مدیریت شهری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Saeedshafia (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Saeedshafia (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
== تعاريف ==
 
براي درک و فهم مفهوم مديريت شهري شناسايي بخش هاي اين ترکيب داراي اهميت ويژه اي است . مديريت را فراگرد به کارگيري موثر و کارآمد منابع انساني و مادي بر مبناي يک نظام ارزشي پذيرفته شدن است که از طريق برنامه ريزي , سازمان دهي, بسيج منابع و امکانات , هدايت و کنترل عمليات براي دستيابي به اهداف تعيين شده , صورت مي گيرد.]مباني سازمان و مديريت ,رضائيان,8‍[
تعاریف مختلف و متفاوتی برای [[مدیریت]] ، ارائه شده است که برخی از آنها ، عبارتند از :
 
*مدیریت ، هماهنگ ‌کردن منابع انسانی و مادی برای نیل به اهداف است.
 
از طرفي عده اي شهر را پيچيده ترين مخلوق حال حاضر بشر مي دانند که درآن انسان ها , ابزارهاي دست ساز بشر , محيط زيست محيطي را ساخته است که ايجاد کننده کنش ها و واکنش هاي متعدد و چند جانبه است . به نحوي که انسان هم از آن اثر گرفته و هم بر آن اثر مي گذارد . مطالعات دقيق تر اين محيط با ديد سيستمي و شناخت آثار کل بر جزء و جزئ بر کل نيز به نحوي ناقص بوده و محيط شهر از قواعد و قوانين غير خطي پي روي مي نمايد.
*مدیریت ، انجام دادن کارها ، به وسیله و از طریق دیگران است . <ref> عبدالله جاسبی، اصول و مبانی مدیریت ، ۱۳۸۴ ، صص ۱۲۳ و ۱۲۴</ref>
 
معيار هاي شناسايي شهر از گونه هاي غير خود به طور معمول , ميزان جمعيت, شغل غالب مردم ساکن , وجود شهرداري و مواردي اينگونه بوده است . امروزه ، شهرها از دو جنبه اهمیتاهميت یافتهيافته ‌اند : یکیيکي بعنوان مرکز تجمع گروه عظیمیعظيمي از مردم ، دیگریديگري بعنوان عمده ترینترين بازیگربازيگر نقش اقتصادیاقتصادي ، در کل اقتصاد ملیملي . از اینرواينرو ، بایدبايد به مسائل و مشکلات آنها ، توجه بیشتربيشتر و دقیقدقيق تر کرد . زیرازيرا ، در حالتیحالتي که برنامه ریزیريزي دقیقدقيق و درست ، سبب رشد اقتصادیاقتصادي ، تثبیتتثبيت سیاسیسياسي و افزایشافزايش مشارکت شهروندان درامور شهرها می گرددمي‌گردد ، شکست در حل مشکلات و مسائل شهریشهري ، سبب رکود اقتصادیاقتصادي ، نارضایتی‌نارضايتي‌ هایهاي اجتماعیاجتماعي و سیاسیسياسي ، فقر ، بیکاریبيکاري و تخریبتخريب محیطمحيط زیستزيست خواهد شد . <ref> سعیدنیاسعيدنيا ، ۱۳۸۳1383 ، صص ۲۰20 الیالي ۳۹39</ref/>
اگر [[مدیریت]] ، به درختی تشبیه شود که شاخه‌ های گوناگونی ، مانند [[مدیریت صنعتی]] ، مدیریت مالی و چون اینها، دارد ، یکی از شاخه‌های جدید این درخت، مدیریت شهری است.
روشن است که مشخصات و ساختار شهرداری از کشوری به کشور دیگر تفاوت دارد و هر جامعه‌ای با توجه به ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود تعریف یا تلقی خاصی از مدیریت شهری دارد .
 
ترکيب مديريت و شهر مفهوم سازماندهي امور مربوط به برنامه ريزي , سازمان دهي, بسيج منابع و امکانات , هدايت و کنترل در محدوده شهر را تداعي مي نمايد . مفهومي که در کشور هاي مختلف به دليل ساختار هاي سياسي و رويکرد هاي اقتصادي , نهاد هاي متفاوتي را با الگو هاي متفاوتي در خود درگير دارد .
وظایف کنونی مدیریت شهری ( صرف نظر از تنوع و اختلاف در نظامهای اجتماعی و سیاسی گوناگون ) ، به شرح زیر است :
 
استرن (steren) در سال 1993 طي مقاله اي در نشريه شهرها( Cities)بيان مي کند که اصول کلي براي فهم مديريت شهري وجود ندارد و مفهوم اصلي اين واژه بسيار گيج کننده است. مديريت شهري با توجه به سليقه ها، ادارک افراد و همچنين اقتضاي سياسي – اجتماعي زمانهاي مختلف معاني متفاوت داشته است. چنانچه ما در زمان کنوني نيز اين اختلاف معاني ومفهوم را کاملا شاهد هستيم.
#برنامه ریزی شهری
#وظایف عمرانی
#وظایف خدماتی
#تامین بهداشت شهری
#خدمات اجتماعی
#وظایف ایمنی
#وظایف فرهنگی
#ارتقای محیط زیست شهری
#وظایف نظارتی
 
بسیاری ، معتقدند که جامعه آینده ، جامعه ‌ای شهر نشین خواهد بود . بنابراین ، شهرها به جای این که مکانهایی بی ثمر برای سرمایه گذاری اقتصادی یا تراکم کارگران بیکار با انبوه مشکلات اقتصادی ، اجتماعی و محیط زیستی باشند ؛ باید که به مراکز رشد و پویایی اقتصادی و اجتماعی ، در چارچوب ملی ، بدل شوند . این مراکز ، باید که آفرینشگر فرصتهایی ارزنده برای رفاه و توسعه نه تنها جمعیت ساکن در آن ، بلکه جمعیت تمامی کشور باشد .
 
از نظر بانک جهاني مديريت شهري يک فعاليت شبه تجاري براي دولت هاست. به عبارت ديگرمديريت شهري يعني اداره امور شهري و کارايي بيشتر براي استفاده از وام هاي بانک جهاني مي باشد. بعضي اوقات مديريت شهري بعنوان ابزاري براي اجراي سياستگذاريهاي شهري در نظر گرفته مي شود که به مفهوم علم اداره جامعه مي باشد.]جلال نعمت اللهي [
امروزه ، شهرها از دو جنبه اهمیت یافته ‌اند : یکی بعنوان مرکز تجمع گروه عظیمی از مردم ، دیگری بعنوان عمده ترین بازیگر نقش اقتصادی ، در کل اقتصاد ملی . از اینرو ، باید به مسائل و مشکلات آنها ، توجه بیشتر و دقیق تر کرد . زیرا ، در حالتی که برنامه ریزی دقیق و درست ، سبب رشد اقتصادی ، تثبیت سیاسی و افزایش مشارکت شهروندان درامور شهرها می گردد ، شکست در حل مشکلات و مسائل شهری ، سبب رکود اقتصادی ، نارضایتی‌ های اجتماعی و سیاسی ، فقر ، بیکاری و تخریب محیط زیست خواهد شد .<ref> سعیدنیا ، ۱۳۸۳ ، صص ۲۰ الی ۳۹</ref>
<ref> سیر اندیشه های مدیریت شهری در غرب باستان و ... (پایان نامه کارشناسی ارشد) </ref>
 
شهرهای بزرگ را می توان، یک سازمان بزرگ دانست. در این سازمان، مجموعه ای از نهادها و شیوه ها ، در تعامل برای دستیابی به اهداف هستند. امروزه، مشارکت و تعامل، مفاهیمی محوری در مدیریت شهری اند.
مدیریت شهری می کوشد تا بین نهادهای عمومی، خصوصی و مدنی، رقابت و توازن ایجاد کند. همچنین، می کوشد تا بین سه وجه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، تعادل و هماهنگی فراهم نماید تا زمینه های پیدایی شهر یکپارچه را فراهم کند.
 
سازمان توسعه همکاری اقتصادی OECD ، برای ارزیابی مدیریت شهری، مجموعه ای از ویژگیها را یاد می کند:
انسجام، انعطاف ، کل گرایی ، ویژه نگری ، مشارکت ، تفویض و مانایی . همچنین در مبارزه جهانی برای مدیریت شهری که توسط هابی تات ( سازمان ملل ) ابداع شد ، اصول مدیریت خوب شهری ، چنین یاد شده : مانایی ، تفویض ، کارایی ، برابری ، شفافیت ، پاسخگویی ، مشارکت مدنی ، امنیت و توجه به حقوق شهروندی.
البته ، وقتی اصول ، معیارها و اهداف عدیده مطرح شود ؛ همواره ، دغدغه وجود تعارض بین اصول و اهداف وجود دارد .
 
سازمان ملل، برای ارتقای مدیریت شهری و ارتقای مردمسالاری، بر پاره ای از موضوعها و اولویتها تاکید ویژه دارد که عبارتند از:
 
*بازنگری در جایگاه و کارکردهای دولت
 
*تلاش برای تعیین راهبردهای شهر با مشارکت نهادها و شهروندان
 
*شفافیت کارکرد مالی در تمام سطوح
 
*جریان آزاد اطلاعات ، به عنوان لازمۀ شفافیت و مشارکت
 
*تأکید بر جایگاه رهبری مدیریت شهری
 
*وجود ضابطه های اخلاقی برای رفتار مدیریت شهری
 
برنامه ریزی اجتماعی ، از دهه ۱۹۶۰ میلادی رواج یافت . در آن دهه ، دولت و مدیران شهرهای بزرگ دریافتند که ناآرامی های اجتماعی مانند قومی ، نژادی و طبقاتی ؛ تهدیدی برای پایداری اقتصادی و سیاسی در شهرها است . از اینرو ، مقوله برنامه ریزی اجتماعی ، اقبال و رواج یافت . در واقع ، برنامه ریزی اجتماعی ، به عنوان نشانه ای از برابری طلبی و مشارکت جویی دولت و مدیران شهر ، تفسیر شد . ( رمضانی خورشیددوست ، ۱۳۸۲ ، ۳۸ – ۴۱ )
 
با اين حال نقطه شروع مديريت شهري به معناي نوين آن را بايستي در تحولات دهه 80 و 90 ميلادي جست. در اين زمان و پس از دوره رکود نسبي دهه 80 مضامين و مفاهيم جديدي در ارتباط با نقش و وظايف دولتها به وجود آمد و دولت رفاهي که در دهه 70 ناکارآمدي خود را در مواجهه با رخدادهاي جاري در زمينه‌هاي فني و اجتماعي نشان داده بود جاي خود را به دولت حداقلي داد و دولتهاي محلي در پرتو مديريت نوين دولتي به توانمندساز بدل شدند. فرايند تمرکززدايي نيز در تبديل مديريت شهري به يک فعاليت قدرتمند و داراري اختيارات قانوني سرعت بخشيد .