[[پرونده:Soviet troops are crossing the border with Iran.jpg|بندانگشتی|عبور نیروهای شوروی از مرز ایران (۳ شهریور ۱۳۲۰)]]
سپیدهدم روز سوم۳ شهریور ۱۳۲۰، نیروهای اتحاد جماهیر شوروی از شمال و شرق و نیروهای بریتانیایی از جنوب و غرب، ایران را مورد حمله زمینی، هوایی و دریایی قرار دادند. در همان لحظات اولیه حمله، [[آندریآندره آندریویچ اسمیرنوف|اسمیرنوف]]، سفیر کبیر شوروی و [[ریدر بولارد|سر ریدر بولارد]]، وزیر مختار بریتانیا در منزل [[علی منصور|رجبعلی منصور]]، نخستوزیر ایران حضور یافته و طی یادداشتییادداشتی، حمله قوای خود را به ایران ابلاغ کردند. بیدرنگ، رجبعلی منصور به همراه [[جواد عامری]]، [[کفیل وزارت امور خارجه]]، به [[کاخ سعدآباد]] رفت و رضاشاه را مطلع ساخت و سپس راهی [[مجلس شورای ملی]] شد و گزارش حمله نظامی شوروی و بریتانیا را به اطلاع نمایندگان مجلس رساند. بیدرنگ جلسه هیئت وزیران در کاخ سعدآباد با حضور رضاشاه تشکیل شد و موضوع حمله به ایران و نقض بیطرفی مورد بحث و مذاکره قرار گرفت و راه حلهایی برای جلوگیری از بحرانبحران، آغاز شد.<ref name="etemad">{{یادکرد|فصل=|کتاب=|ناشر=|شهر= |کوشش= |ویرایش= |سال= |شابک= |نویسنده=[[باقر عاقلی|عاقلی، باقر]] |نویسندگان سایر بخشها=|ترجمه=|صفحه= |زبان=fa | عنوان = دربارهٔ زمانه و کارنامه سیاسی محمدعلی فروغی؛ صدوسیسالگی تجدد محافظهکارانه |ژورنال= |نشریه= [[روزنامه اعتماد]] |تاریخ= ۳۰–۰۱–۱۳۸۶|دوره=|شماره=ش ۱۳۷۱|شاپا=}} [http://www.etemaad.ir/Released/86-01-30/240.htm بازیابیشده در بهمن ماه ۱۳۸۷]{{پیوند مرده|date=سپتامبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot}}.</ref>
نمایندگان شوروی و بریتانیا، علت این مداخله را وجود تعداد زیادی کارشناس آلمانی در ایران ذکر کردند. دخالت نظامی شوروی و بریتانیا در ایران متعاقب دو [[اولتیماتوم]] مشترک شوروی و بریتانیا در ۲۸ تیر و ۲۵ مرداد ۱۳۲۰ راجع به حضور کارشناسان آلمانی به وقوع پیوست. این حمله همچنین به فاصله سه هفته قبل از [[تبعید]] رضاشاه به خارج از کشور رخ داد. شهرهای بیدفاع شمال و جنوب ایران در جریان حمله هماهنگ و مشترک شوروی و بریتانیا، شدیداً بمباران شدند و [[نیروی دریایی ایران]] در [[خلیج فارس]] و دریای خزر، بر اثر حمله شدید نیروهای مهاجم، ظرف چند ساعت به کلی نابود شد. در حمله شدید بریتانیا به خلیج فارس، دریادار [[غلامعلی بایندر]] فرمانده نیروی دریایی و [[ناخدا نقدی]] رئیس [[ستاد نیروی هوایی]]، ناوسروان فرجالله رسانی، جعفر فزونی و و شمار فراوانی از افسرانافسران، در همان روز اول حمله کشته شدند؛ عمدهٔ کشتیهای ایران آتش گرفتند یا غرق شدند؛ شمار کشتگانکشتهشدگان نظامی ایران در آن حمله، بیش از پانصد تن میباشد. ستاد جنگ اعلامیهای صادر کرد و در آن خبر از مورد [[حمله هوایی]] قرارگرفتن شهرهای تبریز، [[اردبیل]]، [[ارومیه]]، [[خوی]]، [[اهر]]، [[میاندوآب]]، [[ماکو]]، [[بناب]]، [[مهاباد]]، [[رشت]]، [[کیاشهر|حسن کیاده]]، [[شهرستان میانه|میانه]]، [[اهواز]] و [[بندر انزلی]] داد. این اعلامیه، تلفات [[غیرنظامی|غیرنظامیان]] را، سنگین ولی تلفات نظامیان را، اندک گزارش داد.<ref name="etemad"/>
عصر روز سوم شهریور و در حالی که پیشروی قوای بریتانیا و شوروی در شمال و جنوب خاک ایران ادامه داشت، [[رجبعلی منصور]] با مشاهده بحرانی بودن اوضاعاوضاع، تصمیم به استعفاء[[استعفا]] گرفت. دریافت خبرهای مربوط به متلاشی شدن لشکرهای تبریز، رضائیه،[[ارومیه|رضائیه]]، گیلان، اردبیل، مشهد و [[کرمانشاه]] سبب شد تا رضاشاه لشکرهای مجهز دو پادگان مرکزی را در اطراف تهران به حالت دفاعی مستقر سازد. در همین روزروز، رضاشاه طی [[تلگراف|تلگرافی]] به [[فرانکلین دلانو روزولت|روزولت]]، [[رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا|رئیسجمهور آمریکا]] از وی خواست مانع پیشروی بریتانیا و شوروی در داخل ایران شود، اما دولت آمریکا با صراحت این درخواست را رد کرد و تأکید نمود که ایالات متحده، هدف بریتانیا را هدف خود میشمارد.
در غروب سوم۳ شهریور، رضاشاه که متعاقب دریافت پاسخ دولت آمریکا، امیدی به توقف حملات بریتانیا و شوروی نداشت و از جبهههای جنگ دوم جهانی نیز اخبار خوشایندی دریافت نمیکرد، سربازان احتیاط ۴ دوره -متولدین ۱۲۹۴ تا ۱۲۹۷- را به خدمت فراخواند. او در شامگاه همان روز، خبرهای مربوط به پیشروی قوای شوروی و بریتانیا را به سوی تهران دریافت کرد.
=== ۴ شهریور ===
روز چهارم۴ شهریورشهریور، بمباران شهرهای بیدفاع و سربازخانهها ادامه پیدا کرد؛ شهرهای قزوین، رشت و تبریز مورد حمله هوایی قرار گرفتگرفتند. بر اثر حمله و بمباران شدید، لشکرهای تبریز، رضائیه، رشت، مشهد، اردبیل و [[گرگان]]، بهطور کامل از هم پاشیدند. مردم تهران و بیشتر شهرهای مورد حمله هوایی، شهرها را تخلیه کردند و به اطراف پناه بردند.<ref name="etemad"/>
=== ۵ شهریور ===
روز ۵ شهریور در جلسه فوقالعاده [[هیئت دولت]] که در حضور رضاشاه تشکیل شده بود، رجبعلی منصور پس از ارائهٔ گزارشی از اقدامات دو روزه خود، نومیدانه از مقام نخستوزیری استعفاء داد؛ رضاشاه هم ضمن پذیرش درخواست وی، در همان جلسه، [[مجید آهی]] وزیر دادگستری را مأمور تشکیل کابینه کرد، اما وی نیز از پذیرفتن این سمت پوزش خواست و پیشنهاد داد شخص دیگری برگزیده شود؛ سرانجام [[محمدعلی فروغی]] را برای نخستوزیری پیشنهاد کرد. رضاشاه ابتدا با سالمند خواندن<ref>فروغی در آن هنگام، هفتمین دههٔ زندگیش را به سر میبرد ولی دچار [[بیماری قلبی]] بود.</ref> فروغی با این پیشنهاد مخالفت ورزید و نظر به [[وثوقالدوله]] داشت، ولی به هر کیفیت که بود فروغی مورد پذیرش شاه واقع شد و [[نصرالله انتظام]]، [[رئیس تشریفات دربار]] مأمور آوردن فروغی شد. او به منزل محمدعلی فروغی رفت و او را با خود به سعدآباد آورد. به محض ورود فروغی، شاه اظهار کرد فروغی زیاد هم پیر نیست؛ در همان لحظات، حکم نخستوزیری فروغی صادر شد. فروغی گفت که در کادر وزیران تغییری نخواهد داد، ولی بنا به خواست شاه، [[علی سهیلی]] را به وزارت امور خارجه و [[جواد عامری]] را به وزارت کشور گماشت. رضاشاه در این جلسه استعفای خود را با حاضران در میان گذاشت که با مخالفت وزیران روبرو شد.<ref name="etemad"/>
=== ۶ شهریور ===
[[پرونده:Page book of The Regained Glory, a book in the subject of Mohammad Reza Pahlavi - this page is about Anglo-Soviet invasion of Iran.jpg|300px|بندانگشتی|صفحهای از کتاب ''عظمت بازیافته'' دربارهٔ اشغال ایران در جنگ جهانی دوّم - ۱۳۵۵]]
صبح روز ششم۶ شهریور، فروغی با وزیران خود در [[مجلس شورای ملی]] حاضر شد و برنامه خود را در نطقی کوتاه اعلام و وزیران کابینه را معرفی کرد و نمایندگان را در جریان تصمیم دولت مبنی بر ترک مقاومت قرار داد. وی با بیان اینکهاینکه دولت باید بیدرنگ به مذاکره با کشورهای حملهکننده به ایران بنشیند، از نمایندگان مجلس درخواست [[رای اعتماد]] کرد؛ مجلس به اتفاق آرا به کابینه فروغی [[رأی اعتماد]] داد.<ref name="etemad"/> نطق محمدعلی فروغی پشت تریبون مجلس شورای ملی در آن روز، که با استواری و چیرهدستی خاص او ادا شد، یکی از جاودانهترین و اثربخشترین سخنان یک سیاستمدار بانفوذ ایرانی سده بیستم شناخته میشود. فروغی مردم هراسان از حملهٔ شوروی و بریتانیا را به آرامش و خویشتنداری فراخواند و وعده داد که «این روزها نیز بگذرد و کشور به سیاق سابق خود طی مسیر کند». در این نطق به ویژه این عبارت بسیار ماندگار شدهاست و پیوسته از قول او توسط بسیاری از افراد نقل میشود: «میآیند و میروند؛ حوایجی دارند و به ما کاری ندارند.»<ref name=" etemad2">{{یادکرد|فصل=|کتاب=|ناشر=|شهر= |کوشش= |ویرایش= |سال= |شابک= |نویسنده= یوسفی، مجید |نویسندگان سایر بخشها=|ترجمه=|صفحه= |زبان=fa | عنوان = نگاهی به کارنامه فرهنگی محمدعلی فروغی، در مدرسه علوم سیاسی |ژورنال= |نشریه= [[روزنامه اعتماد]] |تاریخ= ۳۰–۰۱–۱۳۸۶|دوره=|شماره=ش ۱۳۷۱|شاپا=}} [http://www.etemaad.ir/Released/86-01-30/240.htm بازیابیشده در بهمن ماه ۱۳۸۷]{{پیوند مرده|date=سپتامبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot}}.</ref>
فروغی پس از حضور در مجلس، در منزل خود با سفیران بریتانیا و شوروی ([[ریدر بولارد|سر ریدر بولارد]] و [[آندره آندریویچ اسمیرنوف|اسمیرنوف]]) راجع به ترک مخاصمه و توقف جنگ، مذاکره کرد. در همین نشستنشست، فروغی از نیت بریتانیا برای برکناری و [[تبعید]] رضاشاه باخبر شد.
هرچند نامهٔ ترک مخاصمهمخاصمه، در بامداد روز ششم۶ شهریور به دو سفارتخانه فرستاده شد و آن دو نیز بیدرنگ مراتب را به پایتختهای خود گزارش کردند، اما در رویارویی نظامی آنها با نیروهای ایرانی و بمباران شهرها، هیچگونه دگرگونیای پدید نیامد؛ به ویژه شوروی همچنان با همان خشونت، در روزهای بعد نیز، شهرهای ایران را بمباران کرد. شورویها نظامیان ایرانیای که تسلیم میشدند، به اسارت، به خارج از ایران میفرستادند. ارتش سرخ به هر شهری از ایران که پا مینهاد، همچوهمچون یک دولت فاتح اداره شهر را به دست میگرفت؛ سران ادارهها و نمایندگان دولت، خواه نظامی یا غیرنظامی را بازداشت میکرد.
=== ۷ شهریور ===
در نتیجهٔ گفتگوها و رایزنیهای انجام شده، به ویژه نشست فروغی با سفیران بریتانیا و شوروی، در روز هفتم شهریور، رضاشاه، همه اعضای خانوادهاش (به استثنای [[محمدرضا پهلوی]]، [[ولیعهد]]) را روانه [[اصفهان]] کرد و بدین سان مقدمات استعفاءاستعفا و خروج خود از ایران را فراهم آورد.
در این روزروز، شهرهای شمالی ایران با شدت تمام، توسط [[بمبافکن|بمبافکنهای]] شوروی بمباران شدند.
=== ۸ شهریور ===
در هشتم۸ شهریورشهریور، ایران توسط نیروهای انگلیس و روسیه به سه بخش تقسیم شد. بخش شمالی در قلمرو روسها بود. بخش جنوبی که منطقه نفتی ایران را نیز شامل میشد زیر قدرت نیروهای انگلیس درآمد. تنها منطقه میانی ایران یعنی تهران و اطراف آن برای ایران باقیماند.
در همین روز [[شورای عالی نظام]] دستور مرخصی [[سرباز وظیفه|سربازان وظیفه]] را تصویب کرد و به اجرا گذاشت؛ در عوض قرار شد سی هزار [[سرباز پیمانی]] را با ماهی ۳۵ تومان حقوق، به استخدام درآورند.<ref name="etemad"/> فرستاده شدن اعضای خانوادهٔ سلطنتی به اصفهان، شایعهٔ فرار رضا شاه، اخبار رسیده از اشغال شهرهای مختلف و به ویژه خالی شدن پادگانها (در نتیجهٔ تصمیم اخیر شورای عالی نظام) که به شکلگیری دستههای سربازان گرسنه و سرگردان در خیابانهای تهران انجامید، سخت مایهٔ بیم و نگرانی مردم شده بود؛ علاوه بر این، گریز برخی از سران ارتش و رجال سیاسی هم در این مدت، وضع را بدتر کرد. از آن رو برای کنترل اوضاع، در همان روز هشتم۸ شهریور در تهران [[حکومت نظامی]] اعلام شد و سپهبد [[احمد امیراحمدی]] حاکم نظامی شد.<ref name="etemad"/>
در این روز نیز بمباران شهرهای شمالی ایران، بهوسیله بمبافکنهای شوروی بسیار شدید انجام شد.
=== ۹ شهریور ===
رضاشاه بعد از ظهر روز نهم۹ شهریورشهریور، همه فرماندهان و مقامات امضاکنندهٔ طرح مرخصی سربازان وظیفه را - که در عمل به انحلال ارتش انجامیده بود - به کاخ سعدآباد احضار کرد و به آنها نسبت [[خیانت]] داد. شاهشاه، سرلشکر [[احمد نخجوان]]، (کفیل وزیر جنگ) و سرتیپ [[علی ریاضی]] را مسبب این طرح قلمداد نمود، از آنرو آن دو را به شدت زخمی<ref>شاه در این کار حتی از [[شمشیر]] نیز استفاده کرد.</ref> و پس از خلع درجه، زندانی کرد. سپس دستور داد ایشان به خاطر این خیانت در دادگاه زمان جنگ محاکمه شوند. نخجوان تا هشتم۸ شهریور ۱۳۲۰ در سمت کفالت وزارت جنگ قرار داشت و طرح مرخص کردن سربازان وظیفه و استخدام سربازان پیمانی را به تصویب اعضای شورای عالی ارتش رسانید. همین امر موجب تغیر و اعتراض شدید رضاشاه شد؛ لذا احمد نخجوان را به شدت مضروب و به زندان افکند. او تا ۲۵ شهریور در زندان بود و پس از استعفای شاهشاه، در کابینهٔ فروغیفروغی، وزیر جنگ شد. این ماجرای کتک زدن، در روزهای آینده به زیان رضا شاه تمام شد و عزم کسانی را که خواهان تبعید او از ایران، پس از استعفا بودند، جزمتر کرد.<ref name="etemad"/>
=== ۱۰ شهریور ===
رضا شاه در دهم۱۰ شهریورشهریور، تصمیمش به استعفاءاستعفا را به اطلاع فروغی و اعضای کابینه رساند.
=== ۲۲ شهریور ===
در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۲۰ [[وزارت امور خارجه ایران]] در پی فشار اشغالگراناشغالگران، در نامهای به سفارت آلمانآلمان، خواستار خروج اتباع آلمانی از ایران و برچیده شدن سفارت این کشور شد که بخشی از نامه آن به این شرح است:
{{نقل قول|وزارت امور خارجه شاهنشاهی ایران در تعقیب یادداشت شماره ۳۷۷۴ محترما به استحضار سفیر آلمان در تهران میرساند نمایندگان دولتین اتحاد جماهیر شوروی و انگلیس اصرار دارند سفارت آلمان در تهران تا روز ۱۷ سپتامبر برچیده شود و کارکنان آن خاک ایران را ترک کنند. لهذا مراتب را اشعار میدارد تا استحضار داشته باشند. آنچه مربوط به اتباع دولت آلمان باشد البته به وسیله سفارتخانهای که حافظ منافع آنها معرفی شود انجام خواهد شد. اولیای سفارت آلمان میتوانند مطمئن باشند که دولت ایران به سهم خود از هیچ نوع کمک و مساعدت مضایقه نخواهد کرد.}}
پس از آن [[علی سهیلی]] وزیر وقت امور خارجه در نامهای به نمایندگان دولتهای [[سوئد]] و [[سویسسوئیس]] در تهرانتهران، اعلام[[اعلان جنگ]] میان ایران و آلمان را اعلام میکند:
{{نقل قول|احتراماً رونوشت اعلامیهای را که جناب آقای نخستوزیر امروز در مجلس شورای ملی راجع به اعلام وجود حالت مخاصمه بین ایران و آلمان و الحاق دولت شاهنشاهی به اعلامیه ملل متحده مورخ ژانویه ۱۹۴۲ ایراد نمودهاند برای اطلاع و استحضار آن جانب به پیوست ارسال میدارد. خواهشمند است مراتب مندرج در اعلامیه را به اطلاع دولت سوئد و سویس برسانند تا لطفاً مقامات وابسته آلمان را از آن آگاه نمایند.}}
=== ۲۳ شهریور ===
در ۲۳ شهریور ۱۳۲۰ سفیرهای انگلیس و روس به رضا شاه [[اولتیماتوم]] دادند که تااو ۲۶باید شهریورتا ساعت دوازده و نیم ظهر روز باید۲۶ استعفاءشهریور استعفا دهد و اگر استعفاء ندهد، تهران اشغال خواهد شد، [[سلطان|سلطنت]] از بین خواهد رفت و یک دولت اشغالی از روس و انگلیس به وجود خواهد آمد.
=== ۲۵ شهریور ===
محمدعلی فروغی در شرایط بحرانی اشغال ایران و تبعید رضاشاه، جانشینی محمدرضا را به متفقین قبولاند تا در روزهایی بحرانی که بر ایران میگذرد، کشور از هم نپاشد و قطعهقطعه نشود. فروغی پیشنهاد [[ریدر بولارد]]، وزیرمختار انگلستان مبنی بر [[رژیم چنج|تغییر رژیم]] را رد کرده بود، زیرا از نظر او، با وجود بحرانهای پیچیده و فراوان آن زمان، ایران توان اینگونهاینگونه تغییرات بنیادی را نداشته و شیرازه امور کشور و [[تمامیت ارضی]] فرومیپاشید.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=نقش فروغی در تاسیس و بقای سلطنت پهلوی|نشانی=http://oral-history.ir/?page=post&id=1371/|وبگاه=تاریخ شفاهی|بازبینی=2021-08-26}}</ref><ref>{{یادکرد وب|عنوان=فروغی؛ نظامالملکی در عصرجدید/ ناصحی که همچنان گوش شنوا میجوید|نشانی=http://tarikhirani.ir/fa/news/7589/فروغی-نظام-الملکی-در-عصرجدید-ناصحی-که-همچنان-گوش-شنوا-می-جوید-|وبگاه=تاریخ ایرانی|بازبینی=2021-08-26|کد زبان=fa}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ریدر بولارد، شترها باید بروند. ترجمه حسن ابوترابیان. نشر نو. تهران. ۱۳۶۳}}</ref>
صبح زود روز ۲۵ شهریور ۱۳۲۰، رضا شاه از سلطنت به نفع ولیعهد بیست و یک سالهاش محمدرضا پهلوی کنارهگیری کرد. ساعت نه و سی دقیقه، [[مجلس شورای ملی]]، استعفای رضاشاه را پذیرفت. برای جلوگیری از دستگیر شدن محمدرضا به وسیله نیروهای روس و انگلیس، ولیعهد محمدرضا را با لباس شخصی در یک خودروی کرایسلر قدیمی بین صندلی جلو و عقب روی زمین خودرو پنهان کردند و از در خدمه مجلس به داخل مجلس آوردند. ساعت ۴ بعد از ظهر، ولیعهد محمدرضا در برابر مجلس شورا و نمایندگان به [[قرآن]] سوگند خورد و رسماً پادشاه ایران شد.<ref>Gerard de Villiers: The Shah. 1975, p.116, 122 -123</ref>
تعداد زیادی غیرنظامی زیر بمباران شهرهای مختلف جان باختند و خسارات بسیار سنگینی به تأسیسات اقتصادی کشور و اماکن زندگی مردم وارد آمد. کشور دچار قحطی شد و مردم از لحاظ نان و ارزاق به شدت در مضیقه قرار گرفتند. این حملات تا استعفای رضاشاه و جایگزین شدن پسرش -محمدرضا پهلوی- در ۲۵ شهریور ۱۳۲۰، ادامه یافت. در این روز رضاشاه استعفاء داد، راهی اصفهان شد و ولیعهد جانشین وی شد.
=== ۲۶ شهریور ===
[[پرونده:Preparations for the Joint Russo-British military parade in Tehran.jpg|بندانگشتی|نیروهای مشترک روسیه و انگلستان در تهران برای [[رژه]] آماده میشوند.]]
با این که رضا شاه استعفاءاستعفا دادداد، در ۲۶ شهریور ۱۳۲۰۱۳۲۰، ارتشارتشهای روسیه و انگلیسبریتانیا، تهران را اشغال کردند و حکومت را به کنترل خویش درآوردند. در ۵ آبان سفیران روس و انگلیسبریتانیا به آگاهی محمدرضاشاه پهلوی رساندند که قدرت در دست ماست.
=== ۳۰ شهریور ===
== پس از شهریور ۱۳۲۰ ==
[[پرونده:A United States Army truck convoy carrying supplies for Russia.jpg|بندانگشتی|کاروان کامیونهای پوشیده از برف [[نیروهای مسلح ایالات متحده آمریکا|ارتش آمریکا]] (جایی در دالان پارسی) در حال حمل تدارکات برای شوروی. (اسفند ۱۳۲۱)]]
[[پرونده:Supply train through the Persian Corridor.jpg|بندانگشتی|قطار حامل تدارکات متفقین برای ارتش سرخ از جنوب به شمال ایران میرود.]]
پس از سه ماهماه، در ۶ بهمن ۱۳۲۰ مجلس شورا قانون قرارداد سه قوا در ایران را تصویب کرد. این قانون به امضای نخستوزیر محمدعلی فروغی و سفیران روس و انگلیس برای تأیید نهایی رسید. این قرارداد [[تمامیت ارضی]] ایران را تضمین کرد و هم چنین که نیروهای روس و انگلیسانگلیس، ۶ ماه پس از پایان جنگ جهانی دوم ایران را تخلیه خواهند کرد. ایران نیز متعهد شد که با نیروهای روس و انگلیس همکاری کند، پروانه استفاده از راههای کشور و سیستم مخابراتی کشور را به روس و انگلیس بدهد و نیروی کارگر و ابزار مورد نیاز را برای روس و انگلیس فراهم آورد و مطبوعات را [[سانسور]] کنند که دربارهٔ اشغال ایران و استفاده از منابع کشور را به آگاهی ملت نرسانند. آذر ماه ۱۳۲۱ نیروهای آمریکایی نیز ایران را اشغال کردند و آغاز به ساختن دالان ایران کردند. پرشناین کریدوردالان، راهی بود از شمال بهتا جنوب ایران که برای رساندن [[مهمات]] و دیگر ابزار جنگی یعنی از خلیج فارس تا دریای خزر و سپس از آنجاآنجا به روسیه میرفتدر نظر گرفته شده بود.
۹ آذر ۱۳۲۲، در [[کنفرانس تهران]]، روزولت،[[فرانکلین دلانو روزولت|روزولت]]، [[وینستون چرچیل|چرچیل]] و [[ژوزف استالین|استالین]] قرارداد قوای متفقین را امضاء کردند که در آن تضمین شد که قوای متفقینمتفقین، ایران را پس از پایان جنگ جهانی دومدوم، ترک خواهند کرد و ایران [[غرامت|غرامتی]] برای این مدت خواهد گرفت. پیش نیازپیشنیاز این قرارداد این بود که دولت ایران به آلمان اعلان جنگ بدهد که ایران در ۱۷ شهریور ۱۳۲۲ آن را انجام داد.<ref>Gholam Reza Afkhami: The Life and Times of the Shah, University of California Press, 2009, p. 87-88</ref>
[[پرونده:Near East Iran - truck convoy of US supplies for USSR - NARA - 195340.jpg|بندانگشتی|چند زن ایرانی در کنار کاروان تدارکات نیروهای متفقین (۱۴ خرداد ۱۳۲۲)]]
پس از پایان جنگ جهانی دومدوم، نیروهای آمریکایی و انگلیس به تخلیه نیروهای خود از ایران پرداختند. دولت شوروی قبل از خاتمه جنگجنگ، درصدد به دست آوردن [[امتیاز استخراج نفت شمال]] برآمد، اما چون با تصویب [[قانون منع اعطای امتیاز نفت به خارجیان]] در [[مجلس شورای ملی]]، از دریافت این امتیاز محروم شد، بنای مخالفت و ناسازگاری با دولت ایران را گذاشت و نیروهای خود را از ایران بیرون نبردنبرد، بلکه بسیار علنی در آبان ماه ۱۳۲۴ به پشتیبانی از جنبشهای [[خودمختارگرایی|خودمختاری]] [[مردم کرد|کردها]] و [[مردم آذری|آذربایجانیها]] در ایران پرداخت. ارتش شوروی از ورود نیروهای [[پلیس]] و [[ژاندارمری ایران]] به [[آذربایجان]] و [[بخشهای کردنشین ایران|کردستان]] خودداری کرد. کردهاکردها، [[جمهوری مهاباد]] را با پشتیبانی شوروی برپا کردند و در آذربایجان، [[سید جعفر پیشهوری|جعفر پیشهوری]] با حمایت شورویشوروی، [[فرقه دمکراتدموکرات آذربایجان]] را برپا نمود.
پس از شکایت دولت ایران به [[شورای امنیت سازمان ملل متحد|شورای امنیت]] و مسافرتسفر [[قوام السلطنه|قوامالسلطنه]] نخستوزیر وقتوقت، به [[مسکو]] که به امضای موافقت نامهایموافقتنامهای دربارهٔ تشکیل [[شرکت مختلط نفت ایران و شوروی]] انجامید، شوروی در اردیبهشت ۱۳۲۵ نیروهای خود را از ایران خارج کردندکرد. حکومت خودمختار حزب دمکراتدموکرات در آذربایجان و کردستان نیز بیش از ۷ ماه پس از خروج نیروهای شوروی دوام نیاورد. موافقتنامهموافقتنامه مربوط به تشکیل شرکت مختلط نفت ایران و شوروی نیز، سال بعد در مجلس رد شد.
اشغال ایرانایران، محدود به قوای بریتانیا و شوروی نبود. پس از ورود آمریکا به جنگ، عدهای از نظامیان آن کشور نیز وارد ایران شدند، اما [[استقلال]] و تمامیت ارضی ایران، نخست با امضای یک پیمان سه جانبهسهجانبه بین ایران، بریتانیا و شوروی در بهمن ۱۳۲۰ و سپس با صدور اعلامیهای که در پایان [[کنفرانس تهران|کنفرانس سران متفقین]] ([[روزولت]]، [[چرچیل]] و [[استالین]]) در تهران منتشر شد، تضمین گردید.
در دوران اشغال ایران به دست متفقین، بسیاری از امکانات، زیرساختها،[[زیرساختهای عمومی|زیرساختها]]، منابع، اندوختهها و آذوقههای ایرانایران، به بدیشاناشغالگران اختصاص یافت. ازاینرویازاینروی، دو ماه بیشتر طول نکشید که ایران دچار کمبود مواد غذایی و گرانی لگامگسیخته گشت. شهرهای ایران و به ویژه تهران آنچنان با کمبود [[نان]] و سایر ارزاق مورد نیاز روبرو شدند که نان و مواد غذایی را با [[کالابرگ|کوپن]] در اختیار مردم قرار میدادند؛ شمار بسیاری از مردم ایران، در نتیجهٔ تهیدستی،تهیدستی، گرسنگی و بیماری جان خود را از دست دادند. کشوری که درجنگدر جهانیجنگ جهانی، دخالتی نداشت و بارها [[بیطرفی]] خود را به دو سوی درگیری اعلام کرده بود، آسیبهای زیادی را از جنگ تحمل میکرد.
== پیامدها ==
== پیامد تهاجم متفقین به ایران ==
[[پرونده:Iran oil concession.png|بندانگشتی|مناطق تحت نفوذ بریتانیا و شوروی پس از پایان جنگ، سال ۱۹۴۶ میلادی]]
اشغال نظامی ایران توسط متفقین بلافاصله سرنوشت ایران را رقم زد. ارتشارتش، توسطِ سرلشکر «احمد نخجوان» [[خلع سلاح|خلع شدهسلاح]] و [[پادگان|پادگانها]] به ارتش مهاجم تسلیم شد و در مدت سه روز و در اثر حملات هواپیماهای شوروی و بریتانیا چنان به سرعت عقبنشینی کرد که فرماندهی عالیِ متفقین نیز آن را پیشبینی نکرده بود. به طوری که احمد نخجوان به پادگان قلعه مرغی[[قلعهمرغی]] اعلام کرد در صورت فرود [[پیادهنظام چترباز|چتربازان]] انگلیس در این پایگاهِ نظامی اسلحه خود را در اختیار آنهاآنها قرار دهند. در روز چهارم فروغی که بازنشسته شده بود برای مذاکره با متفقین نامزدِ نخستوزیری شد؛ نخستوزیر جدید در عرض یک هفته درخواست صلح نمود و پنهانی پیشنهادِ برکناری رضا شاه را به متفقین داد و متفقین نیز استعفای رضا شاه را تنها شرطِ برای آتشبس اعلام کردند. انگلیس نیز که خواستار پشتیبانی عمومی بود با تبلیغ روحانیون از بیرحمی و عدم اداره درست کشور توسط رضا شاه انتقاد کرد. دوهفته بعد نمایندگان رضا شاه را به ثروت اندوزی عظیم، کشتار مردم بی گناه و سوء استفاده از القابی برای خود مانند سردار سپه و فرمانده کل متهم میکردند. سه هفته بعد شاه بدون گفتگو با متفقین به نفع ولیعهد خود کنارهگیری کرد و کشور را به سرعت ترک کرد. در مجلس نیز پس از خروج رضا شاه در روز ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ ذکاءالملک فروغی صدراعظم، با حضور در [[مجلس شورای ملی]] استعفای رضا شاه را از سلطنت و آغاز سلطنت محمد رضا شاه را اعلام کرد.
=== آزار و اذیت شهروندان ایرانی توسط متفقین ===
|