هوشنگ ایرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
4nn1l2 (بحث | مشارکت‌ها)
←‏منابع: تمیزکاری خطای یادکردها
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۸:
هوشنگ ایرانی به هنر متعهد — حتی خودخواسته‌ترین تعهدها — مطلقاً اعتقادی نداشت. ''خروس جنگی'' همهٔ قید و بندها را فروریخت و بر آن بود که بر خرابهٔ دست‌آوردهای [[شعر نو]] موجود، شعر تازه‌ای بنیاد نهد؛ و اگر تا آن روز «کلاسیک‌های جدید» از موضع راست و محافظه‌کارانه با [[نیما یوشیج|نیما]] مخالفت می‌کردند، ''خروس جنگی'' — که رهبری جبههٔ شعرش با هوشنگ ایرانی بود — از موضع شورشی و چپ با نیما دشمنی می‌کرد. هوشنگ ایرانی معتقد بود که اگرچه نیما [[شعر کهن فارسی|شعر فارسی]] را از بنیاد دگرگون کرد ولی خود به‌مرور به کهنگی و واپس‌ماندگی دچار شد. شاید یکی از دلایل دشمنی هوشنگ ایرانی با نیما — جدا از خصلت هر نوآوری که مخالفت و دشمنی با پدیدهٔ تثبیت‌شده‌است —، حزبی‌کردن و مقاله‌ای‌کردن و فرمایشی‌کردن [[شعر نیمایی]] بود که توسط مجلاتی نظیر ''[[کبوتر صلح (مجله)|کبوتر صلح]]'' و ''[[اندیشه نو (مجله)|اندیشهٔ نو]]'' (که مسئول صفحهٔ شعرش [[فریدون توللی]] بود) صورت می‌گرفت که اعتقادی به [[شعر نو]] و [[شعر نیمایی|نیمایی]] نداشتند ولی در موقع لزوم با وسیله‌کردن نیما برای رسیدن به اهداف سیاسی‌شان او را «استاد نیما» می‌نامیدند.<ref>{{پک|جواهری گیلانی|۱۳۷۷|ک=تاریخ تحلیلی شعر نو|ج=۱|ص=۴۵۲}}</ref> ''خروس جنگی'' از هر نظر نقطهٔ مقابل ''کبوتر صلح'' است.<ref>{{پک|جواهری گیلانی|۱۳۷۷|ک=تاریخ تحلیلی شعر نو|ج=۱|ص=۴۵۲}}</ref>
 
ایرانی معتقد بود [[هنر]] هرگز خواهان اثبات چیزی و ایجاد پدیده‌ای مفید نیستنیست، بلکه آفریدهٔ لذت‌جویی هنرمند است و هنرمند با وجود علاقه به آفریده‌اش آن را کنار گذاشته و به دنبال تازه‌تر می‌رود تا لذت‌خواهی هرآن‌متغیر درونش را برآورد و هدفی جز لذت‌جویی ندارد. به باور او برای هنرمند همه‌چیز تنها دست‌آویز هنر اوست و هرگز در بند [[اخلاق]] و اجتماع و سنت‌های باستانی نیست و حتی اگر نمودهای هنری‌اش [[ناخودآگاه]] مفید یا در بند اجتماع و سنت‌ها شناخته شود، بر او گناهی نیست.<ref>{{پک|جواهری گیلانی|۱۳۷۷|ک=تاریخ تحلیلی شعر نو|ج=۱|ص=۴۵۳}}</ref> ایرانی زیبایی را تنها اکسیر حیات هنرمند می‌داند و آن را «آن»ی می‌داند آنی، فراگیرندهٔ همهٔ رویدادهای گذشته و برخوردار از چیزی تازه‌تر، جوشنده از درون، حتی اگر از بیرون دریافت می‌شود و نمودش تنها در فرمی اصیل است که بندیِ روش نیست.<ref>{{پک|دیانوش|۱۳۸۴|ف=سیمرغ کبود و حسرت کوه‌های بنفش|ک=فصلنامهٔ گوهران، ش ۷ و ۸|ص=۱۱۸}}</ref>
 
به نوشتهٔ [[محمد شمس لنگرودی]]، ایرانی بر خلاف شاعران دوران خود از «توده‌های بی‌سواد و کم‌سواد» فاصله می‌گیرد و «تند و عصبی دست به کودتا و سلاخی بلبل» می‌زند و به همین دلیل مسخرهٔ عام و خاص می‌شود.<ref>{{پک|جواهری گیلانی|۱۳۷۷|ک=تاریخ تحلیلی شعر نو|ج=۱|ص=۶۰۰}}</ref>
خط ۱۰۶:
چیزی که باعث شد هوشنگ ایرانی مورد حملهٔ مخالفان [[نوگرایی]] قرار گیرد، نه‌فقط شعرهای او، بلکه مقالات انتقادی و تحلیلی او هم بود. او در چند شمارهٔ منتشره از مجلهٔ ''[[خروس جنگی]]'' به ارایهٔ نظرات خود در مورد شعر و هنر پرداخت. مقالهٔ «شناخت نوی، فرمالیسم» تشریح‌کنندهٔ نظرات هوشنگ ایرانی در باب هنر است. چاپ این مقاله در فضایی که ادبیات متعهد و در خدمت سیاست طرفداران زیادی حتی در بین جامعهٔ حرفه‌ای ادبی ایران داشت، همچون خاری در چشم کهنه‌گرایان می‌نمود. به اعتقاد او «فرم، از آن‌جا که از رویدادهای اصیل درون سرچشمه می‌گیرد و نمود آنان را بی‌دگرگون‌ساختن با خود به نمایش می‌آورد، از هرگونه ریا و ناراستی بیزار است و بشر را به راستگویی وامی‌دارد و می‌کوشد او را آن‌چنان‌که هست بنمایاند.» البته درک هوشنگ ایرانی از [[فرمالیسم (هنر)|فرمالیسم]] تفاوت‌های زیادی با قواعد آن دارد.<ref>{{پک|پورمحسن|۱۳۸۲|ف=خروس جنگی بی‌مانند|ک=روزنامهٔ اعتماد|ص=۵}}</ref>
 
او زیبایی را نه خلق‌شدنی، بلکه کشف‌شدنی می‌دانست. باوری که به نظر [[مجتبی پورمحسن]] نمایانگرنمایان‌گر برخی تناقضات فکری در هوشنگ ایرانی است. ایرانی در مقاله‌ای تأکید می‌کند که [[شعر]] نه هدیهٔ خدایان، بلکه کوششی است که توانایی‌اش در همه وجود دارد و به کمک آن همه می‌توانند پایه‌گذار زیبایی‌های نو و اصیل باشند. اعتقاد ایرانی به هنر و زیبایی‌های اصیل و همچنین به این نکته که «زیبایی کشف‌شدنی است» نشان می‌دهد که بنیان‌های فکری او بر پایهٔ نوعی [[متافیزیک]] استوار است. بر این اساس، اگر بسیاری از کهنه‌گرایان با اعطای موقعیت برتر به «شاعر» او را در جایگاه فرازمینی قرار می‌دادند، هوشنگ ایرانی این نظر را دربارهٔ «زیبایی» دارد.<ref>{{پک|پورمحسن|۱۳۸۲|ف=خروس جنگی بی‌مانند|ک=روزنامهٔ اعتماد|ص=۵}}</ref>
 
== هوشنگ ایرانی و نیما یوشیج ==
خط ۳۵۹:
بعدها وقتی از هوشنگ ایرانی دربارهٔ چگونگی شکل‌گیری چنین ترکیبی در ذهن او پرسیدند، گفت: «یادم می‌آید روزی در غاری می‌دویدم. کسی جیغ می‌کشید. او را نمی‌دیدم. دیوارهٔ غار را که در این حال می‌دیدم، بعدها به نظرم می‌رسید که انگار غار می‌دوید و جیغ هم مال دیوارهٔ کبود همین غار بود.»<ref>{{پک|جواهری گیلانی|۱۳۸۴|ف=کبوتر صلح، خروس جنگی...|ش =۲|ک=فصلنامهٔ گوهران، ش ۷ و ۸|ص=۱۷}}</ref>
 
ایرانی در این شعر به [[غار]] جان داده و خواننده را وارد فضایی [[روح‌باوری|آنیمیستی]] کرده که در آن [[انسان]] با غار یکی می‌شود. این هماهنگی، این یکی‌شدن حوزه‌های مختلف که نمونهٔ ابتدایی آن در مفهوم [[حس‌آمیزی (آرایه ادبی)|حس‌آمیزی]] دیده می‌شود عمدتاً در انسان بدوی قابل رؤیت است و حال این انسان-غار، دست‌به‌گوش و فشرده‌پلک و خمیده می‌رود و جیغی می‌کشد بنفش. فضاها نامأنوسند، ترکیب‌ها، پشت سر هم می‌آیند. تجربه‌ها ابتدایی‌اند «کاه-درون شیر را/می‌جود» زیرا انسان در بدویت خود هنوز الکن است و آنچه می‌گوید نخستین آوای اوست در پهنهٔ کائنات «هوم بوم/هوم بوم/وی یو هو هی‌ی‌ی‌ی‌ی» این انسان بدوی از غار بیرون آمده و در حال دویدن است. اما بیرون غار، بیرون [[رحم|زهدان]]ی که انسان از آن متولد شده وقایع بسیاری در حال اتفاق است «جوشش سیلاب را/بیشهٔ خمیازه‌ها/ز دیده پنهان کند ... غبار کوه عظیم/ز زخم دندان موش/به دره‌ها پرکشد ... عنکبوتی کور و کر/بر تن لخت عقابی/رشته می‌پیچد ... استخوانی پنجه‌ای/در چشم ببری/زرد از غرش/سوی تمساح‌های/سبز و لغزان دانه می‌پاشد» و این‌همه احوالات آن روز زمین است.<ref>{{پک|ناصر مقدسی|۱۳۸۷|ف=جیغ بنفش و بدویت نهفته در شاعر|ک=ماهنامهٔ گلستانه|ص=۸۰}}</ref>
 
شعر به‌سرعت از آن فضای ابتدایی می‌گذرد و سپیده‌دمان تاریخ طلوع می‌کند «لای سنگ-آسیاها به چرخش/بر فراز بت آرزوها/دشنه‌ای کوه‌پیکر به چرخش است/خون طلب می‌کند از سپیدی/سایه‌اش می‌گذارد نقاب از/گورکن‌های گرم دل خویش» سنگ آسیا و دشنه واژگانی جدید برای انسان بدوی‌اند، طلیعهٔ روزگار جدید و واژهٔ «بت آرزوها» معنویتی ابتدایی را با خود حمل می‌کند؛ و آخر این داستان، انسان است با تنهایی‌اش. به هر شکلی که باشد و هر مسیری که طی کند «مرده و از یاد گریخته شبحی/تنهایی کویر را به دوش/می‌برد»<ref>{{پک|ناصر مقدسی|۱۳۸۷|ف=جیغ بنفش و بدویت نهفته در شاعر|ک=ماهنامهٔ گلستانه|ص=۸۰}}</ref>