ویکی‌پدیا

شناخت‌گرایی: تفاوت میان نسخه‌ها

نمایش تاریخچه به صورت تعاملی
→ تفاوت قدیمی‌ترتفاوت جدیدتر ←
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
دیداریویکی‌متن
بدون خلاصۀ ویرایش
Patricia Mannerheim (بحث | مشارکت‌ها)
۳۰٬۹۸۲ ویرایش‌ها
افزودن میان ویکی+ افزودن رده های مناسب+ ویرایش
خط ۱:
در روان شناسی ،روان‌شناسی، شناخت گرایی چارچوبی نظری برای درک ذهن است که در سال 1950۱۹۵۰ اعبار پیدا کرد. این جنبش پاسخی به رفتارگرایی بود ،بود، به گفته شناخت گرایان از توضیح شناخت غافل شدند.▼
{{حذف زمان‌دار/پیغام
|اهمیت= بدون منبع
|timestamp = 20211124164348
}}
 
روان شناسیروان‌شناسی شناختی نام خود را از کلمه لاتین Congnoscere گرفته شده استشده‌است.▼
▲در روان شناسی ، شناخت گرایی چارچوبی نظری برای درک ذهن است که در سال 1950 اعبار پیدا کرد. این جنبش پاسخی به رفتارگرایی بود ، به گفته شناخت گرایان از توضیح شناخت غافل شدند.
 
این کلمه به دانستن و اطلاعات اشاره میکندمی‌کند پس روان شناسیروان‌شناسی شناختی یک روان شناسیروان‌شناسی پردازش اطلاعات است که تا حدی از سنت هایسنت‌های قبلی تحقیق در مورد فکر و حل مسئله به دست آمده استآمده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Mandler, G. (2002). Origins of the cognitive (r)evolution. Journal of the History of the Behavioral Sciences, 38, 339-353}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Lilienfeld, S. ; Lynn, S. J. ; Namy, L. ; Woolf, N. (2010), Psychology: A Framework for Everyday Thinking, Pearson, pp. 24–28, ISBN 978-0-205-65048-4}}</ref>▼
▲روان شناسی شناختی نام خود را از کلمه لاتین Congnoscere گرفته شده است.
 
رفتارگرایان وجود تفکر را تصدیق کردند اما آن را به عنوان یک رفتار شناسایی کردند. شناخت شناسان استدلال کردند که طرز فکر افراد بر رفتار آنآن‌ها هاتأثیر تاثیر می گذاردمی‌گذارد و بنابر این نمی تواندنمی‌تواند به خودی خود یک رفتار باشد. شناخت شناسان بعدابعداً استدلال کردند که تفکر برای روانشناسی آنقدر ضروری است که مطالعه تفکر باید به حوزه خود تبدیل شود . با این حال ،حال، شناخت گرایان نوعانوعاً شکل خاصی از فعالیت ذهنی را پیش فرض میگیرند ،می‌گیرند، از نوعی که توسط محاسبات گرایی پیشرفت کرده استکرده‌است. شناخت گرایی اخیرااخیراً توسط پساشناخت گرایی به چالش کشیده شده استشده‌است.▼
▲این کلمه به دانستن و اطلاعات اشاره میکند پس روان شناسی شناختی یک روان شناسی پردازش اطلاعات است که تا حدی از سنت های قبلی تحقیق در مورد فکر و حل مسئله به دست آمده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Mandler, G. (2002). Origins of the cognitive (r)evolution. Journal of the History of the Behavioral Sciences, 38, 339-353}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Lilienfeld, S.; Lynn, S. J.; Namy, L.; Woolf, N. (2010), Psychology: A Framework for Everyday Thinking, Pearson, pp. 24–28, ISBN 978-0-205-65048-4}}</ref>
 
'''<big>{{درشت|توسعه شناختی</big>}}'''▼
▲رفتارگرایان وجود تفکر را تصدیق کردند اما آن را به عنوان یک رفتار شناسایی کردند. شناخت شناسان استدلال کردند که طرز فکر افراد بر رفتار آن ها تاثیر می گذارد و بنابر این نمی تواند به خودی خود یک رفتار باشد. شناخت شناسان بعدا استدلال کردند که تفکر برای روانشناسی آنقدر ضروری است که مطالعه تفکر باید به حوزه خود تبدیل شود . با این حال ، شناخت گرایان نوعا شکل خاصی از فعالیت ذهنی را پیش فرض میگیرند ، از نوعی که توسط محاسبات گرایی پیشرفت کرده است. شناخت گرایی اخیرا توسط پساشناخت گرایی به چالش کشیده شده است.
 
فرآیندفرایند جذب و گسترش افق فکری ما را رشد شناختی می گویند می‌گویند. ما ساختار فیزیولوژی پیچیده ایپیچیده‌ای داریم که محرک هایمحرک‌های مختلفی را از محیط جذب میکند، محرکمی‌کند، هامحرک‌ها تعاملاتی هستند که قادر به تولید دانش و مهارت هستند . والدین دانش را بهبه‌طور طور غیر رسمیغیررسمی در خانه پردازش میکنندمی‌کنند در حالی که معلمان دانش را به طوربه‌طور رسمی در مدرسه پردازش میکنند می‌کنند. دانش را باید با ذوق و شوق دنبال کرد . اگر نه ،نه، یادگیری مانند حمل یک بار مشکل میشودمی‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=General Psychology (First edition, 2004 ed.). Neelkamal. p. 60.}}</ref>▼
 
'''<big>{{درشت|توجه</big>}}'''▼
▲'''<big>توسعه شناختی</big>'''
 
توجه اولین بخش رشد شناختی است .<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Siegel, L. S. ; Morrison, F. J. (2012-12-06). Cognitive Development in Atypical Children: Progress in Cognitive Development Research. Springer Science & Business Media. ISBN 9781461250364978-1-4612-5036-4.}}</ref>. این به توانایی فرد برای تمرکز و حفظ تمرکز مربوط می شودمی‌شود. توجه همچنین میتواندمی‌تواند میزان تمرکز یک فرد و تمرکز کامل او روی یک چیز باشد . از دیگر ویژگی هایویژگی‌های مزاجی مانند پایداری و حواس پرتیحواس‌پرتی متمایز میشود ،می‌شود، به این معنا که دومی تعامل روزانه فرد با محیط را تعدیل میکندمی‌کند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Friedrich, Frances (2019-06-28), "7.2 Attention", Introduction to Psychology, University of Saskatchewan Open Press, retrieved 2021-03-18}}</ref>. از سوی دیگر توجه رفتار را در هنگام انجام وظایف خاص در بر میگیرد می‌گیرد. به عنوان مثال یادگیری زمانی اتفاق می افتدمی‌افتد که دانش آموز به معلم توجه کند . علاقه و تلاش ارتباط نزدیکی با توجه دارند . توجه یک فرایند فعال است که شامل محرک هایمحرک‌های خارجی متعددی است . توجه یک موجود زنده در هر نقطه از زمان شامل سه دایره با مرکز یکسان است. فراتر از آگاهی ،آگاهی، حاشیه و تمرکز .<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=General Psychology (First edition, 2004 ed.). Neelkamal. p. 59.}}</ref>. این نکته مهم هم قابل توجه است که افراد دارای ظرفیت ذهنی هستند و یک فرد میتواندمی‌تواند در یک زمان روی موارد زیادی تمرکز کند.▼
▲فرآیند جذب و گسترش افق فکری ما را رشد شناختی می گویند . ما ساختار فیزیولوژی پیچیده ای داریم که محرک های مختلفی را از محیط جذب میکند، محرک ها تعاملاتی هستند که قادر به تولید دانش و مهارت هستند . والدین دانش را به طور غیر رسمی در خانه پردازش میکنند در حالی که معلمان دانش را به طور رسمی در مدرسه پردازش میکنند . دانش را باید با ذوق و شوق دنبال کرد . اگر نه ، یادگیری مانند حمل یک بار مشکل میشود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=General Psychology (First edition, 2004 ed.). Neelkamal. p. 60.}}</ref>
 
یک تئوری رشد شناختی ،شناختی، به نام پردازش اطلاعات معتقد است که حافظه و توجه ،توجه، پایه و اساس شناخت هستند . پیشنهاد میشودمی‌شود توجه کودکان در ابتدا انتخابی باشد و بر اساس موقعیت هاییموقعیت‌هایی باشد که برای اهداف آنها مهم است .<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=Pendergast, Donna; Main, Katherine (2019-01-07). Teaching Primary Years: Rethinking curriculum, pedagogy and assessment. Allen & Unwin. ISBN 9781760870362978-1-76087-036-2.}}</ref>. این ظرفیت با بزرگ تربزرگ‌تر شدن کودک افزایش می یابد ،می‌یابد، زیرا آن هاآن‌ها توانایی بیشتری برای جذب محرک هامحرک‌ها از وظایف پیدا میکنند می‌کنند.<ref name=":0" />  مفهوم سازی دیگری توجه را به توجه ذهنی و توجه ادراکی طبقه بندیطبقه‌بندی کرد . اولی به عنوان "«انرژی مغز" »، توجهی اجرایی محور توصیف می شودمی‌شود که فرایندهای مربوط به کار را در مغز فعال میکندمی‌کند درحالی که دومی توجه فوری یا خود به خودیست که توسط تجربیات ادراکی جدید هدایت می شودمی‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Barrouillet, Pierre; Gaillard, Vinciane (2010-12-21). Cognitive Development and Working Memory: A Dialogue between Neo-Piagetian Theories and Cognitive Approaches. Psychology Press. ISBN 9781136930058978-1-136-93005-8.}}</ref>▼
 
'''<big>{{درشت|یادگیری چگونه رخ میدهدمی‌دهد ؟</big>}}'''▼
 
نظریه شناختی عمدتاعمدتاً بر کسب دانش و رشد ساختار ذهنی تاکیدتأکید دارد . نظریه شناختی تمایل دارد بر ساخت مفهوم برای فرآیندفرایند یادگیری دانش آموز تمرکز کند : نحوه دریافت اطلاعات . نحوه پردازش و سازمان دهی اطلاعات در طرحواره موجود ؛موجود؛ نحوه بازیابی اطلاعات پس از یادآوری. به عبارت دیگر ،دیگر، نظریه شناختی به دنبال تبیین فرآیندفرایند کسب دانش و تاثیراتتأثیرات بعدی بر ساختارهای ذهنی درون ذهن است. یادگیری به مکانیزم کاری که یک یادگیرنده انجام میدهدمی‌دهد نیست ،نیست، بلکه یک فرآیندفرایند بسته به آنچه یادگیرنده از قبل میداندمی‌داند (اطلاعات موجود) و روش کسب دانش جدید (نحوه ترکیب اطلاعات جدید در طرحواره موجود) بستگی دارد . کسب دانش فعالیتی است که شامل کدگذاری درونی ساختارهای ذهنی در ذهن دانش آموز است . در ذات این نظریه ،نظریه، دانش آموز باید در فرایند یادگیری خود مشارکت فعال داشته باشد . رویکردهای شناختی عمدتاعمدتاً بر فعالیت هایفعالیت‌های ذهنی یادگیرنده مانند برنامه ریزی ذهنیبرنامه‌ریزی ،ذهنی، تعیین هدف و استراتژی هایاستراتژی‌های سازمانی متمرکز هستند (شل،1980شل، ۱۹۸۰). در نظریه هاینظریه‌های شناختی نه تنها عوامل محیطی و مؤلفه هایمؤلفه‌های آموزشی نقش مهمی در یادگیری دارند ،دارند، عناصر کلیدی دیگری مانند یادگیری کدنویسی ،کدنویسی، تبدیل، تمرین و ذخیره و بازیابی اطلاعات تاثیرگذارند . فرآیندفرایند یادگیری شامل افکار ،افکار، باورها و ارزش هایارزش‌های نگرش یادگیرنده است (وینا ، 1988 ).<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان="Psychology" (PDF).}}</ref>▼
▲'''<big>توجه</big>'''
 
'''<big>{{درشت|نقش حافظه چیست؟</big>}}'''▼
▲توجه اولین بخش رشد شناختی است <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Siegel, L. S.; Morrison, F. J. (2012-12-06). Cognitive Development in Atypical Children: Progress in Cognitive Development Research. Springer Science & Business Media. ISBN 9781461250364.}}</ref>. این به توانایی فرد برای تمرکز و حفظ تمرکز مربوط می شود. توجه همچنین میتواند میزان تمرکز یک فرد و تمرکز کامل او روی یک چیز باشد . از دیگر ویژگی های مزاجی مانند پایداری و حواس پرتی متمایز میشود ، به این معنا که دومی تعامل روزانه فرد با محیط را تعدیل میکند<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Friedrich, Frances (2019-06-28), "7.2 Attention", Introduction to Psychology, University of Saskatchewan Open Press, retrieved 2021-03-18}}</ref>. از سوی دیگر توجه رفتار را در هنگام انجام وظایف خاص در بر میگیرد . به عنوان مثال یادگیری زمانی اتفاق می افتد که دانش آموز به معلم توجه کند . علاقه و تلاش ارتباط نزدیکی با توجه دارند . توجه یک فرایند فعال است که شامل محرک های خارجی متعددی است . توجه یک موجود زنده در هر نقطه از زمان شامل سه دایره با مرکز یکسان است. فراتر از آگاهی ، حاشیه و تمرکز <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=General Psychology (First edition, 2004 ed.). Neelkamal. p. 59.}}</ref>. این نکته مهم هم قابل توجه است که افراد دارای ظرفیت ذهنی هستند و یک فرد میتواند در یک زمان روی موارد زیادی تمرکز کند.
 
حافظه نقش مهمی در فرآیندفرایند یادگیری دارد. اطلاعات به شیوه ای سازمان یافته و معنی دار در حافظه ذخیره می شود می‌شود. در اینجا معلم و طراحان نقش هاینقش‌های متفاوتی در فرایند یادگیری دارند . معلمان یادگیری و سازماندهی اطلاعات را به روشی بهینه تسهیل میکنند می‌کنند. در حالی که طراحان از تکنیک هایتکنیک‌های پیشرفته (مانند قیاس هاقیاس‌ها و روابط سلسله مراتبی ) برای کمک به یادگیرندگان برای کسب اطلاعات جدید برای افزودن به دانش قبلی خود استفاده میکنند می‌کنند. فراموشی به عنوان ناتوانی در بازیابی اطلاعات از حافظه توصیف میشود می‌شود. از دست دادن حافظه ممکن است مکانیزمی باشد برای دور انداختن اطلاعات نامرتبط با اطلاعات جدید ارزیابی شده .<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان="Teaching Cognitivism"}}</ref>▼
▲یک تئوری رشد شناختی ، به نام پردازش اطلاعات معتقد است که حافظه و توجه ، پایه و اساس شناخت هستند . پیشنهاد میشود توجه کودکان در ابتدا انتخابی باشد و بر اساس موقعیت هایی باشد که برای اهداف آنها مهم است <ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=Pendergast, Donna; Main, Katherine (2019-01-07). Teaching Primary Years: Rethinking curriculum, pedagogy and assessment. Allen & Unwin. ISBN 9781760870362.}}</ref>. این ظرفیت با بزرگ تر شدن کودک افزایش می یابد ، زیرا آن ها توانایی بیشتری برای جذب محرک ها از وظایف پیدا میکنند .<ref name=":0" />  مفهوم سازی دیگری توجه را به توجه ذهنی و توجه ادراکی طبقه بندی کرد . اولی به عنوان "انرژی مغز" ، توجهی اجرایی محور توصیف می شود که فرایندهای مربوط به کار را در مغز فعال میکند درحالی که دومی توجه فوری یا خود به خودیست که توسط تجربیات ادراکی جدید هدایت می شود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Barrouillet, Pierre; Gaillard, Vinciane (2010-12-21). Cognitive Development and Working Memory: A Dialogue between Neo-Piagetian Theories and Cognitive Approaches. Psychology Press. ISBN 9781136930058.}}</ref>
 
'''<big>{{درشت|چگونه انتقال اتفاق می افتد؟</big>می‌افتد؟}}'''▼
 
بر اساس نظریه شناختی ،شناختی، اگر یادگیرنده بداند که چگونه دانش را در زمینه هازمینه‌ها و شرایط مختلف پیاده سازی کند ،پیاده‌سازی میکند، توانمی‌توان گفت که انتقال اتفاق افتاده است . (شانک ، 1991 ) افتاده‌است. درک متشکل از دانش است- به شکل قوانین ،قوانین، مفاهیم و تبعیض (دافی و جوناسن ، 1991 ) . دانش ذخیره شده در حافظه مهم است ،است، اما استفاده از چنین دانشی هم مهم است . دانش قبلی برای شناسایی شباهت هاشباهت‌ها و تفاوت هایتفاوت‌های بین خود و اطلاعات جدید استفاده خواهد شد .<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان="Learning Theories}}</ref>▼
 
'''<big>{{درشت|چه نوع یادگیری با این موقعیت با جزئیات کامل توضیح داده میشود؟</big>می‌شود؟}}'''▼
▲'''<big>یادگیری چگونه رخ میدهد ؟</big>'''
 
نظریه شناختی بیشتر اشکال پیچیده یادگیری را از نظر استدلال ،استدلال، حل مسئله و پردازش اطلاعات توضیح می دهد ( شانک ،1991 )می‌دهد. باید بر این نکته تاکیدتأکید شود که هدف همه دیدگاه هایدیدگاه‌های فوق یکسان تلقی می شودمی‌شود – انتقال دانش به دانش آموز به کار آمدترین و موثرترین شکل ممکن ( بدنار و همکاران ، 1991).▼
▲نظریه شناختی عمدتا بر کسب دانش و رشد ساختار ذهنی تاکید دارد . نظریه شناختی تمایل دارد بر ساخت مفهوم برای فرآیند یادگیری دانش آموز تمرکز کند : نحوه دریافت اطلاعات . نحوه پردازش و سازمان دهی اطلاعات در طرحواره موجود ؛ نحوه بازیابی اطلاعات پس از یادآوری. به عبارت دیگر ، نظریه شناختی به دنبال تبیین فرآیند کسب دانش و تاثیرات بعدی بر ساختارهای ذهنی درون ذهن است. یادگیری به مکانیزم کاری که یک یادگیرنده انجام میدهد نیست ، بلکه یک فرآیند بسته به آنچه یادگیرنده از قبل میداند(اطلاعات موجود) و روش کسب دانش جدید (نحوه ترکیب اطلاعات جدید در طرحواره موجود) بستگی دارد . کسب دانش فعالیتی است که شامل کدگذاری درونی ساختارهای ذهنی در ذهن دانش آموز است . در ذات این نظریه ، دانش آموز باید در فرایند یادگیری خود مشارکت فعال داشته باشد . رویکردهای شناختی عمدتا بر فعالیت های ذهنی یادگیرنده مانند برنامه ریزی ذهنی ، تعیین هدف و استراتژی های سازمانی متمرکز هستند(شل،1980). در نظریه های شناختی نه تنها عوامل محیطی و مؤلفه های آموزشی نقش مهمی در یادگیری دارند ، عناصر کلیدی دیگری مانند یادگیری کدنویسی ، تبدیل، تمرین و ذخیره و بازیابی اطلاعات تاثیرگذارند . فرآیند یادگیری شامل افکار ، باورها و ارزش های نگرش یادگیرنده است (وینا ، 1988 ).<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان="Psychology" (PDF).}}</ref>
 
ساده سازیساده‌سازی و استاندارد سازیاستانداردسازی دو تکنیکی هستند که برای افزایش اثربخشی و کارایی انتقال دانش مورد استفاده قرار می گیرندمی‌گیرند. دانش را می توانمی‌توان تجزیه و تحلیل ،تحلیل، تجزیه و به بلوک هایبلوک‌های ساختاری اساسی ساده کرد . با مدل رفتارگرایانه محیط انتقال دانش همبستگی وجود دارد . شناخت شناسان بر اهمیت استراتژی هایاستراتژی‌های پردازش کارآمد تاکیدتأکید دارند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان="Teaching and Learning Cognitivism"}}</ref>▼
 
'''<big>{{درشت|اصول اساسی نظریه شناختی چیست؟ اینها چگونه با طراحی آموزشی مرتبط هستند؟</big>}}'''▼
 
یک رفتارگرا از بازخورد (تقویت) برای تغییر رفتار در جهت دلخواه استفاده میکند ،می‌کند، در حالی که شناخت گرا از بازخورد برای هدایت و حمایت از ارتباطات ذهنی دقیق استفاده میکند(تامسون ، سایمون سون و هارگریو، 1992)می‌کند. به دلایل مختلف ،مختلف، تحلیلگرهای تکلیف یادگیرندگان هم برای شناخت شناسان و هم برای رفتارگرایان حیاتی هستند. شناخت شناسان به استعداد یادگیرنده برای یادگیری نگاه میکنندمی‌کنند (چگونه یادگیرنده یادگیری خود را فعال ،فعال، حفظ و هدایت میکندمی‌کند). به علاوه ،علاوه، شناخت گرایان آموزش «چگونگی طراحی» یادگیرنده را بررسی میکنندمی‌کنند که میتوانمی‌توان آن را جذب کرد. (به عنوان مثال ،مثال، در مورد ساختارهای ذهنی موجود یادگیرندگان چطور؟)در مقابل ،مقابل، رفتارگرایان به یادگیرندگان نگاه میکنندمی‌کنند که چگونه تعیین کنند که درس باید از کجا شروع شود (یعنی در چه سطحی یادگیرندگان موفق عمل میکنند؟می‌کنند؟) و موثرترین تقویت هاتقویت‌ها کدامند.  (یعنی ،یعنی، چه پیامدهایی مورد نظر فراگیر است؟).▼
 
برخی مفروضات یا اصول خاصی وجود دارند که طاحی آموزشی را هدایت میکنند می‌کنند: مشارکت فعال یادگیرنده در فرایند یادگیری ، کنترل یادگیرنده ،یادگیرنده، آموزش فراشناختی (مانند خود برنامه ریزی ،برنامه‌ریزی، نظارت و تکنیکهای تجدید نظر). استفاده از تحلیل هایتحلیل‌های سلسله مراتبی برای شناسایی و نشان دادن روابط پیش نیاز (رویه تحلیل تکلیف شناختی)، تسهیل پردازش بهینه ساختار ،ساختار، سازمان دهی و توالی اطلاعات (استفاده از راهبردهای شناختی مانند طرح کلیکلی، ، خلاصه ها ،خلاصه‌ها، ترکیب کننده ها ،کننده‌ها، سازمان دهندکان پیشرفته و غیره )، ،تشویقتشویق دانش آموزان ،آموزان، ایجاد ارتباط با مطالبی که قبلاقبلاً آموخته شده و ایجاد محیط هایمحیط‌های یادگیری (یادآوری مهارت هایمهارت‌های پیش نیاز ،نیاز، استفاده از مثال های مرتبط ،مثال‌های قیاسمرتبط، هاقیاس‌ها).▼
▲'''<big>نقش حافظه چیست؟</big>'''
 
'''<big>{{درشت|آموزش چگونه باید ساختار یابد؟</big>}}'''▼
▲حافظه نقش مهمی در فرآیند یادگیری دارد. اطلاعات به شیوه ای سازمان یافته و معنی دار در حافظه ذخیره می شود . در اینجا معلم و طراحان نقش های متفاوتی در فرایند یادگیری دارند . معلمان یادگیری و سازماندهی اطلاعات را به روشی بهینه تسهیل میکنند . در حالی که طراحان از تکنیک های پیشرفته (مانند قیاس ها و روابط سلسله مراتبی ) برای کمک به یادگیرندگان برای کسب اطلاعات جدید برای افزودن به دانش قبلی خود استفاده میکنند . فراموشی به عنوان ناتوانی در بازیابی اطلاعات از حافظه توصیف میشود . از دست دادن حافظه ممکن است مکانیزمی باشد برای دور انداختن اطلاعات نامرتبط با اطلاعات جدید ارزیابی شده .<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان="Teaching Cognitivism"}}</ref>
 
نظریه هاینظریه‌های شناختی عمدتاعمدتاً بر بامعنی ساختن دانش و کمک به یادگیرندگان برای سازماندهی ارتباط اطلاعات جدید با دانش موجود در حافظه تاکیدتأکید دارند . آموزش باید بر اساس طرحواره یا ساختارهای ذهنی موجود دانش آموزان باشد تا موثرمؤثر باشد . سازمان دهی اطلاعات باید به نحوی معنادار با دانش موجود مرتبط باشد . نمونه هاینمونه‌های استراتژی شناختی استعاره هایاستعاره‌های قیاس هستند . راهبردهای شناختی دیگر شامل استفاده از چارچوب بندی ،بندی، ترسیم مفاهیم یادگیری، نقشهنقشه‌برداری برداری مفهومی ،مفهومی، سازمان دهندگان پیشرو و غیره است (وست ، فارمر و ولف ،1991 ) . نظریه شناختی عمدتاعمدتاً بر وظایف اصلی معلم یا طراح تاکیدتأکید دارد و شامل تجزیه و تحلیل تجربیات یادگیری مختلف در موقعیت یادگیری است که می تواندمی‌تواند بر نتایج یادگیری افراد مختلف تاثیرتأثیر بگذارد. سازماندهی و ساختاردهی اطلاعات جدید برای ایجاد ارتباط بین دانش آموزان با توانایی هاتوانایی‌ها و تجربیات قبلی اطلاعات جدید بهبه‌طور طور موثرمؤثر و کار آمدی در ساختار شناختی یادگیرندگان جذب یا تطبیق میشوند . (استپیچ و نیوبی ، 1988 )می‌شوند.▼
 
'''<big>{{درشت|رویکرد نظری</big>}}''' ▼
 
شناخت گرایی دو مولفه اصلی دارد ،دارد، یکی روش شناختی و دیگری نظری . از نظر روش شناختی ،شناختی، شناخت گرایی رویکردی پازیتیویستی دارد و میگویدمی‌گوید که روان شناسیروان‌شناسی را میتوانمی‌توان (در اصل ) با استفاده از روش علمی به طوربه‌طور کامل توضیح داد ،داد، در مورد اینکه آیا این درست است یا نه ،نه، حدس و گمان وجود دارد .<ref name=":1">{{یادکرد کتاب|عنوان="Cognitivism,Psychological Glossary,needs,degrees,study,human psychology,articles,approaches,concepts,consciousness". www.psychegames.com. Retrieved 2020-01-29.}}</ref>. این نیز عمدتاعمدتاً یک هدف تقلیل گرایانه است ،است، با این باور که اجزای فردی عملکرد ذهنی («معماری شناختی») را میتوانمی‌توان شناسایی و به طوربه‌طور معناداری درک کرد .<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان="Components of Cognitive Theory: Learning Sciences Resource Guide". canvas.vt.edu. Retrieved 2020-05-15.}}</ref>. دومی میگویدمی‌گوید که شناخت شامل حالات ذهنی گسسته و درونی (نماینده هانماینده‌ها یا نمادها ) است که میتوانمی‌توان آن هاآن‌ها را با استفاده از قوانین یا الگوریتم هاالگوریتم‌ها تغییر داد .<ref name=":1" />▼
 
شناخت گرایی در اواخر قرن بیستم به نیروی غالب در روانشناسی تبدیل شد و جایگزین رفتارگرایی به عنوان محبوب ترینمحبوب‌ترین پارادایم برای درک عملکرد ذهنی شد . روانشناسی شناختی رد کلی رفتارگرایی نیست ،نیست، بلکه بسطی است که وجود حالات ذهنی را میپذیردمی‌پذیرد. این به دلیل انتقاد فزاینده در اواخر دهه 1950۱۹۵۰ از مدل هایمدل‌های یادگیری ساده بود . یکی از قابل توجه ترین انتقادهاتوجه‌ترین ،انتقادها، استدلال نوام چامسکی بود مبنی بر اینکه زبان را نمینمی‌توان توان صرفاصرفاً از طریق شرطی سازی بدست اورد ،آورد، و حدقال باید تا حدی با وجود حالات ذهنی درونی توضیح داده شود .▼
▲'''<big>چگونه انتقال اتفاق می افتد؟</big>'''
 
موضوعات اصلی مورد توجه روان شناسان روان شناختی مکانیسم هایمکانیسم‌های درونی تفکر انسان و فرآیندهای شناخت است . روانشناسان شناختی تلاش کرده اندکرده‌اند تا برخی از ساختارهای ذهنی ادعایی را که در یک رابطه علی با اعمال فیزیکی ما قرار دارند ،دارند، روشن کنند .▼
▲بر اساس نظریه شناختی ، اگر یادگیرنده بداند که چگونه دانش را در زمینه ها و شرایط مختلف پیاده سازی کند ، می توان گفت که انتقال اتفاق افتاده است . (شانک ، 1991 ) . درک متشکل از دانش است- به شکل قوانین ، مفاهیم و تبعیض (دافی و جوناسن ، 1991 ) . دانش ذخیره شده در حافظه مهم است ، اما استفاده از چنین دانشی هم مهم است . دانش قبلی برای شناسایی شباهت ها و تفاوت های بین خود و اطلاعات جدید استفاده خواهد شد .<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان="Learning Theories}}</ref>
 
== منابع ==
 
<references />
 
[[رده:نظریه‌های روان‌شناسی]]
 
[[رده:روان‌شناسی شناختی]]
▲'''<big>چه نوع یادگیری با این موقعیت با جزئیات کامل توضیح داده میشود؟</big>'''
[[رده:علوم شناختی]]
 
[[رده:فلسفه روان‌شناسی]]
▲نظریه شناختی بیشتر اشکال پیچیده یادگیری را از نظر استدلال ، حل مسئله و پردازش اطلاعات توضیح می دهد ( شانک ،1991 ). باید بر این نکته تاکید شود که هدف همه دیدگاه های فوق یکسان تلقی می شود – انتقال دانش به دانش آموز به کار آمدترین و موثرترین شکل ممکن ( بدنار و همکاران ، 1991).
[[رده:مفاهیم روان‌شناسی]]
 
▲ساده سازی و استاندارد سازی دو تکنیکی هستند که برای افزایش اثربخشی و کارایی انتقال دانش مورد استفاده قرار می گیرند. دانش را می توان تجزیه و تحلیل ، تجزیه و به بلوک های ساختاری اساسی ساده کرد . با مدل رفتارگرایانه محیط انتقال دانش همبستگی وجود دارد . شناخت شناسان بر اهمیت استراتژی های پردازش کارآمد تاکید دارند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان="Teaching and Learning Cognitivism"}}</ref>
 
 
 
 
▲'''<big>اصول اساسی نظریه شناختی چیست؟ اینها چگونه با طراحی آموزشی مرتبط هستند؟</big>'''
 
▲یک رفتارگرا از بازخورد(تقویت) برای تغییر رفتار در جهت دلخواه استفاده میکند ، در حالی که شناخت گرا از بازخورد برای هدایت و حمایت از ارتباطات ذهنی دقیق استفاده میکند(تامسون ، سایمون سون و هارگریو، 1992). به دلایل مختلف ، تحلیلگرهای تکلیف یادگیرندگان هم برای شناخت شناسان و هم برای رفتارگرایان حیاتی هستند. شناخت شناسان به استعداد یادگیرنده برای یادگیری نگاه میکنند(چگونه یادگیرنده یادگیری خود را فعال ، حفظ و هدایت میکند). به علاوه ، شناخت گرایان آموزش «چگونگی طراحی» یادگیرنده را بررسی میکنند که میتوان آن را جذب کرد.(به عنوان مثال ، در مورد ساختارهای ذهنی موجود یادگیرندگان چطور؟)در مقابل ، رفتارگرایان به یادگیرندگان نگاه میکنند که چگونه تعیین کنند که درس باید از کجا شروع شود(یعنی در چه سطحی یادگیرندگان موفق عمل میکنند؟) و موثرترین تقویت ها کدامند.  (یعنی ، چه پیامدهایی مورد نظر فراگیر است؟).
 
▲برخی مفروضات یا اصول خاصی وجود دارند که طاحی آموزشی را هدایت میکنند : مشارکت فعال یادگیرنده در فرایند یادگیری ، کنترل یادگیرنده ، آموزش فراشناختی (مانند خود برنامه ریزی ، نظارت و تکنیکهای تجدید نظر).استفاده از تحلیل های سلسله مراتبی برای شناسایی و نشان دادن روابط پیش نیاز(رویه تحلیل تکلیف شناختی)، تسهیل پردازش بهینه ساختار ، سازمان دهی و توالی اطلاعات(استفاده از راهبردهای شناختی مانند طرح کلی ، خلاصه ها ، ترکیب کننده ها ، سازمان دهندکان پیشرفته و غیره ) ،تشویق دانش آموزان ، ایجاد ارتباط با مطالبی که قبلا آموخته شده و ایجاد محیط های یادگیری (یادآوری مهارت های پیش نیاز ، استفاده از مثال های مرتبط ، قیاس ها).
 
 
 
▲'''<big>آموزش چگونه باید ساختار یابد؟</big>'''
 
▲نظریه های شناختی عمدتا بر بامعنی ساختن دانش و کمک به یادگیرندگان برای سازماندهی ارتباط اطلاعات جدید با دانش موجود در حافظه تاکید دارند . آموزش باید بر اساس طرحواره یا ساختارهای ذهنی موجود دانش آموزان باشد تا موثر باشد . سازمان دهی اطلاعات باید به نحوی معنادار با دانش موجود مرتبط باشد . نمونه های استراتژی شناختی استعاره های قیاس هستند . راهبردهای شناختی دیگر شامل استفاده از چارچوب بندی ، ترسیم مفاهیم یادگیری، نقشه برداری مفهومی ، سازمان دهندگان پیشرو و غیره است (وست ، فارمر و ولف ،1991 ) . نظریه شناختی عمدتا بر وظایف اصلی معلم یا طراح تاکید دارد و شامل تجزیه و تحلیل تجربیات یادگیری مختلف در موقعیت یادگیری است که می تواند بر نتایج یادگیری افراد مختلف تاثیر بگذارد. سازماندهی و ساختاردهی اطلاعات جدید برای ایجاد ارتباط بین دانش آموزان با توانایی ها و تجربیات قبلی اطلاعات جدید به طور موثر و کار آمدی در ساختار شناختی یادگیرندگان جذب یا تطبیق میشوند . (استپیچ و نیوبی ، 1988 ).
 
 
 
▲'''<big>رویکرد نظری</big>'''
 
▲شناخت گرایی دو مولفه اصلی دارد ، یکی روش شناختی و دیگری نظری . از نظر روش شناختی ، شناخت گرایی رویکردی پازیتیویستی دارد و میگوید که روان شناسی را میتوان (در اصل ) با استفاده از روش علمی به طور کامل توضیح داد ، در مورد اینکه آیا این درست است یا نه ، حدس و گمان وجود دارد <ref name=":1">{{یادکرد کتاب|عنوان="Cognitivism,Psychological Glossary,needs,degrees,study,human psychology,articles,approaches,concepts,consciousness". www.psychegames.com. Retrieved 2020-01-29.}}</ref>. این نیز عمدتا یک هدف تقلیل گرایانه است ، با این باور که اجزای فردی عملکرد ذهنی («معماری شناختی») را میتوان شناسایی و به طور معناداری درک کرد <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان="Components of Cognitive Theory: Learning Sciences Resource Guide". canvas.vt.edu. Retrieved 2020-05-15.}}</ref>. دومی میگوید که شناخت شامل حالات ذهنی گسسته و درونی (نماینده ها یا نمادها ) است که میتوان آن ها را با استفاده از قوانین یا الگوریتم ها تغییر داد .<ref name=":1" />
 
▲شناخت گرایی در اواخر قرن بیستم به نیروی غالب در روانشناسی تبدیل شد و جایگزین رفتارگرایی به عنوان محبوب ترین پارادایم برای درک عملکرد ذهنی شد . روانشناسی شناختی رد کلی رفتارگرایی نیست ، بلکه بسطی است که وجود حالات ذهنی را میپذیرد. این به دلیل انتقاد فزاینده در اواخر دهه 1950 از مدل های یادگیری ساده بود . یکی از قابل توجه ترین انتقادها ، استدلال نوام چامسکی بود مبنی بر اینکه زبان را نمی توان صرفا از طریق شرطی سازی بدست اورد ، و حدقال باید تا حدی با وجود حالات ذهنی درونی توضیح داده شود .
 
▲موضوعات اصلی مورد توجه روان شناسان روان شناختی مکانیسم های درونی تفکر انسان و فرآیندهای شناخت است . روانشناسان شناختی تلاش کرده اند تا برخی از ساختارهای ذهنی ادعایی را که در یک رابطه علی با اعمال فیزیکی ما قرار دارند ، روشن کنند .
 
 
 
 
ترجمه شده توسط سید مجتبی محمدی نیاکی
 
'''<big>منابع</big>'''
برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/wiki/شناخت‌گرایی»