هرمان ملویل: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Serk sark (بحث | مشارکت‌ها)
تغییرات پیوند
برچسب‌ها: برگردانده‌شده ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز ویرایش Serk sark (بحث) به آخرین تغییری که SalmanZ انجام داده بود واگردانده شد
برچسب: واگردانی
خط ۵۱:
|امضا = Herman Melville signature.svg
}}
'''هرمان ملویل''' {{انگلیسی|Herman Melville}}، (زادهٔ ۱ آگوستاوت ۱۸۱۹ – درگذشتهٔ ۲۸ آوریلسپتامبر ۱۸۹۱)، [[رمان‌نویس]]، [[شاعر]] و نویسندهٔ [[داستان کوتاه|داستان‌های کوتاه]] [[آمریکایی‌ها|آمریکایی]] است. آثار او در زمان حیاتش چندان مورد استقبال قرار نگرفتند و حتی رمان‌هایی که دربارهٔ [[دریا]] نگاشت از تعداد خوانندگانش کاست. اما سال‌ها بعد و در دههٔ ۱۹۲۰ میلادی، رمان ''[[موبی‌دیک]]'' او یکی از برترین شاهکارهای [[ادبیات]] آمریکا و جهان شناخته شد.
== بیماری ==
هرمان ملویل در سن کم کودکی در اثر ابتلا به [[مخملک]] دچار اختلال بینایی وی شد.
 
== کودکی ==
هرمان ملویل در اول آگوستاوت سال ۱۸۱۹ در خانواده‌ای نسبتاً مرفه در شهر [[نیویورک]] به دنیا آمد. ملویل اصالتاً [[مردم انگلستان|انگلیسی]] - [[مردم اسکاتلندی|اسکاتلندی]] و [[آلمانی‌ها|آلمانی]] بود. او در سن کم کودکی به [[مخملک]] دچار شد و باعث اختلال در بینایی ملویل شد. او در یازده سالگی به همراه خانواده‌اش به شهر کوچک [[آلبانی، نیویورک|آلبانی]] (در ایالت نیویورک) نقل مکان کرد و هرمان در ''آکادمی آلبانی'' شروع به تحصیل کرد. سال بعد به‌خاطر بدهی فراوان پدرش ناچار شد تا به کارهای مختلفی مشغول شود؛ از فروشندگی گرفته تا [[کارگر]]ی در [[کشتزار|مزرعه]] و حتی با وجود تحصیلات ناچیزش [[آموزگار|معلمی]].
 
ملویل در هجده سالگی ملوان شد و به همراه یک [[کشتی (شناور)|کشتی]] تجاری راهی بندر [[لیورپول]] در [[انگلستان|انگلیس]] شد. جنایت‌هایی که در کشتی و محلات ساحلی لیورپول دید تصورات [[رمانتیسم|رمانتیک]] او را از دریانوردی نابود کرد، اما چهار سال بعد به‌دلیل نیافتن شغلی مناسبتر ناگزیر از دریانوردی شد. هرمان این‌بار کشتی صید نهنگ ''آکاشنت'' را همراهی می‌کرد، اما شرایط زندگی در کشتی آن‌قدر غیرقابل تحمل بود که به همراه یکی از دوستان خود در [[جزایر مارکیز]] از فرار کرد و یک ماه در کنار قبیله [[آدم‌خواری (انسان‌ها)|آدم‌خوار]] ''تیپس (Typees)'' زندگی کرد، دورانی که بعدها از آن به‌عنوان تجربه‌ای لذت بخش یاد می‌کرد.