کاربر:Darth Kourosh/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲٬۱۰۷:
{{سخ}}
{{شعر}}{{ب|دلا دلالت خیرت کنم به راه نجات|مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش}}{{پایان شعر}}
| سسدعوت به رعایت اعتدال هم در عبادت هم در می نوشیدن.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۲۱}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۴۲
خط ۲٬۱۱۳:
{{سخ}}
{{شعر}}{{ب|به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید|که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها}}{{پایان شعر}}
| سسحتی اگر در ظاهر اشتباه باشد، حرف انسان اهل طریقت حق و درست است.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۲۱}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۴۳
| align="center" | {{شعر}}{{ب|چو غنچه گر چه فروبستگیست کار جهان|تو همچو باد بهاری گره گشا می‌باش}}{{پایان شعر}}
| سسدتا می‌توانی گره از کار دیگران بگشا زیرا زندگی سراسر مشکل و گره است.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۲۱}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۴۴
| align="center" | {{شعر}}{{ب|وفا مجوی ز کس ور سخن نمی‌شنوی|به هرزه طالب سیمرغ و کیمیا می‌باش}}{{پایان شعر}}
| سساز رسم دوستی و وفاداری چیزی جز نام باقی نمانده است.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۲۲}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۴۵
| align="center" | {{شعر}}{{ب|ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال|مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش}}{{پایان شعر}}
| سسانسان‌های باهوشن باید مشکلات زندگی را بهتر تحمل کنند.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۲۲}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۴۶
خط ۲٬۱۳۱:
{{سخ}}
{{شعر}}{{ب|سلطان و فکر لشکر و سودای تاج و گنج|درویش و امن خاطر و کنج قلندری}}{{پایان شعر}}
| سسبرای حکومت‌داری باید عقلانیت و تفکر پیشه کرد و نه رندی و پرهیزگاری.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۲۲}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۴۷
خط ۲٬۱۳۷:
{{سخ}}
{{شعر}}{{ب|به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد|گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید}}{{پایان شعر}}
| سسدر راه و روش پرهیزگاری، باید توکل کرد و به علم و عمل متکی نبود.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۲۲ - ۲۲۳}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۴۸
| align="center" | {{شعر}}{{ب|ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند|دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش}}{{پایان شعر}}
| سسعاشقان از فرط غم عشق باید مدام شراب بنوشند. درخواستی نعمتی به صورت مستمر.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۲۳}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۴۹
| align="center" | {{شعر}}{{ب|فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش|گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش}}{{پایان شعر}}
| سسعاشق به فکر معشوق و وفاداریست ولی معشوق همواره در حال جفا در حق عاشق است.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۲۳}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۵۰
خط ۲٬۱۵۳:
{{سخ}}
{{شعر}}{{ب|توانگرا دل درویش خود به دست آور|که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند}}{{پایان شعر}}
| سسیاران باید همواره به فکر نیازمندان هم باشند.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۲۳ - ۲۲۴}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۵۱
خط ۲٬۱۵۹:
{{سخ}}
{{شعر}}{{ب|همای گو مفکن سایه شرف هرگز|در آن دیار که طوطی کم از زغن باشد}}{{پایان شعر}}
| سسگران‌قدر شدن بی‌هنر و ذلیل شدن هنرمند.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۲۴}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۵۲
خط ۲٬۱۶۷:
{{سخ}}
{{شعر}}{{ب|اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود|در مکتب غم تو چنین نکته دان شدم}}{{پایان شعر}}
| سسشنوندهٔ خردمند و دانا سخنگو را به ادامه دادن مایل می‌کند.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۲۴ - ۲۲۵}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۵۳
خط ۲٬۱۷۳:
{{سخ}}
{{شعر}}{{ب|زلف دلبر دام راه و غمزه‌اش تیر بلاست|یاد دار ای دل که چندینت نصیحت می‌کنم}}{{پایان شعر}}
| سسدشوار بودن راه عشق.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۲۵}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۵۴
| align="center" | {{شعر}}{{ب|آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست|هر کجا هست خدایا به سلامت دارش}}{{پایان شعر}}
| سسدعا در حق محبوب سفر کرده.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۲۵}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۵۵
خط ۲٬۱۸۳:
{{سخ}}
{{شعر}}{{ب|از عدالت نبود دور گرش پرسد حال|پادشاهی که به همسایه گدایی دارد}}{{پایان شعر}}
| سسثروتمندان نباید نیازمندان را فراموش کنند.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۲۶}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۵۶
خط ۲٬۱۹۳:
{{سخ}}
{{شعر}}{{ب|سرمنزل فراغت نتوان ز دست دادن|ای ساروان فروکش کاین ره کران ندارد}}{{پایان شعر}}
| سسدشواری و نامتناهی بودن مسیر عشق.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۲۷}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۵۷
خط ۲٬۱۹۹:
{{سخ}}
{{شعر}}{{ب|در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم|سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور}}{{پایان شعر}}
| سسرسیدن به مقصود، سختی‌های مسیر را جبران می‌کند.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۲۷}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۵۸
خط ۲٬۲۰۵:
{{سخ}}
{{شعر}}{{ب|ز راه میکده یاران عنان بگردانید|چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد}}{{پایان شعر}}
| سسدر راه و روش رندی، کسی ثروتمند و آبرومند نمی‌شود.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۲۸}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۵۹
خط ۲٬۲۱۵:
{{سخ}}
{{شعر}}{{ب|لذت داغ غمت بر دل ما باد حرام|اگر از جور غم عشق تو دادی طلبیم}}{{پایان شعر}}
| سسکسی که ادعای عشق دارد باید دوری‌ها و وصل نیافتن‌های آن را هم تحمل کند.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۲۸}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۶۰
خط ۲٬۲۲۵:
{{سخ}}
{{شعر}}{{ب|کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب|تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند}}{{پایان شعر}}
| سساشاره به بی‌نقص بودن یک کتاب یا مشابه آن.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۲۹}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۶۱
| align="center" | {{شعر}}{{ب|شد آن که اهل نظر بر کناره می‌رفتند|هزار گونه سخن در دهان و لب خاموش}}{{پایان شعر}}
{{سخ}}
| سس.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۳۰}}</ref>
| align="center" | {{شعر}}{{ب|به صوت چنگ بگوییم آن حکایت‌ها|که از نهفتن آن دیگ سینه می‌زد جوش}}{{پایان شعر}}
| دیگر زمان گوشه‌نشینی اهل نظر گذشته و نیاز نیست کسی ساکت باشد و خون دل بخورد. اکنون فرصت صحبت کردن هست.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۳۰}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۶۲
| align="center" | {{شعر}}{{ب|به صوت چنگ بگوییم آن حکایت‌ها|که از نهفتن آن دیگ سینه می‌زد جوش}}{{پایان شعر}}
| سس.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۳۰}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۶۳
| align="center" | {{شعر}}{{ب|شراب خانگی ترس محتسب خورده|به روی یار بنوشیم و بانگ نوشانوش}}{{پایان شعر}}
| سساستفاده از فرصتی که مدت‌ها ممنوع بوده است.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۳۰}}</ref>
|-
| align="center" | ۳۶۴۳۶۳
| align="center" | {{شعر}}{{ب|دلا دلالت خیرت کنم به راه نجات|مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش}}{{پایان شعر}}
| سسباید به فسق تظاهر کرد و نه به پرهیزگاری.<ref>{{پک|سپهر|۱۳۹۷|ک=مثل و مثل‌واره در شعر حافظ|ص=۲۳۰}}</ref>