۷۰۷
ویرایش
جز (ربات: انتقال رده به درخواست Mojtabakd از رده:رشتههای دانشگاهی به رده:رشتههای آکادمیک) |
(ویژگی پیوندهای پیشنهادی: ۶ پیوند افزوده شد.) |
||
'''روش اصلاح یکپارچه''' ({{lang-en|Integrated Modification Methodology}}) یا IMM یک [[روششناسی]] طراحی و الگوسازی مبنی بر فرایندی ویژه باهدف اصلی بهبود عملکرد انرژی شهری بواسطهٔ میان سانسازی وجرح وتعدیل عناصرسازا وبخشهای لازم آن وبهینهسازی ساختار لیگاندهای آنها میباشد. از این منظر، شهر، به عنوان یک سیستم تطابق پذیر مرکبCAS درنظرگرفته شدهاست که منحصراً یک برافزودهٔ صِرف از مصرفکنندگان انرژی ناپیوسته وناهمبند نیست ومیزان مصرف کلی انرژی شهری از مجموع کل میزان مصرفی درساختمانها متفاوت است. این شکاف قابل توجه میان میزان مصرف کلی انرژی شهری ومجموع تمامی مصرفکنندگان از چشم ساختارشناسی شهری وقالب شهریِ شهر پنهان ماندهاست. آی اِم اِمIMM روندی ترجیعی وچندگامهٔ بکارگرفته شده دراجزای شهری درراستای بهبود کارایی عملکردهای انرژی ومحیطیِ آنها، که اساساً همادین (وابسته به سازوارههای همبسته)، چندلایه وچندمقیاسی است، میباشد. آی اِم اِمIMM در پی بررسی رابطهٔ میان ساختارشناسی شهری ومیزان مصرف انرژی ازراه تمرکز وتأکید بیشتر زیرسازگانهایی که باکاراکترها وترکیب فیزیکی ممایز میشوند، میباشد. در این متدولوژی، شهر متشکل از تلفیق تعداد بیشماری از اجزای مرتبط به هم، طبقهبندی شده درلایهها وزیرسازگانهای مختلف که بواسطهٔ ترتیب ونظم داخلی وساختارلیگاندهایشان یک سازمان فیزیکی وموقتی مشخصی را بدست میدهند، میباشد. اجزاوترکیبات سی آ اِس CAS خود را تطبیق میدهند تا به محدودیتها وموانع تحمیلیِ جدید، بمنظوربهبود عملکرد کل سیستم واکنش نشان دهند. سی آ اِسCAS متشکل ازعناصر نامتجانس مرتبط به هم بطورمستقیم یاغیرمستقیم میباشدوعملکرد نهایی سیستم از همهٔ عناصر به عنوان یک کل، ناشی میشود. این روندتطبیق درون یا بر بخشهای یک زیرسازگان مجزا موسوم به تطبیق افقی؛ وبین زیرسازگانهای مختلف موسوم به تطبیق عمودی، بعبارت دیگر، تطبیق بخش هاواجزای موجوددر یک زیرسازگان، یاتطبیق افقی، به عنوان واکنشی به شرایط تحمیلی وموانع جدید، عملکرد زیرسازگان راتغییر میدهد ونیز دلیل دگرش کل سیستم در طول زمان میباشد، اتفاق میافتد.
یک سیستم مرکب تطابق پذیرCAS متشکل از چهار یا بیشتر زیرسازگان یا سیستم فرعی میباشد. بنظر میرسد که این فوق وضعیتی از نتایج وتأثیرات حالات در زیرسازگانها باشد. منطبقسازی فرایندی است از ادغام دو یاچند زیرسازگان. هرگاه زیرسازگانها دچار برهمکنش و تأثیرات نتقابل شوند، وضعیت آنها دیگربصورت مستقل وخودایستا نخواهدبود.
== تاریخچه ==
بیش ازنیمی از انتشار [[گازهای گلخانهای]] درشهرها وتوسط شهرها اتفاق میافتد. بیشترین میزان جمعیت درشهرها زندگی وکار میکنند جایی که حدودهشتاد درصد انرژی صرف میشود. حرکت پیش روندهٔ رشدجمعیت به مقیاس چشمگیری رسیده وموجب طرح یک سری سؤالات درباب پایداری کلی [[اکوسیستم]] شدهاست. درحقیقت، این روندمهارنشده که ممکن است منجربه جمعیت جهانی حقیقی به ۹۸ [[بیلیون]] نفر تاسال ۲۰۵۰ و۲/۱۳ بیلیون نفرتا سال ۲۰۸۰ شود، یک توالی شهری است که بطورمستقیم یاغیرمستقیم بردیگرپدیدهها تأثیر میگذارد؛ نظیر:
* رشدشهرنشینی
* [[جنگل زدایی]] همراه با کمبود زیستگاههای [[حیات وحش]] علاوه بردیگرمنابع طبیعی
* پسرفت کیفیت آب، زمین وهوا
دراین سناریو واضح است که چگونه نواحی شهری علاوه برطراحی شهری شان، نقش بسزایی در تعریف وتعیین استراتژی بلندمدت جهت [[توسعهٔ پایدار]]، علیرغم دیگر راه حلهای موقتی وناپایدار ایفا میکنند. بابررسی وتجدیدنظر موقعیت ومکانی که در آن شهرها میبایست طراحی وبناشوند میتوان میزان انتشار دی اکسیدکربن ومیزان تقاضای انرژی را کاهش داد. درحقیقت هدف غایی متدولوژی ما تعیین وشناسایی اصول وابزارهای مناسب ومفید درراستای ساماندهی وهدایت روندشهرنشینی جهانیِ روبه افزایش به سمت مدل ونمونههای بلندمدت پایدارتر که مشخصهٔ اصلی آنها عملکردبهتر انرژی ومتعاقباً ترازمندی وتوازن بهتر موجودبین منابع قابل دسترس ومیزان مصرف موردنیاز قابل حصول است، میباشد. طبق گزارش جالب [[مدیریت اطلاعات]] انرژی ایالات متحده(US EIA) با افزایش میزان مصرف انرژی جهانی از۴۷۲ کوادریلیون [[بی تی یو]] (معیارسنجش
حرارت) در سال ۲۰۰۶، در سال ۲۰۱۵ به ۵۵۲ کادریلیون [[بی تی]] یو و۶۷۸ کوادریلیون بی تی یو در سال ۲۰۳۰ میرسد که دربردارندهٔ افزایش کلی ۴۴ درصدی در طول دورهٔ پیشبینی شده میباشد. همچنین در تمام ایالتهای عضو ای یوEU، مصرف داخلی ودرون مرزی ناخالص [[انرژی اولیه]] در طول دوره ازسال ۱۹۹۹ تاسال ۲۰۰۹ بجز ممالک متحدهٔ [[بریتانیا]] (انگلیس، اسکاتلندوایرلند شمالی) افزایش یافتهاست(۱٪/۱۰-).
علاوه براین، گزارش [[بانک جهانی]] نشان میدهد که الگوهای مدرن رشد شهری به صورت فزاینده از لحاظ زمین و مکانی فشرده هستند. «میانگین تراکمات شهری (یعنی، تعداد ساکنین به ازای هر [[کیلومتر مربع]] در ناحیهٔ پر از ساختمان)، در طول دو قرن اخیر در حال کاهش بودهاست همانطور که بهبود ترابری و [[حمل و نقل]] ادامه مییابد، روند استفاده از زمین در شهرها روز به روز به ازای هر فرد در حال افزایش است. نواحی ساختمانی در شهرها با جمعیت یک میلیون نفر یا بیشتر اکنون کلاً حدود km۲ ۴۰۰۰۰۰ را اشغال میکند که نیمی از آن در جهان در حال رشد و توسعهاست. شهرها در [[کشورهای در حال توسعه]] دارای جمعیت بیشتری هستند امابازای هر نفر یا شهروند فضای کمتری را اشغال میکنند. در [[کشورهای صنعتی]] و کشورهای در حال توسعه میانگین تراکم شهرها به سرعت در حال کاهش بودهاست؛ در یک رتبهبندی سالانه ۷/۱ درصد در طول دههٔ اخیر در کشورهای در حال توسعه و ۲/۲ درصد در کشورهای صنعتی». تأثیرات فرم و قالب شهری بر عملکردهای انرژی در شهر، علاوه بر میزان مواد آلایندهٔ منتشر شده، در پژوهشها و تحقیقات مختلف نشان داده شدهاست. بخش مهمی از مطالعات صورت گرفته بیانگر تشابه کاهش میزان تراکم مسکونی، با افزایش مداوم وپیوسته درمیزان نیاز به انرژی میباشد. در این سناریو، واضح است که چگونه نواحی شهری علاوه برطراحی شهری نقش بسزایی در تعریف وتعیین استراتژی بلندمدت جهت توسعهٔ پایدار، علیرغم دیگر راه حلهای موقتی وناپایدار ایفا میکنند. «اگرچه شهرها مظهر آسیبهای محیطی، یعنی افزایش انتشارآلودگیهای مربوط به حمل ونقل، مصرف انرژی ودیگر عوامل، هستند، ساست گذاران ونظریه پردازان وکارشناسان بهطور فزاینده ارزش بالقوهٔ شهرها به منظور پایداری بلندمدت را تشخیص میدهند. با این همه، بیشترین میزان انرژی درشهرها صرف میشود؛ بنابراین، پایداری یک مبحث شهری است.» متعاقباً نیازوتقاضاهای جدید وسؤالات بنیادی واساسی که درآنها میبایست به مسائل شهری پرداخته شود، مطرح میشوند. نظیر: شهرچگونه میتواند درپایداری شهری بهطورکلی تأثیرگذارباشد؟ آیا [[طراحی شهری]] میتواند بایک رویکردمناسب در خصوص کاهش شرایط جوی واقلیمی وکاهش میزان انتشاروپخش آلودگی (گازها وموادآلاینده) مؤثرباشد؟ آیا فرم وقالب شهری با این مباحث وموضوعات همبستگی دارد؟ ودرپایان، چگونه میتوان ترانسفورماسیون ودگردیسی شهری را به منظور نیل به یک فرم شهری پایدار اجراکرد؟ و از این گذشته، چگونه یک شهر میتواند هم [[وضعیت رقابتی]]، توسعه و هم سرپرستی اکولوژیکی وزیست محیطی را مورد ملاحظه قراردهد؟
تئوری آی ام امIMM شهر رابعنوان یک سیستم پیچیدهٔ تطابق پذیر در نظر میگیرد. وانگهی خطوط کلی از روابط بین ساختارشناسی شهری ومیزان مصرف انرژی را ترسیم میکند و برخی اصول طراحی پایه وبنیادی جدیدی را درراستای دگردیسی ارزیابی و سنجش شهری علاوه برطراحی محلههای پایداروجدید به عنوان بخش لاینفک شهررابدست میدهد. ساختارشناسی نقش بسزایی در خط مشی ذخیرهسازی انرژی بازده وراندمان شهری، زیستپذیری وبطورکلی، محیط ههای شهری پایدارجهت کسب موفقیت ایفا میکند. لازم است که اصول جدید ومتدولوژیهای طراحی شهری جدیدی اتخاذ کرد. یکی از مهمترین اهداف این پژوهش یافتن متدولوژیهای جدیدی است که بتوان به کمک آنها به شکلگیری ودرک بهتر عملکردها، سنجش وارزیابیهای مختلف شهری، و سپس جهت کاربست اصول طراحی جدید بمنظوربهبود عملکرد سیستم؛ بواسطهٔ یک رویکرد همادین وچندزمینهای، نائل آمد. یک سیستم مرکب، بطورخلاصه دریک کلمه، ترتیب واقتباسی از عناصر نامتجانس بهم پیوستهاست که نشانگریک یاچندعملکرد میباشد ونتیجهٔ نهایی کل سیستم تماماً متفاوت ازهرعملکرد هربخشِ لازمِ مجزا میباشد.
=== مرحلهٔ ۳. جرح وتعدیل/ تغییرودگرش (مداخله وطراحی) ===
مرحلهٔ سوم درآی ام امIMM یک مرحلهٔ خاص ازطراحی است که شامل اف ال اسFLS میشود ودریک [[رویکرد چندرشتهای]] و چندلایهای کاربرد دارد. بواسطهٔ یک محرک (کالیزور) یک جرح وتعدیل محلی وموضعی (جرح وتعدیل افقی) حاکی از نقطهٔ شروع [[واکنش زنجیرهای]] (جرح وتعدیل افقی وعمودی) بسوی تغییرشکل ودگرش همه جانبهٔ سی آ اِسCAS میباشد؛ بنابراین حقیقت که سی آ اِسCAS متشکل از چهار زیرسازگان است، ما شرایط و وضعیت آن را به عنوان فوق وضعیتی از نتایج (محصولات) درحالات زیرسازگانها در نظر میگیریم. پیامدهای اصلی این مرحله عبارتنداز:
* طراحی /پروژهٔ لایهٔ کاتالیزورهای منتخب، وگروه اصلی به منظور نیل به جرح وتعدیل
محلی
|