‌های [[دین‌شناسی]] پیرامون وضعیت افراد پرهیزگار درگذشته قبل از رسالت محمد است.<!-- این جمله بیشتر مرتبط با مقاله ابوطالب است و پیشنهاد می‌کنم منتقل شود. --> فاطمه بنت اسد آشکارا اسلام آورد و مورد توجه محمد بود<!-- این جمله بیشتر مرتبط با مقاله فاطمه بنت اسد است و پیشنهاد می‌کنم منتقل شود. --> و گفته می‌شود اولین کسی است که ولایت علی را به رسمیت شناخت.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref>
{{Navbox
| name = شجره‌نامه علی بن ابی‌طالب
| title = شجره‌نامه علی بن ابی‌طالب
| belowstyle = text-align:right
| basestyle = background:transparent;
| liststyle = border-top-color:#a2a9b1;border-top-style:solid;border-top-width:0px;font-size: 90%;
| list1 =
{{chart/start|align=center}}
{{chart | KiM |~|~|y| FbS | | | | | KiM='''[[تبار محمد|کِلاب بن مُرَّة]]'''|FbS='''[[فاطمه بنت سعد]]'''}}
{{chart | |,|-|-|-|^|-|.}}
{{chart | ZiK | | | | QiK |y| HbH | ZiK=[[زهرة بن کلاب|زُهرَة بن کلاب]]{{سخ}}(جد [[بنی‌زهره]]){{سخ}}پدر پدربزرگ مادربزرگ همسر|QiK='''[[تبار محمد|قُصَیّ بن کلاب]]'''{{سخ}}پدر پدر پدر پدربزرگ مادری|HbH='''[[حبه بنت هلیل|حُبَّة بنت هُلَیْل]]'''{{سخ}}مادر پدر پدر پدربزرگ پدری}}
{{chart | |!| | | | | | | |!|}}
{{chart | AMZ | | | | | | AMQ |~|~|~|y|~|~| AbM | AMZ=[[عبدمناف بن زهره]]{{سخ}}پدربزرگ مادربزرگ همسر|AMQ='''[[عبدمناف|عبدمناف بن قصی]]'''{{سخ}}پدر پدر پدربزرگ پدری و مادری|AbM='''[[عاتکه بنت مره|عاتکة بنت مُرَة]]'''{{سخ}}مادر پدر پدربزرگ پدری}}
{{chart | |!| | | | | | | | | | | | |!|}}
{{chart | WiA | | | | SbA |~|y|~|~| HiA |~|~|~|y| GIL | WiA=[[وهب بن عبدمناف]]{{سخ}}پدر مادربزرگ همسر|HiA='''[[هاشم|هاشم بن عبدمناف]]'''{{سخ}}(جد [[بنی‌هاشم]]){{سخ}}پدر پدربزرگ پدری و مادری|SbA='''[[سلمی بنت عمرو|سَلمیٰ بنت عَمرو]]'''{{سخ}}مادر پدربزرگ پدری|GIL='''[[قیله بنت عامر]]'''{{سخ}}مادر پدربزرگ پدری}}
{{chart | |!| | | | | | | | |!| | | | | | | | |!|}}
{{chart | |!| | | | |,|-|-| AuM |~|y| FbA | | ASD |y| FAT | FbA='''[[فاطمه (جده محمد)|فاطمه بنت عمرو]]'''{{سخ}}مادربزرگ پدری|AuM='''[[عبدالمطلب|عبدالمُطَّلِب]]'''{{سخ}}پدربزرگ پدری|HbW=[[هاله بنت وهب|هالَة بنت وهب]]{{سخ}}نامادربزرگی پدری|ASD='''[[اسد بن هاشم]]'''{{سخ}}پدربزرگ مادری|FAT='''[[فاطمه بنت هرم]]'''{{سخ}}مادربزرگ مادری}}
{{chart | |!| | |,|-|+|-|.| | | | |)|-|v|-|.| | | |!|}}
{{chart | |!| | Ham |!| Har | | | AZi |!| ATi |y| FAT | | | ATi='''[[ابوطالب]]'''{{سخ}}پدر |AZi=[[زبیر بن عبدالمطلب|زبیر]]{{سخ}}عمو |Har=[[حارث بن عبدالمطلب|حارث]]{{سخ}}عموخوانده |Ham=[[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه]]{{سخ}}عموخوانده|FAT='''[[فاطمه بنت اسد]]'''{{سخ}}مادر}}
{{chart | |!| |,|-|-|^|v|-|-|-|.| | | |!| | | |!| | | | |}}
{{chart | |!| AAi | | ALa | | oth | | |!| | | |!| | AAi=[[عباس بن عبدالمطلب|عباس]]{{سخ}}عموخوانده|ALa=[[ابولهب]]{{سخ}}عموخوانده|oth=''شش پسر و شش دختر{{سخ}}''}}
{{chart | |!| | | | | | | | | | | | | |!| | | |!| |}}
{{chart | Ami |~|~|y|~|~|~|~|~|~|~|~| AiA | | |!| | Ami=[[آمنه بنت وهب|آمنه]]{{سخ}}زن عمو |AiA=[[عبدالله بن عبدالمطلب|عبدالله]]{{سخ}}عمو}}
{{chart | | | | | |!| | |,|-|v|-|v|-|-|-|v|-|-|(| |}}
{{chart | | | | | |!| | AGI |!| TAL | | JAF | |!| | AGI=[[عقیل بن ابی‌طالب|عقیل]]{{سخ}}برادر |JAF=[[جعفر بن ابی‌طالب|جعفر]]{{سخ}}برادر |TAL=[[طالب بن ابی‌طالب|طالب]]{{سخ}}برادر}}
{{chart | | | | | |!| | | |,|^|-|-|v|-|-|-|.| |!| |}}
{{chart | KbK |y| Muh | | OME | | RAB | | JAM |!| Muh=[[محمد]]{{سخ}}پسر عمو و پدرزن|KbK=[[خدیجه]]{{سخ}}مادرزن|AAA=[[عبدالله بن عباس]]{{سخ}}پسرعمو |OME=[[ام هانی بنت ابی‌طالب|ام‌هانی]]{{سخ}}خواهر |RAB=[[ریطه بنت ابی‌طالب|ریطه]]{{سخ}}خواهر |JAM=[[جمانه بنت ابی‌طالب|جمانه]]{{سخ}}خواهر}}
{{chart | | | |!| | | | | | | | | | | | | | | |!| | | | | |}}
{{chart | | | Fat |~|~|~|~|~|~|~|~|~|y|~|~|~| Ali | Fat='''[[فاطمه زهرا]]'''{{سخ}}نخستین همسر|Ali='''[[علی بن ابی‌طالب|علی]]'''{{سخ}}امام اول شیعیان دوازده‌امامی{{سخ}}[[الگو:نوادگان علی|نوادگان]]، [[فرزندان علی بن ابی‌طالب|فرزندان]]، [[الگو:همسران و فرزندان علی بن ابی‌طالب|همسران]]}}
{{chart | | |,|-|-|-|-|-|-|-|v|-|-|-|+|-|-|-|.|}}
{{chart | | MiA | | Has | | Hus | | UKA | | ZbA | MiA='''[[محسن بن علی]]'''{{سخ}}پسر|Has='''[[حسن مجتبی|حسن بن علی]]'''{{سخ}}پسر{{سخ}}[[الگو:شجره‌نامه حسن بن علی]]|Hus='''[[حسین بن علی]]'''{{سخ}}پسر{{سخ}}[[شجره‌نامه حسین بن علی]]|UKA='''[[ام‌کلثوم بنت علی]]'''{{سخ}}دختر|ZbA='''[[زینب|زینب بنت علی]]'''{{سخ}}دختر}}
{{chart/end}}
|below =
* ارتباط مستقیم با '''پررنگ''' نمایش داده‌شده‌است.
}}
 
== حیات محمد ==
=== در مکه ===
==== کودکی ====
زمانی که علی ۶ ساله بود، پدرش، ابوطالب که ریاست بنی‌هاشم را بر عهده داشت، دچار مشکل مالی گردید. محمد که خود در کودکی تحت سرپرستی ابوطالب قرار گرفته بود و در این زمان سنش از ۳۰ سال گذشته بود، برای سبک‌کردنسبک کردن بار عائلهٔ وی به او پیشنهاد کرد که سرپرستی علی را او بر عهده بگیرد. ابوطالب پذیرفت و علی از کودکی در خانهٔ محمد، تحت نظر او قرار گرفت.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref>
 
==== اسلام‌آوردن ====
[[پرونده: Levha (panel) in honor of Imam 'Ali.jpg|بندانگشتی|چپ|300px250px|حدیثی که پس از شجاعت و جنگ‌آوری علی در [[جنگ احد]] به [[محمد]] نسبت داده می‌شود، با این مضمون: «هیچ جوانمردی همچون علی و هیچ شمشیری همچون [[ذوالفقار]] نیست».]]
 
هنگامی که محمد اعلام دریافت [[وحی]] الهی نمود، علی که در آن زمان ۱۰ ساله بود به او ایمان آورد و مسلمان شد.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
 
به گفتهٔ مورخانی چون ابن اسحاق<ref>{{پک|Watt|1953|ک=Muhammad at Mecca|زبان=en|ص=86}}</ref> و [[ابن حزم]]<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> و محققانی چون [[جان اسپوزیتو]]<ref>{{پک|Esposito|2004|ک=Oxford dictionary of Islam|زبان=en|ص=15}}</ref> علی اولین مردی بود که اسلام آورد. دانشنامهٔ بریتانیکا<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> و جان اسپوزیتو،<ref>{{پک|Esposito|2004|ک=Oxford dictionary of Islam|زبان=en|ص=15}}</ref> علی را دومین فرد مسلمان بعد از خدیجه می‌دانند.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> طبری روایت‌های مختلفی را که هر کدام علی، [[ابوبکر]] و [[زید پسر حارثه]] را اولین فرد مذکر اسلام‌آورنده معرفی می‌کنند نقل می‌کند و [[تصمیم نهایی]] در مورد هویت اولین فرد را به خواننده وا می‌گذارد.<ref>{{پک|Watt|1961|ک=Muhammad: Prophet and Statesman|زبان=en|ص=34}}</ref> طبق برخی منابع (ابن سعد، طبقات الکبری؛ طبری، تاریخ الرسل و الملوک) ابوبکر اولین مردی بود که مسلمان شد. این در حالی است که همین ادعا برای علی و [[زید بن حارثه]] هم وجود دارد.<ref>{{پک|Watt|1986|ف=Abū Bakr|ک=EI2|زبان=en}}</ref>
 
به گفتهٔ لئورا وچا ولیری علی جزء اولین ایمان‌آورندگان بود، چه نفر دوم (پس از خدیجه) چه نفر سوم (پس از خدیجه و ابوبکر) که مورد جدال شیعه و سنی است.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref>
 
==== از اسلام‌آوردن تا هجرت ====
دعوت محمد به اسلام در مکه ۱۳ سال به طول انجامید که از این ۱۳ سال، ۳ سال به طوربه‌طور مخفیانه بود. در پایان این ۳ سال و در ابتدای دعوت علنی، محمد ۴۰ تن از خویشان و بستگان خود از [[بنی‌هاشم]] را به میهمانی دعوت کرد. مطابق با روایت [[تاریخ طبری]]، [[ابنعزالدین بن اثیر]] و [[ابوالفداء]]، محمد در این میهمانی از خویشانش پرسید چه کسی حاضر است او را در این کار یاری کند و اعلام کرد هر کس او را یاری کند، برادر، وصی و جانشین او خواهد بود. اما هیچ‌یک از بستگانش پاسخ مثبت نداد مگر علی. پیامبر در پاسخ به علی سکوت کرد و برای بار دوم و سوم این درخواست را تکرار نمود که باز تنها علی پاسخ مثبت داد. پس از بار سوم، پیامبر علی را برادر، وصی و جانشین خود خواند در حالی که در آن زمان، علی نوجوانی ۱۳ یا ۱۴ ساله بیش نبود و این کار پیامبر باعث تمسخر او در میان خویشاوندانش و طعنه به ابی‌طالب، پدر علی، شد که در آن مجلس حضور داشت.<ref>{{پک|Momen|1985|ک=Introduction to Shi‘i Islam|ص=12|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Tabatabaei|1979|ک=Shi'ite Islam|ص=39|زبان=en}}</ref> بدین ترتیب، پیامبر وی را «برادر و وصی و جانشین خود» نامید.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> [[محمدحسین طباطبایی]] در ''[[تفسیر المیزان]]'' در خصوص [[شأن نزول]] [[آیه انذار|آیهٔ انذار]] (آیهٔ ۲۱۴ سورهٔ [[شعراء]]) احادیث مرتبط با این واقعه را بیان کرده‌است.<ref>{{یادکرد وب |نام خانوادگی=طباطبایی |نام=سید محمدحسین| عنوان=ترجمه تفسیر المیزان |نشانی=http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j15/miza_137.htm#link314 |تاریخ بازبینی = ۴ مه ۲۰۲۱ |پیوند بایگانی=https://web.archive.org/web/20130719124716/http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j15/miza_137.htm |تاریخ بایگانی=۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۳}}</ref>
 
در این دوران (۶۱۰ تا ۶۲۲ میلادی) که محمد نخستین وحی‌های خود را دریافت می‌کرد، علی به همراه زید بن حارثه، پسرخواندهٔ محمد؛ ابوبکر، از بزرگان قبیله قریش؛ و خدیجه از یاران وفادار محمد بودند. او کمک کرد که هستهٔ اولین جامعهٔ اسلامی شکل بگیرد. در این سال‌ها، وی بیشتر وقت خود را صرف تأمین مایحتاج مؤمنان در مکه به‌خصوص فقرایشان از طریق تقسیم دارایی خود میانشان و کمک در امور روزمرهٔ آن‌ها می‌کرد.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref>
 
==== مهاجرت به مدینه ====
منابع شیعی و سنی تصدیق می‌کنند که حوادث رخ‌داده در سال ۶۲۲ میلادی، مهمترینمهم‌ترین بخش از زندگی محمد را تشکیل می‌دهد. محمد که می‌دانست دشمنانش در حال کشیدن نقشه برای قتل وی بودند، از علی خواست که به جای وی در بسترش بخوابد.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> شبی که محمد از مکه به مدینه هجرت کرد، علی جان خود را به خطر انداخت و در بستر محمد خوابید.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> محمد به همراه ابوبکر مخفیانه مکه را ترک کرد و چندین روز بعد به یثرب، که زیناز آن پس مدینه نامیده شد، رسید و این هجرت، مبدأ [[تقویم هجری]] گردید. وقتی دشمنان با خنجرهای آختهکشیده شده وارد خانهٔ محمد شدند، از دیدن علی بسیار شگفت‌زده شدند و به وی آسیبی نرساندند.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> بنا بر تفسیر [[سید محمدحسین طباطبایی]] در ''[[المیزان]]''، آیهٔ ۲۰۷ [[سوره بقره|سورهٔ بقره]] به این امر اشاره دارد:<ref>{{یادکرد وب |نام خانوادگی=طباطبایی |نام=سید محمدحسین| عنوان=ترجمه تفسیر المیزان |نشانی=http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j2/alm00012.htm#link129 |تاریخ بازبینی = ۴ مه ۲۰۲۱ |پیوند بایگانی=https://web.archive.org/web/20120331170631/http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j2/alm00012.htm |تاریخ بایگانی=۳۱ مارس ۲۰۱۲}}</ref> «از مردم کسانی هستند که جان خود را در راه جلب رضایت خداوند تقدیم می‌دارند و خداوند به بندگان خود رئوف است». علی در انتظار فرمان جدید، چند روز دیگر در کنار خانوادهٔ محمد ماند.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> محمد از علی خواست که اموالی را که قبلاً مردم به وی به امانت داده بودندبودند، به صاحبانش باز گرداندبازگرداند و علی این کار را انجام داد. پس از انجام این کار، علی مکه را به مقصد مدینه ترک کرد.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> به دستور محمد، علی به [[قبا]] در حومهٔ شهر مدینه رفت. طبق برخی منابع، علی یکی از اولین کسانی از مهاجرین بود که به مدینه رفت. در این زمان وی ۲۲ یا ۲۳ سال داشت.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref>
 
=== در مدینه ===
==== ازدواج با فاطمه ====
{{اصلی|زندگی زناشویی فاطمه زهرا و علی بن ابی‌طالب}}
مدت کمی پس از رفتن علی به مدینه، محمد به علی گفت که خداوند به وی فرمان داده‌است که دخترش، [[فاطمه زهرا|فاطمهٔ زهرا]]، را به ازدواج وی درآورد. با اینکه [[چندهمسری]] مجاز بود، علی در زمان حیات فاطمه، با زن دیگری ازدواج نکرد.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref> ازدواج علی با فاطمه، دارای اهمیت معنوی خاصی برای تمام مسلمانان است. زیرا به عنوان ازدواجی میان مهمترین شخصیت‌های مقدس از خویشان محمد تلقی می‌گردد. محمد که تقریباً هر روز به دیدار دخترش می‌رفت، با این ازدواج به علی نزدیک‌تر شد و یک بار به وی گفت که تو برادر من در این دنیا و آخرت هستی. پس از مرگ فاطمه، علی با زنان دیگری ازدواج نمود و صاحب فرزندان بسیار دیگری شد.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> خانواده‌ای که از ازدواج این دو تشکیل شد، مکرراً از سوی محمد مورد ستایش قرار می‌گرفت و محمد از آن در واقعه‌هایی مانند رویداد [[مباهله]] و حدیث [[آل عبا]]، به عنوان [[اهل بیت]] یاد کرد. در قرآن نیز در موارد متعددی مانند [[آیه تطهیر|آیهٔ تطهیر]]، از [[اهل بیت]] به بزرگی یاد شده‌است.<ref>[http://tanzil.net/#33:33 قرآن، سورهٔ احزاب، آیهٔ ۳۳]</ref><ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=14–15}}</ref>
مدت کمی پس از رفتن علی به مدینه، محمد به علی گفت که خداوند به وی فرمان داده‌است که دخترش، [[فاطمه زهرا|فاطمه]]، را به ازدواج وی درآورد. با اینکه [[چندهمسری]] مجاز بود، علی در زمان حیات فاطمه، با زن دیگری ازدواج نکرد.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref> ازدواج علی با فاطمه، دارای اهمیت معنوی خاصی برای تمام مسلمانان است؛ زیرا به‌عنوان ازدواجی میان مهم‌ترین شخصیت‌های مقدس از خویشان محمد تلقی می‌گردد. محمد که تقریباً هر روز به دیدار دخترش می‌رفت، با این ازدواج به علی نزدیک‌تر شد و یک بار به وی گفت که تو برادر من در این دنیا و آخرت هستی. پس از درگذشت فاطمه، علی با زنان دیگری ازدواج نمود و صاحب فرزندان بسیار دیگری شد.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> خانواده‌ای که از ازدواج این دو تشکیل شد، مکرراً از سوی محمد مورد ستایش قرار می‌گرفت و محمد از آن در واقعه‌هایی مانند رویداد [[مباهله]] و حدیث [[آل عبا]]، به‌عنوان [[اهل بیت]] یاد کرد. در قرآن نیز در موارد متعددی مانند [[آیه تطهیر|آیهٔ تطهیر]]، از [[اهل بیت]] به بزرگی یاد شده‌است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://tanzil.net/#33:1|عنوان=قرآن سوره احزاب|تاریخ=|وبگاه=تنزیل|تاریخ بازدید=۴ مه ۲۰۲۱}}</ref><ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=14–15}}</ref>
 
==== مأموریت‌های مهم ====
علی در این دوران از سوی محمد، چندین مأموریت مهم را عهده‌دار شد. محمد وی را به عنوانبه‌عنوان یکی از کاتبان متن قرآن منصوب کرد. نقش علی در تدوین نسخهٔ مکتوب قرآن، یکی از مهمترینمهم‌ترین مشارکت‌های وی در اسلام محسوب می‌گردد.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> پس از هجرت، محمد هنگامی که میان [[مهاجرین]] و [[انصار]] پیوند برادری می‌بست، علی را به عنوانبه‌عنوان برادر خویش برگزید. علی در سال ۹ هجری، نویسندهٔ متن [[صلح حدیبیه]] بود. در سال ۶۳۰ میلادی، سال قبل از [[فتح مکه]]، هنگامی که ابوبکر [[حج]] را رهبری می‌کرد، محمد سورهٔ «[[توبه (سوره)|برائت از مشرکان (توبه)]]» را<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> توسط علی به مکیان ابلاغ کرد.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> یک سال بعد از آن محمد، علی را برای گسترش تعالیم اسلام، به [[یمن]] فرستادفرستاد، که از آن به [[سریه علی بن ابی‌طالب]] یاد می‌شود.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> علی کسی بود که برای شکستن [[بتبت‌پرستی|بت‌هایبتهای]] درون کعبه و دیگر بت‌هایی که توسط قبیله‌های [[قبیله اوس|اوس]] و [[قبیله خزرج|خزرج]] و [[قبیله طیء|طیء]] پرستیده می‌شد، انتخاب شد.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> همچنین علی مأموریت یافت تا کشمکش‌ها را حل و فصل و شورش‌های قبائل گوناگون را سرکوب کند.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref>
 
==== در جنگ‌ها ====
[[پرونده:Combat between Ali ibn Abi Talib and Amr Ben Wad near Medina.JPG|انگشتیبندانگشتی|300px250px|نقاشی تخیلی از نبرد تن به تن مابین علی بن ابی‌طالب (سمت چپ) و [[عمرو بن عبدود]] (سمت راست) در [[جنگ خندق]]]]
علی به جز [[جنگ تبوک]]<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> که در آن به فرمان محمد جانشین او در [[مدینه]] بود،<ref>{{پک|مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی|ک=دانشنامه بزرگ اسلامی|ص=جلد ۱۴، صفحه ۵۷۶۵}}</ref> در تمام [[غزوه|غزوه‌ها]]ها شرکت داشت. او معمولاً علم‌دار سپاه محمد بود و در دو غزوه ([[فتح خیبر|خیبر]] در سال ششم هجری<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> و یمان به سال ده هجری<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref>) فرمانده سپاه اسلام بود.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref> شجاعت علی در سفرهای نظامی به افسانه مبدل گشت. وی به همراه [[حمزه]]، [[ابودجانه]] و [[زبیر]] به خاطر حملاتش به دشمن شناخته می‌گردد. گفته می‌شود که در [[جنگ بدر]] به تنهایی بیش از یک‌سوم افراد دشمن را کشت. در سال ۵ هجری، او به دست خود، دشمنانی را که از سوی محمد به مرگ محکوم شده بودند، اعدام کرد و به همراه زبیر، بر کشتار قبیلهٔ [[بنی‌قریظه]] نظارت نمود.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref> او قاطعانه در جنگ‌های [[جنگ احد|احد]] مصادف با ۶۲۵ میلادی<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> و [[جنگ حنین|حنین]] مصادف با ۶۳۰ میلادی<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> از محمد محافظت کرد. پیروزی مسلمانان در [[جنگ خیبر]] را به شجاعت وی نسبت می‌دهند. علی در آهنین و سنگین خیبر را به عنوانبه‌عنوان سپر خود به کار برد،<ref>{{پک|Poonawala|۲۰۱۱|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> طبق روایتی، [[جبرئیل]] به رزم علی و شمشیرش [[ذوالفقار]] که از محمد گرفته بود، اشاره کرد و به محمد گفت «جوانمردی جز علی و شمشیری جز ذوالفقار وجود ندارد». علی با جنگجوی بزرگ [[قریش]]، طلحه بن ابی‌طلحهابی طلحه جنگید. طلحه مدام رجز می‌خواند که هر مسلمانی را که به مصافش بیاید شکست می‌دهد. وقتی طلحه از علی شکست خورد، با بیان جمله «کرم الله وجهه» از وی تقاضای رحمت کرد. این دعای خیر، یکی از القاب علی گردید که بیشتر توسط اهل سنت به کار برده می‌شود. این عبارت که معمولاً با کلمات دیگری همراه می‌شود، به منظور درود فرستادن و دعای خیر کاربرد دارد.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref>
 
==== فتح مکه ====
{{اصلی|فتح مکه}}
در سال ۶۳۰ میلادی مردم مکه تسلیم شدند و محمد مکه را فتح کرد. وی از علی خواست تا ضمانت کند که این پیروزی بدون خون‌ریزی خواهد بود چرا که محمد مسلمانان فاتح را از انتقام‌گیری از مکیان مغلوب منع کرده بود. محمد به وی دستور داد تا کعبه را از بت‌های [[دوران جاهلیت]] پاک کند.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref>
 
==== غدیر خم ====
{{نوشتار اصلی|غدیر خم|امامت و ولایت علی بن ابی طالب}}
[[پرونده:Investiture of Ali Edinburgh codex.jpg|بندانگشتی|راست|نقاشی انتصاب علی توسط محمد در غدیر خم، کتاب ''[[آثار الباقیه عن القرون الخالیه]]'' [[ابوریحان بیرونی]]، ۱۳۰۷ یا ۱۳۰۸ میلادی]]
{{شیعه}}
هنگامی که محمد از آخرین حج خود در سال ۶۳۲ میلادی بازمی‌گشت، خطابه‌ای در مورد علی ایراد نمود که توسط شیعه و سنی بسیار متفاوت تفسیر شده‌است. مطابق با روایت هر دو گروه محمد گفت که علی وارثش و برادرش و کسی است که هر کس پیامبر را به‌عنوان مولایش (رهبر یا دوست قابل اعتماد) بپذیرد (کلمهٔ مولا مرتبط است با ولایت (به کسر واو) یا وَلایت (به فتح واو) که حکومت، شروع مبادرت، غلبهٔ معنوی و قدرت معنی می‌دهد) باید او را نیز به‌عنوان مولایش بپذیرد. شیعیان این بیان را به معنی تعیین علی به جانشینی پیامبر و اولین امام می‌دانند. در مقابل اهل سنت این بیان را تنها اظهار نزدیکی پیامبر به علی می‌دانند و نیز اظهار خواسته‌اش که علی به‌عنوان پسرعمو و فرزندخوانده‌اش جانشین او در مسئولیت‌های خانوادگی‌اش پس از مرگ شود.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> به گفتهٔ مادلونگ علی در [[خلافت علی بن ابی طالب|دوران خلافتش]] در [[کوفه]] با استناد به این واقعه بر برتری جایگاه خود بر خلفای پیشین تأکید کرد.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=253}}</ref>
[[پرونده:Investiture of Ali Edinburgh codex.jpg|انگشتی|راست|225px|نقاشی انتصاب علی توسط محمد در غدیر خم، کتاب ''[[آثار الباقیه عن القرون الخالیه]]'' [[ابوریحان بیرونی]]، ۱۳۰۷ یا ۱۳۰۸ میلادی]]
هنگامی که محمد از آخرین حج خود در سال ۶۳۲ میلادی باز می‌گشت، خطابه‌ای در مورد علی ایراد نمود که توسط شیعه و سنی بسیار متفاوت تفسیر شده‌است. مطابق با روایت هر دو گروه محمد گفت که علی وارثش و برادرش و کسی است که هر کس پیامبر را به عنوان مولایش (رهبر یا دوست قابل اعتماد) بپذیرد (کلمهٔ مولا مرتبط است با ولایت (به کسر واو) یا وَلایت (به فتح واو) که حکومت، شروع مبادرت، غلبهٔ معنوی و قدرت معنی می‌دهد) باید او را نیز به عنوان مولایش بپذیرد. شیعیان این بیان را به معنی تعیین علی به جانشینی پیامبر و اولین امام می‌دانند. در مقابل اهل سنت این بیان را تنها اظهار نزدیکی پیامبر به علی می‌دانند و نیز اظهار خواسته‌اش که علی به عنوان پسرعمو و فرزندخوانده‌اش جانشین او در مسئولیت‌های خانوادگی‌اش پس از مرگ شود.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref>
 
== از درگذشت محمد تا خلافت ==
به گفتهٔ دکاکه در دانشنامهٔ ایرانیکا، اولین منبع تاریخی که به غدیر خم اشاره می‌کند یعقوبی، مورخ شیعه در نیمهٔ دوم قرن سوم هجری، است و اولین آثار ادبی قابل تاریخ‌گذاری بجامانده، مجموعهٔ اشعاری از نویسندگان شیعه در قرن دوم هجری است. نکتهٔ قابل توجه این است که در میان دلایلی که علی در کتاب ''[[نهج البلاغه]]'' برای بر حق بودنش ذکر می‌کند، اشاره‌ای به غدیر خم نیست. اما چنین به نظر می‌رسد که از حدود قرن دوم هجری حدیث غدیر خم به عنوان یکی از دلایل مهم برای اثبات بر حق بودن علی بر [[جانشینی محمد]] به کار رفته‌است.<ref>{{پک|Dakake|2000|ف=Ḡadīr Ḵomm|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> بنا بر پژوهش دکاکه، حدیث غدیر خم در برخی از منابع شیعه و برخی از منابع سنی آمده اما نقل یا عدم نقل آن بر مبنای دسته‌بندی مذهبی نبوده‌است. طبق بررسی وی این حدیث از سدهٔ نخست در میان مسلمانان مطرح بوده اما در زمان سه خلیفهٔ نخست در اختلافات مذهبی و یا سیاسی میان هواداران و مخالفان علی به آن چندان استناد نمی‌شده‌است. در زمان جنگ‌های میان مسلمانان در دوران خلافت علی، این حدیث دارای اهمیت مذهبی به خصوص در رابطه با موضوع [[ولایت]] شد و حامیان علی در تثبیت مشروعیت وی به آن استناد کردند.<ref>{{پک|Dakake|2008|ک=Charismatic Community|زبان=en|ص=34}}</ref> به گفتهٔ مادلونگ در همین دوران، علی در کوفه با استناد به این واقعه بر برتری جایگاه خود بر خلفای پیشین تأکید کرد.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=253}}</ref> این حدیث در برخی منابع تاریخی اهل سنت نظیر سیرهٔ ابن هشام، تاریخ طبری و طبقات [[ابن سعد]] نیامده، اما در ''[[انساب الاشراف]]'' [[بلاذری]] ذکر شده‌است. بیشترین نقل این روایت به مسند [[احمد بن حنبل]] مربوط می‌شود. از مورخان و محدثان متأخر اهل سنت، [[ابن عساکر]] و [[ابن کثیر]] حدیث را نقل کرده‌اند. از منابع شیعهٔ دورهٔ [[امویان]]، هاشمیات [[کمیت بن زید اسدی]] و [[کتاب سلیم بن قیس هلالی]] حدیث را آورده‌اند. حال آنکه در منابع حدیثی شیعه که از قرن سوم به بعد گردآوری شده‌اند نظیر ''[[اصول کافی]]'' چندان به آن پرداخته نشده‌است و صرفاً برای تثبیت نظریهٔ شیعی نصب امام توسط [[نص]] آن را ذکر کرده‌اند. همچنین منابع تاریخی مایل به شیعه در سده‌های نخست چندان به غدیر نپرداخته‌اند. [[مسعودی]] در ''[[مروج الذهب]]'' اصلاً آن را ذکر نکرده و [[یعقوبی]] فقط گزارش مختصری از آن آورده‌است. بنا بر تحلیل دکاکه این واقعه بیشتر در آن دسته از منابع تاریخی آمده‌است که مربوط به دورهٔ امویان می‌شود و یا بر منابع این دوره اتکا دارد و در دوره عباسیان از توجه به آن کاسته شده‌است.<ref>{{پک|Dakake|2008|ک=Charismatic Community|زبان=en|ص=36–37}}</ref>
 
== از مرگ محمد تا خلافت ==
=== جانشینی محمد ===
{{نوشتار اصلی|جانشینی محمد|سقیفه}}
پس از مرگدرگذشت محمد، در حالی که علی، [[عباس]] و دو پسرش، فضل و قثم، و دو بردهٔ آزادشدهٔ پیامبر، زید و شغران،<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=23}}</ref> به همراه [[طلحه]] و [[زبیر]] و جمعی از [[صحابه|صحابهٔ]] محمد، مشغول خاکسپاری‌اش بودند،<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref> گروهی از صحابه در محلی به نام [[سقیفه|سقیفه بنی ساعده]] جمع شدند و دربارهٔ جانشین محمد به بحث و جدل پرداختند. نتیجهٔ این بحث و جدل‌ها، انتخاب [[ابوبکر]] به عنوانبه‌عنوان جانشین محمد بود.<ref>{{پک|Holt|Lambton|Lewis|1977|ک=Cambridge History of Islam|زبان=en|ص=57}}</ref><ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|ص=26–27, 30–43 and 356–60|زبان=en}}</ref> [[انصار]] در سقیفه بنی ساعده از [[سعد بن عباده]] حمایت می‌کردند، اما [[مهاجرین|مهاجران]] این را نپذیرفته و خود را از لحاظ خویشاوندی نزدیک‌تر به محمد می‌دانستند. در میان مهاجران عده‌ای نیز به سرکردگی علی و شامل زبیر، طلحه، [[عباس بن عبدالمطلب]]، [[مقداد]]، [[سلمان فارسی]]، [[ابوذر غفاری]] و [[عمار بن یاسر]]، علی را وارث مشروع محمد می‌دانستند. دانشنامهٔ ایرانیکاپوناوالا معتقد است تاریخ‌نگاران مسلمان اتفاق نظر دارند که بحران موجود در این برهه، توسط سه تن از مهاجران مشهور به نام‌های ابوبکر و [[عمر]] و [[ابوعبیده جراح]] برطرف گردید. آنان انصار را جمع کرده و به آن‌ها ابوبکر را تحمیل کردند. حسادت بین دو قبیلهٔ مهم انصار به نام [[اوس]] و [[خزرج]] و عدم فعالیت [[بنی‌هاشم]] در تبلیغ نظرشان، موفقیت این سه تن را تسهیل نمود.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
 
این انتخاب باعث اختلاف بین هواداران [[ابوبکر]] و طرفداران علی شد. طرفداران علی قائل بودند که علی توسط شخص محمد به جانشینی انتخاب شده‌است و بنابراین مقام خلافت باید از آن وی باشد.<ref>{{پک|Holt|Lambton|Lewis|1977|ک=Cambridge History of Islam|زبان=en|ص=57}}</ref><ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|ص=26–27, 30–43 and 356–60|زبان=en}}</ref> علاوه بر آن، طبری در تاریخ خود نقل کرده‌است که گروهی از مخالفان ابوبکر از جمله [[زبیر]] در خانهٔ فاطمه گرد آمدند و عمر با تهدید به آتش زدن خانه، آن‌ها را بیرون کشاند. علی بعداً مکرر می‌گفت که اگر چهل یاور داشت قیام می‌کرد.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=43}}</ref>
 
هنگامی که این افراد که از اولین مخالفان ابوبکر بودند بتدریجبه‌تدریج ابوبکر را به رسمیت شناختند، علی تا شش ماه از بیعت با ابوبکر سر باز زد.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref> دانشنامهٔ بریتانیکا می‌نویسد علی پس از اتمام مراسم تدفین محمد، در یک عمل انجام‌شده قرار گرفت ولی اعتراضی نکرد.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> دانشنامهٔ ایرانیکا می‌نویسد که علی و [[بنی‌هاشم]] تا قبل از مرگدرگذشت فاطمه (حدود شش ماه) از بیعت با ابوبکر سر باز زدند. علی بر روی حقش پافشاری ننمود، چرا که تمایل نداشت امت نوپای اسلام دچار کشمکش گردد.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
 
به گفتهٔ مادلونگ، علی به خاطر خویشاوندی نزدیک و ارتباط صمیمی با محمد، و نیز به خاطر دانش فراوان از اسلام از ابتدا و شایستگی در به خدمت گرفتن احکام آن، شخصاً به‌شدت معتقد بود که بهترین شخص برای جانشینی محمد است. خط مشی‌هایی که توسط ابوبکر و عمر پایه‌ریزی شده بود، از دیدگاه علی بی‌مورد تلقی می‌شد. او به ابوبکر گفته بود که علت تأخیر در بیعت وفاداریش با ابوبکر به عنوانبه‌عنوان خلیفهٔ مسلمانان، اعتقاد به ارجحیت تعلق این عنوان به خودش بوده‌است. او این عقیده را هنگامی که با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت می‌کرد نیز ترک نکرد. او که معتقد بود جانشین بر حق محمد است، هنگامی که مطمئن شد همه از او روی گردانده‌اند، برای حفظ وحدت اسلام با ابوبکر بیعت نمود. اگر جامعهٔ مسلمانان یا بخش کوچکی از آنان، به او اقبال پیدا می‌کردند، وی دیگر خلافت را تنها «حق» خود نمی‌دانست، بلکه آن را «وظیفهٔ» خود قلمداد می‌کرد.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=141}}</ref> هر چند عباس، عموی محمد، و آنچنان که گفته می‌شود [[ابوسفیان]]، از علی خواستند تا جامعهٔ اسلامی را در کنترل خاندان بنی‌هاشم بگیرد، او هیچ تلاشی در این زمینه نکرد.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref> اما بنا بر نقل منابع تاریخی علی بعداً در نامه به معاویه نوشت که علت رد این پیشنهاد بیم پراکندگی امت بوده‌است.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=41}}</ref>
 
در مورد جانشینی علی، مورخان و دانشوران [[تاریخ اسلام]] عموماً یا دیدگاه اهل سنت را پذیرفته‌اند و یا اینکه حقیقت موضوع را غیر قابلغیرقابل کشف دانسته و از آن رد شده‌اند. یکی از مورخانی که از این سنت رایج جدا شده‌است [[ویلفرد مادلونگ]] می‌باشد.<ref>{{پک|Lewinstein|2001|ک=Reveiw of The Succession to Muhammad|زبان=en|ص=326}}</ref> ویلفرد مادلونگ در [[دانشنامه اسلام|دانشنامهٔ اسلام]] اصلی‌ترین ادعاهای شیعه را دیدگاه خود شخص علی می‌داند زیرا به عقیدهٔ او علی خود را شایسته‌ترین فرد برای خلافت در مقایسه با دیگر صحابه می‌دانست و کل جامعهٔ مسلمانان را به دلیل روی گرداندن از خودش ملامت می‌کرد، اما در عین حال رفتار ابوبکر و عمر در مسند خلافت را می‌ستود و تخریب شخصیت آن‌ها را نکوهش می‌کرد.<ref>{{پک|Madelung|1986|ف=S̲h̲īʿa|ک=EI2|زبان=en}}</ref> مادلونگ معتقد است که از آنجایی که در رسوم عربان آن زمان، خصوصاً رسوم قریش، جانشینی موروثی معمول بوده و قرآن بر اهمیت پیوند خونی میان پیامبران و خصوصاً اهل بیت تأکید ورزیده‌است و اینکه انصار از خلیفه‌شدن علی حمایت می‌کردند، ابوبکر می‌دانست که تشکیل یک شورا برای انتخاب خلیفه به انتخاب علی می‌انجامد و به همین دلیل به شکل حساب‌شده‌ای جریان‌های سیاسی را برای خلیفه‌شدن خودش هدایت کرد.<ref>{{پک|Newman|1999|ف=Review of The Succession to Muhammad|زبان=en|ص=403–5}}</ref> از طرف دیگر [[لئورا وچا ولیری]] در دانشنامهٔ اسلام این موضوع را که علی واقعاً امید داشت تا جانشین پیامبر شود، مورد تردید می‌داند زیرا اعراب طبق سنت، رئیس خود را از میان ریش‌سفیدان انتخاب می‌کردند و علی در آن زمان تنها کمی بیش از سی سال سن داشت و اعتبار لازم برای جانشینی محمد را طبق سنن اعراب نداشت.نداشت؛ ولیری معتقد است که شیعیان با حدیث‌سازی یا تفسیر به مطلوب کلمات منتسب به محمد، بر این موضوع پای می‌فشارند که پیامبر قصد داشته تا علی را به عنوان جانشین خود برگزیند، حال آنکه جای هیچ شکی نیست که در هنگام واپسین بیماری، محمد سخنی در مورد جانشین خود بیان ننمود.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref>
 
ویلفرد مادلونگ می‌نویسد، علی نمی‌توانسته که بر مبنای قرابت خویشاوندی با محمد، امیدوار به خلیفه‌شدن بعدپس از عمر بوده باشد.باشد؛ زیرا [[قریش]] از جمع‌شدن پیامبری و [[خلافت]] در یک قبیله حمایت نمی‌کردند. وی معتقد است که این مهم از سنخ «کودتای صورت‌گرفته توسط ابوبکر و عمر» در [[سقیفه بنی‌ساعده]] نیست، بلکه از حسادت عمیق قریش نسبت به علی نشئت می‌گیرد.می‌گیرد؛ بنابراین تنها شانس علی برای شرکت در امور مسلمین، مشارکت کامل وی در اهل شورا می‌توانست باشد که توسط عمر پایه‌ریزی شده بود. [[ابن‌عباس]] روایت می‌کند که در جایی عمر به وی گفته که علی در واقع شایسته‌ترین شخص برای جانشینی محمد بوده، اما ما از وی به دو دلیل ترسیدیم. وقتی ابن‌عباس مشتاقانه از عمر در مورد این دو دلیل سؤال می‌کند، عمر در پاسخ به وی می‌گوید، اولی جوان بودن و دومی علاقهٔ زیاد علی به خاندان بنی‌هاشم. بر اساس این روایت، تمامی آرزوهای علی و هوادارانش برای احراز خلافت به ناامیدی مبدل گردید. عمر در خلال این پاسخ، به سقیفه بنی‌ساعده اشاره می‌کند. در این اشاره، عمر به عقیده‌اش دربارهٔ تشکیل شورا به عنوانبه‌عنوان مبنایی برای تعیین خلیفه اشاره کرده و عملاً، از این به بعد، هر گونه تعیین خلیفه بدون مشورت را تقبیح می‌نماید.می‌نماید؛ بنابراین با این کار، خلافت نمی‌توانست در انحصار قبیله‌ای خاص باشد و به تمامی قریش تعلق داشت.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=68}}</ref>
 
=== خلافت ابوبکر ===
{{گاهشمار زندگی علی بن ابی‌طالب}}
علی در این دوران زندگی منزویانه‌ایمنزوی ای در پیش گرفت و عمدتاً به فعالیت‌های مذهبی مشغول بود. او خود را وقف مطالعه و آموزش قرآن کرد.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> اولین قرآن جمع‌آوری‌شده از لحاظ تاریخی، به وی نسبت داده می‌شود. دانش وی از قرآن و سنت به کمک خلفای پیشینش در مسائل شرعی می‌آمد.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> او به ابوبکر و عمر در امور مربوط به دولت نیز مشاوره می‌داد.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> و به‌عنوان «مشاوری باارزش» شناخته می‌شد، البته این که خلیفه دوم، عمر، مشورت‌های او را می‌پذیرفت یا خیر مورد تردید است.<ref>{{پک|Donzel|1994|ک=Islamic desk reference|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|زبان=en|ص=28-30}}</ref>

علی با وجود این که در زمان زندگانی محمد تقریباً در تمام حوادث اسلام شرکت داشت،<ref>{{پک|Donzel|1994|ک=Islamic desk reference|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|زبان=en|ص=28-30}}</ref> در [[جنگ‌های رده]] و [[فتوحات مسلمانان]] شرکت نکرد. کارهای انجام‌شده توسط علی بعد از خلافتش، نشانگر این است که وی با سیاست‌های خلفای پیشینش موافق نبود. عدم موافقت وی با سیاست‌های خلفای پیشین را می‌توان از جوابش به [[عبدالرحمن بن عوف]] در شورای انتخاب خلیفه مبنی بر پذیرش قرآن و سنت و سیاست‌های ابوبکر و عمر حدس زد.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
 
=== خلافت عمر ===
دانشنامهٔ بریتانیکا می‌نویسد علی خلافت عمر را پذیرفت و حتی دخترش، [[ام کلثوم بنت علی|ام کلثوم]]، را به ازدواج وی درآورد.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref>
 
پس از مرگدرگذشت فاطمه، علی در زمان خلافت عمر نیز، میراث پدری فاطمه را مطالبه کرد؛ اما پاسخ عمر همان پاسخ ابوبکر بود. البته عمر حاضر شد برخی از املاک مدینه را که جزء ارث فاطمه محسوب می‌شد، به پسران [[عباس بن عبدالمطلب]] بازگرداند که نمایندهٔ [[بنی‌هاشم]] بودند.بودند؛ ولی املاک [[فدک]] و [[خیبر]] کماکان به عنوانبه‌عنوان املاک دولتی باقی ماند و به بنی‌هاشم عودت داده نشد.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=62–64}}</ref>
 
به نوشتهٔ برخی مورخان مسلمان، علی از مشاوران عمر بود. مشاوره‌های علی بیشتر در مورد [[شریعت|امور شرعی]] و بخاطر احاطه‌اش بر قرآن و سنت بود. هرچند جای تردید است عمر توصیه‌های سیاسی علی را پذیرفته باشد یا نه. در طول زمامداری عمر و عثمان، علی هیچ سمت رسمی اداری، نظامی، یا سیاسی را قبول نکرد، به جز سمت نیابت شهر مدینه در زمانی که عمر به سفر [[فلسطین]] و [[سوریه]] رفته بود، در دوران خلافت عمر و عثمان او در هیچ‌یک از جنگ‌های این دو خلیفه حضور نداشت.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref>
سطر ۱۰۰ ⟵ ۱۶۴:
 
==== انتخاب خلیفهٔ سوم ====
در هنگام مرگدرگذشت عمر، شورایی برای انتخاب خلیفهٔ بعدی تشکیل شد. اعضای این شورا شامل علی، [[عثمان]]، [[طلحه]]، [[زبیر]]، [[عبدالرحمن بن عوف]] و [[سعد بن ابی وقاص]] بودند. از آنجایی که طلحه دقیقاً بعد از انتخاب عثمان به مدینه بازگشت، سعد بن ابی وقاص بهابی‌وقاص عنوانبه‌عنوان نمایندهٔ رسمی وی در شورای انتخاب خلیفه حضور داشت. علی و عثمان دو نامزد نهایی بودند، ولی در نهایت، رأی به نفع عثمان اعلام گشت. عثمان برادرزن عبدالرحمن بن عوف بود. علاوه بر این، عمر به عبدالرحمن بن عوف در انتخاب خلیفهٔ بعدی، اختیارات بیشتری داده بود و در هنگام خلافتش نیز به رأی او تکیه داشت. علی به اتکای قرابت خویشاوندی‌اش با محمد، ادعای خود برای خلافت را قاطعانه مطرح کرد. در حالی که عثمان، نامزدی خود را منفعلانه پیش می‌برد. عبدالرحمن بن عوف، علاوه بر صحبت جداگانه با دو نامزد، شبانه با سران قریش مشورت کرد و از حمایت قاطع آنان از عثمان مطلع شد. قبیلهٔ بنی‌امیه با وجود عثمان به عنوانبه‌عنوان نامزد خویشاوند، دیگر لزومی به حمایت از علی ندیدند که نسبت خویشاوندی دورتری به آن‌ها داشت. قبیلهٔ بنی‌مخزوم نیز علیه علی، از عثمان حمایت کردند. عبدالله بن ابی ربیعه، رهبر بنی‌مخزوم و فرمانروای الجند، به عبدالرحمن بن عوف هشدار داد که اگر با علی بیعت کند با نافرمانی قبیله‌اش و اگر با عثمان بیعت کند با اطاعت قبیله‌اش مواجه خواهد شد. در واقع علی در شورای انتخاب خلیفه، حامی نداشت. علی و عثمان هر دو در صورت عدم موفقیت در انتخاب، به انتخاب دیگری راضی بودند. بر حسب بعضی روایات، علی موفق شد که عبدالرحمن بن عوف را متقاعد کند که به جای حمایت از عثمان، از وی حمایت کند. گرچه این مهم را می‌توان در خوشبینانه‌ترین حالت، حمایتی ضعیف به حساب آورد. علاوه بر این، زبیر که بعد از مرگدرگذشت محمد از حامیان علی بود، در اینجا از عثمان حمایت می‌کرد.می‌کرد؛ بنابراین عبدالرحمن بن عوف، دلیلی قاطع برای صدور رأی به نفع عثمان داشت. او رأی خود را در مسجد و در ملأ عام و با حضور هر دو نامزد اعلام کرد.کرد؛ بنابراین فشار زیادی بر روی علی وجود داشت که همان جاهمان‌جا بیعت خود با عثمان را اعلام کند و او با اکراه موافقت کرد.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=70–72}}</ref>
 
[[ویلفرد مادلونگ]] می‌نویسد، گرچه ممکن بود عمر نگران احتمال انتخاب علی به عنوانبه‌عنوان خلیفه باشد، اما مدرکی وجود ندارد که وی مستقیماً خواسته باشد تا بر شورا علیه علی تأثیر بگذارد. او چند وقت قبل در حضور عبدالرحمن بن عوف به او در مورد آرزوی قبیلهٔ بنی‌هاشم در مورد «حق خلافت انحصاری» این قبیله و «حق پای‌مال‌شده» علی، هشدار داده بود. چنین فکری بدون شک در اذهان عمومی نیز وجود داشته‌است. علاوه بر این، قتل عمر در مدتی اندک پس از آن، هر گونه مصالحه بین حامیان خلافت قریش و علی را منتفی می‌نماید. عبدالرحمن بن عوف به طوربه‌طور کامل بر احساسات عمر آگاه بود. او ممکن است نام خود را از میان نامزدهای خلافت بیرون کشیده باشد تا بتواند رأیی قاطع جمع‌آوری کرده و از آن علیه علی استفاده کند. اما به نظر می‌رسد که این عمل ابتکار خودش باشد، نه یک عمل تمرین‌شدهٔ پیشنهادی از سوی عمر.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=70–72}}</ref>
 
عبدالرحمن بن عوف سه شرط عمل به قرآن، سنت محمد، و روش خلفای پیشین را به علی عرضه کرد که علی تنها دو شرط اول را پذیرفت؛ در حالی که عثمان هر سه شرط را پذیرفت. بنا بر روایت ''[[شرح نهج البلاغه]]'' [[ابن ابی الحدید]]، علی در این هنگام به برتری خود در امر خلافت تأکید کرد؛ اما چون اقبال عمومی به عثمان بود، ناچار شد که با وی بیعت کند.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=70–72}}</ref><ref>{{پک|Dakake|2008|ک=Charismatic Community|زبان=en|ص=41}}</ref><ref>{{پک|Momen|1985|ک=Introduction to Shi‘i Islam|زبان=en|ص=21}}</ref>
 
=== خلافت عثمان ===
بنا بر نظر [[سید حسین نصر]] در دانشنامهٔ بریتانیکا، علی عثمان را به عنوان خلیفه به رسمیت می‌شناخت. اما موضع بی‌طرفی را بین هواداران و مخالفان وی اتخاذ کرده بود.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> اما بنا بر نظر رابرت گلیو در دانشنامهٔ اسلام، علی حداقل به لحاظ معنوی سردستهٔ مخالفان عثمان بود. در دوران خلافت عثمان، علی به همراه صحابهٔ دیگری از محمد از جمله طلحه و زبیر از منتقدان عثمان بود. او عنوان می‌داشت که عثمان از سنت پیامبر دچار انحراف شده‌است. مهم‌ترین موارد اختلاف با عثمان بر سر اجرای [[حدود شرعی]] بود. علی اصرار داشت که «حدود الهی» باید اجرا شود. از جمله در قضیهٔ شراب‌نوشی [[ولید]]، حاکم کوفه، گفته می‌شود حد به دست خود علی اجرا شد. در قضیهٔ تبعید [[ابوذر غفاری|ابوذر]] از مدینه، با وجود ممنوعیت تعیین‌شده توسط عثمان، علی با فرزندانش ابوذر را بدرقه کرد.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> همچنین به نوشتهٔ [[اسماعیل پوناوالا|پوناوالا]] در دانشنامهٔ ایرانیکا، به روایت [[ابن اعثم]] علی می‌دانست که عثمان جرئت نداشت، ضد وی عمل کند. در چند موقعیت، علی با عثمان بر سر اجرای حدود اسلامی اختلاف نظر داشت. علی علناً نسبت به ابوذر غفاری اظهار همدردی کرده و قاطعانه در دفاع از عمار یاسر سخن رانده بود.<ref>ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> به نوشته ون دانزل، علی از لحاظ دینی عثمان را [[بدعت]]گزار می‌دانست و از لحاظ سیاسی نیز از مخالفان عثمان بود.<ref>{{پک|Donzel|1994|ک=Islamic desk reference|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|زبان=en|ص=28-30}}</ref> وچیا واله یری می‌گوید علی از بدو انتخاب عثمان به مخالفانش پیوست، اپوزیسیونی که به‌تدریج گسترش می‌یافت.
عثمان به [[بنی‌امیه]] که قوم و خویشش بودند بیش از حد امتیاز می‌داد، به طوری که نفوذ آنان روی وی سبب شد که با صحابهٔ محمد مانند [[ابوذر غفاری]]، [[عبدالله بن مسعود]]، و [[عمار بن یاسر]] بدرفتاری کند. این موضوع و مسائل دیگر خشم مردم در مناطق مختلف [[حکومت اسلامی]] را در سال‌های ۶۵۰ و ۶۵۱ میلادی برانگیخت.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=87–88}}</ref> بعد از اینکه [[مروان بن حکم]] عموزادهٔ عثمان به عنوان مشاور وی انتخاب شد، تسلط مروان بر وی باعث اعتراض بسیاری از صحابهٔ محمد به‌خصوص اعضای شورای انتخاب عثمان گردید. بسیاری از آنان به عثمان اعتراض نموده و حمایت خود را از وی قطع کردند.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=92–107}}</ref>
 
بنا بر نظر [[سید حسین نصر]] در دانشنامهٔ بریتانیکا، بر طبق منابع شیعی، علی عثمان را به عنوان خلیفه به رسمیت می‌شناخت. اما موضع بی‌طرفی را بین هواداران و مخالفان وی اتخاذ کرده بود.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> بنا بر نظر رابرت گلیو در دانشنامهٔ اسلام، علی حداقل به لحاظ معنوی سردستهٔ مخالفان عثمان بود. در دوران خلافت عثمان، علی به همراه صحابهٔ دیگری از محمد از جمله طلحه و زبیر از منتقدان عثمان بود. او عنوان می‌داشت که عثمان از سنت پیامبر دچار انحراف شده‌است. مهمترین موارد اختلاف با عثمان بر سر اجرای [[حدود اسلامی]] بود. علی اصرار داشت که «حدود الهی» باید اجرا شود. از جمله در قضیهٔ شرب‌نوشی [[ولید]]، حاکم کوفه، گفته می‌شود حد به دست خود علی اجرا شد. در قضیهٔ تبعید ابوذر، با وجود ممنوعیت تعیین‌شده توسط عثمان، علی با فرزندانش ابوذر را بدرقه کرد.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> همچنین به نوشتهٔ پوناوالا در دانشنامهٔ ایرانیکا، به روایت [[ابن اعثم]] علی می‌دانست که عثمان جرئت نداشت که بر ضد وی عمل کند. در چند موقعیت، علی با عثمان بر سر اجرای حدود اسلامی اختلاف نظر داشت. علی علناً نسبت به ابوذر غفاری اظهار همدردی کرده و قاطعانه در دفاع از عمار بن یاسر سخن رانده بود.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
 
مردم در برخی از شهرها و مناطق علیه عثمان شورش کردند و به سوی مدینه رو آوردند. عثمان در ابتدا حکم مجازات شورشیان را صادر کرد اما وقتی توسط پیک سریعی که عبدالله بن سعد فرستاده بود، از قصد شورشیان آگاه شد، چون نمی‌خواست که راه برای خشونت دیگر قشرها باز شود، تمایلی به پذیرش شورشیان نشان نداد. پس به دیدار علی رفت و از او خواست که با شورشیان دیدار کرده و آن‌ها را به بازگشت به شهر و دیارشان وادارد. عثمان ضمن اینکه خود را از این پس ملزم به پیروی از توصیه‌های علی می‌کرد، به وی اختیار تام داد تا هر گونه که می‌خواهد با شورشیان مذاکره کند. علی به وی یادآوری کرد که قبلاً هم با وی در این باره صحبت کرده بود، ولی عثمان ترجیح داده که از مروان بن حکم و بنی‌امیه حرف‌شنوی کند. عثمان قول داد که از این پس، از آنان روی گردانده و از علی حرف‌شنوی کرده و دستور داد که دیگر انصار و مهاجران به علی بپیوندند. او همچنین از عمار خواست که به این گروه بپیوندد ولی وی این پیشنهاد را رد کرد.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=119}}</ref>
 
علی در این زمان بدون آنکه مستقیماً با عثمان مخالفت کند، تأثیری بازدارنده بر وی داشت. او انتقادات دیگر صحابه را به گوش عثمان می‌رساند و از جانب عثمان با مخالفانی که از دیگر استان‌ها به مدینه آمده بودند، مذاکره کرد که به نظر می‌رسد این امر سبب بروز بدگمانی بین علی و اقوام عثمان گشت. بعداً که شورشیان منزل عثمان را محاصره کردند، علی با اصرار بر اینکه عثمان نباید از آب منع شود، تلاش کرد تا از شدت حصر بکاهد.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> وقتی [[عثمان]] در معرض خطر حمله قرار گرفت، علی پسرانش را به منظور محافظت از خانهٔ وی روانه کرد. وقتی عثمان را شورشیان کشتند، علی پسرانش را به دلیل محافظت نامناسب از خانهٔ عثمان مؤاخذه کرد.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref>
 
== خلافت ==
{{نوشتار اصلی|دوران خلافت علی ابن ابی‌طالب}}
 
{{اهل سنت}}
=== برگزیدگی به خلافت ===
به نوشته مادلونگ پس از کشته‌شدن عثمان به دست شورشیانی از [[مصر]] و [[کوفه]] و [[بصره]]، نظرها بر علی و [[طلحه]] بود. در میان اهالی مصر، حامیانی برای طلحه که به عنوان مشاورشان فعالیت می‌کرد و کلیدهای خزانه را در اختیار داشت، وجود داشت. در حالی که بصریان و کوفیان که به مخالفت‌های علی با ظلم و بیداد توجه داشتند و اکثر [[انصار]]، آشکارا تمایل بر خلافت علی داشتند و بالاخره حرف آنان به کرسی نشست. در این میان [[مالک اشتر]] که رهبر کوفیان بود، به نظر می‌رسد که نقش اصلی را در تأمین امنیت برای خلیفه‌شدن علی داشته‌است.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=141}}</ref> به نوشته پوناوالا پیش از قتل عثمان شورشیان بصری طرفدار طلحه و شورشیان کوفی طرفدار [[زبیر]] بودند، اما با قتل عثمان هر دو گروه به علی گرویدند. با قتل عثمان، بنی امیه از مدینه گریختند و کنترل شهر در دست مصریان، [[مهاجرین]] برجسته و انصار قرار گرفت. آن‌ها از علی برای خلافت دعوت کردند و وی پس از چند روز این منصب را پذیرفت.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
 
علی و پسرش، [[محمد حنفیه]]، در مسجد بودند که خبر کشته‌شدن عثمان به گوششان رسید. آن‌ها سریعاً مسجد را به قصد خانه ترک کردند. بر طبق روایت محمد حنفیه، اصحاب بسیاری با علی ملاقات کرده و خواستند با وی بیعت کنند. در ابتدا علی مخالفت کرد، ولی بعداً گفت که هر گونه بیعت باید در ملأ عام و در مسجد باشد. صبح روز بعد، شنبه، علی به مسجد رفت. وی با هوادارانش به سمت بازار رفت و آن‌ها به وی اصرار کردند که خلافت را بپذیرد. علیروایات وقتیکوفی بهحاکی کناراز خانهٔاین عمراست بنکه محصنمالک انصاری رسید،اشتر اولین بیعت‌هاکسی رابود دریافتکه کردبا وی بیعت نمود.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession روایاتto کوفیMuhammad|زبان=en|ص=142–143}}</ref> حاکیبه نظر می‌رسد که علی شخصاً از اعمال فشار بر روی دیگران برای بیعت با خودش، خودداری می‌کرد. به این استترتیب کهافرادی مالکنظیر اشتر[[سعد اولینبن کسیابی‌وقاص]]، بود[[عبدالله کهبن باعمر]] ویو [[اسامه بن زید]] از بیعت نمودبا علی خودداری کردند.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=142–43145}}</ref>
 
در مقابل دیدگاه برخی دیگر از تاریخ پژوهان آن است، انتخاب علی به‌عنوان خلیفهٔ جدید، در جوی انجام گرفت که پر از التهاب و ترس و وحشت بود. [[کائتانی]] معتقد است، این انتخاب بدون موافقت قبلی صحابیون نامدار محمد که قطعاً وقایع قتل عثمان را پیش‌بینی می‌کردند، صورت گرفت. دلاویدا معتقد است که انتخاب علی به‌عنوان خلیفه، به این دلیل نبود که وی و خانواده‌اش جایگاهی بالا داشتند یا به این دلیل که وی وفادار به محمد بوده‌است، بلکه بیشتر به این خاطر بوده که انصار که نفوذ دوبارهٔ خود در شهرشان، مدینه، را بازیافته بودند، وی را حمایت کردند و از طرف دیگر بنی‌امیه نیز دچار پریشانی و اغتشاش شده بودند. اما دولت نوپای علی از همان بدو تأسیس مورد حملهٔ صحابی‌هایی قرار گرفت که به آرزوهایشان نرسیده بودند و نیز مورد حملهٔ [[معاویه]] که تنها والی از بنی‌امیه بود که توانسته بود کنترل مقر امارتش، [[شام]]، را حفظ کند.<ref>{{پک|Levi Della Vida|Khoury|2000|ف=ʿUt̲h̲mān b. ʿAffān|ک=EI2|زبان=en}}</ref>
به نظر می‌رسد که علی شخصاً از اعمال فشار بر روی دیگران برای بیعت با خودش، خودداری می‌کرد. وقتی [[سعد بن ابی‌وقاص]] برای بیعت با علی آورده شد، گفت تا پیش از اینکه مردم با علی بیعت کنند، با وی بیعت نخواهد کرد. اما به علی اطمینان داد که دلیلی برای ترسیدن از وی وجود ندارد. علی دستور داد تا بگذارند که سعد برود. سپس [[عبدالله بن عمر]] آورده شد. وی نیز گفت که قبل از اجماع مردم بر علی، با وی بیعت نمی‌کند. علی از وی ضامنی خواست تا عبدالله پس از بیعت مردم، فرار نکند و عبدالله درخواست علی را رد کرد. مالک اشتر به علی گفت که عبدالله از شلاق و شمشیر تو در امان است؛ او را به من واگذار. علی به مالک گفت که رهایش کن که من ضامن او هستم. علی گفت که همیشه عبدالله را چه در بچگی و چه در بزرگسالی، فردی ستیزه‌جو دیده‌است. مخالفت عبدالله بن عمر، بر خلاف مخالفت سعد بن ابی‌وقاص و بر ضد علی بود. پس از برگزیدگی علی، عبدالله پیش وی آمد و گفت که ای علی از خدا بترس و بدون مشورت، زمام امور مسلمین را بر عهده مگیر. سپس عبدالله، به مکه رفته و به مخالفان علی پیوست.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=145}}</ref>
 
انتخاب علی به عنوان خلیفهٔ جدید، در جوی انجام گرفت که پر از التهاب و ترس و وحشت بود. کائتانی معتقد است، این انتخاب بدون موافقت قبلی صحابیون نامدار محمد که قطعاً وقایع قتل عثمان را پیش‌بینی می‌کردند، صورت گرفت. دانشنامهٔ اسلام معتقد است که انتخاب علی به عنوان خلیفه، به این دلیل نبود که وی و خانواده‌اش جایگاهی بالا داشتند یا به این دلیل که وی وفادار به محمد بوده‌است، بلکه بیشتر به این خاطر بوده که انصار که نفوذ دوبارهٔ خود در شهرشان، مدینه، را بازیافته بودند، وی را حمایت کردند و از طرف دیگر بنی‌امیه نیز دچار پریشانی و اغتشاش شده بودند. اما دولت نوپای علی از همان بدو تأسیس مورد حملهٔ صحابیونی قرار گرفت که به آرزوهایشان نرسیده بودند و نیز مورد حملهٔ [[معاویه]] که تنها والی از بنی‌امیه بود که توانسته بود کنترل مقر امارتش، [[شام]]، را حفظ کند.<ref>{{پک|Levi Della Vida|1986‎‏|ف=ʿUt̲h̲mān b. ʿAffān|ک=EI2|زبان=en}}</ref>
 
=== آغاز خلافت ===
{{اهل سنت}}
[[پرونده:Mohammad adil rais-Caliph Ali's empire 661.PNG|انگشتی|300px|گسترهٔ قلمرو خلافت علی. بخش‌های سبز کمرنگ نشان‌دهندهٔ مناطق تحت کنترل معاویه و عمروعاص هستند.]]
[[پرونده:First Fitna map.png|بندانگشتی|۳۵۰|سه رنگ در این تصویر قلمروی [[حکومت خلفای راشدین]]
در زمان [[عثمان بن عفان|عثمان]] را نشان می‌دهد. پس از [[شورش‌ها در زمان خلافت علی بن ابی‌طالب]] بعضی قسمت‌ها زیر نظر علی خارج شد؛ قسمت سبز زیر نظر علی، قسمت قرمز زیر نظر معاویه و قسمت آبی زیر نظر [[عمرو عاص]] بود.]]
علی پس از برگزیده‌شدن به خلافت از قاتلان [[عثمان]] و همچنین از فرقه‌ای که برای او جایگاه فوق بشری قائل بودند دوری جست.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref>
 
خلافت علی از همان روزهای نخست با آشوب همراه شد.<ref name="دائرةالمعارف فارسی"/> هنگامی که علی به خلافت رسید، مرزهای اسلامی از غرب تا مصر و از شرق تا ارتفاعات شرقی [[ایران]] پیش رفته بود. اما اوضاع [[حجاز]] در این ایام، ناآرام بود. از اقدامات مهم علی پس از رسیدن به خلافت، عزل والیانی بود که قبلاً عثمان آن‌ها را منصوب کرده بود. او کسانی را که از نظرش قابل اعتماد بودند، به جای برکنارشدگان گماشت. در هنگام عزل و نصب والیان، [[ابن‌عباس]] و [[مغیرة بن شعبه]] وی را به احتیاط و عملکرد مصلحت‌آمیز دعوت کردند. اما علی به حرف این دو عمل نکرد. [[ویلفرد مادلونگ]] معتقد است که علی عمیقاً از وظیفهٔ اسلامی خود آگاه بود و در راه حفظ شریعت اسلام، حاضر نبود که مصلحتی را بر حقی مقدم بشمارد؛ به طوری کهبه‌طوری‌که حتی حاضر بود در این راه با مخالفانش پیکار کند.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=148–49}}</ref> یکی از مهم‌ترین مخالفان علی، [[معاویه]] بود. معاویه فرماندار [[شام]] و از خویشان عثمان بود که بدین سبب خونخواهی قاتلان عثمان را حق خود می‌دانست.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> او با علی [[بیعت]] نکرد.<ref>{{پک|Donzel|1994|ک=Islamic desk reference|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|زبان=en|ص=28-30}}</ref>
 
علی پس از رسیدن به خلافت تمامی اموال و زمین‌ها و بخشش‌هایی را که عثمان و خلفای ماقبل در زمان خلافتشان به بعضی از اشراف داده بودند، پس گرفت. وی مخالف تمرکز کنترل خلیفه بر روی درآمدهای استانی بود. او غنائم و بیت‌المال را از انحصار اشراف درآورد و به طور مساوی بین تمامی مسلمانان تقسیم کرد. او همچنین در توزیع بیت‌المال از تعصبات قومی و قبیله‌ای خودداری می‌کرد؛ به طوری که حاضر نشد به برادرش، [[عقیل بن ابی‌طالب]]، بیشتر از سهمش از بیت‌المال بدهد. در حکومت وی، تمامی مسلمانان، چه آن‌هایی که سابقه‌ای طولانی در اسلام داشتند و چه آن‌هایی که به‌تازگی مسلمان شده بودند از دیدگاه توزیع بیت‌المال، یکسان نگریسته می‌شدند.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=150 and 264}}</ref> ایرا لاپیدوس معتقد است علی که بر مبنای از خودگذشتی‌اش در خدمت به محمد و اسلام ادعای خلافت کرده بود، حال به خاطر اینکه قاتلان عثمان وی را در رسیدن به مسند [[خلافت]] حمایت کرده بودند، خود را به خطر انداخته بود.<ref>{{پک|Lapidus|2002|ک=History of Islamic Societies|زبان=en|ص=46}}</ref> همچنین علی بر خلاف عمر، پیشنهاد داد که تمام درآمدهای دیوانی توزیع گردد و چیزی از آن اندوخته نشود.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
 
=== شیوه زمامداری ===
پس از خلافت، بسیاری از قبیلهٔ [[قریش]] از او روی گرداندند، چون او از حقوق عشیرهٔ [[بنی‌هاشم]] که عشیرهٔ پیامبر بود دفاع می‌نمود. همچنین او به این متهم شد که از مجازات قاتلان عثمان خودداری و سمت‌های اداری را از طرفداران عثمان پاک‌سازی کرده‌است. یکی از مهمترین مخالفان علی، [[معاویه]] بود. معاویه فرماندار [[شام]] و از خویشان عثمان بود که بدین سبب خونخواهی قاتلان عثمان را حق خود می‌دانست.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref>
<!--علی پس از رسیدن به خلافت تمامی اموال و زمین‌ها و بخشش‌هایی را که عثمان و خلفای ماقبل در زمان خلافتشان به بعضی از اشراف داده بودند، پس گرفت. -->
وی مخالف تمرکز کنترل خلیفه بر روی درآمدهای استانی بود. او امتیازات مبتنی بر جایگاه قبیله‌ای و سابقه در اسلام را ملغی کرد و غنائم و بیت‌المال را به‌طور مساوی بین تمامی مسلمانان تقسیم کرد. او همچنین در توزیع بیت‌المال از تعصبات قومی و قبیله‌ای خودداری می‌کرد؛ به‌طوری‌که حاضر نشد به برادرش، [[عقیل بن ابی‌طالب]]، بیشتر از سهمش از بیت‌المال بدهد. در حکومت وی، تمامی مسلمانان، چه آن‌هایی که سابقه‌ای طولانی در اسلام داشتند و چه آن‌هایی که به‌تازگی مسلمان شده بودند از دیدگاه توزیع بیت‌المال، یکسان نگریسته می‌شدند.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=150 and 264}}</ref> ایرا لاپیدوس معتقد است علی که بر مبنای از خودگذشتگی‌اش در خدمت به محمد و اسلام ادعای خلافت کرده بود، حال به خاطر اینکه قاتلان عثمان وی را در رسیدن به مسند [[خلافت]] حمایت کرده بودند، خود را به خطر انداخته بود.<ref>{{پک|Lapidus|2002|ک=History of Islamic Societies|زبان=en|ص=46}}</ref> همچنین علی بر خلاف عمر، پیشنهاد داد که تمام درآمدهای دیوانی توزیع گردد و چیزی از آن اندوخته نشود.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
پس از خلافت، بسیاری از قبیلهٔ [[قریش]] از او روی گرداندند، چون او از حقوق عشیرهٔ [[بنی‌هاشم]] که عشیرهٔ پیامبر بود دفاع می‌نمود. همچنین او به این متهم شد که از مجازات قاتلان عثمان خودداری و سمت‌های اداری را از طرفداران عثمان پاک‌سازی کرده‌است.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref>
 
=== جنگنبرد جمل ===
{{نوشتار اصلی|جنگنبرد جمل}}
[[پرونده:Ali and Aisha at the Battle of the Camel.jpg|انگشتیبندانگشتی|250pxراست|نقاشی جنگنبرد جمل از ''[[روضة الصفا]]'' [[میرخواند]]، سال ۷۲–۱۵۷۱، دورهٔ [[صفویان]]]]
[[عایشه]] که در جریان شورش علیه عثمان از مخالفان عثمانوی حمایت می‌کردمی‌کرد، پس از [[طواف]] خانهٔخانه [[کعبه]]، در راه بازگشت به مدینه،[[مدینه]] خبر قتل عثمان و به خلافت رسیدن علی را شنید. پسسپس به [[مکه]] بازگشت و فعالانه دست به عملیاتیتبلیغ علیه علی زدپرداخت و چهار ماه بعد طلحه و زبیر به وی پیوستند.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref> به طلحه و زبیر پیوست. علاوه بر عایشه،[[عایشه]]، افرادی از [[بنی‌امیه]] که از [[مدینه]] فرار کرده بودندکرده‌بودند و بر طبق نظر روبرت گلیو خلافت را در انحصار بنی‌امیهبنی امیه می‌دیدند<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> و اهدافشان با طلحه و زبیر متفاوت بود، در [[مکه]] گردجمع آمدند. طلحهشده و زبیر که پیشتر از نیل به آرزوهایوالیان سیاسی خود ناامیدعزل شده بودند، با مخالفت علی در حفظ حکومت [[بصره]] و [[کوفهیمن]] برای این دو، ناامیدیشان افزون‌تر گردید. این دو وقتی شنیدندپیوستند که هوادارانشان در مکه جمع شده‌اند، به بهانهٔ به جا آوردن عمره، از علی[[بیت اذنالمال]] خواستند که مدینه را ترک گویند. پس از آن، این دو بیعتبرای خود با علی را شکسته و مسئولیت قتل عثمان را به گردن وی انداخته و از وی خواستند که قاتلان را محاکمهپول کندآورده‌بودند.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
 
دانشنامهٔدرخصوص اسلامانگیزه شورش علیه علی توضیحات متعددی ارائه شده‌است. پوناوالا می‌نویسد [[طلحه]] و [[زبیر]] که پیشتر از آرزوهای سیاسی خود ناامید شده‌بودند، وقتی با مخالفت علی در خصوص سپردن حکومت [[بصره]] و [[کوفه]] مواجه شدند، ناامیدیشان افزون‌تر گردید. این دو وقتی شنیدند که هوادارانشان در [[مکه]] جمع شده‌اند، از علی درخواست کردند که اجازه دهد که برای [[عمره]] مدینه را ترک گویند. پس از آن، این دو بیعت خود با علی را شکستند و مسئولیت قتل [[عثمان]] را به گردن وی انداختند و از وی خواستند که قاتلان را محاکمه کند.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> [[لئورا وچا ولیری|واله یری]] می‌نویسد طلحه و زبیر و عایشه اذعاندرخواست داشتند که [[حدود شرعی]] باید برای همه به طوربه‌طور مساوی بر پابرپا داشته شود و یک سری اصلاحات باید انجام گیرد. از آنجایی که این سه تن در سرنوشت عثمان به نوبهٔنوبه خود مسئول بودند، علت شورششان در راستای درخواست برای خونخواهی از عثمان و مقصودی که از اصلاحات مد نظر داشتند، مبهم به نظر می‌رسد. به نظر می‌رسد که انگیزه‌های اجتماعی و اقتصادی که به خاطر ترس از تأثیرگذاری تندرویان بر علی برانگیخته شده بود، توضیح قانع‌کننده تری باشد تا احساسات شخصی. هرچند در میان مخالفان عثمان، افراد میانه‌رو بدون شک خواستار تغییر سیاست‌های وی بودند؛ ولی هیچ‌کس فکر نمی‌کرد که کار به تغییرات اساسی سیاست‌ها بکشد.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref> برخی مورخین نظیر مادلونگ بر این باور استباورند که این چند تن کشته‌شدنکشته شدن [[عثمان]] را بهانه‌ای برای مخالفت با علی و جاه‌طلبیجاه طلبی خود قرار دادنددادند، زیرا آن‌هاآنها، خلافت علی را با منافع خودخود، سازگار نمی‌دیدند. از سوی دیگر، شورشیان مدعی بودند که خون [[عثمان]] نیازی به قصاص نداردندارد، زیرا وی به خاطر عمل‌نکردنعمل نکردن به [[قرآن]] و سنت [[محمد]] کشته شده‌است.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=147–48}}</ref><ref>{{پک|Lewis|1991|ک=Political Language of Islam|زبان=en|ص=214}}</ref><ref>{{پک|Tabatabaei|1979|ک=Shi'ite Islam|زبان=en|ص=191}}</ref> لئوراواله وچا ولیرییری معتقد است علت واقعی این شورش‌ها،شورش‌ها علیه علی، رویکرد بخشایشگر علی نسبت به مقصران قتلدر عثماناین قضیه (به گونه‌ای که این طورتفکر می‌نمودرا القا می‌کرد که مسببان امرآنان مجازات نخواهند شد)، عدم برخورد قاطعقاطعی از سوی علی با معاندانی که تکبرشورشیان و خطرآفرینی‌شانسیاست بسیاریمحبوب را«ضد فراریاشرافی دادهگری بود،قریش» و سیاست عوام‌گرایتوسط علی ضد اشرافی‌گری قریش بوده‌است.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1991|ف=al-D̲j̲amal|ک=EI2|زبان=en}}</ref>
 
پس از آنکه طلحه و زبیر در جمع‌آوری حامیان در [[حجاز]] ناکام ماندند، به امید پیداکردنپیدا کردن نیرو و منابع لازم برای بسیج‌کردن حامیان عراقی، با چند صد سرباز<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref> عزم [[بصره]] کردند.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> ویلفرد مادلونگ تخمین می‌زند که این سه تن، تقریباً چهار ماه پس از خلافت علی در [[ربیع‌الثانی]] ۳۶ هجری به همراه حامیانشان، مکه را به سمت عراق ترک کردند.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> وقتی علی از این موضوع مطلع شد، درهمراه معیتبا سپاهی، رد پایشان را گرفت<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref> و تعقیبشان کرد اما به آن‌ها نرسید.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> علی چاره‌ای نداشت جز آنکه از تصرف عراق به دست این گروه ممانعت کند، چرا که [[شام]] فقط از معاویه اطاعت می‌کرد. در مصر نیز هرج و مرج حکمفرما بود.بود؛ بنابراین با از کف رفتن عراق، عملاً استان‌های شرقی وابسته به آن، شامل ایران، نیز از دست می‌رفت.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref>
 
شورشیان بصره را تصرف کرده<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> و بسیاری از مردم را کشتند. علی از کوفیان درخواست یاری کرد و به خیانت‌هایی در عراق پی برد.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> در بصره سپاه عایشه به بیت‌المال حمله برده، محافظانش را کشتند و نیز [[عثمان بن حنیف]]، والی منصوب علی، را مجبور کردند که قصر حکومتی را ترک کند و موی سر و ریشش را کندند.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1991|ف=al-D̲j̲amal|ک=EI2|زبان=en}}</ref> علی ترجیح داد به جای اینکه به بصره لشکر کشد، حمایت کوفه را جلب کند.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1991|ف=al-D̲j̲amal|ک=EI2|زبان=en}}</ref> [[ابوموسی اشعری]]، والی کوفه، پیش از جنگنبرد جمل با علی بیعت نمود. اما وقتی که جنگ بین طلحه و زبیر و عایشه با علی بالا گرفت، ابوموسی موضعی بی‌طرف اتخاذ کرد و با وجود تحت فشار گذاشتنش، از تصمیمش منصرف نشد.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|۱۹۸۶|ف=al-As̲h̲ʿarī, Abū Mūsā|ک=EI2|زبان=en|ش=2}}</ref> وی مردم کوفه را به بی‌طرفی در جنگ داخلی بین مسلمانان فرا خواند.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1991|ف=al-D̲j̲amal|ک=EI2|زبان=en}}</ref> سرانجام حامیان علی وی را از کوفه بیرون راندند و علی نامه‌ای شدیدالحن به او نوشت و عزلش کرد.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=al-As̲h̲ʿarī, Abū Mūsā|ک=EI2|زبان=en|ش=2}}</ref> نمایندگان علی ([[مالک اشتر]]، [[ابن‌عباس]]، فرزندش حسن، و [[عمار بن یاسر]]) تلاش بسیاری برای جلب حامی برای سپاه علی کردند تا بالاخره ۶ یا ۷ یا ۱۲ هزار نفر را به سپاه علی ملحق کردند.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1991|ف=al-D̲j̲amal|ک=EI2|زبان=en}}</ref> مادلونگ می‌نویسد حسن توانست لشکر شش یا هفت هزار نفره فراهم آورد و آنان را به [[ذی قار]] آورد و به علی ملحق شد.<ref>{{پک|Madelung|2003|ف=Ḥasan b. ʿAli b. Abi Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
 
علی به بصره نزدیک شد و باب مذاکرات با طلحه و زبیر و عایشه را باز کرد. همه در آن زمان فکر می‌کردند توافق بین طرفین حاصل شده‌است، اما جنگ بین دو سپاه ناگهان آغاز شد. در منابع دربارهٔ آغازگر جنگ روایات گوناگونی آمده‌است . طبق برخی روایات، علی به لشکریانش دستور داد که جنگی را آغاز نکنند، اما پس از آنکه برخی از حامیان علی کشته شدند، وی خود را مستحق دانست که جنگ را علیه برخی مخالفانش از اهل قبله آغاز کند. آنچه از این روایات بر می‌آید این است که بنا به سنت عرب، جنگ بیشتر شامل نبردهای دو نفره و دوئل‌وار بوده و درگیری گروهی و گسترده در آن به چشم نمی‌خورد. مهمترین بخش جنگ، حول هودج عایشه و شترش در جریان بود.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1991|ف=al-D̲j̲amal|ک=EI2|زبان=en}}</ref> وجه تسمیهٔ این جنگ این است که عایشه در مرکز میدان جنگ و بر روی شتری سوار بود.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> در اثر جنگیدن محافظان عایشه، شتر او به خون آن‌ها آغشته شده بود.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> عایشه در این جنگ آسیبی ندید اما جنگ حول شترش بسیار شدید بود. سپاه علی پیروز شد و یاران علی زانوی شتر را قطع کردند و شتر به همراه عایشه به زمین نشست. اما عملاً پیش از این هم جنگ به پایان رسیده بود، چرا که طلحه توسط تیری که بسیاری از منابع آن را کار [[مروان بن حکم]] می‌دانند، زخمی شده و پس از آنکه او را به خانه‌ای بردند، درگذشت.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1991|ف=al-D̲j̲amal|ک=EI2|زبان=en}}</ref> روبرت گلیو می‌نویسد انگیزهٔ مروان از این عمل، این بود که وی هیچگاه طلحه را در قتل عثمان بی‌تقصیر نمی‌دانست.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> زبیر نیز پس از اینکه با علی دیدار کرد و علی وی را به یاد سخنی از محمد در مورد خودش انداخت، در مشروعیت جنبشی که به راه انداخته بود، دچار تردید شد و میدان جنگ را ترک کرد. کسانی از قبیله [[بنی‌تمیم]] او را تعقیب کردند و در جای خلوتی به نام وادی السباع به طرز توطئه‌آمیزی کشتندش. [[احنف بن قیس]] را از محرکان قتل زبیر دانسته‌اند.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1991|ف=al-D̲j̲amal|ک=EI2|زبان=en}}</ref> روبرت گلیو معتقد است که گرچه در مورد فرار و خیانت و حقارت در این جنگ در منابع اغراق شده، اما این دلایل به خوبی نشان‌دهندهٔ بی‌ثباتی مخالفان علی و حاکی از علت پیروزی آسان علی در این جنگ است.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> محاسبهٔ آمار دقیق رزمندگان در این جنگ و کشته‌شدگان غیر ممکنغیرممکن است. چرا که منابع در مورد تلفات جنگ، اعدادی بین ۶٬۰۰۰ تا ۳۰٬۰۰۰ تن گزارش می‌دهند.می‌دهند؛ ولیری می‌نویسد عدد ۳۰٬۰۰۰ اغراق است، زیرا شمار افرادی که از مدینه به همراه علی آمدند و افرادی که بعداً به وی پیوستند سر جمع به‌سختی به ۱۵٬۰۰۰ تن می‌رسد.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1991|ف=al-D̲j̲amal|ک=EI2|زبان=en}}</ref>
 
عایشه بازداشت شدگردید اما با احترام با وی رفتار شد و علی وی را تحت مراقبت<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref> به مدینه فرستاد و در این تصمیم سرسختسر سخت بود. او به سپاه عایشه امان داد<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1991|ف=al-D̲j̲amal|ک=EI2|زبان=en}}</ref> و باآن‌ها را پس از اخذ بیعت آزاد نمود. در خصوص بیعت برخی از افرادسپاه مخالفجمل همچون [[مروان]] بنگزارش‌ها حکممختلف صلح نموداست و ویبرخی بهمورخان معاویهگفته‌اند درعلی آن‌ها را بدون اخذ شامبیعت پیوستبخشید. همچنین مانع تصاحب اموالشان توسط سپاهیانش به‌عنوان غنیمت جنگی شد. این عمل علی، باعث بروز ناآرامی‌هایی در سپاهش گردید. مطلبی مهم‌تر که باعث شد تندروانتندرویان سپاه علی،علی وی را متهم به خروج از دین متهم کنند،بکنند، این بود که علی مانع از به کنیزی‌گرفتنکنیزی گرفتن زنان و فرزندان و گرفتن اموال کشته‌شدگانکشته شدگان جنگ در سپاه عایشه شدگردید و تنها اموالی را که در میدان جنگ به دست می‌آمد،می‌آمد را مجاز به گرفتن دانست. آنان از علی پرسیدند که چطور ریختن خون این افراد حلال بوده اما اموالشان حرام است و بعداًبعدها [[حروریان (خوارج]]) از این پس این مسئله را یکی از اتهامات وارده بر علی مبنی بر خروج از دین به حساب می‌آوردند.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1991|ف=al-D̲j̲amal|ک=EI2|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=179-180}}</ref>
 
=== از جنگ جمل تا جنگ صفین ===
علی وارد بصره شد و پول‌هایی را که در بیت‌المال یافت، به طوربه‌طور مساوی میان حامیانش تقسیم کرد. این امر احتمالاً نشانهٔ این است که وی به کهنه‌مسلمانانی که از روزهای اول به اسلام خدمت کرده بودند و تازه‌مسلمانانی که در فتوحات نقش داشتند، یکسان مواجب می‌داد و سپس برای جلب حمایت کوفیان علیه معاویه، به آن شهر رفت.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> مردم بصره با علی بیعت کردند. علی، ابن‌عباس را والی بصره نمود و [[زیاد بن ابیه]] را به دستیاری ابن‌عباس گماشت. به نوشتهٔ ولیری، مالک اشتر به خاطر این موضوع خشمگین شد چرا که پسران عباس، یکی والی بصره، یکی والی مکه، و دیگری والی یمن شده بودند.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1991|ف=al-D̲j̲amal|ک=EI2|زبان=en}}</ref> علی موفق به تشکیل ائتلافی گسترده شد که دو گروه جدید را به حامیانش افزود. اولی قاریان[[قرا]] که آخرین امیدشان در بازیابی نفوذ خود را در علی می‌دیدند و دومی رهبران قبائل سنتی که مجذوب مساوات وی در تقسیم غنائم شده بودند. شکل‌گیری موفقیت‌آمیز این ائتلاف را که افراد گوناگونی چون عمار بن یاسر (مهاجر)، [[قیس بن سعد عباده]] (انصار)، مالک اشتر (قاریان[[قرا]])، و [[اشعث بن قیس]] (رهبر سابق [[جنگ‌های ارتداد|جنگ‌های رده]] و از رؤسای قبائل کوفی) را در بر می‌گرفت، می‌توان به پای شخصیت فرهمند علی گذاشت.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
 
پس از نبرد جمل، چون علی همچنان به سیاست برابری و عدالت در توزیع مالیات و غنائم پایبند بود، توانست حمایت اصحاب محمد به‌خصوص انصار، رهبران قبائل، و قاریان قرآن[[قرا]] را که خواهان داشتن رهبری پیرو [[احکام اسلام]] بودند، از آن خود کند.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Shaban|1971|ک=Islamic History|زبان=en|ص=72}}</ref>
 
از جمله تغییراتی که علی در زمان خلافتش انجام داد این بود که جنگجویان مسلمان را از غارت و اخذ غنیمت و تقسیم آن میان خود پس از فتوحات منع کرد. بجایبه جای آن مالیات اخذشده از شهرها را به عنوانبه‌عنوان حقوق و نه غنیمت جنگی و به میزان ثابتی میان جنگجویان توزیع می‌کرد. گزارش شده‌است که این اولین مورد اختلافی بود که میان علی و گروهی که بعداً [[خوارج]] را تشکیل دادند، پیش آمدپیش‌آمد.<ref>{{پک|Heck|2004|ک=EQ|ف=Politics and the Quran|زبان=en}}</ref>
 
=== جنگ صفین ===
{{نوشتار اصلی|جنگ صفین}}
[[پرونده:Balami - Tarikhnama - Battle of Siffin (cropped).jpg|انگشتی|400pxبندانگشتی|نقاشی جنگ صفین از کتاب ''تاریخ‌نما'' اثر بلعمی، ابتدای سدهٔ ۱۴ میلادی]]
علی بی‌درنگ پس از کامیابی در ساکت‌کردنساکت کردن شورش [[طلحه]] و [[زبیر]]، به شام در شمال سرزمین‌های اسلامی روی آورد. معاویه حاکم سرزمین شام بود. او در زمان عمر به فرمانداری این منطقه گماشته و در زمان عثمان در آنجا تثبیت شده بود. میان شورش‌های طلحه و زبیر با شورش معاویه یک تفاوت اصلی بود که در مورد نخست، طلحه و زبیر به دنبال شورا و برگزیدن یک خلیفهٔ دیگر بودند ولی معاویه ادعا می‌کرد که به خونخواهی عثمان برخاسته‌است و درخواست مجازات قاتلان وی را دارد.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> دانشنامهٔ ایرانیکا می‌نویسد علی معتقد بود که عثمان به این دلیل کشته شد که مردم به خاطر اعمال مستبدانهٔ وی تحت ظلم بودند.بودند؛ بنابراین آن‌ها مشمول مجازات نمی‌شوند.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> علی نامه‌ای برای معاویه نوشت و آن را به دست [[جریر بن عبدالله بجلّی]]، فرماندار پیشین همدان که از سوی عثمان برگزیده شده بود، داد تا به دست معاویه برساند و از او بیعت بگیرد ولی معاویه به بهانه‌های گوناگون جریر را در آن سرزمین نگه داشت و در این مدت [[دمشق]] را آمادهٔ نبرد با علی کرد.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> علی در این نامه اشاره می‌کند که:
{{نقل قول|مردمی که با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کردند، هم بدان سان بیعت مرا پذیرفتند، پس کسی که حاضر است نتواند دیگری را خلیفه گیرد و آنکه غایب است نتواند کردهٔ دیگران را نپذیرد . . .}}
همچنین او در این نامه به معاویه هشدار داد که در صورت زیر پا گذاشتن خواستهٔ عموم مردم و بدعت گذاشتن، با او پیکار خواهد کرد.<ref>{{پک|al-Minqarī|Hārūn|1963|ک=Waqʿat Ṣiffīn|زبان=en|ص=29}}</ref> معاویه به خودمختار بودن شام به رهبری خودش اصرار می‌ورزید ولی علی مدعی بود که تمامی استان‌های حکومت اسلامی، باید به طوربه‌طور مساوی با مشکلات جامعهٔ مسلمانان روبرو شوند. معاویه به بهانهٔ مشارکت نداشتن در انتخاب علی، حامیان شامی خود را بسیج کرده و از بیعت با علی سرباز زد.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> میان علی و معاویه چندین بار نامه‌نگاری شد و علی از حق قانونی‌اش به عنوانبه‌عنوان حاکم دفاع کرد. معاویه نامهٔ علی را با دیرکرد پاسخ داد و در این میان خود را آمادهٔ نبرد با او کرد. سپس نامه‌ای به علی فرستاد و به او پیشنهاد کرد که حکومتش را به شرطی می‌پذیرد که در جایگاه خود باقی بماند و فرمانداری مصر را هم در دست بگیرد. چون علی این درخواست را نپذیرفت، معاویه نامهٔ اعلام جنگ و درخواست قصاص قاتلان عثمان را به جریر داد تا به دست علی رساند.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
 
علی با وجود سختی‌های بسیار که در داخل برایش پیش آمده بود توانست در ذیحجهٔ ۳۶ هجری سپاهی در [[عراق]] فراهم آورد و آن را روانهٔ [[صفین]] کند. چند زد و خورد میان دو سپاه صورت گرفت تا آغاز [[ماه محرم]] که جنگ متوقف شد. یک ماه میان دو سپاه گفتگو صورت گرفت ولی هنگامی که کاملاً روشن شد که گفتگو بی‌نتیجه است، در صفر ۶۵۷ میلادی، جنگ دوباره از سر گرفته شد. در مجموع این جنگ سه ماه طول کشید که بیشتر آن به گفتگو میان دو سپاه سپری می‌شد. جنگ برای هر دو گروه بسیار آسیب داشت و نتیجهٔ آن نامشخص بود تا آنجا که پس از یک هفته کارزار سخت، هنگامی که به نظر می‌رسید سحرگاه فردا علی پیروز خواهد شد در شب آخر به نام [[لیلةالهریر|''لیله الهریر'' (شب ناله)]]، [[عمرو عاص]] به معاویه پیشنهاد کرد که تا سربازانش قرآن‌ها را بر سر نیزه بلند کنند تا در سپاه علی اختلاف و چنددستگی افتد. معاویه که از اختلاف نظرها در سپاه علی آگاه بود از این وضعیت بهره برد و این پیشنهاد را پذیرفت.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> سپاهیان او قرآن به سرنیزه‌ها آویختند و درخواست کردند تا جنگ ادامه پیدا نکند و در مقابل کار به داوری بر اساس قرآن گذاشته شود. بیشتر سپاهیان علی با دیدن قرآن‌های آویخته شده، دست از جنگ کشیدند. علی به علت اصرار سربازانش، به‌ناچار به حکمیت تن داد.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref>
 
==== خاتمهٔقرآن جنگسر نیزه کردن و حکمیتمتارکه جنگ ====
سپاهیان معاویه قرآن به سرنیزه‌ها آویختند و درخواست کردند تا جنگ ادامه پیدا نکند و در مقابل کار به داوری بر اساس قرآن گذاشته شود. این کار سپاه علی را دچار سردرگمی و تردید کرد. در حالی که علی بر ادامه جنگ اصرار داشت و به آن‌ها هشدار می‌داد که معاویه مرد دین نیست و این فریب و نیرنگ است، [[قرا]] نمی‌توانستند به دعوت به قرآن را اجابت نکنند و حتی برخی از آن‌ها وی را تهدید کردند که اگر به جنگ ادامه دهد وی تحویل سپاه دشمن دهند یا با وی همچون عثمان عمل کنند. علی در مواجهه با تهدید سپاهیانش متارکه جنگی را پذیرفت و به علت اصرار سربازانش، به ناچار به حکمیت قرآن تن داد.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=238}}</ref>
{{نوشتار اصلی|حکمیت}}
دانشنامهٔ ایرانیکا در این باره می‌نویسد، کاملاً روشن بود که درخواست صلح، نه برای علی که برای اهل عراق بود که بیشتر سپاه علی را تشکیل می‌دادند تا از این رهگذر، با دستاویز قرار دادن تعصب مردم در اعتقادات مذهبی، علی را از هوادارانش جدا کند. فریب جنگی این کار برای علی روشن بود اما شمار اندکی از سربازان او می‌خواستند جنگ را ادامه دهند. [[اشعث بن قیس]] که قدرتمندترین رهبر قبیله‌ای کوفه بود، به قبول دعوت معاویه اصرار داشت. بر پایهٔ روایت‌ها، وی به علی گفت که «اگر پیشنهاد صلح را نپذیری، یک نفر هم از قبیلهٔ من برای تو نخواهد جنگید». سرباز زدن تودهٔ سپاه علی از ادامه جنگ، عامل تعیین‌کننده‌ای در پذیرش حکمیت از سوی او بود. بیشتر [[قاری|قاریان]] هم می‌خواستند صلح کنند. علی جنگ را متوقف کرد و اشعث را فرستاد تا از هدف معاویه آگاه شود. معاویه پیشنهاد کرد که هر دو طرف، داوری را برگزینند تا با هم به تصمیمی بر پایهٔ قرآن برسند و این تصمیم برای هر دو بی‌درنگ اجرا شود.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
 
پوناوالا در این باره می‌نویسد که کاملاً روشن بود که درخواست صلح، نه برای علی که برای اهل [[عراق]] که بیشتر سپاه علی را تشکیل می‌دادند، بود تا از این رهگذر، با دستاویز قرار دادن تعصب مردم در اعتقادات مذهبی، علی را از هوادارانش جدا کند. فریب جنگی این کار برای علی روشن بود، اما شمار اندکی از سربازان او می‌خواستند جنگ را ادامه دهند. [[اشعث بن قیس]] که قدرتمندترین رهبر قبیله‌ای کوفه بود، اصرار به قبول دعوت معاویه داشت. علی جنگ را متوقف کرد و اشعث را فرستاد تا از هدف معاویه آگاه شود. معاویه پیشنهاد کرد که هر دو طرف، داوری را برگزینند تا با هم به تصمیمی بر پایهٔ قرآن برسند و این تصمیم برای هر دو بی‌درنگ اجرا شود.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> بسیاری از تاریخ پژوهان معتقدند که این، ترفندی حساب شده از سوی [[معاویه]] بود.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref><ref>{{Harvnb|Madelung|۱۹۹۷|pp=۲۴۱–۲۵۹}}{{Harvnb|Lapidus|۲۰۰۲|p=۴۷}}{{Harvnb|Holt|Lambton|Lewis|۱۹۷۰|pp=۷۰–۷۲}}{{Harvnb|Tabatabaei|۱۹۷۹|p=53 and 54}}</ref>
در حالی که در میان سربازان علی بسیاری پذیرفتند که نتیجهٔ جنگ به حکمیت کشیده شود، برخی به این موضوع اعتراض کردند. این گروه بر این باور پابرجا بودند که علی با پذیرش داوری ''انسان‌ها'' در میان خودشان، در حالی که داوری از آن خداست، حق خود در فرمانروایی را از دست داده‌است. مادلونگ چنین می‌اندیشند که معاویه با این کار برای خود زمان خرید.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=245}}</ref> در نتیجهٔ این حرکت معاویه، سربازان علی در برابر او برخاستند و علی مجبور شد تا با سربازان خودش هم پیکار کند. او ناچار بود هنگامی که در برابر بزرگترین تهدید حکومت قرار داشت، با رفتارهای دیوانه‌کنندهٔ سربازان خودش ستیز کند. علاوه بر همهٔ این‌ها، آن نشست حکمیت که قرار بود میان دو سپاه صورت گیرد از آغاز به نظر نمی‌رسید که به سود علی تمام شود چرا که به اصرار مردم کوفه، [[ابوموسی اشعری]] از سوی سپاه علی به عنوان نماینده برگزیده شده بود، کسی که خود در گذشته با علی مخالفت کرده بود و از سوی دیگر معاویه، عمرو عاص را برگزیده بود.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> برخی معتقدند که این، ترفندی حساب‌شده از سوی معاویه بود.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=241–59}}</ref><ref>{{پک|Tabatabaei|1979|ک=Shi'ite Islam|زبان=en|ص=53–54}}</ref><ref>{{پک|Holt|Lambton|Lewis|1977|ک=Cambridge History of Islam|زبان=en|ص=70–72}}</ref><ref>{{پک|Lapidus|2002|ک=History of Islamic Societies|زبان=en|ص=47}}</ref><ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref>
 
دانشنامهٔپوناوالا ایرانیکامی‌نویسد معتقدکه استدر کهاین زمان به نظر می‌رسد درکه اینمعاویه زمان،هیچ معاویهگونه هیچ‌گونهتلاشی توجهی بهبرای مسائلی کهاز قبلاًقبیل برخون رویخواهی آن‌هاعثمان پافشاریو می‌کرد،بازگشت نشانبه نمی‌داد؛شورای مسائلیانتخاب ازخلیفه قبیلکه خونخواهیقبلاً ازبر عثمانروی یاآن بازگشتپافشاری بهمی‌کرد، انجام شورانمی‌داد. اکثر سربازان علی در این شرایط به حکمیت راضی شده بودند و حال به دنبال حَکَمیتعیین داور از سپاه علی بودند که باید با عمروعمروعاص عاص نمایندهٔنماینده شامیان روبرو می‌شدگردد. این مهم که حکم،داور، نمایندهٔنماینده علی باشد یا نماینده عراقی‌ها که عمدتاً کوفی بودند، شکاف بیشتری در سپاه علی به وجود آورد. اشعثانتخاب بن قیس و قاریان،علی [[ابن‌عباس]] ویا [[مالک اشتر]] رابود کهاما انتخاب[[اشعث علیبن بودند،قیس]] و [[قرا]] آن را رد کرده و بر روی [[ابوموسی اشعری]] اصرارپافشاری داشتندکردند. کهابوموسی پیشتر مردم کوفه را از یاریمخالف علی باز داشته بود. ترجیحو قاریانپیش‌تر، برمردم ابوموسی بود چرا که وی حامی خودمختاری استان‌ها بود؛ حال آنکه اشعث بن قیس امید داشت که بتواند بلاتکلیفی بین علی و معاویه[[کوفه]] را طولانی‌تر کند تا از قدرت‌گرفتنیاری علی جلوگیری کرده و نفوذ گذشتهٔ خویش را باز یابدبازمی‌داشت. علی سرانجام به انتخاب ابوموسی رضایت داد.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
 
توافق حکمیت در ۱۵ صفر سال ۳۷ (حدوداً ۲ اوت ۶۵۷) منعقد شد. در هنگام طرح توافق برای حکمیت علی مجبور به زدودن عنوان امیرالمؤمنین از مقابل نامش شد، تا توافق پیش رفت. معاویه اعتراض کرد که اگر از دید وی علی به واقع خلیفه بود، معاویه هرگز با وی نمی‌جنگید. بندهای اصلی توافق‌نامه مطابق با خواست جناح صلح طلب تنظیم شد. طبق توافقنامه بنا شد، وظیفه داوران نامبرده آن باشد که بر اساس احکام قرآن به توافق برسند و در هر موردی که نتوانند حکم آن را در قرآن بیابند از راهنمایی‌های سنت عادل و مورد اتفاق که در موردش بین دو طرف اختلافی نیست، استفاده کنند. موضوع حکمیت به‌طور مشخص تصریح نشد اما قرار شد که بر اساس مصلحت امت تصمیم بگیرند و امت را دچار شقاق و جنگ نکنند. زمان اولیه برای توافق هفت ماه بعد، ماه رمضان، مقرر شد و شرایطی برای مکان، شهود و دیگر شرایط تشکیل جلسه تعیین شد. به نوشته مادلونگ روشن بوده‌است که هر رأیی بر خلاف قرآن نامعتبر خواهد بود.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=242-243}}</ref>
تهیهٔ پیش‌نویس توافق تنها زمانی میسر شد که علی پذیرفت از او با عنوان «امیرالمؤمنین» در متن قرارداد یاد نشود. معاویه به این معترض بود که اگر علی به‌واقع خلیفه بود، معاویه هرگز به جنگش نمی‌رفت. بندهای اصلی توافق‌نامه به شرح زیر بودند:
 
# قرآن بین طرفین تصمیم خواهد گرفت.
به نوشته مادلونگ نه تنها شرایط حکمیت علیه علی بود، بلکه نفس پذیرش حکمیت یک شکست سیاسی برایش محسوب می‌شد. از یک سو حکمیت باور پیروان علی به حقانیت موضعشان را سست کرد و باعث شکاف در سپاه علی شد و از سوی دیگر به شامیان اطمینان داد که ادعاهای فریبکارانه معاویه اساسی استوار در قرآن دارد. این امر پیروزی اخلاقی برای معاویه محسوب می‌شد. بدین ترتیب در شرایطی که هم علی و هم معاویه می‌دانستند که حکمیت در پایان شکست خواهد خورد، معاویه که در حال شکست در جنگ بود فرصتی یافت تا موضعش در شام را مستحکم کند و علیه علی تبلیغات نماید.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=245}}</ref>
# وظیفهٔ داوران است که به یک توافق لازم‌الاجرا برسند.
# داوران باید از قرآن راهنمایی بگیرند و اگر ممکن نبود باید به ''{{عربی|السنة العادلة الجامعه غیر المفرقه}}'' متوسل شوند.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
 
=== پیدایش گروه خوارج ===
{{نوشتار اصلی|خوارج}}
بابه نوشته پوناوالا در خلال شکل‌گیری پیش‌نویستوافق موافقت‌نامه،بر سر حکمیت، ائتلاف حامیان علی شروع به از هم پاشیدنپاشیدگی کردنمود. به نظر می‌رسد مسئلهٔمسئله توسل به سنت، اصلی‌ترینباید مهم‌ترین دلیل واکنش قاریان[[قرا]] بوده باشد. آن‌ها با حکمیتتوافق مواقفت کردندکردند، چرا که آن را دعوت به صلح و بکارگیریبه کار بردن قرآن یافته بودندبود. در آن زمان بندهایزمان‌بندهای توافق‌نامه هنوز تعیین نشده بود و ازدر امیرالمؤمنینآن نخواندنموردی که علی خبریدیگر نبودامیرالمؤمنین تلقی نخواهد شد، وجود نداشت. از آن مهم‌تر،جدی تر، گسترش اختیارات داوران از قرآن به سنتسنتی مبهم،که بهابهام‌آمیز است، اعتبار قرآن خدشهرا واردبه می‌ساختخطر ومی‌انداخت؛ به نحویبنابراین معادل ''{{عربی|حکم کردن افراد در امر دین (تحکیم الرجال فی الدین}}'') به حساب می‌آمد. از این رو، بانگآنان شعار «حکم کردن جز سزاوار خدا نیست.» ''{{عربی|(لا حکم الا الله}}'') سررا دادندبرافراشتند. در این زمان، شامیان ادعا کردند که این تواقفق‌نامه،توافق‌نامه، تأییدی است بر اینکه قرآن در موردن عادلانه بودن یا نبودن کشته‌شدنکشته شدن عثمان، حکم کند؛ ولی قاریان[[قرا]] شکی نداشتند که او عادلانه کشته شده‌است. دانشنامهٔ ایرانیکاوی بر این باور است که پیش‌کشیدنپیش کشیدن مسئله قتل عثمان توسط معاویه در این مقطع حساس راحساس، باید بابه طفره‌رفتنطفره رفتن قبلی وی از این موضوع قیاسمرتبط کردباشد. به نظر می‌رسد کل ماجرا یک تلاش سازمان‌یافتهسازمان یافته برای تخریب ائتلاف علی بودهبه باشدنظر می‌رسد. قاریان[[قرا]] به علی گفتند که اگر همانند آنان به خاطر پذیرش حکمیتحکمیت، توبه نکند، آنان از وی اعلان برائت خواهند کردنمود. در هنگام بازگشت لشکر علی به کوفه، بعضی از قاریان[[قرا]] در [[حرورا]] توقف نمودند.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
 
علی که گرفتار نافرمانی جمعی از سپاهش شده بود که بعداً [[خوارج]] نامیده شدند، ابتدا پسرعمویش، [[عبدالله بن عباس]]، را بهبه‌عنوان عنوان نمایندهنمایندهٔ خود برای مذاکره به حرورا فرستاد و سپس خود شخصاً برای بحث به آنجا رفت. علی توانست آنان را قانع کند که از نافرمانی دست بردارند که چگونگی این امر چندان روشن نیست. پس از اینکه علی به کوفه بازگشت به‌صراحت اعلام کرد که به شرایط منعقدشده در عهدنامهٔ صفین وفادار خواهد ماند. حروریان که همراه علی به کوفه بازگشته بودند، با شنیدن این سخن خشمگین شدند. در نتیجهٔ این سخن علی، خوارج با یکدیگر پنهانی ملاقات کرده و از خود پرسیدند که آیا ماندن در سرزمینی که بی‌عدالتی بر آن حکمفرماست، با تکالیفی که بر ذمهٔ بندگان خداست، سازگار می‌باشد. کسانی که ترک آن سرزمین را بایسته دانستند، پنهانی گریختند و از هم‌فکران خود در بصره خواستند که آنان نیز چنین کنند و در [[نهروان]] گرد هم آمدند.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=Ḥarūrāʾ|ک=EI2|زبان=en|ش=3}}</ref> به باور فرد دونر ممکن است علت مخالفت برخی از خوارج ترس از آن بوده باشد که علی با معاویه سازش کرده و در پی آن، آنان برای حساب پس دادن در مورد شورش خود علیه عثمان فرا خوانده شوند.<ref>{{پک|Donner|1999|ف=Muhammad and the Caliphate|زبان=en|ص=16}}</ref>
 
;=== حکمیت اول===
[[پرونده:Hakob Hovnatanian - Ali ibn Abi Talib.jpg|بندانگشتی|200px|شمایل علی بن ابی‌طالب، اثر [[هاکوپ هوناتانیان]]]]
به نظر می‌رسد اولین دیدار داوران در رمضان ۳۷ هجری در دومةالجندل برگزار شد. نتیجه این شد که اعمالی که عثمان به آن‌ها متهم شده بود، خودسرانه نبود‌ه‌است. و این بر ناعادلانه کشته‌شدن عثمان و حق معاویه برای خون‌خواهی از وی دلالت داشت. هنوز حکم را به عموم اعلام نکرده بودند، اما طرفین از آن بو برده بودند. علی به مخالفت برخاست و آن را خلاف قرآن و سنت دانست و لازم‌الاجرا ندانست. سپس سعی کرد سپاه تازه‌ای را سامان دهد اما فقط انصار، باقی‌ماندگان قاریان به رهبری مالک اشتر، و تعداد کمی از مردان قبائلشان، به علی وفادار ماندند. علی در معیت سپاهش کوفه را به قصد برانداختن معاویه ترک کرد اما در ابتدا به نهروان رفت تا به موضوع خوارج رسیدگی کند. در ابتدا سعی کرد با علنی‌کردن قصدش مبنی بر جنگ علیه معاویه حمایتشان را جلب کند. اما آنان پافشاری کردند که علی نخست باید به گناهش در پذیرش حکمیت اقرار کند. علی عهد کرد که آنانی را که به سپاه او بپیوند و علیه معاویه بجنگند، امان خواهد داد و سپس به سایرین حمله کرد. کشتار منتجه از سوی بسیاری از افراد تقبیح شد و فرار کردن سربازان از سپاه علی، وی را مجبور کرد تا به کوفه باز گردد و نتواند به سمت معاویه لشکر بکشد.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
{{اصلی|حکمیت}}
اولین دیدار داوران در ماه رمضان<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> یا شوال ۳۷ هجری مصادف با فوریه یا مارس ۶۵۸ میلادی، در منطقه بی‌طرف [[دومةالجندل]] برگزار شد.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=254}}</ref> نتیجه دیدار این شد که اعمالی که عثمان به آن‌ها متهم شده بود، مستبدانه نبود و وی ناعادلانه کشته شده و معاویه حق خون خواهی از وی را دارد. مادلونگ می‌گوید، این تصمیم، یک مصالحه سیاسی بود که بر اساس تحقیق قضایی صورت نگرفته بود. با این حال، رأی به بیگناهی عثمان تبدیل به یکی از عقاید دینی اهل سنت گردید. این حکم مطلوب عمروعاص بود، زیرا مانع از پیوستن افراد بی‌طرف به علی می‌شد.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=255-256}}</ref>
 
موضوع اصلی، اما، رفع اختلاف مسلمانان در خصوص خلیفه بود. به نوشته مادلونگ ابوموسی شخصی بی‌طرف و صلح‌جو بود، اما در این زمان حاضر به متهم کردن علی یا خلع وی و پذیرش خلافت معاویه نبود. وضعیت ایدئال برای ابوموسی تشکیل [[شورای خلافت]] متشکل از افراد بی‌طرف بود. عمرو عاص بر آن بود که جلوی هر تصمیمی در خصوص خلافت علی یا تشکیل شورای خلافت را بگیرد. البته به زعم مادلونگ، در این زمان هنوز بحث خلافت معاویه مطرح نبود. بدین ترتیب مادلونگ تصریح می‌کند که برخلاف برداشت واله یری، حکمیت در دستیابی به هدف اصلیش که رفع اختلاف و پایان فتنه بود شکست خورد، هرچند برای معاویه دستاورد سیاسی بزرگی داشت و شامیان تا ذی‌الحجه (آوریل-مه) سال ۳۷ با معاویه به‌عنوان خلیفه بیعت کردند.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=254-257}}</ref>
;حکمیت دوم
 
به گفتهٔ پوناوالا، در این شرایط نه علی دیگر خلیفه بود و نه معاویه حاکمی شورشی، بلکه هر دو رقبایی برای رسیدن به خلافت در نظر گرفته می‌شدند. به نظر می‌رسد که داوران و دیگر افراد نامدار، به استثنای نمایندگان علی، شعبان ۳۸ هجری در اذروح با یکدیگر ملاقات کردند تا دربارهٔ انتخاب خلیفهٔ جدید به بحث بنشینند. عمرو عاص از معاویه حمایت کرد، حال آنکه ابوموسی اشعری دامادش، عبدالله بن عمر، را ترجیح می‌داد. اما عبدالله به خاطر فقدان اجماع بر روی خلیفه‌شدنش، این پیشنهاد را رد کرد. سپس ابوموسی اشعری پیشنهاد کرد که علی و معاویه هر دو از خلافت عزل شده و کار تعیین خلیفه به شورا محول شود که عمرو عاص پیشنهادش را پذیرفت. ابوموسی در ملأ عام توافقش با عمرو عاص را علنی کرد اما عمرو عاص بیان داشت که علی را عزل کرده و معاویه را به خلافت رسانده‌اند.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
کوفیان به ابوموسی معترض شدند و وی به مکه گریخت. علی رأی صادر شده را تقبیح کرد و اعلام نمود دو حکم قرآن را پشت سر انداخته و نهایتاً به وفاق هم نرسیدند. سپس از مردم خواست مجدداً برای جنگ با معاویه گرد آیند.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=257}}</ref>
 
حکمیت دوم احتمالاً در محرم سال ۳۸ هجری مصادف با ژوئن یا ژوئیه ۶۵۸ میلادی<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=254}}</ref> یا شعبان آن سال مصادف با ژانویه ۶۵۹ میلادی در [[اذرح]] رخ داد.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> مادلونگ می‌نویسد با توجه به اینکه علی دیگر ابوموسی را نماینده خود نمی‌دانست و کسی را نیز به نمایندگی تعیین نکرده بود، در این واقعه مشارکتی نداشت. از سوی دیگر بزرگان دینی مدینه که در حکمیت اول شرکتی نداشتند کوشیدند تا از این طریق بحران خلافت را حل کنند.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=238}}</ref> پوناوالا می‌گوید پس از حکمیت اول علی و معاویه هیچ‌کدام دیگر خلیفه به حساب نمی‌آمدند و حاکمانی شورشی تلقی می‌گردیدند. اما به‌عنوان دو رقیب برای خلافت به حساب می‌آمدند. به نظر می‌آید که داوران و دیگر افراد نامدار، به استثنای نمایندگان علی، با یکدیگر ملاقات کردند تا در مورد انتخاب خلیفه جدید به بحث بپردازند.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=}}</ref>
 
معاویه کوشید تا ادعای خلافت خود را که در شام تثبیت کرده بود، از طریق اقناع بزرگان دینی که بی‌طرف مانده بودند به کل امت اسلامی گسترش دهد؛ لذا، بزرگانی از [[تابعین]] را نیز دعوت کرد. عمروعاص از خلافت معاویه حمایت می‌کرد، اما ابوموسی اشعری در پی تشکیل شورای خلافت یا گزینش دامادش [[عبدالله بن عمر]] بود. عمروعاص ابوموسی را فریفت و وی به شکل ابلهانه‌ای به آلت تحقق امیال معاویه تبدیل شد.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=283-284}}</ref> پوناوالا می‌نویسد عبدالله بن عمر به خاطر فقدان اجماعی بر روی خلیفه شدنش، این پیشنهاد را رد نمود. پس از آن، ابوموسی اشعری به عمروعاص پیشنهاد کرد که هر دو علی و معاویه از خلافت عزل شده و کار تعیین خلیفه به شورا موکل شود و عمروعاص پیشنهادش را پذیرفت. ابوموسی در ملأ عام مورد توافقش با عمرو عاص را اعلام کرد ولی عمروعاص برخلاف توافق پیشین بیان داشت که علی را عزل و خلافت معاویه را تأیید کرد.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> این امر سبب شد ابوموسی برآشوبد و حکمیت را ترک کند.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=285}}</ref>
 
=== نبرد نهروان ===
{{نوشتار اصلی|نبرد نهروان}}
پس از حکمیت اول، هنگامی که علی دریافت معاویه بیعت با خود به‌عنوان خلیفه را پذیرفته‌است،<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=257-258}}</ref> سعی کرد سپاه تازه‌ای را سامان دهد و از مسلمانان خواست با کسانی بجنگند که بر شیوه [[کسری]] و [[قیصر]] حکومت می‌کنند و بندگان خدا را به خدمت می‌گیرند. وی از خوارج نیز برای پیوستن به جنگ علیه معاویه دعوت کرد، اما آنان پافشاری کردند که علی اول اقرار به توبه از [[کفر]]ی کند که از نظرشان با پذیرش حکمیت مرتکب شده بود.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=258-259}}</ref> پوناوالا می‌گوید در این هنگام، فقط انصار، باقی‌ماندگان [[قرا]] به رهبری مالک اشتر و تعداد کمی از مردان قبایلشان، به علی وفادار ماندند. علی با سپاه جدیدش کوفه را به منظور براندازی معاویه ترک کرد.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
 
در حالی که علی در راه شام بود، خوارج دست به کشتن افرادی زدند، که با آن‌ها اختلاف دیگاه داشتند؛ لذا سپاه علی و به‌خصوص [[اشعث بن قیس]] از وی خواستند که نخست با خوارج برخورد کند، چون از جانب آن‌ها برای خویشان و اموال خود احساس ناامنی می‌کردند؛ لذا علی در ابتدا به نهروان رفت تا با مخالفان تعامل کند. هرچند نظر اکثریت سپاه بر این بود، اما برخی سپاه را ترک کردند. علی از خوارج خواست که قاتلان را تسلیم کنند، اما آن‌ها در پاسخ گفتند جملگی این قتل‌ها را مرتکب شده و ریختن خود شیعیان علی را حلال می‌دانند.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=259}}</ref>
 
نبرد نهروان به روایت [[بلاذری]] در ۹ صفر سال ۳۸ هجری (حدوداً ۱۷ ژوئیه سال ۶۵۸ میلادی) و به روایت ابومخنف در ذی الحجه سال ۳۷ هجری مقارن با نیمه ماه مه سال ۶۵۸ میلادی رخ داد. علی و برخی از اصحابش از خوارج خواستند که دست از دشمنی و جنگ بردارند، اما آن‌ها نپذیرفتند. سپس علی پرچم عفو را دست [[ابوایوب انصاری]] داد و اعلام کرد هر کس نزد آن پرچم برود و همچنین اگر کسی از خوارج نهروان را ترک کند و مرتکب قتلی نشده باشد، در امان است. بدین ترتیب صدها تن از خوارج از سپاهشان جدا شدند و از حدود ۴۰۰۰ نفر تنها ۱۵۰۰ یا ۱۸۰۰ تن باقی ماندند. نهایتاً علی منتظر ماند تا خوارج نبرد را آغاز کنند و سپس با سپاهی حدوداً چهارده هزار نفری به باقی‌مانده لشکر خوارج یورش برد. از سپاه علی بین ۷ تا ۱۳ نفر کشته شدند، حال آنکه تقریباً همه خوارجی که دست به شمشیر بردند کشته و زخمی شدند. علی دستور داد زخمیان خوارج به قبایلشان تحویل گردند تا مداوا شوند.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=259-261}}</ref>
 
مادلونگ می‌نویسد نبرد با خوارج چالش‌برانگیزترین رخداد دوران خلافت علی بود. هرچند از دید یک دولتمرد عادی جنگ با شورشیان بیعت شکن خون‌ریزی که آشکارا تهدید به قتل دیگران می‌کردند معقول و بلکه ضروری بود، اما اینان پیش از این از همراهان علی و همچون خود وی از مخلص‌ترین باورمندان به قرآن بودند. آن‌ها می‌توانستند از پرشورترین متحدان علی در مقابله با انحراف از قرآن باشند. اما علی نمی‌توانست به درخواست آنان اقرار به کفر خود کند یا دیگر مسلمانان را کافر بداند. یا آنکه از قتل‌هایی که مرتکب شده بودند چشم پوشی کند. به هر حال بعد از این رخداد، اولویت نخست علی آن که مجدداً در میان [[قرا]] وفاق ایجاد کند. هرچند علی درصدد بود که مستقیماً از نهروان به سوی شام لشکرکشی کند، اما سپاهش به رهبری اشعث بن قیس با شکوه از فقدان توشه جنگی او را مجبور به حرکت به سمت کوفه کردند و در آنجا لشکرگاه را ترک کردند.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=261-262}}</ref> پوناوالا می‌نویسد کشتار منتجه از سوی بسیاری از افراد، تقبیح شد و فرار کردن سربازان از سپاه علی، وی را مجبور کرد تا به کوفه بازگردد و نتواند به سمت معاویه لشکر کشی کند.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
 
=== شورش‌ها ===
{{نوشتار اصلی|شورش‌ها در زمان خلافت علی بن ابی‌طالب}}
در دوران خلافت علی جنگ‌های داخلی بین مسلمانان و شورش ایرانیان به راه افتاد. شورش ایرانیان در آخرین سال خلافت علی اتفاق افتاد که توسط سپاهیان ارسالی خلیفه سرکوب شد.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=۱}}</ref> مثلاً شورشیان در شرق ایران، مالیات خود را به قبائل کوفی و بصری پرداخت نکردند.<ref>{{پک|Lapidus|2002|ک=A History of Islamic Societies|زبان=en|ص=47}}</ref>
 
در حالی که در سال‌های ۴۱–۳۵ هجری، مسلمانان مشغول جنگ‌های داخلی بودند، اکثر مناطق ایران از کنترل خلافت اسلامی خارج شد. حتی بازماندگان [[سلسله ساسانی|سلسلهٔ ساسانی]] به تلاش‌هایی برای بازیابی حکومتشان در شهرهای [[طخارستان]] و [[نیشابور]] دست زدند. مسلمانان با تکیه بر خراج و مالیات موفق شدند دوباره کنترل مناطق آشوب‌زده را در دست گرفته و شورش‌ها علیه والیان و افراد تحت حمایتشان را بخوابانند. [[هپتالیان]] شهرهای [[بادغیس]]، [[هرات]]، و [[فوشنج]] همانند [[اهالی نیشابور]] از دادن مالیات به حاکمان عرب سر باز زدند. مردم شهر [[زرنج|زرنگ]] هم مقر حکومتی حاکم خود را سرنگون کردند. از طرفی دیگر بدویان عرب نیز به شهرهای [[سیستان]] حمله برده، آنجا را تصرف کردند. در سال ۳۶ هجری، فرمان‌های علی به اشخاص برجستهٔ محلی مبنی بر دادن خراج به [[ماهویه]]، مرزبان [[مرو]]، باعث بروز شورش‌هایی در شرق [[خراسان]] علیه حکومت علی گردید که تا مرگدرگذشت علی ادامه داشت.<ref>{{پک|Morony|1987|ف=ARAB ii|ک=EI2|زبان=en}}</ref>
 
بعد از جنگ صفین، هنگامی که علی مشغول سرکوب شورش‌های خوارج در عراق و [[فارس (سرزمین)|فارس]] بود، مردمان مناطق [[عراق عجم|جبال]]، فارس، و [[کرمان]] در سال ۳۹ هجری از دادن مالیات سر باز زده و شروع به شورش کردند که روز به روز شدت می‌یافت و مردم این مناطق مأمورین جمع‌آوری مالیات را از شهرهای خود بیرون راندند.<ref>{{پک|Morony|1987|ف=ARAB ii|ک=EI2|زبان=en}}</ref>
 
=== سال آخر خلافت ===
پس از قضیهٔ حکمیت، هر چند علی حکم برکناری را نپذیرفت و خود را کماکان خلیفهٔ مسلمانان می‌نامید اما هر روز از وفاداران به او کاسته می‌شد. وقتی علی مشغول رفع شورش خوارج بود، معاویه کنترل مصر را در دست گرفت.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref> در این زمان معاویه نیز طرفدارانی داشت که او را خلیفه می‌دانستند.<ref>{{پک|Donzel|1994|ک=Islamic desk reference|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|زبان=en|ص=28-30}}</ref> دانشنامهٔ ایرانیکا می‌نویسد وی در اواخر سال ۳۹ هجری، سپاهیان علی را در مصر شکست داد و عمرو عاص را حاکم آنجا نمود. در همین زمان، علی کنترل حجاز را نیز از دست داد.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> در سال ۴۰ هجری علی حتی کنترلی بر شهرهای مکه و مدینه نیز نداشت. علی عملاً به شهر کوفه محدود شده بود و در موضعی تدافعی قرار داشت تا آنجایی که اقدامی در برابر لشکرکشی‌های معاویه به قلب عراق، [[یمن]] و [[عربستان]] نکرد.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref> افکار عمومی عرب به جانشینی معاویه تمایل داشت، چرا که وی توسط نیروهای منظمی پشتیبانی می‌شد و می‌توانست قدرت را در میان نخبگان عرب حفظ و خلافت اسلامی را کنترل کند.<ref>{{پک|Lapidus|2002|ک=A History of Islamic Societies|زبان=en|ص=47}}</ref>
 
در سال آخر خلافت علی، مردم کوفه و بصره پس از حملات لشکریان معاویه به شهرهای عراق، ماهیت واقعی معاویه را شناختند و دوباره با علی بر ضد معاویه متحد شدند. با این حال نگرش مردم نسبت به علی در این مقطع زمانی، به شدت متفاوت بود. فقط اقلیت کوچکی از آن‌ها معتقد بودند که علی بهترین شخص پس از محمد برای خلافت است؛ در حالی که اکثریت مردم او را به علت دشمنی با معاویه مورد حمایت قرار دادند.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=309}}</ref>
 
==== تیره‌شدن روابط با ابن عباس ====
روابط بین [[ابن عباس]] و علی ناگهان رو به تیرگی نهاد. ابن عباس بصره را ترک گفته، به مکه رفت و امارت آنجا را پس داد. سال وقوع این واقعه در منابع به سال‌های ۳۸، ۳۹، یا ۴۰ هجری گزارش شده‌است. دانشنامهٔ اسلام سال ۳۸ هجری را به عنوان سال وقوع این حادثه پذیرفته‌است، چرا که ابن عباس را از آن هنگام فاقد فعالیت سیاسی مهمی می‌داند. این دانشنامه روایاتی را که در آن‌ها ابن‌عباس تا زمان کشته‌شدن علی به حکومتش وفادار مانده‌است، رد می‌کند. برخی منابع علت تیرگی رابطهٔ علی با ابن عباس را چنین گزارش کرده‌اند که علی، ابن عباس را به اتهام اختلاس مالیات بصره مؤاخذه کرد؛ ابن عباس رنجید، اتهام اختلاس را رد کرد و بیان داشت که تنها وظیفهٔ دولتی‌اش را انجام داده‌است.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAbd Allāh b. al-ʿAbbās|ک=EI2|زبان=en|ش=6}}</ref>
 
در سال آخر خلافت علی، مردم کوفه و بصره پس از حملات لشکریان معاویه به شهرهای عراق، ماهیت واقعی معاویه را شناختند و دوباره با علی ضد معاویه متحد شدند. با این حال نگرش مردم نسبت به علی در این مقطع زمانی، به شدت متفاوت بود. فقط اقلیت کوچکی از آن‌ها معتقد بودند که علی بهترین شخص پس از محمد برای خلافت است؛ در حالی که اکثریت مردم او را به علت دشمنی با معاویه مورد حمایت قرار دادند.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=309}}</ref>
دانشنامهٔ اسلام بر این باور است که ترک منصب از سوی ابن عباس همزمان با روی گرداندن بسیاری از طرفداران علی از وی بود و باید دلیل‌های موجه‌تری داشته باشد؛ دلایلی چون کشتار خوارج در نهروان که بر طبق روایات معتبر، ابن عباس این کار را نادرست شمرده بود، یا اعتقاد وی مبنی بر «موضع‌گیری‌های نادرست علی» و اصرارش بر ماندن بر مسند خلافت، با اینکه در ماجرای حکمیت رأی بر عزل علی بود.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAbd Allāh b. al-ʿAbbās|ک=EI2|زبان=en|ش=6}}</ref>
 
== کشته شدن ==
به گفتهٔ دانشنامهٔ اسلام، پس از این دوران عملی از سوی ابن عباس روایت شده که ممکن است قضاوت بسیار بدی از وی به دست دهد. جزئیات این واقعه هنوز معلوم نیست. او مدتی پس از رفتن به مکه دوباره به بصره بازگشت و اموال مالیاتی بصره را با خود برد. غصب اموال از سوی او جای بحث و بررسی دارد. دانشنامهٔ اسلام بر این باور است که می‌توان برای این عمل، توجیهی منطقی آورد و دیدگاه کسانی را که این عمل را دون شأن ابن عباس در بین امت نمی‌بینند، منطقی می‌داند.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAbd Allāh b. al-ʿAbbās|ک=EI2|زبان=en|ش=6}}</ref>
{{اصلی|کشته شدن علی}}
 
تعدادی از خوارج تصمیم به قتل علی، معاویه، و عمرو عاص به صورت هم‌زمان گرفتند تا به عقیدهٔ خود اسلام را از دست این سه تن که مسئول جنگ‌های داخلی بودند، خلاص کنند<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref> که تنها موفق به کشتن علی شدند و معاویه و عمرو عاص جان سالم به در بردند.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref>
== کشته‌شدن ==
تعدادی از خوارج تصمیم به قتل علی، معاویه، و عمرو عاص به صورت همزمان گرفتند تا به عقیدهٔ خود اسلام را از دست این سه تن که مسئول جنگ‌های داخلی بودند، خلاص کنند<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref> که تنها موفق به کشتن علی شدند و معاویه و عمرو عاص جان سالم به در بردند.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref>
 
در منابع روز ضربت خوردن علی ۱۷،[[۱۷ ۱۹،رمضان|۱۷]]، [[۱۹ رمضان|۱۹]]، و [[۲۱ رمضان]] گزارش شده‌است. اما [[شیخ مفید]] روز ۱۹ را صحیح‌تر می‌داند و [[ابن ابی الحدید]] نیز می‌نویسد چون این سه تن کارشان را عبادت می‌دانستند بنابراین آن را در [[شب قدر]] ۱۹ رمضان قرار دادند تا ثواب بیشتری برده باشند. روز مرگدرگذشت علی هم در منابع از ۱۱ تا ۲۱ رمضان گزارش شده‌است و مدت تحمل ضربت را دو یا سه روز دانسته‌اند.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=Ibn Muld̲j̲am|ک=EI2|زبان=en|ش=5}}</ref>
 
علی هنگامی که مشغول خواندن [[نماز صبح]] در مسجد کوفه بود و به روایتی دیگر در کنار در مسجد<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref> توسط [[عبدالرحمن بن ملجم]] و با یک شمشیر مسمومزهرآگین از ناحیهٔ سر<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> ضربت خورد. عبدالرحمن این عمل را به قصد انتقام‌گیری از وی در قبال کشتار نهروان انجام داد. دو روز بعد در ۱۹ یا ۲۱ رمضان ۴۰ هجری، علی در سن ۶۲ یا ۶۳ سالگی<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref> درگذشت.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
 
علی از مدت‌ها قبل می‌دانست که کشته می‌شود، حال یا محمد به وی گفته بود یا خودش این مطلب را حس کرده بود. روایات زیادی وجود دارد که در آن محمد یا علی خبر می‌دهند که ریش علی از خون فرق سرش رنگین می‌شود. عمدتاً در منابع شیعی بر روی این مطلب تأکید شده‌است که علی با وجود آگاه‌بودنآگاه بودن از سرنوشتش، کس دیگری را به جای خود به امامت نماز جماعت نگذاشت و با وجود اینکه دیگران به وی در مورد احتمال کشته‌شدنش هشدار داده بودند، با خواندن ابیاتی هراس از مرگ را نفی کرده بود. علی حتی پیش‌بینی کرده بود که ابن ملجم قاتلش خواهد بود. رابطهٔ بین علی و ابن ملجم تنش‌برانگیز بود. با این همه، علی در مقام خلیفه هیچ اقدامی علیه ابن ملجم انجام نداد. به روایت ابن سعد، علی گفته بود «چگونه کسی را بکشم که هنوز مرا نکشته‌است»؟ حتی وقتی کسی از قبیلهٔ مراد یا کسی که از زبان خود ابن ملجم نقشهٔ قتل را شنیده بود، در این باره به علی هشدار داد، علی پاسخ داد که هر انسانی را دو فرشته که بر روی شانه‌هایش قرار دارند، تا لحظهٔ مرگ حافظ‌اند و آن لحظه را تقدیر معین می‌کند.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=Ibn Muld̲j̲am|ک=EI2|زبان=en|ش=5}}</ref>
 
شب قبل از واقعه، ابن ملجم به همراه وَردان و شَبیب بن بَجَره شمشیرهایشان را به زهر آغشتند و کنار در مسجد منتظر ماندند تا علی به منظور اقامهٔ نماز صبح به مسجد وارد شود. به محض ظاهرشدنظاهر شدن علی، شبیب به وی حمله برد اما شمشیرش به لغاز در اصابت کرد و خطا رفت. شبیب فرار کرد و در میان جمعیت گم شد. وردان نیز بی‌سروصدا گریخت، به خانه رفت و حریر از سینه باز کرد. چون پسرعمویش او را در این حالت دید، مشکوک شد و وی را کشت. تنها ابن ملجم باقی ماندهباقی‌مانده بود. او در حالی که فریاد می‌کشید «ای علی، حکمیت خاص خداست، نه تو و یارانت» ضربتی به فرق سر علی وارد آورد و خواست بگریزد که ابو اَدماء همدانی وی را به زمین افکند. علی به خانه‌اش بازگشت و ابن ملجم را پیش وی آوردند. ابن مجلم به علی گفت که ۴۰ روز شمشیرش را تیز می‌کرده و از خدا خواسته‌است که با آن شرورترین مردان را بکشد. علی در پاسخ گفت خود ابن ملجم با همین شمشیر کشته خواهد شد و وی را شرورترین مردان نامید.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=Ibn Muld̲j̲am|ک=EI2|زبان=en|ش=5}}</ref>
 
علی در اجرای شرع اسلامی سخت گیر بود و در مورد قصاص قاتلش نیز منابع تقریباً حاکی از آن هستند که وی گفت که دقیقاً یک ضربت به ابن ملجم وارد شود. اما برخی منابع این‌گونه بیان نشده‌اند. برخی منابع می‌نویسند که علی فرمان داد صبر شود تا اثر ضربت بر وی معلوم شود، اگر زنده ماند خود در مورد وی تصمیم می‌گیرد. شیخ مفید روایت می‌کند که علی گفت، این قاتل همانند قاتل محمد پیامبر اسلام است و باید کشته و جسدش سوزانده شود. برخی روایات حاکی از آنند که علی به حسن و هاشمیان توصیه کرد که به بهانه خون خواهی از وی، خون مسلمانان را نریزند و قاتلش باید دقیقاً به همان صورتی که علی کشته شد کشته شود. روایتی از [[ابوالعباس مبرد]] حاکی از آن است که علی وی را به کل بخشید. روایت دیگر می‌گویند علی فرمان داد که به ابن ملجم غذا و محل استراحت مناسب داده شود و اگر علی بمیرد، ابن ملجم را به وی ملحق کنند تا در آن دنیا خدا بین وی و علی قضاوت کند.<ref name = "EI">{{پک|Veccia Vaglieri|۱۹۸۶|ف=Ibn Muld̲j̲am|ج=۳|ص=۸۸۷–۹۰|زبان=en}}</ref>
علی همیشه در اجرای شرع اسلامی دقیق و سختگیر بود. در مورد مجازات قاتلش نیز منابع تقریباً متفق‌القول‌اند که حکم قصاص داد گرچه برخی منابع بر بخشایش او تأکید کرده‌اند. دانشنامهٔ اسلام چهار روایت گوناگون از درخواست علی دربارهٔ چگونگی رفتار با ابن ملجم ذکر کرده‌است. پس از مرگ علی، دو روایت مختلف از مرگ ابن ملجم آمده‌است: اول آنکه ابن ملجم از حسن خواست تا او را رها کند تا به شام رود و معاویه را بکشد و سپس خود را به حسن تحویل دهد اما حسن نپذیرفت، او را کشت و جسدش را سوزاند؛ دوم آنکه حسین، [[ابن حنفیه]]، و [[عبدالله بن جعفر]] از حسن فرصت خواستند تا از ابن ملجم انتقام بگیرند و چون حسن رخصت داد، عبدالله بن جعفر شروع به مثله و شکنجه‌کردن ابن ملجم کرد. ابن ملجم سختی‌ها را با شجاعت مثال‌زدنی طاقت آورد و تنها زمانی دم برآورد که خواستند زبانش را ببرند چرا که بیچاره از گفتن ذکر خدا عاجز می‌گشت.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=Ibn Muld̲j̲am|ک=EI2|زبان=en|ش=5}}</ref>
 
== آرامگاه ==
[[پرونده:Meshed ali usnavy (PD).jpg|بندانگشتی|230px|مقبرهٔ علی در [[نجف]]]]
{{اصلی|حرم علی بن ابوطالب}}
{{اصلی|حرم علی بن ابی‌طالب}}
[[پرونده:Meshed ali usnavy (PD).jpg|انگشتی|230px|مقبرهٔ علی در [[نجف]]]]
بدنعلی بی‌جانبن علیابی‌طالب را پسرانش [[غسل]] دادند و در نزدیکی کوفه دفن کردند اما مزارش از ترس نبش قبر و بی‌حرمتی به آن پنهان نگه داشته شد.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=۱}}</ref> تا آنکه در زمان [[هارون‌الرشید]]، خلیفهٔ [[عباسیان|عباسی]]، در سال ۷۹۱ میلادی در فاصلهٔ چند کیلومتری از کوفه محل مزارش مشخص و آرامگاهی در آنجا ساخته شد. پس از آن این منطقه تبدیل به شهر [[نجف]] شد.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Ring|Salkin|Boda|1996|ک=Dictionary of Historic Places|زبان=en|ص=1-PA69I}}</ref>
 
== همسران و فرزندان ==
{{اصلی|فرزندان علی}}
{{همچنین ببینید|علویان|خاندان علی}}
علی ۹ زن و چندین [[کنیز]] داشت و دارای ۱۴ پسر و ۱۹ دختر بود که از میان آنان [[حسن بن علی (مجتبی)|حسن]]، [[حسین بن علی|حسین]]، [[عباس بن علی|عباس]]، و [[محمد حنفیه]] مشهورترند.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> طبق منابع شیعی تعداد کل فرزندان علی ۲۷ یا ۲۸ بود. مادر محمد حنفیه، کنیزی آزادشده به نام [[خوله دختر جعفر حنفیه]] بود.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> از میان فرزندان علی، ۵ نفر صاحب نسل شدند.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref>
[[پرونده:شجرنامه علی بن ابی‌طالب.jpg|انگشتی|300px|نوادگان علی]]
علی ۹ زن و چندین [[کنیز]] داشت و دارای ۱۴ پسر و ۱۹ دختر بود که از میان آنان حسن، حسین، و [[محمد حنفیه]] مشهورترند.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> طبق منابع شیعی تعداد کل فرزندان علی ۲۷ یا ۲۸ بود. مادر محمد حنفیه، کنیزی آزادشده به نام [[خوله دختر جعفر حنفیه]] بود.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> از میان فرزندان علی، ۵ نفر صاحب نسل شدند.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref>
 
[[فاطمه زهرا|فاطمهٔ زهرا]]، دختر محمد و [[خدیجه]]، همسر علی بن ابی‌طالب، مادر حسن و حسین، و یکی از پنج عضو [[آل عبا|آل عباست]]ست.<ref>{{پک|Donzel|1994|ک=Islamic desk reference|ف=Fatima|زبان=en|ص=98}}</ref> نسل علی از فاطمهٔ زهرا به عنوانبه‌عنوان ''شریف'' یا ''[[سید]]'' شناخته می‌شوند. آن‌ها به عنوانبه‌عنوان تنها نسل بازمانده از محمد، مورد احترام [[شیعه]] و [[سنی|سنی‌اند]]اند.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> علی تا زمانی که فاطمه زنده بود همسر دیگری نداشت، اما پس از او با زنان متعددی ازدواج کرد. به‌جز ۴ فرزندی که از فاطمه داشت، بقیه فرزندانش از همسران دیگر او بودند.<ref name="دائرةالمعارف فارسی"/>
{{Navbox
| name = همسران و فرزندان علی بن ابی‌طالب
| title = همسران و فرزندان علی بن ابی‌طالب
| basestyle = background:transparent;
| liststyle = border-top-color:#a2a9b1;border-top-style:solid;border-top-width:0px;font-size: 85%;
| belowstyle = text-align:right
| list1 =
{{chart/start|align=center}}
{{chart | | | | | |F|~|~|~|~|~|~|~|~|~|~|y|~| FAT |-|-|-|-|-|-|-|-|-|-|-|-|-|.| | | | | FAT=[[فاطمه زهرا]]}}
{{chart | | | | | |:| | | |,|-|-|-|-|v|-|^|-|-|v|-|-|-|-|v|-|-|-|-|.| | | | |!| | | | | MUH=[[محمد]]}}
{{chart | | | | | |:| | | HAS | | | HUS | | | ZEY | | | OME | | | MOH | | | |!| | | | | HAS=[[حسن مجتبی|حسن]]|HUS=[[حسین بن علی|حسین]]|ZEY=[[زینب]]|OME=[[ام‌کلثوم بنت علی|ام کلثوم]]|MOH=[[محسن بن علی|محسن]]}}
{{chart | | | | | |:| | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | |!| | | |}}
{{chart | | | | | |:|F|~|~|~|~|~|~|~|~|~|y|~| OMO | | | | | | | | | | | | | |!| | | | | OMO=[[ام‌البنین]]}}
{{chart | | | | | |:|:| | |,|-|-|-|-|v|-|^|-|-|-|-|-|-|-|v|-|-|-|-|.| | | | |!| | | |}}
{{chart | | | | | |:|:| | ABA | | | JAF | | | | | | | | OSM | | | ABD | | | |!| | | | | ABA=[[عباس]]|JAF=[[جعفر بن علی|جعفر]]|OSM=[[عثمان بن علی|عثمان]]|ABD=[[عبدالله بن علی]]}}
{{chart | | | | | |:|:| | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | |!| | | |}}
{{chart | | | | | |:|:|F|~|~|~|~|~|~|~|~|y|~| EMA | | | | | | | | | | | | | |!| | | | | EMA=[[امامه بنت زینب|امامه]]}}
{{chart | | | | | |:|:|:| | | | | | | | |!| | | | | | | | | | | | | | | | | |!| | | |}}
{{chart | | | | | |:|:|:| | | | | | | | |`|-| MAO | | | | | | | | | | | | | |!| | | | | MAO=[[محمد هلال بن علی|محمد اوسط]]}}
{{chart | | | | | |:|:|:| | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | |!| | | |}}
{{chart | | | | | |:|:|D|~|~|~|~|~|~|~|~|y|~| OMH | | | | | | | | | | | | | |!| | | | | OMH=[[ام‌حبیب]]}}
{{chart | | | | | |:|:|:| | | | | | |,|-|^|-|-|-|-|-|-|-|.| | | | | | | | |,|'| | | |}}
{{chart | FAT |7| |:|:|:| | | | | | ROQ | | | | | | | | OMR | | | | | | | |!| KHA | | | ROQ=[[رقیه بنت علی|رقیه]]|OMR=[[عمر بن علی|عمر]]|FAT=[[فاطمه بنت اسد]]|KHA=[[خدیجه]]}}
{{chart | | | |:| |:|:|:| | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | |!| |:| | |}}
{{chart | | | |d|-| ALI |~|~|~|~|~|~|~|~|y|~| KHO | | | | | | | | | | | | |`|-|c| | | | ALI=[[علی بن ابی‌طالب]]|KHO=[[خوله]]}}
{{chart | | | |:| |:|:|:| | | | | | | | |!| | | | | | | | | | | | | | | | | | |:| | |}}
{{chart | ABO |J| |:|:|:| | | | | | | | |`|-| MOY | | | | | | | | | | | | | | MOH | | | MOY=[[محمد بن حنفیه]]|ABO=[[ابوطالب]]|MOH=[[محمد]]}}
{{chart | |!| | | |:|:|:| | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | |,|'| | |}}
{{chart | |!| | | |:|:|D|~|~|~|~|~|~|~|~|y|~| LYL | | | | | | | | | | | | | |!| | | | | LYL=[[لیلی بنت مسعود|لیلی]]}}
{{chart | |!| | | |:|:|:| | | | | | |,|-|^|-|-|-|-|-|-|-|.| | | | | | | | | |!| | | |}}
{{chart | |!| | | |:|:|:| | | | | | ABK | | | | | | | | OBD | | | | | | | | |!| | | | | ABK=[[ابوبکر بن علی|ابوبکر]]|OBD=[[عبیدالله بن علی|عبیدالله]]}}
{{chart | |!| | | |:|:|:| | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | |!| | | |}}
{{chart | |!| | | |:|:|L|~|~|~|~|~|~|~|~|y|~| ASM | | | | | | | | | | | | | |!| | | | | ASM=[[اسماء بنت عمیس|اسماء]]}}
{{chart | |!| | | |:|:| | | | | | | | | |!| | | | | | | | | | | | | | | | | |!| | | |}}
{{chart | |!| | | |:|:| | | | | | | | | |`|-| YAH | | | | | | | | | | | | | |!| | | | | YAH=[[یحیی بن علی|یحیی]]}}
{{chart | |!| | | |:|:| | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | |!| | | |}}
{{chart | |!| | | |:|L|~|~|~|~|~|~|~|~|~|y|~| OMS | | | | | | | | | | | | | |!| | | | | OMS=[[ام‌سعید]]}}
{{chart | |!| | | |:| | | | | | | | |,|-|^|-|-|-|-|-|-|-|.| | | | | | | | | |!| | | |}}
{{chart | |!| | | |:| | | | | | | | OMH | | | | | | | | RAM | | | | | | | | |!| | | | | OMH=[[ام حسن بن علی|ام حسن]]|RAM=[[رمله بن علی|رمله]]}}
{{chart | |!| | | |:| | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | |!| | | |}}
{{chart | |!| | | |L|~|~|~|~|~|~|~|~|~|~|y|~| ODR | | | | | | | | | | | | | |!| | | | | ODR=سایر همسران}}
{{chart | |!| | | | | | | |,|-|-|-|-|v|-|+|-|-|v|-|-|-|-|v|-|-|-|-|.| | | | |!| | | | | MUH=[[محمد]]}}
{{chart | |!| | | | | | | OMH | | | KHD |!| | JOM | | | ZES | | | EMS | | | |!| | | | | OMH=[[ام‌هانی بنت علی|ام‌هانی]]|KHD=[[خدیجه بنت علی|خدیجه]]|JOM=[[جمانه بنت علی|جمانه]]|ZES=[[زینب صغری بنت علی|زینب صغری]]|EMS=[[امامه بنت علی|امامه]]}}
{{chart | |!| | | | |,|-|-|-|-|v|-|-|-|-|+|-|-|-|-|v|-|-|-|-|v|-|-|-|-|.| | |!| | | |}}
{{chart | |!| | | | ROG | | | FAD | | | MEY | | | OMK | | | OMS | | | NAF | |!| | | | | ROG=[[رقیه صغری بنت علی|رقیه صغری]]|FAD=[[فاطمه بنت علی|فاطمه]]|MEY=[[میمونه بنت علی|میمونه]]|OMK=[[ام کرام بنت علی|ام کرام]]|OMS=[[ام سلمه بنت علی|ام سلمه]]|NAF=[[نفیسه بنت علی|نفیسه]]}}
{{chart | |!| | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | |!| | | |}}
{{chart | |!| | | | | | | | | | | | | | | | | ABD | | | | | | | | | | | | | |!| | | | | ABD=[[عبدالمطلب]]}}
{{chart | |`|-|-|-|-|-|-|-|-|-|-|-|-|-|-|-|-|-|*|-|-|-|-|-|-|-|-|-|-|-| ABL |h| AME | | ABL=[[عبدالله بن عبدالمطلب|عبدالله]]|AME=[[آمنه]]}}
{{chart | | | | | | | | | | | | | | | | | | | FAT | | | | | | | | | | | | | | | | | | | FAT=[[فاطمه (جده محمد)|فاطمه بنت عمرو]]}}
{{chart/end}}
|below =
}}
{{نوادگان علی}}
 
حسن بزرگترین پسر علی و فاطمهٔ زهرا و دومین امام شیعه است که طبق روایات در ۶۲۵ میلادی در مدینه به دنیا آمد. بعد از درگذشت علی، برای مدت کوتاهی در کوفه بر بخشی از سرزمین‌های مسلمانان خلافت کرد و سپس طبق [[صلح حسن و معاویه|عهدنامهٔ صلح با معاویه]] از قدرت کناره گرفت. او در ۶۷۰ میلادی در مدینه مسموم شد و درگذشت.<ref>{{پک|Madelung|2003|ف=Ḥasan b. ʿAli b. Abi Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> حسین دومین پسر علی و فاطمه زهرا و سومین امام شیعه است که طبق بیشتر روایات در ۶۲۶ میلادی در مدینه به دنیا آمد. وی در سال ۶۸۰ میلادی علیه [[یزید]] قیام کرد و در [[نبرد کربلا]] به همراه یارانش کشته شد. در این نبرد علاوه بر حسین، شش تن دیگر از فرزندان علی نیز کشته شدند که چهار نفر آن‌ها پسران فاطمهٔ کلابیه معروف به [[ام‌البنین]] بودند. همچنین سه پسر حسن و دو فرزند حسین در نبرد کشته شدند.<ref>{{پک|Madelung|2004|ف=Ḥosayn b. ʿAli|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
 
[[خاندان علی]] رهبری مسلمانان را منحصر به [[اهل البیت]] می‌دانستند و در دوران‌های مختلف قیام‌های متعددی بر ضد حاکمان وقت انجام دادند. از مهم‌ترین این قیام‌ها می‌توان [[نبرد کربلا]]، قیام [[مختار ثقفی]] از طرف محمد حنفیه، قیام [[زید بن علی]] و قیام [[یحیی بن زید]] بر ضد [[امویان]] را نام برد. بعدها خاندان علی بر ضد [[عباسیان]] نیز قیام کردند که از مهم‌ترین آنان می‌توان به [[قیام صاحب فخ]] و قیام [[محمد ابن عبدالله نفس زکیه]] اشاره کرد. در حالی که هیچ‌یک از این قیام‌ها موفق نبود، سرانجام [[ادریسیان]]، [[فاطمیان]]، و [[علویان طبرستان]] توانستند اولین حکومت‌ها از خاندان علی را تشکیل دهند.<ref>{{پک|Daftary|2014|ف=ʿAlids|ک=EI3|زبان=en}}</ref>
 
<!--نیاز به منبع معتبر دارد
 
=== فهرست ===
# [[فاطمه زهرا]]
## [[حسن مجتبی]] (۱۵ رمضان ۳ — ۷ یا ۲۸ صفر ۵۰)
## [[حسین بن علی|حسین سیدالشهداء]] (۳ شعبان ۴ — ۱۰ محرم ۶۱)
## [[زینب|زینب کبری]] (۵ محرم ۵ — ۱۵ رجب ۶۲)
## [[ام‌کلثوم بنت علی]] (حدود ۶ — بین ۴۹ تا ۵۳)
## [[محسن پسر علی|محسن بن علی]] (مورد اختلاف)
# [[امامه بنت زینب]]
## [[محمد هلال بن علی|محمد هلال]] (۱ رمضان ۱۴ — ۲۹ رمضان ۶۴)
# لیلی بنت مسعود
## عبیدالله بن علی
## ابوبکر بن علی
# [[ام‌البنین]]
## [[عباس بن علی|عباس ابوالفضل]] (۴ شعبان ۲۶ — ۱۰ محرم ۶۱)
## [[عبدالله بن علی]] (۳۴ — ۱۰ محرم ۶۱)
## جعفر بن علی
## [[عثمان بن علی]] (۳۶ — ۱۰ محرم ۶۱)
## [[بی‌بی پاکدامن|رقیه بنت علی]]
# خوله بنت جعفر
## [[محمد حنفیه]] (۱۶ — ۱ محرم ۸۱)
# کنیز زوجه علی
## محمد اصغر (؟ — ۱۰ محرم ۶۱)
# [[اسما بنت عمیس|اسماء بنت عمیس]]
## [[عون بن علی]]
## یحیی بن علی
# صهبا
## [[عمر بن علی]] (؟ — شاید ۱۰ محرم ۶۱)
## رقیه بنت علی
# ام‌سعید بنت عروه
## ام‌الحسین بنت علی
## رمله کبری
# محیاء بنت امرالقیس
## ام‌یعلی بنت علی (متوفای کودکی)
# از کنیزان
## ام‌هانی
## میمونه بنت علی
## زینب صغری
## رمله صغری
## ام‌کلثوم صغری
## فاطمه
## امامه بنت علی
## خدیجه بنت علی
## ام‌کرام بنت علی
## ام‌اسلم
## ام‌جعفر
## جمانه
## نفیسه-->
 
== جایگاه در تفکر اسلامی ==
{{اصلی|امامت و ولایت علی بن ابی طالب}}
تمام مسلمانان شیعه و سنی برای علی جایگاه سیاسی، فقهی، و معنوی والایی قائل هستند. تنها در دوره‌ای پس از جنگ صفین، خوارج برای او احترام کمتری قائل بودند.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> شیعیان افرادی را که با علی یا دیگر اهل البیت آشکارا دشمنی می‌کنند [[ناصبی]] می‌نامند.<ref>{{پک|سجادی‌زاده|1390|ک=واکاوی مفهوم ناصب|ص=۹۴–۶۵}}</ref>
تمام مسلمانان شیعه و سنی برای علی جایگاه سیاسی، فقهی، و معنوی والایی قائل هستند. تنها در دوره‌ای پس از جنگ صفین، خوارج برای او احترام کمتری قائل بودند.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> شیعیان افرادی را که با علی یا دیگر اهل البیت آشکارا دشمنی می‌کنند [[ناصبی]] می‌نامند.<ref>{{پک|سجادی‌زاده|1390|ک=واکاوی مفهوم ناصب|ص=۹۴–۶۵}}</ref>
 
=== اهل سنت ===
{{نوشتار اصلی|علی از دید اهل سنت}}[[پرونده:Kalligráfia Hagia Sophia.jpg|انگشتی|240pxبندانگشتی|عبارت «علی رضی الله عنه» در موزهٔ [[ایاصوفیه]]]]
از آنجایی که علی یکی از [[خلفای راشدین]] و از [[صحابه|صحابهٔ]] نزدیک محمد بود، جایگاه بلندی در اندیشهٔ [[اهل سنت]] دارد. هرچند این جایگاه از ابتدا به این صورت نبود و عنوان خلیفهٔ راشد برای علی تنها پس از آنکه [[احمد بن حنبل]]، علی را در زمرهٔ خلفای راشدین آورد، از جانب اهل سنت مشروع تلقی شد. بعدها مؤلفان سنی به‌وفور نظرات فقهی، قضایی، و تاریخی علی را گزارش کردند و برخی تلاش کردند از سخنان علی علیه تشیع استفاده کرده و دکترین اهل سنت را پشتیبانی کنند. در میان اهل سنت، علی جایگاهی همانند سه خلیفهٔ دیگر دارد و بر مبنای نظریهٔ سابقون، در جایگاهی پایین‌تر از آنان است. بزرگ‌ترین مشکل اهل سنت، ترفیع مقام علی توسط محمد در احادیثی مانند «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» است که برای حل این مشکل به تفسیر این حدیث پرداخته‌اند. همچنین، اکثر نویسندگان سنی به برتری دانش علی در شریعت و روایت حدیث از پیامبر اذعان دارند ولی این موارد را دلیلی بر تعیین جایگاه سیاسی او توسط محمد نمی‌دانند.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref>
 
=== شیعیان ===
{{اصلی|علی از دید شیعیان}}
[[پرونده:Levha, or Calligraphic Panel, Praising 'Ali WDL6852.png|بندانگشتی|لوحی متعلق به [[شیعیان هند]] در مدح علی که با خط نستعلیق و در حدود سده‌های ۱۸ و ۱۹ میلادی نوشته شده‌است. عبارت روی لوح خوانده می‌شود: «امام الانس و الجنه، وصی المصطفی حقا».<ref>{{یادکرد وب |عنوان=Levha (panel praising 'Ali) |نشانی=http://memory.loc.gov/cgi-bin/query/h?intldl/ascsbib:@field%28DOCID+@lit%28ascs000076%29%29 |بازبینی=30 May 2014 |ناشر=[[کتابخانه ملی کنگره ایالات متحده آمریکا|Library of Congress]] |کد زبان= en}}</ref>]]
[[پرونده:Levha, or Calligraphic Panel, Praising 'Ali WDL6852.png|بندانگشتی|لوحی متعلق به [[شیعیان هند]] در مدح علی که با خط نستعلیق و در حدود سده‌های ۱۸ و ۱۹ میلادی نوشته شده‌است. عبارت روی لوح خوانده می‌شود: «وَصِیُّ المُصطَفَی حَقّاً، اِمَامُ الاِنسِ وَ الجِنَّه».<ref>{{یادکرد وب |عنوان=Levha (panel praising 'Ali) |نشانی=http://memory.loc.gov/cgi-bin/query/h?intldl/ascsbib:@field(DOCID+@lit(ascs000076)) |بازبینی=30 May 2014 |ناشر=[[کتابخانه ملی کنگره ایالات متحده آمریکا|Library of Congress]] |کد زبان= en}}</ref>]]
در اعتقادات [[شیعه]]، علی جایگاه والایی دارد و اعتقاد به حقانیت او در رهبری مسلمانان، باور تعیین‌کنندهٔ شیعیان است. سخنان او مرجعی برای [[فقه]] شیعیان است و از همه مهم‌تر، شیعیان باور دارند که علی بر بقیهٔ صحابه برتری داشته و توسط محمد به جانشینی‌اش منصوب شده بود. تقوا و اخلاق علی آغازگر نوعی عرفان در میان شیعیان بوده که آنان را به [[تصوف|صوفیان سنی مذهب]] نزدیک می‌کند. در میان [[شیعیان دوازده‌امامی]]، باور به [[امامت]] علی از [[اصول دین]] است. عبارت «علی ولی الله» در [[اذان]] شیعیان گنجانده شده‌است. [[مستعلیه]] مقام علی را برتر از امام می‌دانند. هر دوی این مذاهب به [[عصمت]]، [[علم غیب]]، و [[شفاعت]] علی اعتقاد دارند.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> حجم گسترده ای از ادبیات مذهبی شیعه به زبان‌های مختلف نظیر [[زبان عربی|عربی]]، [[زبان فارسی|فارسی]]، [[زبان اردو|اردو]] و [[زبان ترکی|ترکی]] به علی اختصاص یافته‌است.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref>
در اعتقادات [[شیعه]]، علی جایگاه والایی دارد و اعتقاد به حقانیت او در رهبری مسلمانان، باور تعیین‌کنندهٔ شیعیان است. سخنان او مرجعی برای [[فقه]] شیعیان است و از همه مهم‌تر، شیعیان باور دارند که علی بر بقیهٔ صحابه برتری داشته و توسط محمد به جانشینی‌اش منصوب شده بود. تقوا و اخلاق علی آغازگر نوعی عرفان در میان شیعیان بوده که آنان را به [[تصوف|صوفیان سنی مذهب]] نزدیک می‌کند.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> در میان [[شیعیان دوازده‌امامی]]، باور به [[امامت]] علی از [[اصول شیعه|اصول مذهب]] است.<ref>[http://shia.ir/fa/persian/articleView?articleId=2959/ وب سایت آیت‌الله سبحانی - اصول دین»]{{پیوند مرده|date=اکتبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot}}</ref> عبارت «علی ولی‌الله» در [[اذان]] شیعیان گنجانده شده‌است؛<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> اگرچه شیعیان عبارت «علی ولی‌الله» را به قصد قربت در [[اذان]] و [[اقامه]] می‌گویند و از باب تشریع آن را جزو [[اذان]] و [[اقامه]] نمی‌دانند.<ref>[http://www.sistani.org/persian/book/50/50//سایت آیت‌الله سیستانی - اذان و اقامه»]</ref> [[مستعلیه]] مقام علی را برتر از امام می‌دانند. هر دوی این مذاهب به [[عصمت]]، [[علم غیب]]، و [[شفاعت]] علی اعتقاد دارند.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> حجم گسترده‌ای از ادبیات مذهبی شیعه به زبان‌های مختلف نظیر [[زبان عربی|عربی]]، [[زبان فارسی|فارسی]]، [[زبان اردو|اردو]] و [[زبان ترکی|ترکی]] به علی اختصاص یافته‌است.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref>
 
[[غالیان]]، شیعیان تندرو، اعتقاد داشتند که علی دسترسی به ارادهٔ خدا داشته‌است.داشته‌است؛ مثلاً [[نصیریه]] اعتقاد داشتند که خداوند در علی [[حلول]] کرده‌است یا [[خطابیه]] مقام علی را بالاتر از محمد می‌دانستند. در زمان فعلی، شیعیان و سنیان به [[علویان (سوریه)|علویان]] و [[بکتاشیه]] با دید شک‌آلود به قائل‌شدنقائل شدن الوهیت برای علی نگاه می‌کنند. کرد‌هایکردهای [[اهل حق]] نیز اعتقادات مشابهی آمیخته با [[تناسخ]] در مورد علی دارند.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref>
 
=== صوفیان ===
[[پرونده:Asadullah.gif|260px|بندانگشتی|خطاطی صفات علی به شکل [[شیر (گربه‌سان)|شیر]] که در میان [[علویان (ترکیه)|علویان ترکیه]] مرسوم است.]]
علی دارای جایگاهی محوری در میان اسطوره‌های [[طریقت|طریقت‌های]]های مختلف گشت و تقریباً همه طریقت‌های [[تصوف]]، سلسلهٔ معنوی خود را از طریق علی به محمد می‌رسانند. یکی از باورهای اصلی صوفیه این است که مقام معنوی [[ولی (اسلام)|ولایت]]، که از محمد به علی به ارث رسیده‌است، فرد صوفی را قادر به پیمودن راه به سوی خدا می‌کند. جایگاه علی به عنوانبه‌عنوان راوی برجستهٔ سخنان محمد، او را رهبر معنوی بسیاری از حرکت‌های تصوف در قرن‌های بعدی کرد. تصور علی به عنوانبه‌عنوان پیرو زاهد محمد، در میان صوفیان همانند سنیان و شیعیان وجود دارد. صوفیان معتقدند محمد [[علوم خفیه]] شامل [[جفر]] را به علی آموخت.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> [[ابن عربی]] در کتاب [[در مکنون و جوهر مصون]] خود آورده‌است که علی نخستین کس در عالم اسلام است که [[مربع جادویی|مربع]] صد اندر صد را کشیده‌است.<ref>{{پک|حسن‌زاده آملی|۱۳۶۵|ک=هزار و یک نکته|ص=۶۹۴}}</ref><ref>{{پک|کتانی||ک=نظام الحکومة النبویة|ص=۱۸۹}}</ref>
 
=== فلسفه و عرفان اسلامی ===
به نوشتهٔ [[سید حسین نصر]] در ''[[دانشنامه بریتانیکا]]'' در [[فلسفه اسلامی|فلسفهٔ اسلامی]] متأخر به‌خصوص آموزه‌های [[ملاصدرا]]، موسوم به [[حکمت متعالیه]]، خطبه‌ها و احادیث علی به عنوانبه‌عنوان مرجع اصلی دانش فلسفی یا حکمت الهی تلقی می‌شود و وی را نخستین فردی می‌دانند که از اصطلاحات عربی برای بیان آرای فلسفی بهره جسته‌است. همچنین گفتهٔ وی «به آنچه گفته شده‌است بنگر؛ نه آنکه آن را گفته» ویژگی اصلی اندیشهٔ اسلامی را بیان می‌کند که طبق آن مکتب‌ها بر اشخاص ارجح‌اند و افکار بر مبنای ارزش درونمایهٔ آن داوری می‌شود؛ نه بر مبنای مراجع تاریخی آن‌ها.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref>
 
== آثار ==
تعداد زیادی از سخنان کوتاه علی، تبدیل به بخش‌هایی از فرهنگ عمومی اسلامی شده‌است و به عنوانبه‌عنوان [[ضرب‌المثل]] و کلمات قصار در زندگی روزمره نقل می‌شوند. همچنین، این سخنان اساس آثار ادبی گردیده و به صورت اشعار در زبان‌های گوناگون وارد شده‌اند. در قرن ۸ میلادی، نویسندگان ادبی همچون [[عبدالحمید کاتب|عبدالحمید یحیی امیری]]، به فصاحت بی‌نظیر خطبه‌ها و سخنان علی اشاره کرده‌اند. [[جاحظ]]، ادیب عرب در قرن سوم هجری، نیز بر همین عقیده‌است.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref>
 
=== نهج‌البلاغه ===
{{اصلی|نهج‌البلاغه}}
[[پرونده: Folio from a Nahj al-Balagha.gif|انگشتیبندانگشتی|200px|صفحه‌ای قدیمی از ''نهج‌البلاغه'']]
در قرن ۱۰ میلادی، یکی از محققان برجستهٔ شیعی به نام [[سید رضی|سید شریف رضی]] تعداد زیادی از خطبه‌ها، نامه‌ها، و سخنان کوتاه علی با موضوعات گوناگون را در کتابی به نام ''[[نهج‌البلاغه]]'' جمع‌آوری کرد که به یکی از پرطرفدارترین و تأثیرگذارترین کتب جهان اسلام مبدل گشت. با این حال، این کتاب تقریباً به طوربه‌طور کامل تا قرن ۲۰ میلادی در تحقیقات غربی نادیده گرفته شد. با وجود اینکه برخی محققین غربی در صحت آن تردید دارند، اما صحتش هیچ‌گاه نزد اکثر مسلمانان جای سؤال نداشته‌است. ''نهج‌البلاغه'' کماکان به عنوانبه‌عنوان منبعی مذهبی و مرجعی الهام‌بخش و ادبی در میان شیعه و سنی مطرح است.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> در میان گفته‌های منسوب به علی، نامهٔ او به مالک اشتر دربارهٔ حکومت صالحانه مورد توجه زیادی قرار گرفته‌است.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref>
[[سید حسین مدرسی طباطبایی]] به کتاب ''مدارک نهج‌البلاغه''، اثر [[رضا استادی]]، اشاره می‌کند که در آن اسنادی ارائه شده‌است که سخنان موجود در ''نهج‌البلاغه'' را به علی می‌رساند.<ref>{{پک|Modarressi|2003|ف=Tradition and Survival|ص=14|زبان=en}}</ref>
 
سطر ۲۷۷ ⟵ ۴۵۴:
 
=== مصحف علی ===
[[پرونده:The Mushaf of Imam Ali.jpg|انگشتیبندانگشتی|200px|دست‌نوشتهٔ قرآن منسوب به علی بن ابی‌طالب که در کتابخانهٔ [[حرم امام علی]] نگهداری می‌شود. این صفحه به [[سوره بروج|سوره البروج]] آیات ۳–۱ مربوط است.]]
{{اصلی|مصحف علی}}
''[[مصحف علی|مُصحَف علی]]'' به نسخه‌ای از [[قرآن]] گفته می‌شود که توسط علی بن ابی‌طالب گردآوری شده‌است. علی یکی از اولین گردآورندگان قرآن بود و سوره‌های قرآن را به ترتیب تاریخ نزول چیده بود. همچنین روایت شده‌است که این مصحف شامل مطالب تفسیری مانند [[نسخ در قرآن|نسخ]] آیات نیز بود. منابع شیعی می‌نویسند که پس از درگذشت محمد، علی مصحفش را به گروه حکومتی جمع‌آوری قرآن عرضه کرد ولی با مخالفت [[صحابه]] روبرو و مجبور شد قرآن را به خانه‌اش برگرداند.<ref>{{پک|Modarressi|2003|ف=Tradition and Survival|زبان=en|ص=2–4}}</ref> گرچه وجود تاریخی مصحف علی مسلم است، اما به مانند دیگر [[مصحف|مصحف صحابه]] چیزی به عنوانبه‌عنوان واقعیت خارجی در دسترس نیست.<ref>{{پک|رامیار|۱۳۹۰|ک=تاریخ قرآن|ص=۳۷۳|نقطه=نه}}{{پک|خرمشاهی|۱۳۷۹|ف=مصحف امام علی|ک=بینات}}</ref> گروه‌هایی از شیعیان در طول تاریخ به تفاوت‌های عمدهٔ این مصحف با قرآن فعلی اعتقاد داشتند ولی با مخالفت جمع کثیری از روحانیون و قرآن‌پژوهان شیعه مواجه شده‌اند.<ref>{{پک|Modarressi|1993|ف=Early Debates|ک=Studia Islamica|زبان=en|ص=17}}</ref><ref>{{پک|Bar-Asher|2004|ف=Shīʿism and the Qurʾān|ک=EQ|زبان=en}}</ref> علی از [[قاریان هفتگانه|قاریان]] اصلی قرآن هم بود و قرائتی از او بر جای مانده که، به گفتهٔ برخی نویسندگان کتاب‌های قرائات قرآن، با قرائت [[عاصم کوفی|حفص از عاصم]] یکی است.<ref>{{پک|Modarressi|2003|ف=Tradition and Survival|زبان=en|ص=2–4}}</ref>
 
=== کتاب علی ===
سطر ۲۸۶ ⟵ ۴۶۳:
 
=== آثار دیگر ===
آثار دیگری نیز به علی نسبت داده شده‌است. از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: ''[[دعای کمیل]]'' که علی آن را به شاگردش [[کمیل بن زیاد]] آموخت و در حقیقت [[دعا|دعایی]]یی طولانی است که هنوز هم توسط شیعیان خوانده می‌شود.<ref>{{پک|Gleave|2014|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI3|زبان=en}}</ref> ''کتاب الدیات'' که دستورالعملی در مورد نحوهٔ محاسبهٔ [[دیه|دیه‌هاست]]هاست و در کتاب‌هایی مانند ''[[من لایحضره الفقیه]]'' به صورت کامل آمده‌است. ''مسند علی'' به مجموعه احادیثی از پیامبر اسلام گفته می‌شود که راوی اول آن‌ها علی است و در مسندهای روایی اهل سنت مانند ''[[مسند احمد حنبل]]'' آمده‌اند. بعدها افرادی احادیث علی را گردآوری کرده و آن را یک‌جا مسند علی نامیدند. در منابع قدیمی، گزارش‌های مختلفی دربارهٔ اینکه آیا علی شعر می‌سروده‌است یا نه وجود دارد. مؤلفان متعددی دیوان اشعاری را به علی نسبت داده‌اند ولی بسیاری از این اشعار سرودهٔ دیگران است. روش قضاوت علی نیز مورد توجه اصحابش بوده و توسط آنان گردآوری شده‌است.<ref>{{پک|Modarressi|2003|ف=Tradition and Survival|ص=2–17|زبان=en}}</ref>
 
== ویژگی‌های ظاهری و اخلاقی ==
[[زرین کوب]] می‌نویسد علی میانه‌بالا و فراخ‌شانه بود؛ و چهره‌ای خندان داشت. وی سخنوری توانا بود و در سخنانش ایمان و حق طلبی جلوه دارد. در معیشت زاهد بود و غالباً خود را گرسنه نگه می‌داشت و حتی وقتی تهیدست نبود به تجمل و تفنن نمی‌پرداخت. جنگجویی دلیر بود و در تقوا نمونهٔ کمال محسوب می‌شد. سرزنشگران وی را به جهت دقت و احتیاط در رعایت حق و دین طعنه می‌زدند و عامه مسلمانان مظهر پارسایی و درستی می‌شناختند. پایبندی به سیره محمد سبب می‌شد از مصلحت گرایی در سیاست بپرهیزد.<ref>{{پک|عبدالحسین زرین‌کوب|۱۳۴۳|ک=تاریخ ایران بعد از اسلام|ص=۳۴۷ و ۳۴۸}}</ref> [[لئورا وچا ولیری]] در دانشنامهٔ اسلام می‌نویسد علی مردی با سر طاس و بدنی چاق و تنومند بود و پاهای کوتاه و کتفی فراخ داشت. چشم‌هایش دچار التهاب و بیماری بود. بدنی پر مویپرموی و ریشی بلند و سفید داشت که تا نزدیک سینه‌اش می‌رسید. [[لئوراوی وچا ولیری]] در دانشنامهٔ اسلام می‌نویسدمی‌گوید که علی خشن و گوشه‌گیر بود. علی به خاطر دانش عمیقش از قرآن مشهور بود و بهترینبهترینِ قاریان قرآن به حساب می‌آمد.<!--این جمله چه ربطی به این بخش داره!: لئورا وچا ولیری این مطلب را که علی کتاب قرآنی جدید با تفسیر متفاوت داشت را رد می‌کند. --><ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=1}}</ref> در مقابل گفته شده‌است که علی تنها در جنگ خیبر دچار چشم درد شد و بر طبق روایتی توسط محمد شفا یافت. همچنین گزارهٔ دانشنامهٔ اسلام در مورد خشن و گوشه‌گیر بودن علی مورد انتقاد قرار گرفته‌است.<ref>{{پک|تقی‌زاده داوری|۱۳۸۵|ک=تصویر امامان شیعه|ص=۸۰–۷۹}}</ref> علی از لحاظ جسمانی بسیار نیرومند بود و در میان دشمنان خود به شجاعت و بی‌باکی شناخته می‌شد. او هیچ‌گاه در مقابل دشمنانش ضعف و سستی بروز نداد. علی علاوه بر تسلط به [[قرآن]] و [[سنت (دین)|سنت]]، در [[فن خطابه]] نیز مهارت داشت.<ref name="دائرةالمعارف فارسی"/>
 
علی به [[اسلام]] سخت پایبند و در مورد آن سخت‌گیر بود. اگر به حقانیت چیزی اعتقاد داشت، بدون اغماض و [[تسامح]] با آن برخورد می‌کرد، اگرچه بر خلاف مصالح وی یا سیاست بود. رفتار او با اشراف، اعیان، عامه مردم، [[عرب]] و ملت‌های مغلوب مسلمانان یکسان بود و ملاک برتری افراد را [[تقوا]] قرار می‌داد. در امور مالی تا حد وسواس سخت‌گیر بود و معتقد بود [[بیت‌المال]] باید به تساوی میان افراد تقسیم شود. چندین بار نزدیکانش بابت این مسئله از او رنجیدند. علی در زندگی شخصی خود ساده و بی‌پیرایه بود. تنها در کوچه و بازار می‌رفت و اگر در هنگام خرید فروشنده‌ای او را می‌شناخت، از او خرید نمی‌کرد.<ref name="دائرةالمعارف فارسی"/>
 
== نام‌ها و عناوین ==
{{مرتبط|امیرالمؤمنین|ابوتراب}}
[[پرونده:Reverse of 1 Qiran Iranian Coin - Fath Ali Shah Qhajar - 1830.jpg|بندانگشتی|200px|سکه ۱ قرانی متعلق به دوران پادشاهی [[فتح علی شاه قاجار]] که بر روی ان عبارت ''[[اسدالله]] الغالب''، لقب علی حک شده‌است]]
نام‌ها و عناوین مختلفی در سنت اسلامی به علی نسبت داده شده‌است که برخی از آن‌ها بیانگر ویژگی‌های شخصی او و برخی مشتق‌شده از قسمت‌های خاصی از زندگی اوست. برخی از این عناوین عبارت‌اند از: ابوالحسن، [[ابوتراب]]، مرتضی، اسدالله (شیر خدا)، حیدر (شیر) و به‌طور خاص در میان شیعه: [[امیرالمؤمنین]] و مولی المتقین. به‌عنوان مثال، لقب ابوتراب لحظه‌ای را به یاد می‌آورد که محمد وارد مسجدی شد و دید علی در آنجا که پر از خاک است، خوابیده‌است و محمد به وی گفت ای ابوتراب، برخیز.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref> لئورا وچا ولیری در باب لقب ابوتراب بر این باور است که احتمالاً توسط دشمنان علی به وی داده شده و روایاتی ساختگی در سده‌های بعد به وجود آمده‌است که به این لقب جلوهٔ افتخارآمیز داده شود.<ref>{{پک|Veccia Vaglieri|1986|ف=ʿAlī b. Abī Ṭālib|ک=EI2|زبان=en|ش=۱}}</ref> [[شیعیان دوازده‌امامی]] لقب امیرالمؤمنین را منحصر به علی می‌دانند.<ref>{{پک|Gibb|1986|ف=Amīr al-Muʾminīn|ک=EI2|زبان=en}}</ref> و با توجه به احادیثی، این لقب را اعطاشده از طرف خداوند به علی می‌دانند که بنابر برخی گزارش‌های تاریخی شیعی توسط پیامبر اسلام به او در غدیر خم ابلاغ‌شده و از همگان خواسته‌شده تا با لقب امیرالمؤمنین بر او سلام گویند.<ref>{{پک|منتظری مقدم|۱۳۸۷|ک=بررسی کاربردهای لقب «امیرالمؤمنین»|ص=۱۲۷–۵۲}}</ref>
{{-}}
 
== دیدگاه‌ها در مورد علی ==
{{اصلی|علی بن ابی‌طالب در ادبیات فارسی}}
در مورد هیچ‌یک از [[صحابه|مردان صدر اسلام]]، مانند علی نظرات موافق و مخالف گوناگون اظهار نشده‌است. برخی از پیروان او، چنان در مورد او غلو کرده‌اند که او را به مرتبه خداوندی نیز رسانده‌اند (این فرقه [[غلاة|غُلاة]] نام دارند). در آن سو برخی از مخالفان سرسختش، عناد با وی را به جایی رسانده‌اند که [[لعن]] و [[دشنام]] وی ([[سب علی|سَب علی]]) را در بالای منابر مجاز می‌شمرند.<ref name="دائرةالمعارف فارسی">{{پک/بن|ف=علی|ک=دائرةالمعارف فارسی|۱۳۸۱|زبان=fa}}</ref>
 
=== اهل سنت ===
در میان [[اهل سنت]]، از لحاظ [[علم کلام|کلامی]] مرتبه فضیلت علی را نسبت به دیگر [[خلفای راشدین]]، به همان ترتیب خلافتش (پس از ابوبکر، عمر و عثمان) می‌دانند و او را از [[عشره مبشره]] می‌شمارند. برخی از علمای کلامی سنی مقام او را برتر از عثمان اما پس از ابوبکر و عمر می‌دانند. برخی از فرقه‌های [[معتزله]] که به ''مفضله'' مشهورند نیز علی را افضل صحابه و خلفا می‌دانند، اما از آن‌جا که امامت کسی که فضل کمتری دارد (مفضول به افضل) را جایز می‌دانند، خلافت خلفای پیش از علی را صحیح می‌شمارند.<ref name="دائرةالمعارف فارسی"/>
 
=== شیعه ===
[[شیعه امامیه]] علی را پس از [[محمد]] افضل‌الناس (برترین مردم) می‌دانند و خلافت را نیز حق او می‌دانند، حتی در زمان خلفای پیشین؛ بنابراین شیعه سه خلیفه اول را برحق نمی‌دانند.<ref name="دائرةالمعارف فارسی"/>
 
=== در احادیث ===
نبیل حسین می‌نویسد سنی‌های حامی علی بر این باورند که نوعی علی‌ستیزی را می‌توان در روایات تاریخی و احادیث اسلام مشاهده کرد و همسوبودنهم سو بودن سنی‌ها با سلسلهٔ [[بنی‌امیه]] باعث شده‌است که [[محدث|محدثان]]ان اولیه با گرایش شیعی، فاقد اعتبار و از سوی دیگر، راویان حدیث با گرایش ضد علی معتبر دانسته شوند.<ref>{{یادکرد وب |نام خانوادگی=Husayn |نام=Nebil A. |عنوان=Alid loyalist |نشانی=http://scholar.princeton.edu/nhussen/filter_by/alid-loyalist |تاریخ بازدید=1 July 2013 |پیوند بایگانی=httphttps://www.webcitation.org/6PYd1nx4B?url=http://scholar.princeton.edu/nhussen/filter_by/alid-loyalist |تاریخ بایگانی=14 Mayمه 2014 |کد زبان=en }}</ref>
 
[[ایگناز گلدزیهر]] ضمن مقایسهٔ دو نسخه از سخنان محمد دربارهٔ علی که در جنگ خیبر پس از دادن پرچم به او بر زبان آورده‌است، اذعان می‌دارد که در روایات، اضافاتی به نفع علی وجود دارد. اما از طرف دیگر برای اثبات دیدگاه خود دربارهٔ وجود علی‌ستیزی در روایات، دو نسخهٔ متفاوت از حدیث «مؤمن در حالی که نور ایمان در قلبش است، زنا نمی‌کند و مؤمن در حالی که نور ایمان در قلبش است، دزدی نمی‌کند» را بررسی کرده، نتیجه می‌گیرد که در برخی کتب، به حدیث مزبور جملهٔ «مؤمن غلو نمی‌کند» اضافه شده‌است تا شیعیان «کافر» قلمداد شوند و این جملات اضافی در لوای حدیث موجه و معتبر اصلی، به مرور زمان در اذهان مسلمانان جای بگیرد.<ref>{{پک|Goldziher|1973|ک=Muslim Studies|زبان=en|ص=120}}</ref>
سطر ۳۰۰ ⟵ ۴۹۴:
 
پل کوب می‌نویسد در [[شام]]، احادیث راجع به تقوای علی تا زمان اسماعیل بن عیاش حمصی (درگذشته به سال ۱۸۱ یا ۱۸۲ هجری) ناشناخته بودند و حتی تا قرن سوم هجری هر کسی در مسجد امویان، مخفیانه در بحث‌های مربوط به «فضائل علی» شرکت می‌جست، به احتمال زیاد مورد هجمه قرار می‌گرفت.<ref>{{پک|Cobb|2001|ک=White Banners|زبان=en|ص=169}}</ref>
 
== کتاب‌شناسی ==
{{نوشتار اصلی|کتاب‌شناسی علی بن ابی‌طالب}}
 
=== آثار تاریخی ===
از جمله آثار تاریخی که به صورت تخصصی به زندگانی علی بن ابی‌طالب پرداخته‌است، کتاب [[الصحیح من سیرة الامام علی]] تألیف [[سید جعفر مرتضی عاملی]] است. این کتاب در ۵۳ جلد و به زبان عربی به چاپ رسیده‌است. این کتاب از سه بخش کلی تشکیل شده که عبارتند از: شرح زندگانی [[علی بن ابی‌طالب]] در دوران حیات [[محمد|پیامبر اسلام]] (هشت جلد و نیم)، دوران زندگی علی از بعد از وفات پیامبر تا ابتدای بیعت مردم با وی بعد از قتل [[عثمان بن عفان]] (نه جلد و نیم)، اتفاقاتی که بعد از بیعت مردم با علی بن ابی‌طالب اتفاق افتاد (الباقی مجلدات کتاب)<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=http://thaqalain.ir/معرفی-و-نقد-کتاب-الصحیح-من-سیره-الامام-ع/|عنوان=سایت ثقلین، معرفی و نقد کتاب الصحیح من…}}</ref>
 
=== آثار هنری و ادبی ===
==== رمان ====
از جمله آثاری که با موضوع [[رمان]] دربارهٔ علی بن ابی‌طالب به نگارش درآمده، رمان «قدیس» اثری به قلم ابراهیم حسن‌بیگی است. در این کتاب، نگاهی تاریخی به بُعد حکومت‌داری علی بن ابی‌طالب در ۵ سال دوران خلافت وی صورت گرفته‌است. این رمان در اصل روایتی است از زندگی کشیشی که دوست دارد کلکسیونر کتب و اسناد خطی باشد و در این کار اشتیاق فراوانی برای جمع‌آوری کتاب‌های خطی دارد. عشق کشیش به کتب خطی، او را به مردی تاجیک می‌رساند که می‌خواهد کتابش را بفروشد. اما همیشه در مسائلی که ارزش مادی داشته باشد، شیطنت هم وجود دارد. مرد تاجیک توسط یک عده جنایتکار کشته می‌شود و خانه کشیش هم مورد سرقت قرار می‌گیرد. این آغاز ماجرایی است که در نهایت کشیش را به مطالعه سرگذشت علی بن ابی‌طالب علاقه‌مند می‌کند.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=معرفی رمان «قدیس» در مورد امام علی علیه السلام|نشانی=http://ahlolbait.com/article/5661/معرفی-رمان-«قدیس»-در-مورد-امام-علی-علیه-السلام|وبگاه=موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت علیهم السلام|تاریخ=2015-04-26|بازبینی=2019-12-12|کد زبان=fa}}</ref>
 
==== نظم و نثر ====
از دیگر زمینه‌های ادبی که مورد توجه مسلمانان و خصوصاً شیعیان برای بیان فضائل، تمجید و شرح احوال و اتفاقات پیرامون علی بن ابی‌طالب قرار گرفته‌است، شعر و نثر ادبی است. در این زمینه می‌توان [[علی‌نامه|کتاب علی‌نامه]] را پیشگام کتب شعر در مدح و شرح وقایع تاریخی پیرامون ائمه شیعه و خصوصاً علی بن ابی طالب دانست. این کتاب مولفش به نام ربیع، شاعر ناشناخته قرن پنجم معرفی شده، بر پایه شعر حماسی نگاشته شده‌است.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=چطور حماسه امیرالمؤمنین (ع) در قرن پنجم جای شاهنامه را گرفت/کدکنی: "علی نامه" کمال شعر شیعی است+ گفتگو با مصحح کتاب|نشانی=https://www.mashreghnews.ir/news/299009/چطور-حماسه-امیرالمؤمنین-ع-در-قرن-پنجم-جای-شاهنامه-را-گرفت-کدکنی|وبگاه=مشرق نیوز|تاریخ=2014-04-16|بازبینی=2019-12-13|کد زبان=fa}}</ref>
 
=== شرح و بسط کلام ===
در شرح و بسط کلام علی بن ابی‌طالب، کتب مختلف و در رشته‌های متفاوتی به رشته تحریر درآمدند. از مهمترین این آثار می‌توان به شروح نهج‌البلاغه اشاره کرد. در این بین شرح نهج‌البلاغه محمدتقی جعفری که در ۲۵ جلد به بررسی فلسفی کلام علی بن ابی‌طالب می‌پردازد. محمدتقی جعفری کوشید تا در این تفسیر، ابعاد مختلف فلسفی، کلامی، عرفانی، فقهی، حقوقی، جامعه‌شناختی، فلسفه سیاسی، فلسفه حقوقی، و روانشناختی کلام علی بن ابی‌طالب را دریابد.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=ترجمه و تفسیر نهج البلاغه (علامه جعفری) - نهج البلاغه {{!}} پایگاه تخصصی نهج البلاغه|نشانی=http://farsi.balaghah.net/content/ترجمه-و-تفسیر-نهج-البلاغه-علامه-جعفری|وبگاه=farsi.balaghah.net|بازبینی=2019-12-13}}</ref>
 
می‌توان از مهمترین آثاری که دربارهٔ علی بن ابی‌طالب به رشته تحریر درآمده به مواردی ذیل اشاره کرد:
{| class="wikitable sortable" style="text-align:center"
!نام کتاب
!مؤلف
!زبان
!موضوع
|-
|''[[الصحیح من سیرة الامام علی]]''
|[[سید جعفر مرتضی عاملی]]
|عربی
|تاریخ
|-
|''ردّ الشمس لعلی (ع)''
|سید جعفر مرتضی عاملی
|عربی
|تاریخ
|-
|''موسوعة الامام علی بن ابی‌طالب (ع) فی الکتاب و السنة و التاریخ''
|[[محمد محمدی ری‌شهری]]
|عربی
|تاریخ
|-
|''دانشنامه امام علی (ع)''
|[[پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی]]
|فارسی
|تاریخ
|-
|''دانشنامه امیرالمؤمنین''
|[[محمد محمدی ری‌شهری]]
|فارسی
|تاریخ
|-
|''امام علی (ع) و خوارج''
|[[سید جعفر مرتضی عاملی|سید جعفرمرتضی عاملی]]
|فارسی
|تاریخ
|-
|''شرح نهج البلاغه''
|[[محمدتقی جعفری]]
|فارسی
|شرح و ترجمه گفتارها
|-
|''جلوه تاریخ در شرح نهج‌البلاغه''
|[[ابن ابی الحدید]]
|عربی
|شرح و ترجمه گفتارها
|-
|''پیام امام امیرالمؤمنین (ع)''
|[[ناصر مکارم شیرازی]]
|فارسی
|شرح و ترجمه گفتارها
|-
|''جاذبه و دافعه علی (ع)''
|[[مرتضی مطهری]]
|فارسی
|علی‌شناسی
|-
|''مائة منقبة من مناقب امیرالمؤمنین''
|[[فضل بن شاذان]]
|عربی
|علی‌شناسی
|-
|''وحدت عالی انسانی''
|[[محمدتقی جعفری]]
|فارسی
|علی‌شناسی
|-
|''علی (ع) و حقوق بشر''
|[[جرج جرداق|جرج جرادق]]
|فارسی
|علی‌شناسی
|-
|''امام علی از نگاه مولوی''
|محمدتقی جعفری
|فارسی
|علی‌شناسی
|}
 
== سال‌شمار ==
<timeline>
ImageSize = width:1000 height:auto barincrement:40
PlotArea = top:10 bottom:90 right:130 left:20
AlignBars = justify
Legend = orientation:horizontal position:bottom
 
DateFormat = yyyy
Period = from:0 till:40
TimeAxis = orientation:horizontal
ScaleMajor = unit:year increment:5 start:0
 
Colors =
id:canvas value:gray(0.9)
id:Moh value:claret legend:Mohammad
id:Abu value:yellowgreen legend:Abubakr
id:Oma value:lavender legend:Omar
id:Osm value:red legend:Osman
id:Ali value:yelloworange legend:Ali
 
BarData =
Barset:emam
Barset:xalife
 
PlotData=
width:20 align:left fontsize:M shift:(8,-2) anchor:till
barset:xalife
from:4 till:11 color:Moh
barset:break
from:11 till:13 color:Abu
barset:break
from:13 till:23 color:Oma
barset:break
from:23 till:35 color:Osm
barset:break
from:35 till:40 color:Ali text:"Caliphate"
 
LineData =
layer:front
at:11 color:black
</timeline>
 
{{Simple Horizontal timeline
 
|from=۶۳۲
|to=۸۷۴
|inc=۲۰
 
|styleF-boxcolour=#3cb371
|styleF-border=none;border:2px solid #D0A200
 
|styleZ-boxcolour=#b1e7ca
|styleZ-border=none;border:2px solid #E20000
 
|row1-1-text= ۱
|row1-2-text= ۲
|row1-3-text= ۳
|row1-4-text= ۴
|row1-5-text= ۵
|row1-6-text= ۶
|row1-7-text= ۷
|row1-8-text= ۸
|row1-9-text= ۹
|row1-10-text= ۱۰
|row1-11-text= ۱۱
 
|row1=timeline
|row1-1-at=۶۳۲
|row1-1-to=۶۶۱
|row1-2-to=۶۷۰
|row1-3-to=۶۸۰
|row1-4-to=۷۱۲
|row1-5-to=۷۳۲
|row1-6-to=۷۶۵
|row1-7-to=۷۹۹
|row1-8-to=۸۱۷
|row1-9-to=۸۳۵
|row1-10-to=۸۶۷
|row1-11-to=۸۷۴
|row1-1-style=styleF
|row1-2-style=styleZ
|row1-3-style=styleF
|row1-4-style=styleZ
|row1-5-style=styleF
|row1-6-style=styleZ
|row1-7-style=styleF
|row1-8-style=styleZ
|row1-9-style=styleF
|row1-10-style=styleZ
|row1-11-style=styleF
|row1-12-style=styleZ
 
|row3=scale
|axis-nudge=-0.8em
|caption=سال میلادی
 
}}
{{Simple Horizontal timeline
 
|from=۸۷۴
|to=۲۰۳۰
|inc=۱۱۴
 
|styleZ-boxcolour=#b1e7ca
|styleZ-border=none;border:2px solid #E20000
 
|row1-1-text= ۱۲
 
|row1=timeline
|row1-1-at=۸۷۴
|row1-1-to=۲۰۳۰
 
|row1-1-style=styleZ
 
|row3=scale
|axis-nudge=-0.8em
|caption=سال میلادی
 
}}
 
{{Div col|cols=۲}}
{{legend|#3cb371|(۱) [[علی بن ابی‌طالب|علی بن ابی‌طالب، از ۶۳۲ تا ۶۶۱]] (۲۹ سال)}}
{{legend|#b1e7ca|(۲) [[حسن مجتبی|حسن مجتبی، از ۶۶۱ تا ۶۷۰]] (۹ سال)}}
{{legend|#3cb371|(۳) [[حسین بن علی|حسین بن علی، از ۶۷۰ تا ۶۸۰]] (۱۰ سال)}}
{{legend|#b1e7ca|(۴) [[سجاد|سجاد، از ۶۸۰ تا ۷۱۲]] (۳۲ سال)}}
{{legend|#3cb371|(۵) [[محمد باقر|محمد باقر، از ۷۱۲ تا ۷۳۲]] (۲۰ سال)}}
{{legend|#b1e7ca|(۶) [[جعفر صادق|جعفر صادق، از ۷۳۲ تا ۷۶۵]] (۳۳ سال)}}
{{legend|#3cb371|(۷) [[موسی کاظم|موسی کاظم، از ۷۶۵ تا ۷۹۹]] (۳۴ سال)}}
{{legend|#b1e7ca|(۸) [[علی بن موسی الرضا|علی بن موسی الرضا، از ۷۹۹ تا ۸۱۷]] (۱۸ سال)}}
{{legend|#3cb371|(۹) [[محمد تقی|محمد تقی، از ۸۱۷ تا ۸۳۵]] (۱۸ سال)}}
{{legend|#b1e7ca|(۱۰) [[علی النقی|علی النقی، از ۸۳۵ تا ۸۶۸]] (۳۳ سال)}}
{{legend|#3cb371|(۱۱) [[حسن عسکری|حسن عسکری، از ۸۶۷ تا ۸۷۴]] (۷ سال)}}
{{legend|#b1e7ca|(۱۲) [[حجت بن الحسن|حجت بن الحسن، از ۸۷۴ تا زمان حال]] (تاکنون {{سن|۸۷۴|۱|۵}})}}
{{Div col end}}
<small>
;توضیحات:
* این الگو بر مبنای '''اندیشهٔ شیعه''' است.
* در اندیشهٔ شیعی دورهٔ امامت و خلافت الهی '''علی بن ابی‌طالب''' از درگذشت پیامبر اسلام آغاز شده‌است. دورهٔ زمامداری وی بر مسلمین پس از کشته‌شدن عثمان بن عفان آغاز شد.
* آغاز امامت هر امام مصادف با درگذشت امام پیشین است.
* دورهٔ امامت '''حجت بن حسن''' از لحظهٔ درگذشت امام پیشین خود آغاز شده‌است و چون به عقیدهٔ '''شیعیان دوازده امامی''' وی زنده و از نظرها پنهان است، بنابراین امامت حجت بن حسن تا زمان ظهور وی و پس از آن تا زمان ازدنیارفتن او ادامه دارد.
* مقیاس نمودار در ردیف نخست با مقیاس ردیف دوم (مرتبط با حجت المهدی) یکسان نیست.</small>
 
== جستارهای وابسته ==
* [[امام علی (مجموعه تلویزیونی)|''امام علی'' (مجموعه تلویزیونی)]]
{{درگاه|اسلام}}
* [[شخصیت علی بن ابی‌طالب]]
{{Colbegin}}
* [[کتاب‌شناسی علی بن ابی‌طالب]]
* [[زن در نگاه علی]]
 
* [[نقد علی]]
== یادداشت‌ها ==
* [[علی در ادبیات فارسی]]
{{یادداشت‌ها}}
* [[علی از نگاه نامسلمانان]]
{{Colend}}
 
== پانویس ==
{{پانویس|۳|اندازه=ریز|چپ‌چین=بله۲}}
 
== منابع ==
{{آغاز پانویس|30em}}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=تقی‌زاده داوری |نام=محمود |کتاب=تصویر امامان شیعه در دایرةالمعارف اسلام «ترجمه و نقد» |ناشر=مؤسسه شیعه‌شناسی |مکان=قم |جلد=۱ |سال=۱۳۸۵ |پیوند=http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6839 }}
* {{یادکرد ژورنالکتاب |نام خانوادگی=خرمشاهیتقی‌زاده داوری |نام=بهاءالدینمحمود |پیوند نویسندهکتاب=بهاءالدینتصویر خرمشاهیامامان |عنوان=مصحفشیعه امامدر علیدائرةالمعارف علیهاسلام السلام«ترجمه و نقد» |ژورنالناشر=مجلهمؤسسه بیناتشیعه‌شناسی |مکان=قم |ناشر= |دوره= |شمارهجلد=۱ |سال=۱۳۷۹ |صفحه=۱۳۸۵ |پیوند=http://newwww.imamalinetnoorlib.netir/View/fa/ArticleView.html?ArticleID=2847 Book/BookView/Image/6839}}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=رامیارحسن‌زاده آملی|نام=محمود حسن|عنوانپیوند نویسنده=تاریخحسن قرآنحسن‌زاده آملی|سالکتاب=۱۳۹۰ هزار و یک نکته|سال=۱۳۶۵|ناشر=امیرکبیرمرکز نشر فرهنگی رجاء|مکانشهر=تهران قم|شابک=۹۷۸ 964-۹۶۴6286-۰۰40-۰۵۹۳-۴ |صفحه=۷۳–۳۶۵ |پیوند=http://www.noorlib.ir/View/FA/BookView.rem?BookID=12908&VolumeNum=2 }}
* {{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی=رضویخرمشاهی |نام=سیدبهاءالدین محمد|پیوند نویسنده=بهاءالدین خرمشاهی |عنوان=نگاهیمصحف بهامام کتابعلی غررالحکمعلیه و جواهرالکلمالسلام |ژورنال=سفینهمجله بینات |مکان=قم |ناشر= |دوره= |شماره=۴ |سال=۱۳۸۳۱۳۷۹ |صفحه=۸۹–۷۸ |پیوند=http://wwwnew.noormagsimamalinet.com/viewnet/fa/articlepage/2043 ArticleView.html?ArticleID=2847}}
* {{یادکرد ژورنالکتاب |نام خانوادگی=سجادی‌زادهرامیار |نام=علیمحمود |عنوان=واکاویتاریخ مفهومقرآن ناصب و محرومیت او از حقوق مدنی در احادیث و فقه امامیه|سال=۱۳۹۰ |ژورنالناشر=آموزه‌های فقه مدنیامیرکبیر |شمارهمکان=۴تهران |سالشابک=۱۳۹۰978-964-00-0593-4 |صفحه=۹۴–۶۵۷۳–۳۶۵ |پیوند=http://www.noormagsnoorlib.comir/viewView/faFA/articlepage/888612 BookView.rem?BookID=12908&VolumeNum=2}}
* {{یادکرد کتابژورنال |نام خانوادگی=لبافرضوی |نام=علیسید محمد |عنوان=مظلومینگاهی گمشدهبه درکتاب غررالحکم و سقیفهجواهرالکلم |سالژورنال=۱۳۸۵سفینه |ناشرشماره=منیر۴ |مکانسال=تهران۱۳۸۳ |شابکصفحه=۹۷۸-۹۶۴-۵۶۰۱-۹۹-۱۸۹–۷۸ |پیوند=http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2043}}
* {{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی=منتظریسجادی‌زاده مقدم|نام=حامدعلی |عنوان=بررسیواکاوی کاربردهایمفهوم لقبناصب «امیرالمؤمنین»و محرومیت او از حقوق مدنی در بستراحادیث تاریخو فقه امامیه اسلام|ژورنال=تاریخآموزه‌های درفقه آیینهمدنی پژوهش|شماره=۱۷۴ |سال=۱۳۸۷۱۳۹۰ |صفحه=۵۲–۱۲۷۹۴–۶۵ |پیوند=http://www.noormags.comir/view/fa/articlepage/745991888612}}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=کتانی|نام= عبد الحی|پیوند نویسنده=|کتاب= نظام الحکومة النبویة |سال=|ناشر=دارالارقم بن ابی الارقم|شهر=بیروت|شابک=}}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=لباف |نام=علی |عنوان=مظلومی گمشده در سقیفه |سال=۱۳۸۵ |ناشر=منیر |مکان=تهران |شابک=۹۷۸-۹۶۴-۵۶۰۱-۹۹-۱}}
* {{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی |نام=|دانشنامه=[[دانشنامه بزرگ اسلامی]] |مقاله=تبوک (چاپ اول) | پیوند مقاله =http://lib.eshia.ir/23022/14/5765|ویرایش= |سال=۱۳۶۷ |ناشر=[[مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]] |جلد=۱۴ |مکان=ایران|شابک=964-7025-54-8 |صفحه=۵۷۶۵ |زبان=fa |ش=}}
* {{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی=منتظری مقدم|نام=حامد|عنوان=بررسی کاربردهای لقب «امیرالمؤمنین» در بستر تاریخ اسلام|ژورنال=تاریخ در آیینه پژوهش|شماره=۱۷|سال=۱۳۸۷ |صفحه=۵۲–۱۲۷ |پیوند=http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/745991}}
* {{یادکرد| کوشش =زیر نظر [[غلامحسین مصاحب]] و [[رضا اقصی]]| فصل = علی| عنوان =[[دائرةالمعارف فارسی]] | جلد =۲، ق. ۱| سال =۱۳۸۱| سال اصلی = ۱۳۵۶| ناشر = [[مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر]]، [[شرکت سهامی کتاب‌های جیبی]]| مکان =تهران| شابک =964-303-044-X| صفحه = ۱۷۶۲–۱۷۶۰}}
{{چپ‌چین}}
* {{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Bar-Asher |نام=Meir |مقاله=Shīʿism and the Qurʾān |دانشنامه=[[دانشنامه قرآن|Encyclopedia of Quran]] |نام ویراستار=Jane Dammen |نام خانوادگی ویراستار=McAuliffe |پیوند ویراستار=جین دمن مک‌آولیف |ناشر=[[انتشارات بریل|Brill Online]] |سال=2004۲۰۰۴ |نشانی پیوند مقاله =http://referenceworks.brillonline.com/entries/encyclopaedia-of-the-quran/shiism-and-the-quran-COM_00181 |زبان=en }}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Cobb |نام=Paul M. |کتاب=White Banners: Contention in ʻAbbāsid Syria, 750–880 |فصل=Notes |پیوند=http://books.google.com/books?id=2C6KIBw4F9YC&lpg=PA169&dq=anti%20alid&pg=PA169#v=onepage&q=anti%20alid&f=false |سال=2001۲۰۰۱ |ناشر=SUNY Press |مکان=Albany |شابک=9780791491096 |زبان=en }}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Cooperson |نام=Michael |پیوند نویسنده=مایکل کوپرسن |کتاب=Classical Arabic Biography: The Heirs of the Prophets in the Age of al-Ma'mun |فصل=The Caliph al-Mamun |پیوند=http://books.google.com/books?id=B38tRebLIrMC&lpg=PP1&pg=PA25#v=onepage&q&f=false |سال=2000۲۰۰۰ |ناشر=Cambridge University Press |مکان=Cambridge |شابک=9781139426695 |زبان=en }}
* {{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Daftary |نام=Farhad |پیوند نویسنده=فرهاد دفتری |مقاله=ʿAlids |دانشنامه=[[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]] |ویرایش=3rd |سال=2014۲۰۱۴ |ناشر=[[انتشارات بریل|Brill Online]] |مکان=Leiden |نشانی پیوند مقاله =http://referenceworks.brillonline.com/entries/encyclopaedia-of-islam-3/alids-COM_26329 |زبان=en }}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Dakake |نام=Maria Massi |پیوند نویسنده=ماریا دقاق |عنوان=The Charismatic Community: Shi'ite Identity in Early Islam |ناشر=SUNY Press |سال=2008۲۰۰۸ |مکان=Albany |شابک=0791470334 |زبان=en }}
* {{یادکرد دانشنامه |همان=بله |نام خانوادگی=Dakake |نام=Maria |مقاله=Ḡadīr Ḵomm |دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |ویرایش=online |سال=2000۲۰۰۰ |نشانی پیوند مقاله =http://www.iranicaonline.org/articles/gadir-komm- |تاریخ بازبینی=6 June 2014 |زبان=en |پیوند بایگانی=https://web.archive.org/web/20131116224702/http://www.iranicaonline.org/articles/gadir-komm- |تاریخ بایگانی=16 November 2013 }}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Donner |نام=Fred M. |پیوند نویسنده=فرد دانر |نام ویراستار=John L. |نام خانوادگی ویراستار=Esposito |پیوند ویراستار=جان اسپوزیتو |فصل=Muhammad and the Caliphate |نشانی فصل=http://books.google.com/books?id=imw_KFD5bsQC&lpg=PP1&dq=The%20Oxford%20History%20of%20Islam&pg=PA1#v=onepage&q=The%20Oxford%20History%20of%20Islam&f=false |کتاب=The Oxford history of Islam |تاریخسال=1999۱۹۹۹ |ناشر=Oxford University Press |مکان=New York |زبان=en |شابک=9780195107999 }}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Donzel |نام=E J van |کتاب=Islamic Desk Reference |ف=Fatima |ناشر=E.J. Brill |مکان=Leiden |سال=1994۱۹۹۴ |شابک=9789004097384 |زبان=en }}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Esposito |نام=John L. |پیوند نویسنده=جان اسپوزیتو |عنوان=The Oxford dictionary of Islam |پیوند=http://books.google.com/books?id=6VeCWQfVNjkC&printsec=frontcover&dq=The+Oxford+dictionary+of+Islam&hl=en&sa=X&ei=euZkT9qJOIftsgbRlf3cBQ&ved=0CDQQuwUwAA |سال=2004۲۰۰۴ |ناشر=Oxford University Press |مکان=New York |شابک=9780195125597 |زبان=en }}
* {{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Gibb |نام=H.A.R‏R. |پیوند نویسنده=همیلتون الکساندر روسکین گیب |دانشنامه=[[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]] |مقاله=Amīr al-Muʾminīn |پیوند مقاله=http://referenceworks.brillonline.com/entries/encyclopaedia-of-islam-2/amir-al-muminin-SIM_0617 |ویرایش=2nd |سال=1986۱۹۸۶ |ناشر=[[انتشارات بریل|E. J. Brill]] |زبان=en }}
* {{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Gleave |نام=Robert M. |مقاله=ʿAlī b. Abī Ṭālib |دانشنامه=[[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]] |ویرایش=3rd |سال=2014۲۰۱۴ |ناشر=[[انتشارات بریل|Brill Online]] |مکان=Leiden |نشانی پیوند مقاله =http://brillonline.nl/entries/encyclopaedia-of-islam-3/ali-b-abi-talib-COM_26324 |زبان=en }}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Goldziher |نام=Ignác |پیوند نویسنده=ایگناز گلدزیهر |کتاب=Muslim Studies |فصل=The Hadith in its relation to the conflicts of the parties in Islam |پیوند=http://books.google.com/books?id=s6sYxzbiP-gC&lpg=PA120&dq=anti%20alid%20hadith&pg=PA120#v=onepage&q=anti%20alid%20hadith&f=false |سال=1973۱۹۷۳ |ناشر=SUNY Press |مکان=Albany |جلد=1۱ |شابک=9780873952347 |زبان=en }}
* {{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Heck |نام=Paul L. |مقاله=Politics and the Quran |سال=2004۲۰۰۴ |دانشنامه=[[دانشنامه قرآن|Encyclopaedia of Quran]] |زبان=en }}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Holt |نام=Peter M. |نام۲=Ann K. S. |نام خانوادگی۲=Lambton |نام خانوادگی۳=Lewis |نام۳=Bernard |پیوند نویسنده=پیتر مالکوم هالت |پیوند نویسنده۲=آن لمبتون |پیوند نویسنده۳=برنارد لوئیس |عنوان=Cambridge History of Islam |ناشر=Cambridge University Press |جلد=1۱ |سال=1977۱۹۷۷ |مکان=Cambridge |شابک=0-521-29136-4 |زبان=en }}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Lapidus |نام=Ira |کتاب=A History of Islamic Societies |ناشر=Cambridge University Press |ویرایش=2nd |سال=2002۲۰۰۲ |شابک=978-0-521-77933-3 |مکان=Cambridge |زبان=en }}
* {{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Levi Della Vida |نام=Giorgio |نام خانوادگی۲=Bonner |نام۲=M. |پیوند نویسنده=جورجو لوی دلا ویدا |دانشنامه=[[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]] |مقاله=ʿUmar (I) b. al-K̲h̲aṭṭāb |ویرایش=2nd |سال=2000۲۰۰۰ |ناشر=[[انتشارات بریل|E. J. Brill]] |جلد=10۱۰ |مکان=Leiden |شابک=90-04-11211-1 |صفحه=818–21۸۱۸–۲۱ |زبان=en }}
* {{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Levi Della Vida |نام=Giorgio |نام خانوادگی۲=Khoury |نام۲=R.G. |دانشنامه=[[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]] |مقاله=ʿUt̲h̲mān b. ʿAffān |ویرایش=2nd |سال=2000۲۰۰۰ |ناشر=[[انتشارات بریل|E. J. Brill]] |جلد=10۱۰ |مکان=Leiden |شابک=90-04-11211-1 |صفحه=946–49۹۴۶–۴۹ |زبان=en }}
* {{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی=Lewinstein |نام=Keith |عنوان=The Succession to Muhammad: A Study of the Early Caliphate by Wilferd Madelung |ژورنال=Journal of the American Oriental Society |ناشر=American Oriental Society |دوره=121۱۲۱ |شماره=2۲ |سال=2001 |ماه=April–June۲۰۰۱ |صفحه=326–27 |doi=10.2307/606600 |زبان=en }}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Lewis |نام=Bernard |پیوند نویسنده=برنارد لوئیس |عنوان=The Political Language of Islam |ناشر=University of Chicago Press |سال=1991۱۹۹۱ |مکان=Chicago |شابک=0226476936 |زبان=en }}
* {{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Madelung |نام=Wilferd |پیوند نویسنده=ویلفرد مادلونگ |دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |مقاله=Ḥasan b. ʿAli b. Abi Ṭāleb |سال=2003۲۰۰۳ |پیوند مقاله=http://www.iranicaonline.org/articles/hasan-b-ali |ویرایش=online |تاریخ بازبینی=5 July 2012 |پیوند بایگانی=https://web.archive.org/web/20131117041057/http://www.iranicaonline.org/articles/hasan-b-ali |تاریخ بایگانی=17 November 2013 |زبان=en }}
* {{یادکرد دانشنامه |همان=بله |نام خانوادگی=Madelung |نام=Wilferd |عنوان=Ḥosayn b. ʿAli |دانشنامه=Encyclopaedia Iranica |تاریخ بازبینی=23 March 2008 |سال=2004۲۰۰۴ |ویرایش=online |پیوند=http://www.iranicaonline.org/articles/hosayn-b-ali-i |پیوند بایگانی=https://web.archive.org/web/20131117042504/http://www.iranicaonline.org/articles/hosayn-b-ali-i |تاریخ بایگانی=17 November 2013 |زبان=en }}
* {{یادکرد دانشنامه |همان=بله |نام خانوادگی=Madelung |نام=Wilferd |دانشنامه=[[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]] |مقاله=S̲h̲īʿa |پیوند مقاله=http://referenceworks.brillonline.com/entries/encyclopaedia-of-islam-2/shia-SIM_6920 |ویرایش=2nd |سال=1986۱۹۸۶ |ناشر=[[انتشارات بریل|E. J. Brill]] |زبان=en }}
* {{یادکرد کتاب |همان=بله |نام خانوادگی=Madelung |نام=Wilferd |عنوان=The Succession to Muhammad: A Study of the Early Caliphate |ناشر=Cambridge University Press |مکان=Cambridge |سال=1997۱۹۹۷ |شابک=0-521-64696-0 |زبان=en }}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Meri |نام=J.W. |کتاب=Medieval Islamic Civilization: An Encyclopedia |ناشر=Routledge |مکان=New York |سال=2005۲۰۰۵ |شابک=9780415966900 |پیوند=http://books.google.com/books?id=H-k9oc9xsuAC&pg=PA36 |زبان=en }}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=al-Minqarī |نام=A.F.N.I.M. |نام خانوادگی۲=Hārūn |نام۲=A.S.M. |کتاب=Waqʿat Ṣiffīn |ناشر=Maktaba Āyatallāh al-ʿAẓmī al-Marʿaši an-Naǧafī |سال=1963۱۹۶۳ |مکان=Qum |پیوند=http://books.google.com/books?id=B1LOngEACAAJ |زبان=en }}
* {{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی=Modarressi |نام=Hossein |پیوند نویسنده=سید حسین مدرسی طباطبایی |عنوان=Early Debates on the Integrity of the Qur'ān: A Brief Survey |ژورنال=Studia Islamica |ناشر=Maisonneuve & Larose |شماره=77۷۷ |سال=1993۱۹۹۳ |صفحه=5–39۵–۳۹ |پیوند=http://www.jstor.org/stable/1595789 |زبان=en }}
* {{یادکرد کتاب |همان=بله |نام خانوادگی=Modarressi |نام=Hossein |عنوان=Tradition and survival: a bibliographical survey of early Shī'ite literature |جلد=1۱ |سال=2003۲۰۰۳ |ناشر=Oneworld |مکان=Oxford |شابک=9781851683314 |زبان=en }}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Momen |نام=Moojan |پیوند نویسنده=موژان مؤمن |عنوان=An Introduction to Shi‘i Islam: The History and Doctrines of Twelver Shi'ism |ناشر=Yale University Press |سال=1985۱۹۸۵ |مکان=New Haven, CT |شابک=0300035314 |زبان=en }}
* {{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Morony |نام=Michael G. |پیوند نویسنده=مایکل مورونی |دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |مقاله=Arab ii |سال=1987۱۹۸۷ |پیوند مقاله=http://www.iranicaonline.org/articles/arab-ii |ویرایش=online |تاریخ بازبینی=14 September 2012 |پیوند بایگانی=https://web.archive.org/web/20140413033056/http://www.iranicaonline.org/articles/arab-ii |تاریخ بایگانی=13 April 2014 |زبان=en }}
* {{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Nasr |نام=Seyyed Hossein |پیوند نویسنده=سید حسین نصر |نشانیپیوند مقاله = http://www.britannica.com/EBchecked/topic/15223/Ali |مقاله=ʿAlī |سال=2012۲۰۱۲ |دانشنامه=[[دانشنامه بریتانیکا|Encyclopædia Britanica]] |بازبینی=21 March 2012 |زبان=en |پیوند بایگانی=http://www.webcitation.org/6PYczYQia |تاریخ بایگانی=14 May 2014}}
* {{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی=Newman |نام=Andrew J. |پیوند نویسنده=اندرو نیومن |عنوان=The Succession to Muhammad: A Study of the Early Caliphate by Wilferd Madelung |ژورنال=Iranian Studies |ناشر=International Society for Iranian Studies |دوره=32۳۲ |شماره=3۳ |سال=1999 |ماه=Summer۱۹۹۹ |صفحه=403–5۴۰۳–۵ |پیوند=http://www.jstor.org/stable/4311271 |زبان=en }}
* {{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Poonawala |نام=Ismail |پیوند نویسنده=اسماعیل پوناوالا |نشانیپیوند مقاله = http://www.iranicaonline.org/articles/ali-b-abi-taleb |مقاله=ʿAlī b. Abī Ṭāleb |سال=2011۲۰۱۱ |دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |ویرایش=online |بازبینی=21 March 2012 |زبان=en |پیوند بایگانی=https://web.archive.org/web/20131116235319/http://www.iranicaonline.org/articles/ali-b-abi-taleb |تاریخ بایگانی=16 November 2013}}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Ring |نام=T. |نام خانوادگی۲=Salkin |نام۲=R.M. |نام خانوادگی۳=Boda |نام۳=S.L. |کتاب=International Dictionary of Historic Places: Middle East and Africa |ناشر=Fitzroy Dearborn |مکان=Chicago |جلد=4۴ |سال=1996۱۹۹۶ |شابک=9781884964039 |پیوند=http://books.google.fr/books?id=R44VRnNCzAYC&pg=RA1-PA69I |زبان=en }}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Robinson |نام=Chase F. |عنوان=Islamic Historiography |ناشر=Cambridge University Press |سال=2003۲۰۰۳ |مکان=Cambridge |شابک=0521629365 |زبان=en }}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Shaban |نام=Muḥammad ʻAbd al-Ḥayy |عنوان=Islamic History: A New Interpretation |ناشر=Cambridge University Press |مکان=Cambridge |سال=1971۱۹۷۱ |جلد=1۱ |شابک=0521291313 |زبان=en }}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Tabatabaei |نام=Sayyid Mohammad Hosayn |پیوند نویسنده=سید محمدحسین طباطبایی |مترجم=[[سید حسین نصر|Seyyed Hossein Nasr]] |عنوان=Shi'ite Islam |ناشر=SUNY press |مکان=Albany |سال=1979۱۹۷۹ |شابک=0-87395-272-3 |زبان=en }}
* {{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Veccia Vaglieri |نام=Laura |پیوند نویسنده=لئورا وچا ولیری |دانشنامه=[[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]] |مقاله=ʿAbd Allāh b. al-ʿAbbās |ویرایش=2nd |سال=1986۱۹۸۶ |ناشر=[[انتشارات بریل|E. J. Brill]] |جلد=1۱ |مکان=Leiden |شابک=90-04-08114-3 |صفحه=40–41۴۰–۴۱ |زبان=en |ش=6 ۶}}
* {{یادکرد دانشنامه |همان=بله |نام خانوادگی=Veccia Vaglieri |نام=Laura |مقاله=ʿAlī b. Abī Ṭālib |سال=1986۱۹۸۶ |دانشنامه=[[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]] |ویرایش=2nd |جلد=1۱ |ناشر=[[انتشارات بریل|E. J. Brill]] |مکان=Leiden |شابک=90-04-08114-3 |صفحه=381–86۳۸۱–۸۶ |زبان=en |ش=1 ۱}}
* {{یادکرد دانشنامه |همان=بله |نام خانوادگی=Veccia Vaglieri |نام=Laura |دانشنامه=[[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]] |مقاله=al-As̲h̲ʿarī, Abū Mūsā |ویرایش=2nd |سال=1986۱۹۸۶ |ناشر=[[انتشارات بریل|E. J. Brill]] |جلد=1۱ |مکان=Leiden |شابک=90-04-08114-3 |صفحه=695–96۶۹۵–۹۶ |زبان=en |ش=2 ۲}}
* {{یادکرد دانشنامه |همان=بله |نام خانوادگی=Veccia Vaglieri |نام=Laura |دانشنامه=[[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]] |مقاله=al-D̲j̲amal |ویرایش=2nd |سال=1991۱۹۹۱ |ناشر=[[انتشارات بریل|E. J. Brill]] |جلد=2۲ |مکان=Leiden |شابک=90-04-07026-5 |صفحه=414–16۴۱۴–۱۶ |زبان=en }}
* {{یادکرد دانشنامه |همان=بله |نام خانوادگی=Veccia Vaglieri |نام=Laura |دانشنامه=[[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]] |مقاله=Ḥarūrāʾ |ویرایش=2nd |سال=1986۱۹۸۶ |ناشر=[[انتشارات بریل|E. J. Brill]] |جلد=3۳ |مکان=Leiden |شابک=90-04-08118-6 |صفحه=235–36۲۳۵–۳۶ |زبان=en |ش=3 ۳}}
* {{یادکرد دانشنامه |همان=بله |نام خانوادگی=Veccia Vaglieri |نام=Laura |دانشنامه=[[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]] |مقاله=Ibn Muld̲j̲am |ویرایش=2nd |سال=1986۱۹۸۶ |ناشر=[[انتشارات بریل|E. J. Brill]] |جلد=3۳ |مکان=Leiden |شابک=90-04-08118-6 |صفحه=887–90۸۸۷–۹۰ |زبان=en |ش=5 ۵}}
* {{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Watt |نام=Montgomery ‏William‏William |پیوند نویسنده=ویلیام مونتگومری وات |دانشنامه=[[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]] |مقاله=Abū Bakr |پیوند مقاله=http://referenceworks.brillonline.com/entries/encyclopaedia-of-islam-2/abu-bakr-SIM_0165 |ویرایش=2nd |سال=1986۱۹۸۶ |ناشر=[[انتشارات بریل|E. J. Brill]] |زبان=en }}
* {{یادکرد کتاب |همان=بله |نام خانوادگی=Watt |نام=William Montgomery |عنوان=[[محمد در مکه (کتاب)|Muhammad at Mecca]] |ناشر=Oxford University Press |سال=1953۱۹۵۳ |شابک=0195772784 |زبان=en }}
* {{یادکرد کتاب |همان=بله |نام خانوادگی=Watt |نام=W.M. |کتاب=Muhammad: Prophet and Statesman |ناشر=Oxford University Press |سال=1961۱۹۶۱ |شابک=9780198810780 |مکان=London |پیوند=http://books.google.com/books?id=zLN2hNidLw4C |زبان=en }}
{{پایان چپ‌چین}}
{{پایان پانویس}}
 
== پیوند به بیرون ==
{{جعبه پیوندعنوان به پروژه‌های خواهرعلی}}
| نویسنده = {{علی بن ابی‌طالب-افقی}}
| ویکی‌واژه = علی
| ویکی‌خبر = no
| ویکی‌گفتاورد = علی بن ابی‌طالب
| ویکی‌انبار = Category:Ali
| ویکی‌نبشته = علی ابن ابی‌طالب
}}
{{مباحث اسلام}}
{{شیعه-افقی}}
{{بزرگان اسلام}}
{{صحابه}}
{{خلفای راشدین}}
{{مستند کردن|VIAF=44268122}}
{{عشره مبشره}}
{{Subject bar |portal1=محمد |portal2=علی |portal3=فاطمه زهرا |portal4=اسلام |portal5=تشیع |commons=Category:Ali |commons-search=Category:Ali |n=y |n-search=علی ابن ابی‌طالب |wikt=y |wikt-search=علی |q=y |q-search=علی بن ابی‌طالب |s=y |s-search=علی ابن ابی‌طالب}}
 
{{داده‌های کتابخانه‌ای}}
[[رده:علی بن ابی‌طالب| ]]
 
[[رده:افراد ایزد انگاشته]]
[[رده:افراد دارای شمشیر معروف]]
[[رده:افراد دارای کتاب گفتاورد]]
[[رده:افراد ضرب‌المثلی]]
[[رده:امامان دوازده‌گانه|*۰۱]]
[[رده:امامان زیدیه]]
[[رده:امامان شیعه کشته‌شده]]
[[رده:امامان شیعه|*۰۱]]
[[رده:اهالی کوفه]]
[[رده:اهالی مدینه]]
[[رده:اهالی مکه]]
[[رده:تسننباغداران و پالیزکاران]]
[[رده:تشیعپسران ابی‌طالب]]
[[رده:پنج تن آل عبا]]
[[رده:چهارده معصوم]]
[[رده:خاک‌سپاری‌ها در حرم علی بن ابی‌طالب]]
[[رده:خانواده محمد]]
[[رده:خلفای ترورشده]]
[[رده:خلفای راشدین]]
[[رده:خلفای سده ۷ (میلادی)]]
سطر ۳۹۸ ⟵ ۸۳۸:
[[رده:درگذشتگان ۴۰ (قمری)]]
[[رده:درگذشتگان ۶۶۱ (میلادی)]]
[[رده:زادگاندرگذشتگان ۵۹۹در (میلادی)حال نماز]]
[[رده:سیاست‌مدارانزادگان عرب۶۰۰ (میلادی)]]
[[رده:صحابهزادگان ۶۰۱ (میلادی)]]
[[رده:علویانژنرال‌های عرب]]
[[رده:سیاستمداران عرب]]
[[رده:سیاست‌مداران کشته‌شده]]
[[رده:شهیدان اسلام]]
[[رده:صحابه شرکت‌داشته در غزوه احد]]
[[رده:صحابه شرکت‌داشته در غزوه بدر]]
[[رده:صحابه شهید]]
[[رده:صحابه محبوب اهل سنت]]
[[رده:صحابه محبوب شیعه]]
[[رده:صحابه مرد]]
[[رده:عرب‌های سده ۷ (میلادی)]]
[[رده:عرب‌های مسلمان]]
[[رده:علی بن ابی‌طالب|علی بن ابی‌طالب]]
[[رده:فرماندهان نظامی مسلمان]]
[[رده:فیلسوفان اسلامی]]
[[رده:فیلسوفان مسلمان]]
[[رده:قاضی‌های سده ۷ (میلادی)]]
[[رده:قانون‌گذاران سده ۷ (میلادی) در آسیا]]
[[رده:کشته‌شدگان با سلاح برنده]]
[[رده:کشته‌شدگان در نماز]]
[[رده:مهاجرین]]
[[رده:نوکیشان مسلمان]]
[[رده:نویسندگان مسلمان]]
[[رده:نیکوکاران]]
[[رده:ویکی‌سازی رباتیک]]
[[رده:هاشمیان]]
 
{{Link FA|hu}}
{{Link FA|pl}}