محمد باقر: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Kamranazad (بحث | مشارکتها) جز جایگزینی با اشتباهیاب: ابن سعد⟸محمد بن سعد بن منیع |
Kamranazad (بحث | مشارکتها) ←تقیّه: ویرایش و تصحیح (جزئی) |
||
خط ۱۷۰:
در نظر محمد باقر، تقیه، یعنی «از روی احتیاط خود را به صورت غیر نمودن»، نسبت مستقیمی با علم و ایمان دارد، چنانچه وقتی یکی از اصحابش این قولِ [[حسن بصری|حسن بَصْری]] که «کسانی که دانش خود را مخفی میدارند [یعنی اهل تقیه]، در جهنم با ریحِ خود مایۀ آزار مردم میشوند» را برای محمد باقر بازگو کرد، باقر در پاسخ گفت در این صورت باید همهٔ مؤمنانِ خاندانِ [[فرعون]] نابود میشدند. محمد باقر در روایتی تقیه را مستوجب پاداش، و در روایت دیگری عمل نکردن به تقیه را موجب گناه میداند. بهنوشتهٔ لالانی از روایت اول اینطور استنباط میشود که مؤمن بهتر است تقیه کند، ولی در روایت دوم تقیه واجب شمرده میشود. همچنین جعفر صادق، از قولِ باقر نقل کرده است که «تقیه دین من و دینِ نیاکان من است. هر که به تقیه نپردازد، ایمان واقعی ندارد. آن که امر ما را — یعنی سِرِّ ما را — فاش سازد مانند کسی است که ما را انکار کرده باشد.» بر مبنای این روایت باقر، تقیه را از ضروریات ایمان میداند. باقر در واقع بقای شیعه و امامانِ شیعه را مشروط به انجامِ تقیه میداند.<ref>{{پک|لالانی|۱۳۸۱|ک=نخستین اندیشههای شیعی|ص=۱۲۵–۱۲۶}}</ref>
از جنبهٔ سیاسی، تقیه رابطهٔ مستقیمی با مسئله امر به معروف و نهی از منکر داشت. بهموجب حدیثی از باقر وی ضمن اعتقاد به قیامِ مسلحانه درصورت لزوم، زمانهاش را مهیای چنین قیامی نمیدانست. باقر ازاینرو نظرش با نظرِ [[معتزله]] — که اعتقاد داشتند امر به معروف و نهی از منکر را اگر شده بهزور باید بهاجرا گذاشت — حداقل در وضعیتِ آن روز یکسان نبود. بهعقیدهٔ لالانی اینکه بر مبنای حدیثی از [[محمد بن سعد بن منیع|ابن سعد]]، عالم اهل سنت، محمد باقر، ابوبکر و عمر را از [[خلفای راشدین]] میدانسته است، میتوانسته از روی تقیه باشد چنانکه برخی کوفیان چنین نظری داشتند. بدین دلیل که معنای ضمنیِ شهادتِ باقر بر اینکه پیامبر اسلام، علی را صراحتاً بهعنوان جانشین خود انتخاب کرده، میتواند این باشد که جانشینیِ آن دو [[مشروعیت]] نداشته است. بهعقیدهٔ لالانی مفهومِ تقیّه برای مسلمانانِ [[صدر اسلام|صدرِ اسلام]] ناشناخته نبوده است. چنانکه آیهٔ ۱۰۶ سورهٔ [[نحل|نَحْل]]<ref group="یادداشت">«مَنْ کَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِیمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمَانِ وَلَکِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ» یعنی «کسی که پس از ایمان آوردن به خداوند، کفر ورزد [بازخواست میشود] مگر آنکه مجبور شود و دلش بر ایمان استوار باشد؛ ولی کسانی که سینه را بهروی کفر میگشایند، خشم خدا بر آنان فرود میآید و عذابی سهمگین در انتظارشان است.»({{پک|لالانی|۱۳۸۱|ک=نخستین اندیشههای شیعی|ص=۱۲۷}})</ref> که بهنظر همهٔ مفسران دربارهٔ [[عمار بن یاسر|عَمّار بن یاسِر]] نازل شده است، تصریح دارد که اظهارِ بیایمانیِ عمّار او را از دایرهٔ دین خارج نکرده است چنانکه پیامبر اسلام از او خواست «اگر تو را شکنجه کردند و عذاب دادند، همان را که به آنان گفتهای تکرار کن».<ref>{{پک|لالانی|۱۳۸۱|ک=نخستین اندیشههای شیعی|ص=۱۲۶–۱۲۸}}</ref>
== موقعیت علمی و روایی==
|