ماریه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
برچسب‌ها: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
خط ۲۰:
 
==ماریه و سورۀ [[سوره تحریم|تحریم]]==
با گذشت زمان، اشتیاق پیامبر به داشتن یک فرزند پسر افزایش یافت. اما هیچ‌کدام از همسران او نمی‌توانستند باردار شوند. این موضوع باعث شد از طرف بدخواهانش مورد توهین و تمسخر قرار گیرد. اشتیاق او نیز برای داشتن پسر با گذشت زمان بیشتر می‌شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ تمدن ویل دورانت، عصر ایمان، فصل هشتم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عباس محمود عقاد، عبقریة محمد}}</ref>
 
در تاریخ طبری آمده است: «سخن از کنیزانی که پیامبر به زنی داشت: یکی ماریه بنت شمعون قبطیه و دیگری ریحانه بنت زید قرظی بود.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ طبری، جلد چهارم، ص 1299}}</ref>
 
یک روز، بعد از نماز ظهر به خانۀ حفصه رفته بود ولی او در خانه‌اش نبود. لذا ماریۀ قبطیه را به خانۀ حفصه آورد. سپس به او محبت ورزیده و با او آمیزش کرد. مدتی بعد، حفصه بی‌خبر برگشت و آن دو را در حجرۀ خود تنها دید. از حسادت شور و غوغا راه انداخت و گفت:. «درحفصه حجرۀبا مندیدن باچنین کنیزیصحنه خلوتاى کردی.»و پیامبرهمخوابى محمد با كنيزش در ابتدارختخواب او، کاسه ی صبر و تحملش لبریز می شود و به اومحمد می‌گفتميگويد: «اوبدکاری کنیزبا من استکرده ای! کالایی را به خانه من و روی بستر من آورده ای که برای هیچ کدام از همسرانت نبرده ای حفصه به محمد ميگويد: به خدا با من بسيار بد كردی با او رادر برایمخانه حلالمن کردهسكس استكردى.» اما<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسير طبرى،جلد٢٣، صفحه ٨۷}}</ref>. حفصه همچنين راضیبسیار نشدمشوش پسو برایناراحت، خوشحالیبه اومحمد گفتمی گوید حالا با چشمان خودم دیدم که چه کار می کردید، مگر من از دیگر زنانت سر به زیر تر و آرام تر نبودم؟ پیامبر می گوید: «کنیزآرام خودباش و پیش کسی سخنی نگو، من نیز قول می دهم آن کنیز را برایبر خودخودم حرام می‌کنمکنم و به هیچ وجه نزدیکش نشوم.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسير طبرى،جلد٢٣، صفحه ٨٨}}</ref> .بعد از حرام ساختن ماریه از حفصه خواست که این ماجرا را به کسی نگوید و به عنوان راز با خود نگه دارد. حفصه نیز قول داد چنین خواهد کرد. اما فوراً قول خود را شکست و پنهانی این جریان را برای عایشه تعریف کرد. رابطه با کنیز همسر در زمان محمد حرام بود<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=روایت شده از عبدالله بن عباس، تفسیر طبری}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ابن سعد، طبقات الکبری، روایت شده از عروه بن زبیر و ابن عباس}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ابوبکر البیهقي، السنن الکبری، حدیث 15075}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=التحقیق في أحادیث الخلاف، ابو الفرج ابن الجوزي}}</ref>
(ماریه توسط محمد به حفصه هدیه داده شد) و محمد برای حلال کردن آن، سورۀ تحریم را خواند علت اعتراض حفصه هم همین بود زیرا محمد کاری را کرد که در آن زمان حرام بود. محمد با آوردن سوره تحريم سعی در تبرئه کردن خود کرد. در آيه نخست سوره تحريم خدا محمد را به‌خاطر حرام کردن چیزی که به اصطلاح حلال بود سرزنش کرد. سپس او را از کار پنهانی حفصه و گفتن رازش به عایشه باخبر کرد. محمد وقتی حفصه را دید، به او گفت که قولش را شکست و رازش را به عایشه نیز گفت. حفصه از سخن او شگفت‌زده شد و پرسید: «چه کسی تو را از کاری که کردم باخبر کرد؟» محمد نیز گفت که خدای دانا و آگاه من را باخبر کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ابن اسحاق، زندگی محمد}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سنن النسائی، کتاب عشرة النساء}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Reported by Ibn ‘Abbas: Al-Tabari, Ibn Jarir, Jami‘ al-Bayan fi Tafsir al-Qur’an, (Beirut: al-Resalah Publishers, 2000) Vol.23, 477-478; al-Baihaqi, Abu Bakr, al-Sunan al-Kubra, (Beirut: DKI, 2003) Hadith 15075; Ibn al-Jawzi, Abu al-Farj, al-Tahqiq fi Ahadith al-Khilaf, (Beirut: DKI, 1415 AH) Vol.2, 379; It comes through an isnad involving ‘Atiyah al-‘Awfi and his descendants. Though criticized otherwise, the tafsir reports through this isnad are accepted since they are known to have been transmitted in writing. See, al-Turifi, ‘Abdul ‘Aziz, al-Taqrir fi Asanid al-Tafsir, (Riyadh: Dar al-Minhaj, 2011) 67-68}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ضیاء الدین مقدیسی، الأحادیث المختارة، حدیث 189}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر جلالین}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=رشیدالدین میبدی، کشف الأسرار و عدة الأبرار}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Reported by Ibn ‘Abbas: Al-Tabari, Ibn Jarir, Jami‘ al-Bayan fi Tafsir al-Qur’an, (Beirut: al-Resalah Publishers, 2000) Vol.23, 477-478; al-Baihaqi, Abu Bakr, al-Sunan al-Kubra, (Beirut: DKI, 2003) Hadith 15075; Ibn al-Jawzi, Abu al-Farj, al-Tahqiq fi Ahadith al-Khilaf, (Beirut: DKI, 1415 AH) Vol.2, 379; It comes through an isnad involving ‘Atiyah al-‘Awfi and his descendants. Though criticized otherwise, the tafsir reports through this isnad are accepted since they are known to have been transmitted in writing. See, al-Turifi, ‘Abdul ‘Aziz, al-Taqrir fi Asanid al-Tafsir, (Riyadh: Dar al-Minhaj, 2011) 67-68}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=روایت شده از عبدالله بن عباس، تفسیر طبری}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ابن سعد، طبقات الکبری، روایت شده از عروه بن زبیر و ابن عباس}}</ref> <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ابوبکر البیهقي، السنن الکبری، حدیث 15075}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=التحقیق في أحادیث الخلاف، ابو الفرج ابن الجوزي}}</ref>
 
خط ۳۲:
 
دربارۀ این سوره، تفاسیر دیگر هم وجود دارد. برای مثال [[امام بخاری]] می‌گوید که این سورۀ دربارۀ '''عسل خوردن''' پیامبر در خانۀ یکی از همسرانش و حسادت ورزیدن حفصه و عایشه به او می‌باشد. هرچند مثال‌هایی واضحی وجود دارند که نشان می‌دهند '''عسل خوردن''' اصطلاحی برای آمیزش جنسی بوده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سنن أبی داوود، کتاب الطلاق}}</ref>
 
 
== به دنیا آمدن ابراهیم ==