[[پرونده:Caspar David Friedrich - Wanderer above the sea of fog.jpg|بندانگشتی|''[[سرگردان بر فراز دریای مه|مهاجر بر فراز دریایی از مه]]''، اثر [[کاسپار داوید فریدریش]].]]
'''رُمانتیسم''' {{فرانسه |Romantisme}} یا '''رمانتیسیسم''' یا '''رمانتیسیزم''' {{انگلیسی|Romanticism}} جنبشی هنری، ادبی و فکری در پایان قرنسده هجدهم در اروپا بود که در سالهای ۱۸۰۰ تا ۱۸۵۰ به اوج خود رسید. مشخصه اصلی رمانتیسم، تاکید بر احساس و [[فردگرایی]] و ستایش گذشته و طبیعت بود. شکلگیری این جنبش تا حد زیادی واکنش به [[انقلاب صنعتی]]،<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://web.archive.org/web/20051013060413/http://www.britannica.com/eb/article-9083836|عنوان=Encyclopædia Britannica. "Romanticism. Retrieved 30 January 2008, from Encyclopædia Britannica Online"}}</ref> هنجارهای اجتماعی و سیاسی [[آریستوکراسی|آریستوکراتیک]] در [[عصر روشنگری]] و توجیه عقلانی طبیعت بر اساس علم بود، که در واقع همگی عناصر [[مدرنیته]] هستند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Casey, Christopher (October 30, 2008). ""Grecian Grandeurs and the Rude Wasting of Old Time": Britain, the Elgin Marbles, and Post-Revolutionary Hellenism". Foundations. Volume III, Number 1. Archived from the original on May 13, 2009. Retrieved 2014-05-14.}}</ref> این جنبش بیش از همه در قالب هنرهای تجسمی، موسیقی و ادبیات جلوهگر شد اما بر [[تاریخنگاری]]<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=David Levin, History as Romantic Art: Bancroft, Prescott, and Parkman (1967)}}</ref>، آموزش، شطرنج، علوم اجتماعی و علوم طبیعی<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Ashton Nichols, "Roaring Alligators and Burning Tygers: Poetry and Science from William Bartram to Charles Darwin," Proceedings of the American Philosophical Society 2005 149(3): 304–15}}</ref> نیز تاثیر مهمی گذاشت. تاثیر چشمگیر و پیجیده رمانتیسم بر سیاست نیز انکارنشدنی است کمااینکه متفکران رمانتیک بر [[لیبرالیسم]]، [[رادیکالیسم]]،[[محافظهکاری]] و [[ملیگرایی]] اثر مهمی گذاشتند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=The Cambridge History of Nineteenth-Century Political Thought. The Cambridge History of Political Thought. Cambridge, United Kingdom: Cambridge University Press. pp. 39–76. doi:10.1017/CHOL9780521430562. ISBN 978-0-511-97358-1. Retrieved 10 September 2017.}}</ref>
جنبش رمانتیسم، احساسات شدید را منبعی اصیل برای تجربه زیباییشناسانه میدانست و بر احساساتی از قبیل ترس، وحشت و حیرت تمرکز داشت، بهخصوص در مواجهه با زیبایی متعالی و زیبایی طبیعت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Coleman, Jon T. (2020). Nature Shock: Getting Lost in America. Yale University Press. p. 214. ISBN 978-0-300-22714-7.}}</ref> <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Barnes, Barbara A. (2006). Global Extremes: Spectacles of Wilderness Adventure, Endless Frontiers, and American Dreams. Santa Cruz: University of California Press. p. 51}}</ref> رمانتیسم، [[هنر فولکلور]] و عرف باستان را به جایگاهی والا و اصیل بالا کشید و خودانگیختگی را نیز خصوصیتی مطلوب معرفی کرد. برخلاف [[خردگرایی]] و [[کلاسیسیسم]] در [[عصر روشنگری]]، رمانتیسم گرایش به [[قرون وسطی]] و عناصر هنری و روایی منتسب به آن دوره را احیا کرد تا راهی برای فرار از [[رشد جمعیت]]، [[گسترش بیرویه شهر]] و پیامدهای [[انقلاب صنعتی]] فراهم کند.
هرچند جنبش رمانتیسم در [[جنبش طوفان و طغیان]] آلمان ریشه داشت که شهود و احساس را به [[خردگرایی]] [[عصر روشنگری]] ترجیح میداد،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Hamilton, Paul (2016). The Oxford Handbook of European Romanticism. Oxford: Oxford University Press. p. 170. ISBN 978-0-19-969638-3.}}</ref> اما رخدادها و ایدئولوژیهای [[انقلاب فرانسه]] نیز جزو عوامل اثرگذار در شکلگیری این جنبش بودند و بسیاری از پیشگامان رمانتیک، چهرههای انقلابی و سمپات با [[انقلاب فرانسه]] بودند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Blechman, Max (1999). Revolutionary Romanticism: A Drunken Boat Anthology. San Francisco, CA: City Lights Books. pp. 84–85. ISBN 0-87286-351-4.}}</ref> رمانتیسم ارزش والایی به دستاوردهای «قهرمانانه» افراد و هنرمندان میداد و این دستاوردها را مایه ارتقای کیفیت جامعه میدید. رمانتیسم همچنین تخیل فردی را مرجعی انتقادی میدانست که از مفاهیم کلاسیک قالب هنر رها میشود و فراتر میرود. در نیمه دوم قرنسده نوزدهم، [[رئالیسم]] به عنوان قطب مخالف رمانتیسم مطرح شد. افول رمانتیسم طی این دوره، همراه با تغییرات اجتماعی و سیاسی مهمی بود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Szabolcsi, B. (1970). "The Decline of Romanticism: End of the Century, Turn of the Century-- Introductory Sketch of an Essay". Studia Musicologica Academiae Scientiarum Hungaricae. 12 (1/4): 263–289. doi:10.2307/901360. JSTOR 901360.}}</ref>
رمانتیسیسم را جنبشی ضد [[روشنگری]] میدانند. [[آیزایا برلین|برلین]]، بهخصوص، علاقهمند به استفاده از چنین لفظی برای اشاره به این جنبش بود. درحالیکه روشنگری نهضتی فکری بهحساب میآمد که با علم و منطق و پیشرفتهای نظامهای عقلانی بشری در فهم علوم تجربی و انسانی گره خورده بود، متفکرین و هنرمندان رمانتیک، تأکید فرهنگی بر خرد را محدودکننده و سرکوبگر روح آدمی میدانستند و بر مؤلفههایی چون هنر، شور، هیجان، تخیل، مضامین معنوی، مناسک و نمادها تأکید میکردند. در میان اصحاب رمانتیک، امر خاص ارزشمندتر از امر عام بود و خاص بودن فرهنگهای بومی، تنوع و تکثر زبانهای بشری، هویتهای محلی و منحصربهفرد بودن آدمیان ستایش میشد.<ref>شرت: ۱۳۸۷، ص ۹–۸۸</ref>
== واژهشناسی ==
ابتدا صفت «رمانتیک» بود که کمکم در قرنسده هفدهم میلادی در بیشتر زبانهای اروپایی بر سر زبانها افتاد. این صفت که از کلمهٔ [[زبان لاتین|لاتینی]] رومانتیکوس {{به لاتین|Romanticus}} برگرفته شده بود به داستانهایی گفته میشد که به زبانهای عامیانهٔ اروپا (و نه به زبان لاتین) نوشته شده باشند، در شیوهٔ نوشتار نو باشند و از قوانین کلاسیک پیروی نکنند. در آن زمان که ادبیات [و هنر] بر پایهٔ عقلگرایی استوار بود اثر رمانتیک چیزی بود «عجیب و غریب، هوسباز و دروغپرداز». صد سال بعد، و ابتدا در [[زبان انگلیسی|انگلیسی]] و [[زبان آلمانی|آلمانی]]، این واژه بار معنایی مثبت یافت و برای نشان دادن «زیبایی و دلانگیزی» یک اثر به کار رفت. کمی بعد در فرانسه به این مکتب نو که تازه داشت پا میگرفت نام رمانتیسیسم داده شد، برخی نیز به پیروی از [[استاندال]] از معادل ایتالیایی کلمه رمانتیسیسم استفاده کردند، اما هرگز توضیح بیشتری دربارهٔ آن ندادند. مادام دو استال اثری را رومانتیک میدانست که «به نحوی به داستانهای شهسواری وابسته باشد.» [[گوته]] آن را در برابر واژهٔ [[کلاسیک]] به کار میبرد. از منظر او رمانتیک هر چیزی بود که بیمار است و کلاسیک در برابر آن سالم است. در اروپای قرنسده هجدهم، رمانتیسیسم به گسترهای از آثار اشاره داشت که ویژگیهای گوناگونی داشتند اما در نهایت همه بیانگر حالت روحی خاص آن دوره بودند.<ref>سیدحسینی، ۱۶۳ و ۱۶۴</ref>
== درباره ==
این مکتب زاییدهٔ تمدن صنعتی و پیشرفت طبقه متوسط در سدهٔ نوزدهم میباشد. رمانتیکها به رؤیا و اندیشه خود بیش از هر انگیزه طبیعی و غیرطبیعی اهمیت میدادند و آنچه مینوشتند جلوههایی از جهان نا شناخته اندیشه و پندار بود.
خیال پردازان قرنسده ۱۹ توده را آنگونه که بودند تصور نمیکردند بلکه آنگونه که میخواستند باشد تجسم میساختند؛ بنابراین رمانتیسیسم در برابر [[واقعگرایی]] بود.
آنها برعکس [[کلاسیسیسم|کلاسیسیستها]] به خرد نمیپرداختند، بلکه به فرمان احساس و اندیشه گوش میدادند.
|