طاعون (رمان): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
ابرابزار
خط ۶:
| زیرنویس تصویر = جلد چاپ اول طاعون در [[آمریکا]]
| نویسنده = [[آلبر کامو]]
| تصویرگر =
| طراح جلد =
| زبان = [[زبان فرانسوی|فرانسوی]]
| مجموعه =
| موضوع =
| سبک = رمان فلسفی، داستان پوچ‌گرا
| ناشر = Librairie Gallimard
| ناشر فارسی = نیلوفر - مجید
| محل انتشارات =
| تاریخ نشر =
| تاریخ نشر فارسی =
| محل ناشر فارسی =
| نوع رسانه =
| صفحه =
| شابک =
| پس از =
| پیش از =
}}
'''طاعون''' {{به فرانسوی| La Peste}} [[رمان]]ی است نوشتهٔ [[آلبر کامو]] که در [[۱۹۴۷ (میلادی)|سال ۱۹۴۷]] به چاپ رسید. رمان از ردهٔ آثار [[ابسوردیسم]] به حساب می آیدمی‌آید. برخی آنرا به عنوان رمان [[اگزیستانسیالیسم|اگزیستانسیالیستی]] در نظر می گیرندمی‌گیرند که کامو این را رد کرده استکرده‌است.<ref name="enwikipedia">[[:en:The Plague|ویکی‌پدیای انگلیسی]]</ref>
[//en.wikipedia.org/wiki/The_Plague ویکی‌پدیای انگلیسی]
</ref>
 
نویسنده در مورد این اثر در نامه‌ای به [[رولان بارت]] می‌نویسد:
سطر ۳۲ ⟵ ۳۰:
 
== طرح ==
رمان طاعون نوشته آلبر کامو به ماجرای همه‌گیری این بیماری در [[وهران، الجزایر|اُران الجزایر]] و تعطیلی شهر می‌پردازد. بیماری در طی ماه‌ها جان بسیاری را می‌گیرد؛ از هر ده نفر ساکنان شهر یکی می‌میرد (همان گونه که واقعاواقعاً در قرن نوزدهم در اُران رخ داد). در آغاز مقامات محلی تمایلی ندارند که نشانه‌های اولیه [[طاعون]] یعنی موش‌های در حال مرگ در خیابان‌ها را تاییدتأیید کنند. ستون‌نویسی در روزنامه‌ای محلی می‌نویسد: " ‌آیاآیا مقامات شهر می‌دانند که اجساد در حال پوسیدگی موش‌ها خطری مهلک برای سلامتی مردم شهر به شمار می‌آیند؟"
راوی داستان دکتر برنار ریو فداکاری و شجاعت نیروهای بهداشت و درمان را در این دوران به یاد می‌آورد: "نمی‌دانم برایم چه پیش خواهد آمد، یا هنگامی که همه این ماجراها به پایان رسید چه رخ خواهد داد. در این لحظه تنها چیزی که می‌دانم این است؛ مردم بیمارند و به درمان نیاز دارند." در پایان نجات‌یافتگان از طاعون درسی می‌آموزند؛ " آنها اکنون می‌دانستند تنها چیزی که همیشه می‌توان مشتاقش بود و گاهی نیز به آن رسید، عشق به انسان است."<ref>{{یادکرد وب |نویسنده =جین چیباتری|نشانی= https://www.bbc.com/persian/world-features-52524828 |عنوان=نویسندگانی که روزگار کرونا را پیش‌بینی کرده بودند | ناشر = BBC|تاریخ =مهٔ 2020 |تاریخ بازبینی=17 اردیبهشت 1399}}</ref>
 
== داستان ==
 
وقایع رمان در شهری از [[الجزایر]] به نام [[وهران، الجزایر|اُران]] یا وهران رخ می‌دهد و از زبان راوی که بعدها خود را دکتر ریو معرفی می‌کند نقل می‌شود. کتاب با توضیحی از مردم و شهر آغاز می‌شود و سپس به زیاد شدن تعداد موش‌ها در شهر و مرگ آن‌ها اشاره می‌کند. آقای میشل، سرایدار منزل دکتر ریو بر اثر بیماری‌ای با بروز تاول‌ها و خیارک‌ها می‌میرد و مرگ چند نفر دیگر با همین علائم باعث می‌شود دکتر ریو [[علت مرگ]] را بیماری احتمالاً مسری بداند و کمی بعد دکتر کاستل این بیماری را [[طاعون]] تشخیص می‌دهد. با سستی مسئولین برای واکنش، بعد از مدتی در شهر طاعون و وضع قرنطینه اعلام می‌شود.
 
با اعلام وضع قرنطینه، اعضای خانواده‌های زیادی از هم جدا ماندند. عده‌ای اقدام به فرارهای متوالی کردند و عده‌ای تا جایی که می‌توانستند با بیماری مبارزه کردند. ژان تارو یکی از مسافرانی بود که همراه با دکتر ریو اقدام به تشکیل سازمان بهداشتی داوطلبی برای مقابله با بیماری می‌کند.
 
کشیش شهر، پدر پانلو، با ایراد سخنرانی در آغاز اعلام وضع طاعون مردم را به گناه محکوم می‌کند و طاعون را مجازاتی برای همگان می‌خواند که به علت گناه کردن و توبه نکردن مردم نازل شده بود.بود؛ بنابراین طاعون را تربیت‌کننده و اقدام علیه آن را بی‌فایده خواند و از مردم خواست آرامش خود را حفظ کنند که این ارادهٔ خداوند است و باقی کارها با خداست.
 
با مرگ و میر سریع، بیشتر مؤسسات و سازمان‌های دولتی به اردوگاه‌های قرنطینه برای افراد خانوادهٔ بیماران یا بیمارستان تبدیل شدند. دفن دسته جمعی اجساد جای خود را به کوره‌های جسدسوزی داد و از راه‌آهن تنها برای حمل اجساد استفاده شد.
 
در این مدت آقای کتار که قبل از طاعون اقدام به خودکشی کرد و توسط گران نجات یافت، [[روابط اجتماعی]] خوبی برقرار کرد و از وضع طاعون راضی بود. رامبر [[روزنامه‌نگار]] جوان هم با اعلام وضع قرنطینه چندین بار برای رسیدن به معشوقش برنامهٔ فرار چید، اما با مهیا شدن شرایط، وقتی تارو به او گفت ریو نیز از همسرش که به علت بیماری در شهر دیگری است جدا مانده، نظرش را تغییر داد و به [[گروه نجات]] پیوست. پدر پانلو نیز به گروه نجات پیوست و با دیدن مرگ سخت و دردناک پسر قاضی اُتون، با ایراد موعظه‌ای دیگر از لفظ "«ما"» به جای "«شما"» استفاده کرد و مرگ پسر را آزمایشی الهی می‌خواند و از مردم خواست با بیماری مقابله کنند. مدتی بعد وی نیز بر اثر بیماری‌ای که دکتر ریو آن را ''مشکوک'' اعلام کرد، درگذشت.
 
سرم کاستل برای چند مورد موفقیت پیدا کرد. گران با علائم طاعون ریوی و خیارکی نجات یافت. قاضی اُتون پس از مرگ پسرش و به اتمام رسیدن دوران قرنطینه خود، برای کمک به اردوگاه باز می‌گرددبازمی‌گردد و در آنجا می‌میرد. تعداد کشته‌شدگان بیماری به مقدار ثابتی می‌رسد و با رسیدن فصل سرما کم و کمتر می‌شود و در زمانی که موش‌ها دوباره بیرون آمدند و ترس از طاعون کم می‌شد، بیماری آخرین قربانی خود یعنی تارو را در بردربر گرفت.
 
پس از پایان طاعون، مردم به کارهای روزمره باز می‌گردندبازمی‌گردند. رامبر به معشوقش می‌رسد. کتار به علت تیراندازی به خیابان توسط پلیس دستگیر می‌شود. دکتر ریو که چند روز قبل از مرگ همسر بیمارش با خبر می‌شود، به مراسم شادی نگاه می‌کند و با خود می‌گوید باسیل طاعون می‌تواند سال‌ها در شهر زنده بماند و بار دیگر به شهر هجوم کند.<ref name="enwikipedia"/><ref>{{یادکرد وب |url=http://www.camus-society.com/the-plague-albert-camus.htm |title=http://www.camus-society.com/the-plague-albert-camus.htm |accessdate=۱۸ سپتامبر ۲۰۰۸ |archiveurl=https://web.archive.org/web/20080919045045/http://www.camus-society.com/the-plague-albert-camus.htm |archivedate=۱۹ سپتامبر ۲۰۰۸ |dead-url=yes}}</ref>
 
== موضوعات ==
سطر ۵۵ ⟵ ۵۲:
'''هیچ‌انگاری'''
 
[[هیچ‌انگاری]] که مشابه [[نیهیلیسم]] است، و در آن شخص میکوشدمی‌کوشد معنایی برای زندگی بیابد، بدون اینکه حاصلی برای کوشش بیابد.
 
'''کنشگری (مبارزه یمبارزهٔ اجتماعی)'''
 
یکی از مقاصد کامو از نوشتن رمان طاعون بررسی مسئله یمسئلهٔ فاشیسم است‌است در واقع طاعون می‌تواند نماد فاشیسم یا هر شر دیگری در زندگی بشر باشد. همینطوری که کامو پیش از شروع داستان جمله ای از دانیل دفو را می‌نویسد که این موضوع را شفاف میکندمی‌کند: '''نشان دادن اسارتی به وسیله یوسیلهٔ اسارتی دیگر همانقدر منطقی است که چیزی که هست (وجود دارد) را به وسیله یوسیلهٔ چیزی که نیست توضیح دهیم.''' در واقع مقصود کامو این است که می‌خواهد اسارتی را (فاشیسم) را به وسیله یوسیلهٔ اسارتی دیگر (طاعون) نشان دهد. کامو که خود در زمان اشغال فرانسه در جنگ جهانی دوم در فرانسه حضور داشت این جدایی و مرگ در آن زمان را از نزدیک نظاره کرد یکی از مضامین اصلی رمان مسئله یمسئلهٔ مبارزه با هرگونه شری نظیر فاشیسم است‌‌است کامو معتقد است زمانی که شر دامنگیر انسان شد، انسان باید دربرابر آن ایستادگی کند و با آن مبارزه کند، همنطوری که در داستان، دکتر ریو و تارو در برابر طاعون به شدت مقاومت کردند و برای غلبه یغلبهٔ بر آن دست از مبارزه برنداشتند. در جایی از کتاب ریو در دیالوگ با رامبر بیان می‌کند که در مبارزه یمبارزهٔ با طاعون بحث قهرمانی در میان نیست بلکه بحث شرافت در میان است حالا که شر طاعون دامنگیر انسان شده و هر روز تعدادی انسان را به کام مرگ می‌کشاند باید با آن مبارزه کرد این مبارزه برای قهرمانی یا در راه یک اندیشه یاندیشهٔ متعالی نیست بلکه برای زنده ماندن انسان هاانسان‌ها است. همانطورهمان‌طور که ریو می گویدمی‌گوید: '''یگانه راه مبارزه با طاعون شرافت است'''.کامو ابتدا قصد داشت عنوان زندانیان را به عنوان نام کتاب برگزیند ولی بعدابعداً تصمیم گرفت نام کتاب را طاعون بگذارد. در نتیجه یکی از مضامین اصلی رمان را باید مسئله یمسئلهٔ شر در زندگی بشر و مبارزه یمبارزهٔ با آن برای آزادی دانست.
'''کنشگری (مبارزه ی اجتماعی)'''
 
یکی از مقاصد کامو از نوشتن رمان طاعون بررسی مسئله ی فاشیسم است‌ در واقع طاعون می‌تواند نماد فاشیسم یا هر شر دیگری در زندگی بشر باشد. همینطوری که کامو پیش از شروع داستان جمله ای از دانیل دفو را می‌نویسد که این موضوع را شفاف میکند: '''نشان دادن اسارتی به وسیله ی اسارتی دیگر همانقدر منطقی است که چیزی که هست(وجود دارد) را به وسیله ی چیزی که نیست توضیح دهیم.''' در واقع مقصود کامو این است که می‌خواهد اسارتی را(فاشیسم) را به وسیله ی اسارتی دیگر(طاعون) نشان دهد. کامو که خود در زمان اشغال فرانسه در جنگ جهانی دوم در فرانسه حضور داشت این جدایی و مرگ در آن زمان را از نزدیک نظاره کرد یکی از مضامین اصلی رمان مسئله ی مبارزه با هرگونه شری نظیر فاشیسم است‌‌ کامو معتقد است زمانی که شر دامنگیر انسان شد، انسان باید دربرابر آن ایستادگی کند و با آن مبارزه کند، همنطوری که در داستان، دکتر ریو و تارو در برابر طاعون به شدت مقاومت کردند و برای غلبه ی بر آن دست از مبارزه برنداشتند. در جایی از کتاب ریو در دیالوگ با رامبر بیان می‌کند که در مبارزه ی با طاعون بحث قهرمانی در میان نیست بلکه بحث شرافت در میان است حالا که شر طاعون دامنگیر انسان شده و هر روز تعدادی انسان را به کام مرگ می‌کشاند باید با آن مبارزه کرد این مبارزه برای قهرمانی یا در راه یک اندیشه ی متعالی نیست بلکه برای زنده ماندن انسان ها است. همانطور که ریو می گوید: '''یگانه راه مبارزه با طاعون شرافت است'''.کامو ابتدا قصد داشت عنوان زندانیان را به عنوان نام کتاب برگزیند ولی بعدا تصمیم گرفت نام کتاب را طاعون بگذارد. در نتیجه یکی از مضامین اصلی رمان را باید مسئله ی شر در زندگی بشر و مبارزه ی با آن برای آزادی دانست.
 
 
'''مضامین فلسفی'''
 
در طول کتاب و در خلال دیالوگ هادیالوگ‌ها بارها می توانمی‌توان مضامین فلسفی را مشاهده کرد، گفتگو هایی دربارهگفتگوهایی یدربارهٔ خدا و نبود عدالت در جهان در گفتگو هاییگفتگوهایی میان کشیش پانلو و دکتر ریو و همچنین تارو‌تارو. کشیش پانلو سعی دارد طاعون را نتیجه ینتیجهٔ گناه انسان هاانسان‌ها بداند و آن را در جهت سعادت انسان مفید تلقی کند اما دکتر ریو معتقد است در جهانی که کودکان می میرندمی‌میرند عدالتی الهی وجود ندارد: '''اگر این جهانی است که در آن کودکان می میرندمی‌میرند من این جهان را نمی خواهمنمی‌خواهم.'''
 
== تبعید و جدایی ==
 
تبعید و جدایی در دو شخصیت ریو و رامبر نمایان است؛ که هردو از زن مورد علاقه‌شان جدا شده‌اند. این تبعید و جدایی همچنین در شهروندان گم‌نام دیگری نیز نمایان است که هنگام قرنطینه شدن شهر خود یا عزیزان آن‌ها در بیرون از شهر بودند.
 
سطر ۹۷ ⟵ ۹۱:
== پانویس ==
{{پانویس|اندازه=ریز}}
 
== پیوند به بیرون ==
{{ویکی‌گفتاورد}}
سطر ۱۰۸ ⟵ ۱۰۳:
[[رده:رمان‌های درباره بیماری‌ها و اختلالات]]
[[رده:رمان‌های سده ۲۰ (میلادی)]]
[[رده:رمان‌های فرانسوی]]
[[رده:رمان‌های فرانسوی ۱۹۴۷ (میلادی)]]
[[رده:رمان‌های فرانسوی مورد اقتباس در فیلم‌ها]]
[[رده:رمان‌های فرانسوی]]
[[رده:رمان‌های فلسفی]]
[[رده:رمان‌های واقع‌شده در الجزایر]]
[[رده:طاعون]]
[[رده:کتاب‌های انتشارات گلیمر]]
[[رده:وهران، الجزایر]]
[[رده:طاعون]]