طرح عملیاتی بارباروسا: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
خط ۱۳۶:
== جزئیات طرح عملیاتی نهایی ==
[[پرونده:Operation Barbarossa ru.png|بندانگشتی|طرح عملیاتی بارباروسا]]
فرماندهی عالی نیروی زمینی ۳۱ ژانویه سال ۱۹۴۱ فرمان عملیاتی خود را تحت عنوان «فرمان استقرار شرق<ref group="یادداشت">Aufmarschanweisung Ost</ref>» صادر کرد. پس از آن که فرمان شماره ۲۱ پیشوا راهبردهای کلی عملیات را تعیین نمود، فرمان فرماندهی عالی نیروی زمینی به جزئیات آن پرداخته بود. دستورالعمل این فرمان عملیاتی بدون این که مسکو را هدف اصلی [[گروه ارتش مرکز]] بداند، شکسته شدن مقاومت در شمال روسیه را لازمه معطوف شدن توجه این نیرو به مسکو دانسته بود. طی ماههای آینده ستادهای عملیاتی نیز فرامین مشروح و ترکیب عملیاتی را آماده کردند.{{sfn|Kirchubel|2013|p=۴۵}} هالدر که میپنداشت استحکامات مرزی شوروی قویتر از برآوردها است، طرح هماهنگی گروههای زرهی و ارتشهای پیادهنظام را داده بود تا قوای توپخانه و پیادهنظام در نفوذ اولیه مؤثر باشند و توان قوای زرهی جهت بهرهگیری بعدی از آنها هنگام بهم ریختگی خط دفاعی دشمن، حفظ شود. درحالیکه گودریان خواهان اجتناب از قرار دادن پیادهنظام در صف پیشین نیروهای زرهی بود؛ چرا که معتقد بود ستون آهسته نیروهای پیاده و تجهیزات اسبکشنده در جادههای مناسب اندک شوروی راه را بر قوای زرهی خواهد بست؛ مسئلهای که در فرانسه نیز موجب تأخیر در حرکت سریع تانکها شده بود.{{sfn|Fugate|1984|p=۹۸–۹۹}}
بر اساس این برنامه پس از پایان نبردهای مرزی، سه گروه ارتش میبایستی در محورهای واگرا به سمت لنینگراد، مسکو و کیف پیش میرفتند.{{sfn|Glantz|2001|p=۱۵}} با توجه به برد تهاجمی کوتاه نیروی زمینی و هوایی، طرح نهایی از عملیاتهای بسیار عمیق اجتناب کرده و صرفاً به قرار دادن خط امتداد رودهای دوینا و دنیپر به عنوان مرحله نخست بسنده نموده بود.{{sfn|Kirchubel|2013|p=۳۸}} بدین ترتیب پیش از تحقق این مرحله در میدان نبرد، هیچ طرحی توسط فرماندهی عالی نیروی زمینی از پیش برای پس از آن آماده نشده بود.{{sfn|Glantz|2010|p=۴۱}} به هر حال پیشبینی میشد تهاجم نهایی به مسکو پس از همکاری دو گروه ارتش مرکز و شمال در تصرف لنینگراد و کرونشتات و سپس چرخ آنها به سمت جنوب اتفاق بیفتد.{{sfn|Kirchubel|2013|p=۴۷}}
سطر ۱۴۸ ⟵ ۱۵۰:
گروه ارتش مرکز که دو گروه زرهی ۲ و ۳ را نیز شامل میشد، به فرماندهی فیلدمارشال [[فدر فن بک]] بار اصلی تهاجم را عهدهدار بود.{{sfn|Glantz|2001|p=۱۵}} مسئله تدارکات یکی از عمده دلایلی بود که باعث شد محور مرکزی به عنوان نقطه تمرکز طرح عملیاتی قرار گیرد؛ چرا که اتصالات ریلی آلمان به [[پروس شرقی]] و [[جمهوری دوم لهستان|لهستان]] در این محدوده شرایط بهتری نسبت به مناطق جنوبیتر از جمله در [[مجارستان]] و رومانی داشت.{{sfn|Kirchubel|2013|p=۴۶}} از همین رو و به جهت این که ارتباط مستقیم بین هیتلر و فن بوک به اختلاف نظر جدی در زمینه اولویت تسخیر مسکو نینجامد، فرماندهی عالی نیروی زمینی سرتیپ [[هانس فن گرایفنبرگ]]، رئیس ستاد عملیاتهای خود را به عنوان رئیس ستاد کل این گروه ارتش منصوب ساخت.{{sfn|Klink|1998|p=۵۲۵}}
این گروه ارتش با هدف اولیه انهدام نیروهای دشمن در [[بلاروس]]{{sfn|Kirchubel|2013|p=۵۰}}، میبایستی به سرعت در جناحین منطقه محدب [[بیاویستوک]] پیشروی میکرد و دو گروه زرهی آن در شرق [[مینسک]] به یکدیگر ملحق میشدند تا نخستین حلقه محاصره عمده را به وجود آورند.{{sfn|Glantz|2001|p=۱۵}} دو [[ارتش چهارم (ورماخت)|ارتش چهارم]] به فرماندهی فیلدمارشال [[گونتر فن کلوگه]] و [[ارتش نهم (ورماخت)|نهم]] به فرماندهی ارتشبد [[آدولف اشتراوس]] مربوط به این گروه ارتش، نیز وظیفه داشتند به ترتیب در جناحین جنوبی و شمالی در نزدیکترین فاصله ممکن، دو گروه زرهی را دنبال کنند و ضمن ایجاد محاصره کوچکتر دیگری حول منطقه محدب بیاویستوک در غرب مینسک{{sfn|Mitcham|2008|p=۴۶۵}}، پس از تکمیل محاصره، مناطق تحت محاصره را پاکسازی نمایند. دو گروه زرهی که ارتشبد [[هاینتس گودریان]] و ارتشبد [[هرمان هوت]] فرماندهی آنها را بر عهده داشتند، پس از حصول هدف اولیه، میبایستی به سرعت به ترتیب با گذر از رود دنیپر به سمت [[ویتبسک]] و در شمال رود دوینا به سمت [[اسمولنسک]] پیش میرفتند تا از ایجاد دفاعی منسجم با استفاده از این دو رود توسط ارتش سرخ جلوگیری به عمل آورند.{{sfn|Fugate|1984|p=۹۸}} با این پیشروی با طی مسافتی ۵۱۵ کیلومتری، نیمی از راه مسکو پشت سر گذاشته میشد.{{sfn|Mitcham|2008|p=۴۶۵}} ارتش چهارم همچنین مسئولیت حفاظت از بخش میانی منطقه محدب بیاویستوک جهت جلوگیری از نفوذ دشمن به سمت غرب، را بر عهده داشت. [[لشکر یکم سوارهنظام (ورماخت)|لشکر یکم سوارهنظام]] از این ارتش به عنوان تنها لشکر از نوع خود در ورماخت، نیز مسئولیت پیشروی در حاشیه منطقه مردابی پریپیات و دفاع از جناح جنوبی گروه ارتش مرکز در مقابل حملات ارتش سرخ را داشت.{{sfn|Klink|1998|p=۵۲۶}} این لشکر نهایتاً با دستور روز هشتم ماه مارس سال ۱۹۴۱ هیتلر با یک سپاه پیادهنظام در این موقعیت و مأموریت جایگزین شد. پس از یک توقف عملیاتی سه هفتهای، دو گروه زرهی مجدداً در جناحین از هم فاصله گرفته و این بار در [[اسمولنسک]] به هم ملحق میشدند تا دومین حلقه محاصره عمده را ایجاد کنند. پیروزی برای این گروهی انهدام نیروهای دشمن در مناطق غربی رودهای دوینا و دنیپر تعریف شده بود. پس از حصول این مقصود، رهبران راهبردی و عملیاتی پیشبینی میکردند گروه ارتش مرکز به سمت لنینگراد در شمال بچرخد. بر خلاف دو گروه ارتش دیگر که رفتهرفته به مقدار زیادی به پهنای خط مقدم آنها افزوده میشد، پیشبینی میگردید پهنای خط مقدم گروه ارتش مرکز از لهستان تا مسکو ثابت باقی بماند.{{sfn|Kirchubel|2013|p=
=== گروه ارتش جنوب ===
سطر ۱۶۲ ⟵ ۱۶۰:
عدم مشارکت ارتش یازدهم در تهاجم، جناح شمالی گروه ارتش جنوب را وادار به یک حمله رو در رو صرفاً از یک طرف ساخته بود که منجر به نفوذهای موردی و محاصرههای نسبتاً کوچک میشد. بدین ترتیب، این بخش از نیروها میبایست خود را در عرض سه تا چهار هفته به رود دنیپر میرساندند و سپس با چرخش به سمت جنوب، نیروهای ارتش سرخ را بین خود و دریای سیاه به محاصره درمیآوردند. هدف نهایی این نیروها میدانهای نفتی قفقاز بود.{{sfn|Kirchubel|2013|p=۵۲ & ۵۰}}
=== نیروی هوایی ===
لوفتوافه طرح برنامه عملیاتی خود را ۲۰ فوریه به پایان رساند. کلیات و اصول عملیاتی این نیرو از جمله نقطه اصلی تمرکز همانند نیروی زمینی تنظیم گشته بود. در این برنامه که توسط سرگرد رودولف لوتفِد-هاردِگ و سه افسر زیردست او تنظیم شده بود، مطابق دکترین اصلی رزمی نیروی هوایی آلمان، در این عملیات [[برتری هوایی]] اولویت نخست قرار داده شده بود. لوفتوافه در ابتدا به دنبال نابودی نیروی هوایی شوروی (بهخصوص تجهیزات مدرن آن) و عملیاتهای پشتیبانی زمینی دشمن بود. به هر حال، با توجه به محدودیت برد و بارگیری، لوفتوافه نمیتوانست به شکل مؤثری به صنایع هوایی شوروی حمله کند. پس از حصول برتری هوایی، لوفتوافه قصد داشت توجه عملیاتی خود را به [[پشتیبانی هوایی نزدیک]] از نیروی زمینی تغییر دهد.{{sfn|Kirchubel|2013|p=۴۶}}
=== نیروی دریایی ===
|