احمد سوکارنو: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Shayan2020x (بحث | مشارکتها) جز ابرابزار |
ویژگی پیوندهای پیشنهادی: ۳ پیوند افزوده شد. |
||
خط ۴۵:
== زندگینامه ==
'''احمد سوکارنو''' که نام اصلیاش '''کوسنو سوسوردیهاردیو''' بود در ۲۵ سالگی به جنبش ملیگرایی پیوست و یک سال بعد یعنی در سال ۱۹۲۷ میلادی همراه با گروهی از دوستان و همفکران، «اتحادیه ملیگرایان اندونزی» را تشکیل داد و به رهبری این حزب که مشی ضدامپریالیستی و ضدسرمایهداری داشت برگزیده شد. دو سال بعد بازداشت شد و یک سال را در زندان گذراند. او بار دیگر در سال ۱۹۳۳ در جاکارتا به دست پلیس هلند بازداشت شد و حدود ۱۲ سال تا زمانی که اندونزی به [[اشغال ژاپن]] درآمد، در زندان ماند. احمد سوکارنو بعد از آزادی از زندان به خدمت ژاپنیها درآمد و عملاً فرماندار اندونزی تحت اشغال ژاپن شد. سه روز بعد از [[تسلیم ژاپن]] در جنگ جهانی دوم، یعنی در ۱۸ اوت ۱۹۴۵ سوکارنو رسماً تشکیل جمهوری اندونزی به عنوان [[کشور مستقل|کشوری مستقل]] را اعلام کرد. بعد از جنگ جهانی دوم، نیروهای [[بریتانیا]] وارد اندونزی شده و بخشهایی از این کشور را مجدداً به سلطه استعمار هلند بازگرداند که منجر به ناآرامیها و درگیریهای طولانی شد؛ تا نهایتاً پنج سال بعد در سال ۱۹۵۰، اندونزی توانست استقلال کامل و واقعی به دست آورد و احمد سوکارنو به عنوان «پدر ملت» شناخته شود. در آن زمان مردمان دنیا به او لقب 《'''هیتلر آسیا》'''داده بودند. تیرماه ۱۳۴۲، مجلس اندونزی که از سوکارنو حرفشنوی کامل داشت، او را به عنوان رئیسجمهوری مادامالعمر کشور تعیین کرد. اما سرنوشت ریاستجمهوری سوکارنو قرار بود به گونه دیگری رقم بخورد. در اکتبر ۱۹۶۱ از '''[[سیندی آدامز]]'''، روزنامهنگار آمریکایی خواسته شد که با سوکارنو، رئیسجمهور اندونزی مصاحبه ای اختصاصی داشته باشد. همچنین پس از اتمام مصاحبه سوکارنو از سیندی آدامز درخواست کرد تا برای نوشتن زندگینامه او به اندونزی بازگردد. در سال ۱۹۶۵ کتاب 《سرگذشت سوکارنو》 به روایت سیندی آدامز منتشر شد. در سحرگاه اول اکتبر ۱۹۶۵، گروهی از افسران گارد ریاست جمهوری، شش نفر از ژنرالهای ارشد ارتش را از رختخواب بیرون کشیده و به قتل رساندند و این آغاز کودتایی بود که بعدها به «جنبش ۳۰ سپتامبر» موسوم شد. افسران کودتاچی، خود را کمونیست و حامی سوکارنو معرفی کردند و گفتند هدفشان خنثی کردن کودتایی بوده که گروهی دیگر از نظامیان در تدارکش بودند. فردای آن روز، یک ژنرال دیگر ارتش به نام محمد سوهارتو پایگاه هوایی تحت اشغال کودتاچیان را اشغال و به غائله پایان داد. این کودتا، جایگاه سوکارنو در صحنه سیاسی اندونزی را به شدت تضعیف کرد. رقابتهای سیاسی بین کمونیستها و مسلمانان که هر دو از ستونهای اصلی حفظ سوکارنو در قدرت بودند بالا گرفت و موج تشنج و ناآرامی سیاسی تا دو سال بعد ادامه داشت. ۱۲ مارس ۱۹۶۷، شورای مشورتی خلق یا مجلس اندونزی، به خلع سوکارنو از ریاست جمهوری رای داد و نقطه پایانی گذاشت بر چهار دهه فعالیت سیاسی مردی که زمانی پدر ملت شناخته میشد. سوکارنو ۲۱ ژوئن ۱۹۷۰، بعد حدود سه سال [[حبس خانگی]]، در خانه خود در جاکارتا در سن ۶۹ سالگی درگذشت.
== اقدامات ==
|