کاروان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
معنی دیگری برای این کلمه اضافه کردم که از قلم افتاده بود.
معنی کاروان با استناد به منابع معتبر اصلاح گردید.
خط ۴:
[[پرونده:ETH-BIB-Karawanenstrasse von Teheran nach Qazvin aus 1000 m Höhe-Persienflug 1924-1925-LBS MH02-02-0108-AL-FL.tif|300px|بندانگشتی|راه کاروان‌رو میان تهران و قزوین - عکس از ارتفاع ۱۰۰۰ متری (اثر [[والتر میتل‌هولتسر]] در ۱۳۰۳ خورشیدی)]]
[[پرونده:CH-NB - Persien, Teheran- Kamelkarawane - Annemarie Schwarzenbach - SLA-Schwarzenbach-A-5-07-018.jpg|بندانگشتی|یک کاروان در حال حرکت از تهران به ورامین (۱۳۱۴)]]
'''کاروان''' در قدیم به گروهی از مردم که با تعداد زیادی شتر، اسب و خر و قاطر به قصد سفر تجاری و زیارتی عازم مقصدی طولانی می‌شدند کاروان می‌گفتند به عبارت دیگر دسته‌ای از مسافران که معمولان با قصد [[تجارت]] باهم [[سفر]] می‌کنند. کاروان معمولان در مناطق بیابانی به خصوص در [[جاده ابریشم]] برای ایمن ماندن از راهزنان، گروهی حرکت می‌کرده‌اند. در لغت اوستایی کار به معنای مردمان است و کاروان (کاربان) یعنی حرکت گروهی از مردمان. این کلمه همچنین در مناطق کردنشین به عنوان اسم پسر نیز به کار برده می شود.
 
 
معنی خیلی قدیمی این کلمه که بعدها جای خود را به معنای امروزی آن داده است رهبر(سردسته) جنگجویان می باشد. این کلمه همچنین در مناطق کردنشین به عنوان اسم پسر نیز به کار برده می شود.
با استناد به سخنان دکتر کزازی معنی خیلی قدیمی تر این کلمه '''رهبر یا سرگروه جنگجویان (یا سپاهیان)''' می باشد.
 
دکتر کزازی در مورد واژه ی " '''کاروان''' " می نویسد : ( ( کاروان چنان می نماید که از کار/ وان ( =پساوند، در پارسی "بان" ) ساخته شده است. کار می تواند بود که از کاره kara در پارسی باستان باز مانده باشد که به معنی سپاهی بوده است و همان است که در واژه ی" کارزار" نیز به کار برده شده است. به گمان، همین واژه است که چونان "پسواژه ی" ( =تابع ) کس در آمیغ کس و کار، در پارسی مردمی و "پسواژه ی" کُرد در آمیغ کُرد و کاره ، در گویش بومی کرمانشاه، به یادگار مانده است.
 
بر این پایه، " '''کاروان''' "در بنیاد به معنی" '''آنچه سپاهیان آن را پاس می دارند''' "می توانسته است بود و این نام شاید از آن روی بر آن نهاده شده است که در گذشته پاسدارانی با کاروان همراه بوده اند و آن را از گزند راهزنان پاس می داشته اند. واژه ی" کاره" در سنگ نبشته داریوش بزرگ در بیستون به کار رفته است. ) )
 
( ( چو آن کودک خرد پرمایه گشت
 
بر آن کوه بر کاروان ها گذشت ) )
 
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵، ص ۳۹٠. )
 
== جستارهای وابسته ==