جنبش مشروطه ایران: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
←در دوران محمدرضا شاه: +عکس |
←در دوران محمدرضا شاه: تنظیم اندازه عکس |
||
خط ۲۹۱:
در بهمن ۱۳۲۷ شاه در بازدیدی که از دانشگاه تهران داشت، هدف گلوله یک خبرنگار قرار گرفت و زخمی شد. او با استفاده از فرصت پیش آمده، به این بهانه که سوءقصدکننده وابسته به گروههای کمونیستی-مذهبی بود، در سراسر کشور حکومت نظامی اعلام کرد، [[حزب توده ایران|حزب توده]] را غیرقانونی دانست و منتقدان خود از جمله [[سید ابوالقاسم کاشانی|ابوالقاسم کاشانی]] و [[محمد مصدق]] را محدود کرد. او تحت شرایط حکومت نظامی مجلس موسسان را تشکیل داد و اختیار تشکیل مجلس سنا و انحلال مجلس را گرفت.<ref>{{پک|آبراهامیان|۱۳۷۷|ک=ایران بین دو انقلاب|ف=فصل پنجم (از پادشاهی ضعیف و گرفتار به پادشاهی نظامی)|ص=۳۰۷-۳۰۸}}</ref>
[[پرونده:Shaabanbimokh.jpg|بندانگشتی|300px|هواداران شاه در خیابان در حمایت از [[کودتای ۲۸ مرداد]]]]
در سال ۱۳۲۹، [[جبهه ملی ایران]] خواستار ملی شدن صنعت نفت شد. پشتیبانی عمومی از این خواسته، [[حسنعلی منصور]]، نخستوزیر را در به رای گذاشتن قانون الحاقیه قرارداد [[شرکت نفت ایران و انگلیس]] (موسوم به [[قرارداد گس–گلشائیان]]) به تردید و تعلل واداشت. با کنار رفتن او از سمت نخستوزیری، [[حاجعلی رزمآرا|رزمآرا]]، رئیس ستاد ارتش به نخستوزیری برگزیده شد.<ref>{{پک|آبراهامیان|۱۳۷۷|ک=ایران بین دو انقلاب|ف=فصل پنجم (از پادشاهی ضعیف و گرفتار به پادشاهی نظامی)|ص=۳۲۴}}</ref> اما او در اسفند همان سال به دست یکی از اعضای تشکیلات [[فدائیان اسلام|فداییان اسلام]] ترور شد. چند روز بعد، [[قانون ملیشدن صنعت نفت|لایحه ملی شدن صنعت نفت]] به تصویب مجلس و سرانجام در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ به تصویب مجلس سنا رسید.<ref>{{پک|آبراهامیان|۱۳۷۷|ک=ایران بین دو انقلاب|ف=فصل پنجم (از پادشاهی ضعیف و گرفتار به پادشاهی نظامی)|ص=۳۲۷}}</ref> پس از در پی ناآرامیهایی که به وسیله حزب توده ابتدا در آبادان و سپس در چند شهر بزرگ کشور ساماندهی شد، سرانجام محمد مصدق برای تصدی مقام نخستوزیری پیشنهاد و در اردیبهشت ۱۳۳۰ به این سمت انتخاب شد.<ref>{{پک|آبراهامیان|۱۳۷۷|ک=ایران بین دو انقلاب|ف=فصل پنجم (از پادشاهی ضعیف و گرفتار به پادشاهی نظامی)|ص=۳۲۸-۳۲۹}}</ref> پیروزی مصدق در اثر ایجاد ائتلافی ناهمگون از نظر ایدئولوژیک شکل گرفته بود که بلافاصله با مخالفتها و کارشکنیهای داخلی و خارجی مواجه شد. تنها نقطه اشتراک اعضای این ائتلاف، ملی شدن صنعت نفت بود. برنامه دولت دوم مصدق که پس از [[قیام ۳۰ تیر|قیام سی تیر]] بر روی کار آمد، تنها معطوف به صنعت نفت و قانون انتخابات نبود و اصلاحات مالی، اقتصادی، صنعتی، بهداشتی و حقوقی را نیز شامل میشد.<ref>{{پک|گراوند و سوری و سوری لکی|۱۳۹۵|ک=رهیافت تاریخی|ف=شکل گیری گفتمان جبهه ملی: شکاف درونی و وقوع کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲|ص=۷۶-۷۷}}</ref> به تدریج بعضی از متحدان جدی مصدق از جمله ابوالقاسم کاشانی، [[حسین مکی]]، [[مظفر بقائی|مظفر بقایی]] و [[ابوالحسن حائریزاده (نماینده مجلس شورای ملی)|ابوالحسن حائریزاده]] دست از پشتیبانی او کشیدند.<ref>{{پک|گراوند و سوری و سوری لکی|۱۳۹۵|ک=رهیافت تاریخی|ف=شکل گیری گفتمان جبهه ملی: شکاف درونی و وقوع کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲|ص=۸۲}}</ref> در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ [[اردشیر زاهدی]] اقامتگاه نخستوزیر را محاصره و او را بازداشت کرد. در اثر این رویداد، که به [[کودتای ۲۸ مرداد]] شهرت یافت، دولت مصدق سقوط کرد<ref>{{پک|آبراهامیان|۱۳۷۷|ک=ایران بین دو انقلاب|ف=فصل پنجم (از پادشاهی ضعیف و گرفتار به پادشاهی نظامی)|ص=۳۴۵}}</ref> و دوران جدیدی آغاز شد که در آن تمام نقشهای سیاسی و اجتماعی در اختیار شخص شاه قرار گرفت.<ref>{{پک|گراوند و سوری و سوری لکی|۱۳۹۵|ک=رهیافت تاریخی|ف=شکل گیری گفتمان جبهه ملی: شکاف درونی و وقوع کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲|ص=۸۵}}</ref> او در ده سال نخست پس از کودتا، قدرت خود را تثبیت کرد و رهبران کودتا را به مناصب کلیدی گمارد، از آمریکا کمک مالی دریافت کرد، سازماندهی پلیس مخفی جدیدی با نام [[ساواک]] را در دستور کار قرار داد و توانست مخالفان خود در حزب توده و جبهه ملی را سرکوب کند. مجلس به دو حزب ملیون و مردم تقسیم شد که در بین عموم به حزبهای «بله قربان» و «چشم قربان» مشهور شدند.<ref>{{پک|آبراهامیان|۱۳۷۷|ک=ایران بین دو انقلاب|ف=فصل نهم (سیاست توسعه ناهمگون)|ص=۵۱۵-۵۱۶}}</ref> در سال ۱۳۴۲، [[سید روحالله خمینی|روحالله خمینی]] که پس از درگذشت [[سید حسین طباطبایی بروجردی|حسین طباطبایی بروجردی]]، در مخالفت با شاه آزادی عمل بیشتری پیدا کرده بود، ضمن وارد آوردن انتقادات جدی به عملکرد محمدرضا پهلوی [[تظاهرات ۱۵ خرداد|قیام پانزده خرداد]] را رهبری کرد که به سرکوب و کشته شدن صدها معترض انجامید. خمینی دستگیر و تبعید شد، اما این قیام مقدمات [[انقلاب ۱۳۵۷]] را فراهم کرد که به براندازی نظام پادشاهی مشروطه و استقرار نظام [[جمهوری اسلامی]] انجامید.<ref>{{پک|آبراهامیان|۱۳۷۷|ک=ایران بین دو انقلاب|ف=فصل نهم (سیاست توسعه ناهمگون)|ص=۵۲۴-۵۲۲}}</ref>
|