ابراهیم: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز «ابراهیم» را محافظت کرد: افزودن مداوم مطالب بدون منبع یا با منبع ضعیف ([ویرایش=تنها کاربران تأییدشدهٔ پایدار و مدیران] (زمان سرآمدن ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۳۶ (UTC)) [انتقال=تنها کاربران تأییدشدهٔ پایدار و مدیران] (زمان سرآمدن ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۳۶ (UTC))) |
Amirreza556 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: برگرداندهشده |
||
خط ۵:
| family = {{Plainlist|
* [[تارح]] (پدر)
* [[ساره]] (همسر
* [[هاجر]] (کنیز)
* [[اسماعیل]] (پسر)
خط ۲۰:
'''ابراهیم''' ({{lang-he|אַבְרָהָם}})، با نام اصلی '''ابرام'''، از شخصیتهای [[سفر پیدایش]] در [[تنخ]] و [[سه شهپدر|اولین شهپدر]] [[بنیاسرائیل|بنی اسرائیل]] است. [[دینهای ابراهیمی|ادیان ابراهیمی]]، شامل [[یهودیت]]، [[مسیحیت]]، [[اسلام]] و [[بهائیت]]، او را نیای دین خود محسوب میکنند. پژوهشگران ابراهیم را شخصیتی افسانهای میدانند که با هدف مشروعیتبخشی به ادعای اسرائیلیان بر سرزمینشان ایجاد شدهاست.
مطابق روایت [[تنخ]]، مجموعه متون مقدس یهودیان، ابراهیم در [[اور]] متولد شد. او پسر [[تارح]] بود و با خواهر ناتنی خود [[ساره]] ازدواج کرد.البته در کتابی نیز آمده که [[ساره]] دخترخاله ابراهیم بوده است. بعد از اینکه خدا به او وعده [[سرزمین موعود|ارض موعود]] و فرزنددار شدن را داد، به همراه ساره و برادرزادهاش [[لوط]] به [[کنعان (منطقه)|کنعان]] مهاجرت کرد. در ادامه، به دلیل قحطی، راهی [[مصر باستان|مصر]] شد. آنجا از ترس اینکه مصریان برای تصاحب ساره او را بکشند، وی را خواهر خودش معرفی کرد. در نتیجه، ساره را به حرمسرای [[فرعون]] بردند و بابتش ثروت زیادی به ابراهیم بخشیدند، اما نهایتاً [[الوهیم]] باعث شد ساره را به او بازگردانند. بعد از این اتفاقات، ابراهیم به کنعان بازگشت. آنجا بر سر چراگاه با [[لوط]] دچار اختلاف شد و لوط قبیله آنها را ترک کرد و راهی [[سدوم و عموره|سدوم]] شد. در ادامه روایت، سدوم توسط پادشاهان شرقی تصرف شد، اما ابراهیم با سپاه خود به آنجا تاخت؛ او لوط را آزاد کرد و غنائم زیادی به چنگ آورد.
چون ۱۰ سال از وعده الوهیم گذشته بود و ابراهیم هنوز بچهدار نشده بود، ساره کنیز مصری خود [[هاجر]] را به او بخشید و هاجر فرزندی به دنیا آورد که او را [[اسماعیل]] نامیدند. ۱۳ سال بعد، الوهیم نام ابرام و سارای را به ابراهیم و ساره تغییر داد. سپس ابراهیم و الوهیم [[عهد ابراهیم|عهد]] کردند که ابراهیم و همه نوادگان ذکورش [[ختنه]] شوند تا نشانه عهدشان باشد. بعد از این اتفاق، الوهیم به همراه دو پیامآور دیگر به مهمانی ابراهیم رفت و خبر حاملگی ساره را به او داد. در ادامه خدا به ابراهیم گفت که قصد دارد سدوم را نابود کند اما ابراهیم از وی خواست نظرش را تغییر دهد که خدا نپذیرفت. ابراهیم و ساره سپس به [[جرار]] سفر کردند که ابراهیم باز هم از ترس جانش ساره را خواهر خود معرفی کرد؛ نتیجتاً، [[ابیملک]] ساره را به زنی گرفت اما وقتی خدا به او وحی کرد که به ساره نزدیک نشود، وی را آزاد کرد. مدتی بعد [[اسحاق]] متولد شد که هاجر و اسماعیل را از خانه بیرون کردند، تا او تنها وارث ابراهیم باشد. چند سال بعد، خدا به ابراهیم دستور داد اسحاق را [[ذبح اسحاق|قربانی]] کند اما در آخرین لحظه فرشتهای مانع او شد. ابراهیم نهایتاً در ۱۷۵ سالگی درگذشت.
|