میان‌دره (کردکوی): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۱:
|پانویس=
}}
'''میاندره'''، روستایی در [[دهستان سدن رستاق شرقی]] [[بخش مرکزی شهرستان کردکوی|بخش مرکزی]] [[شهرستان کردکوی]] [[استان گلستان]] [[ایران]] است. در چهار جهت روستا دارای دره های عمیقی بوده و هم اکنون دره جنوبی قسمت اعظم آن پر شده است در شمال آن یک [[حمام قدیمی جاجرم|حمام قدیمی]] بوده که بنای آن از [[ساروج]] و خشت و دارای چهار تاقچه گنبدی شکل بوده و در داخل آن یک قسمتش رخت کن و در وسط آن یک حوضی قرار داشته و وقتی از حمام بیرون می آمدن پای خود را داخل آب سرد می شستند در داخل حمام دو حوض بزرگ (خزینه) وجود داشت که در یک حوض بصورت عموم در آن استحمام می کردند و در حوض دومی برای شستشوی کامل به آنجا که آبش تمیزتر بود می‌رفتند و معمولا آب آن گرم‌تر از حوض اول بود و کتیبه‌ای داشته که ساخت آن به دوره سلجوقی می‌رسید متاسفانه تمام آثار این حمام از بین رفته و سنگ کتیبه آن روی کوچه‌هایی که در زیر حمام جدید ساخته شده قرار دادند این روستا دارای ۴ برنجکوبی که انرژی کوبیدن آن بوسیله آب گرفته می‌شد و به آن نیز آبدنگ (اودنگ) می‌گفتند. هر وقت برای کوبیدن برنج به کارگاه برنج کوبی می رفتند به زبان محلی می گفتند بوریم اودنگ سر. و نیز دو [[آسیاب آبی]] که یکی از آنها مشترک با روستای کلامو بوده است (روستای کلامو مردمان شان اکثرا داری گاو (گالش) و گوسفند بودند و لباسشان از موی گوسفند و کلاه نیز از مو بوده (دارای کلاه مویی بودن) و به همین دلیل به آنها کلاه مویی می گفتند این روستا تا سال 1325۱۳۲۵ دایر بوده و از این سال بدلیل مهاجرت مردمش به روستاهای اطراف نظیر میاندره، دنگلان،کردخیل (این روستا هم از سال ۱۳۵۰ تخریب شد و مردمش هجرت کردند) زراع محله، ایلوار، بالاجاده و نیز در بعضی از خانه های روستایی که رضاشاه در دو طرف جاده اصلی تهران به گرگان و مشهد ساخته بود اسکان دادند روستای میاندره در اوایل انقلاب رشد و رونق خوبی پیدا کرد این روستا در دوران [[دودمان صفویان|صفویه]] و [[زندیان|زندیه]] هم دارای رشد خوبی بوده تا جایی که علمای بزرگی از قبیل [[علی بن محمد جرجانی|میر سید شریف جرجانی]] که دارای کراماتی بوده از روستای پیشین کلاته یساقی به این روستا مهاجرت نمود و در دوره صفویه که اصفهان محل درس و بحث علمای بزرگ شد به آن شهر مهاجرت نمود و هم اکنون قبر این عالم بزرگ در اصفهان است و نیز [[میرزا مهدی استرآبادی|میرزا مهدی خان استرابادی]] که از علما و اندیشمندان و تاریخ نویسان دوره افشاریه و مخصوصا [[نادرشاه]] افشار بوده در این روستا اقامت کرد و کتاب دره نادری و جهان گشای نادری از او می باشد و دیگر علمای دیگر نظیر آخوند بابا شیخ رضا جلالی(ساکن میاندره) و نیز شیخ رضا تیمورتاش (تمرتاش) از بزرگان زمان صفویه بود از روستای قاسم آباد(این روستا در سال 1300تخریب۱۳۰۰ تخریب شد) در دو کیلومتر روستای میاندره قرار داشت به این روستا هجرت کردند بعضی از علما هم به دلیل نا امنی آخر [[ایران قاجاری|دوره قاجاریه]] (قدرت گرفتن خان‌ها) و حمله ترکمن ها، به شهرهای بزرگ مثل تهران مهاجرت کردند از قبیل شیخ حسینعلی تمر تاش(تیمور تاش). مردم روستای '''میاندره''' اکثرا از قومیت طبری هستند و به [[زبان مازندرانی|زبان طبری]] سخن می‌گویند. لهجه مردم '''میاندره''' یکی از لهجه‌های دوازده‌گانه زبان طبری می‌باشد که در شرق این منطقه زبانی قرار دارد.{{مدرک}}
[[پرونده:آب بندان.jpg|بندانگشتی|آب بندان روستای میاندره]]
 
خط ۴۸:
'''قدمت روستا:'''
 
این روستا قدمت چندصد ساله دارد،سکونت اولیه این روستا در منطقه سرزمینی کلامو (500متری۵۰۰ متری جنگل) بوده ولی به علت عدم دسترسی به شهر و در خطر بودن حیوانات وحشی به محل دیگری که 500متر۵۰۰ متر تا یک کیلو متر پایین تر از مکان قبلی بود، نقل مکان کرده و اسم آنرا به کردچمن که بالای یک تپه بوده نام نهادند و بر اساس گفته بزرگان که نزدیک به سی سال پیش از طریق صدای مرکز گرگان به این روستا آمده بودند در مصاحبه ای که با فردی به نام حاج ولی ا… بهرامی که حدود صد سال سن داشت درباره چگونگی به وجود آمدن میاندره و علت نام گذاری آن سوال کردند ایشان هم از زبان بزرگان خودشان بیان کردند که اسم این روستا کردچمن بود و در آن زمان به جهت ترس از راهزنان در ابتدا و انتها روستا دروازه های چوبی که به زبان محلی (کلند)نام داشت کار گذاشته بودند و دور تا دور روستا را کانالی (خندق) حفر نمودند که از ورود راهزنان و حتی حیوانات وحشی جلو گیری کنند. حتی افرادی را برای نگهبانی و جلوگیری از ورود راهزنان می گذاشتند.
 
 
خط ۸۱:
کردخیل (کاردخل):
 
کردخیل یا کاردخل در قدیم محل زمستان گذرانی کردها بوده است. کِرد «kerd» در زبان طبری به معنای گله‌دار می‌باشد که در لهجه مردم شرق استان مازندران و غرب استان گلستان به صورت کارد گویش می‌شود. پژوهشگران کِردها، گالش‌ها «Galeš» و مختابادها را دسته ای از رعایای [[مردم تبری|طبری‌تبار]] (مازندرانی) می‌دانند که دامدار بوده و در تابستان‌ها مجبور به ترک جلگه بوده‌اند. '''علی ذبیحی''' پژوهشگر مازندرانی تفاوت بین گالش و کِرد را این‌چنین بیان می‌کند: گالش «gâleš» امروزه در شمال به معنی فردی است که از رمه گاوان نگهداری می‌کند و با نگهبان گوسفندان که کِرد «kerd» یا «چوپان» نامیده می‌شود فرق دارد. [[مردم مازندرانی|مردم طبری]] به مناطقی که کِردها در آن ساکن بودند: '''کِردمله'''، '''کِردخیل'''، '''کِردکتی''' و … می‌گفتند. تا حدود 30۳۰ تا 40۴۰ سال پیش کردها به منطقه ای به نام کردخل در میاندره عزیمت می کردند و بعدها به دلیل یکجا نشینی در میاندره یا روستاهای دیگر و یا در کوه ها ساکن شدند امروزه محل کاردخل تبدیل به مجموعه ای از دامداری های افراد دامدار در روستا شده است و همچنین دارای یک مسجد تاریخی نیز می باشد. امروزه این منطقه همچنان نیز به نام '''کاردخل''' مشهور است.
 
شوریان: