۵۶
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایشگر دیداری ویرایش با تلفن همراه ویرایش با مرورگر تلفن همراه وظیفه تازهوارد |
جزبدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایشگر دیداری ویرایش با تلفن همراه ویرایش با مرورگر تلفن همراه وظیفه تازهوارد |
||
'''(۱۳۸۱-۱۵۰۶ م.)'''
[[تیمور|تیمورلنگ]] چندین بار این سو تا آن سوی [[هندوکش]] را زیر سم [[ستوران]] خود گذراند؛ مشهورترین لشکرکشی های وی در [[۸۰۱ (قمری)|۸۰۱ هجری قمری]] ([[۱۳۹۸ (میلادی)|۱۳۹۸ میلادی]]) انجام شد که طی آن هندوستان فتح و دهلی غارت گردید، و یکبار دیگر پس از چنگیز این نواحی دستخوش چپاول و ویرانی شد. با مرگ تیمور در سال [[۸۰۷ (قمری)|۸۰۷ هجری قمری]] ([[۱۴۰۵ (میلادی)|۱۴۰۵ میلادی]])، پسر چهارمش [[شاهرخ]]، پس از یکسال جنگ و رقابتهای خانوادگی، حکومت [[هرات]] و نیز [[ماوراءالنهر]] را بدست گرفت. وی [[هرات]] را به عنوان پایتخت خود برگزید، حصارهای آن را مرمت و بازسازی کرد و در آن بناهای مجللی ساخت، و این شهر به صورت مرکز مهم سیاسی و بازرگانی منطقه در آمد. در این سالها معماران، نقاشان، علما و محققان و موسیقی دانان مورد تکریم و تجلیل فراوان قرار گرفتند. یکی از بزرگترین
بخش اعظم دوره صدساله حکومت تیموریان در افغانستان شاهد رونق و رفاه و پیشرفت این کشور بود. اما امپراتوری [[تیموریان|تیموری]] نیز تدریجاً بهسوی زوال میرفت؛ و یکبار دیگر، با زوال اقتدار فرمانروایان خارجی، مردم و رهبران بومی این سرزمین امکان آن را یافتند که تجدید قوا کنند و برای بهدست گرفتن حکومت سرزمین خود سر برآورند. یکی از این رهبران، شخصی بنام [[بهلول لودی]] بود. لودی در سال [[۸۵۵ (قمری)|۸۵۵ هجری قمری]] ([[۱۴۵۱ (میلادی)|۱۴۵۱ میلادی]]) تاج و تخت دهلی را نیز تصاحب کرد و سلسله لودی را که هفتاد و پنج سال دوام آورد تأسیس کرد.
[[ظهیرالدین محمد بابر]] بزرگترین فرزند [[عمر شیخ]] شاهزاده تیموری بود که بر [[فرغانه]] حکم میراند. ولی پس از آنکه بر جای پدر خود نشست، ترکان ازبک تمامی ملک و موطن وی را تصرف کردند، وی در سال [[۹۱۰ (قمری)|۹۱۰ هجری قمری]] ([[۱۵۰۴ (میلادی)|۱۵۰۴ میلادی]])، شکست خورده و پریشان، به همراه چند صد نفر از وفادارانش سفری را به امید فتوحات احتمالی آغاز کرد که
پس از مرگ بابر ستاره اقبال امپراتوری تازه تأسیس یافته مغول برای مدت بیست سال در حضیض بود. یکی از بستگان لودی ها شخصی بنام فرید [[شیر شاه سوری]] تخت و تاج هند را از [[نصیرالدین همایون|همایون]] فرزند و جانشین بابر تصاحب نمود، و سلسلهای
[[شاه جهان]] حکومت پیشاور را به خوشحال خان بخشید، اما [[اورنگزیب]] بعد از آنکه پدرش شاه جهان را خلع و خود بر مسند امپراتوری مغول تکیه زد تمام صلاحیتهای خوشحال را محدود نموده آخر او را به زندان افگند. حکومت طولانی اورنگزیب همراه با شورشهای مداوم قبایل پشتون مواجه بود؛ خوشحال خان در گروگان سپاهیان مغول بود و ایشان هم همواره تلاش میکردند تا شورش قبایل را سرکوب نمایند، او حتی در زندان نیز عمیقترین انزجار و تنفر خود را توسط اشعارش نسبت به مغولان تبارز میداد. خوشحال بعد از دو سال از زندان رها شد و بقیه عمر خود را در مبارزه علیه ایشان سپری نمود، او همیشه سعی میکرد تا اقوام پراگنده پشتون را علیه مغولان متحد سازد. با مرور زمان شالودههای امپراتوری مغولان هند بر اثر سوء تدبیرهای اورنگزیب سست گشت، و این امپراتوری در فاصله کوتاهی پس از مرگ اورنگزیب در سال [[۱۱۱۸ (قمری)|۱۱۱۸ هجری قمری]] ([[۱۷۰۷ (میلادی)|۱۷۰۷ میلادی]]) تجزیه شد و از هم پاشید. در فروپاشی امپراتوری [[مغولان هند]] افغانها بیتأثیر نبودند. طی دویست (دوصد) سالی که مغولان حکومت [[هند]] را در دست داشتند، شهرهای مرزی افغانستان از سه سو مورد کشمکش و محل منازعه بودند: مغولان از یک سو، ایرانیها از سمت غرب، و ترکان ازبک از سمت شمال. [[کابل]]، [[هرات]] و [[قندهار]] بارها میان این مدعیان
در سال [[۱۱۲۰ (قمری)|۱۱۲۰ هجری قمری]] ([[۱۷۰۸ (میلادی)|۱۷۰۸ میلادی]]) پشتونهای غلزایی
[[احمدخان سدوزایی]]، یکی از سران قبیله پشتونهای ابدالی از جمله امرای [[نادرشاه]] بود. وی چنان مورد اعتماد نادر بود که به فرماندهی نیروی ۴۰۰۰
== گورکانیان هند ==
|
ویرایش