اسماعیل آشتیانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز افزودن سریع رده «درگذشتگان اردیبهشت» (با استفاده از رده‌ساز)
Ebrambot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: تبدیل ه‌ی به هٔ
خط ۴۳:
'''اسماعیل آشتیانی''' متخلص به ''شعله'' از [[نقاش]]ان [[ایران]]ی و شاگردان [[کمال الملک]] در سال [[۱۲۷۱]] خورشیدی در [[تهران]] به دنیا آمد. و در روز [[۱۰ اردیبهشت]] سال [[۱۳۴۹]] خورشیدی در [[تهران]] درگذشت. وی آموزش خود را در مدرسه های اسلام و [[دارالفنون]] به انجام رسید . دلبستگی به نگارگری و استعداد در این هنر ، از کودکی در وی آشکار گردید. نخستین کارهای او نسخه برداری از نگارهای [[شاهنامه فردوسی]]بود که بر هر چه در دسترسش قرار می گرفت ، ترسیم می کرد (بنی احمد ۲۷- ۲۸).
 
استادان نقاشی او در [[دارالفنون]]، مصور الممالک ذوالفقاری، [[میرزا حاج آقا نقاش باشی]] و [[شیخ المشایخ]] بودند. او سپس به [[مدرسه صنایع مستظرفه]] رفت. [[کمال الملک]] پس از دیدن نمونه کارهای او، آموزش وی را پذیرفت، اما آن را مشروط بدان کرد که آشتیانی " تا پایان دوره یدورهٔ مدرسه فقط هنر نقاشی را راه و طریق خود بداند" (یادی از استاد). اسماعیل این شرط را پذیرفت و به آن مدرسه راه یافت؛ اما پیوستن به عالم هنر برای وی آسان نبود. چون او در یک خاندان روحانی زاده شده بود، انتخاب نگارگری و پیوستن به جرگه یجرگهٔ هنرمندان گونه ای سنت شکنی به شمار می آمد ، از این رو با مخالفت های سخت رو به رو گردید تا جایی که به گفته خودش ورود به مدرسه امری « غیر ممکن » می نمود (میزبان، ۱۶). بروز استعداد در خور توجه و پایداری او در رسیدن به هدف ، سبب کاهش مخالفت ها شد و او سرانجام به عالم هنر پیوست. پشتکار ، دلبستگی و توانایی آشتیانی در فراگیری به پایه ای بود که توانست دوره یدورهٔ پنج ساله یسالهٔ مدرسه را در ۳ سال به پایان برد و شاگرد اول مدرسه شود.
[[کمال الملک]] که در آشتیانی افزون بر توانایی هنر ، نیک اندیشی و راست روی را دیده و او را راهرو راستین مکتب خود یافته بود، وی را به معلمی مدرسه برگزید. ظاهرا در همین زمان آشتیانی بر آن شد که تحصیلات خود را در رشته یرشتهٔ دیگری جز نگارگری ادامه دهد. در نامه ای که در این هنگام به استاد خود کمال الملک نوشت، از وی اجازه خواست که مدرسه صنایع مستظرفه را رها سازد، اما کمال الملک در دیداری که با او داشت، وی را از این کار باز داشت. آشتیانی که به استاد خویش به دیده مراد می نگریست ، ماندن در کنار او را از ادامه تحصیل برتر شمرد و اندکی پس از آن به معاونت مدرسه برگزیده شد (۱۳۳۵ق/ ۱۹۱۶م). وی در سال ۱۳۰۷ ش، به ریاست مدرسه انتخاب گردید و در سال های مدیریت او آموزش درسهای تازه ای چون مینیاتور سازی، تذهیب، کالبدشناسی، تاریخ هنر، ریاضیات و قواعد مناظر و مرایا به درس های مدرسه افزوده گردید و کتابخانه ای برای مدرسه بنیاد نهاده شد.
مدیریت او در مدرسه یمدرسهٔ صنایع مستظرفه چندان به درازا نکشید و او در سال ۱۳۰۹ ش، به اروپا سفر کرد . در این سفر که بیشتر به قصد بررسی و کسب تجربه انجام گرفت، به درخواست شرکت فیلم برداری « اوفا » در آلمان از برخی هنرپیشگان معروف آن شرکت تک چهره هایی تهیه کرد که بسیار مورد توجه قرار گرفت و به او پیشنهاد استخدام در آن شرکت و ماندن همیشگی در آلمان شد اما آشتیانی نپذیرفت و به ایران باز آمد. پس از بازگشت به تهران، در مدرسه یمدرسهٔ دارالفنون ، دانشکده یدانشکدهٔ ادبیات و دانشسرای عالی به تدریس پرداخت. خدمات آشتیانی در مدیریت مدرسه صنایع مستظرفه و استادی دارالفنون و دانشسرای عالی و کوشش های او در ترویج فرهنگ و هنر، سبب گردید که در سال۱۳۲۵ ش، از سوی شورای عالی فرهنگ به او عنوان دکترای افتخاری و نشان درجه اول هنر داده شود.
وی در سال ۱۳۲۶ ش، به استادی دانشکده فنی برگزیده شد. در سال۱۳۲۸ ش ، با آنکه بیش از ۵۷ سال نداشت، به سبب خستگی جسمی و روحی به درخواست خود بازنشسته شد ؛ اما کوشش هنری و فرهنگی وی پایان نپذیرفت و عضویت او در شورای عالی فرهنگ و هنرهای زیبا و انجمن ادبی فرهنگستان ادامه یافت.
وی در این دوره در کارگاه شخصی خود به پدید آوردن آثار تازه پرداخت. تابلویهای تک چهره یچهرهٔ خود وی ، نامه نویس ، بهلول در خواب ، پرنده های تیر خورده ، نوازنده آکوردئون و ... ، از این آثار بود. آشتیانی در نگارگری پیرو مکتب کمال الملک یعنی طبیعت گرا بود و بیشتر آثار خود را مستقیما از روی طبیعت نقاشی می کرد. گر چه بیشتر تابلوهای او رنگ روغنی است، اما وی در کارآبرنگ و سیاه قلم نیز توانا بود. دقت دید هنری، قدرت طراحی، رنگ گذاری متناسب و به کار گرفتن ذوق شاعرانه از ویژگیهای نگارگری اوست.
برجسته ترین کارهای او ''رؤیای حافظ''، ''قهوه خانه یخانهٔ سر راه''، ''تک چهره های خود وی'' و ''نامه نویس'' است. تأثیر کمال الملک بر آشتیانی چنان بود که وی گاه در انتخاب موضوع تابلوها از او پیروی می کرد و از دریچه یدریچهٔ چشم او به جهان می نگریست. همانندی دیدگاه موضوع تابلوهای ''فالگیر'' و ''میرزا هادی خوشنویس'' کمال الملک را با تابلوهای ''قهوه خانه'' و ''نامه نویس'' آشتیانی نمی توان اتفاقی دانست. شمار تابلوهای آشتیانی به یک صد می رسد که بخشی از آنها به وسیله یوسیلهٔ خود وی به کتابخانه مجلس شورای ملی و اگذار گردیده است و شماری در موزها و مجموعه های خصوصی و نزد خانواده یخانوادهٔ او نگاهداری می شود. آثار وی در دوران زندگی و پس از درگذشت او در چندین نمایشگاه به تماشا گذاشته شده است. از آن میان می توان به موارد زیر اشاره کرد : نمایشگاه هنرهای زیبای ایران به کوشش انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی (۱۶ بهمن ۱۳۲۴ش تا ۱۰ فروردین ۱۳۲۵ ش)، نمایشگاه آثار آشتیانی در انجمن ایران و آمریکا (آبان ۱۳۳۳ ش و اسفند ۱۳۴۹ ش)، نمایشگاه آثار نقاشان ایرانی در باشگاه مهرگان (آبان ۱۳۳۳ ش) و نمایشگاه آثار نقاشان نخبه معاصر ایران در مجلس شورای ملی (اسفند ۱۳۵۱ ش).
 
آشتیانی با تخلص "شعله" شعر نیز می سرود. دیوان اشعار او به چاپ رسیده است و بقیه یبقیهٔ آثار او عبارت است از: سفرنامه اروپا ، اختراع الفبایی بر مبنای حروف فارسی برای اصلاح خط، مناظر و مرایا، ادعیه قرآن یا احسن الادعیة، تصحیح دیوانهای منوچهری دامغانی و امیر خسرو دهلوی، نماز در اسلام، منتخبات رباعیات خیام، ترانه های باباطاهر، صائب، حافظ و شرح حال و تاریخ حیات کمال الملک. واپسین اثر نقاشی او تک چهره یچهرهٔ همسرش است که ناتمام مانده. آشتیانی در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۴۹ ش در تهران در گذشت.
 
۱۰ اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۹ هجری شمسی استاد اسماعیل آشتیانی شاعر، ادیب و نقاش معاصر ایرانی دیده از جهان فرو بست. او در مدرسه یمدرسهٔ مستظرفه به سرپرستی کمال الملک به هنر جویی پرداخت و سرانجام معلم و مدیر همین مدرسه شد. در دوران مدیریت آشتیانی آموزش درسهای تازه ای چون تاریخ هنر و ریاضیات در این مدرسه آغاز شد.
 
از برجسته ترین آثار استاد آشتیانی «نامه نویس» و«پرنده تیر خورده» را می توان نام برد. از آثار ادبی این هنرمند بزرگ نیز می توان به دیوان اشعار با تخلص شعله، سفر نامه اروپا و تاریخ حیات کمال الملک اشاره نمود . استاد آشتیانی به پاس خدمات بی دریغ خود در عرصه هنر به دریافت درجه دکترای افتخاری و نشان درجه اول هنری نایل آمد.