ماریه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Al-Marzbaan (بحث | مشارکت‌ها)
مطالب جانبدارانه، متعصبانه و بی‌مدرک و سند را حذف کردم و حقیقت را بدون طرفداری، به همان طرزی که در منابع آمده است بیان کردم و مطالب اضافه‌ای که در زبان فارسی نبود را گذاشتم.
Al-Marzbaan (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۵:
[[محمد]] در سال ششم هجرت سفیرانی به کشورهای خارج فرستاد و طی نامه‌هایی فرمانروایان این کشورها را به آیین توحید و اسلام دعوت کرد. نامه‌ای نیز به مقوقس، حاکم مسیحی دست‌نشاندۀ بیزانس در [[اسکندریه]] نوشت و او را به [[اسلام]] دعوت نمود. مقوقس نامه‌ای احترام‌آمیز در جواب محمد نوشت و هدایایی برای او فرستاد، اما به دلیل انگیزه‌های سیاسی، اسلام نیاورد.
 
در میان این هدایا دو کنیز بودند: '''ماریه''' و خواهرش سیرین. محمد سیرین را به یکی از اصحابش بخشید، و ماریه را در ملکمالکیت خود گرفت و برایاو خودرا ابتدا در خانۀ [[حارثة بن نعمان]] قرار داد که در مجاورت خانۀ خودش بود، سپس به او خانه‌ای در نخلستانی در حومۀ نگهمدینه داشتبخشید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ طبری، جلد چهارم}}</ref> <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=زبیر بن بکار، الموافقیات}}</ref> محمد آن دو را به اسلام دعوت کرد و آن دو نیز مسلمانان شدند. در ذی حجه سال هشتم هجری برای محمد فرزندی به نام ابراهیم آورد که بسیار مورد علاقه [[محمد]] بود. ابراهیم در هجدهم ماه رجب سال دهم هجری، در یک و نیم سالگی از دنیا رفت و در بقیع دفن گردید.
 
ماریه در زمان خلیفۀ مسلمانان [[عمر بن خطاب]] در سال ۱۴ یا سال ۱۶ هجری درگذشت. عمر مردم را به شرکت در تشییع جنازۀ او فراخواند، جمعیتی انبوه آمدند و او را در کنار فرزند خود ابراهیم به خاک سپردند.