عزیز اسپندار: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
S-mu (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Ebrambot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: تبدیل ه‌ی به هٔ
خط ۳۲:
== بیوگرافی ورزشی ==
 
آقای گل ایران در سال ۱۳۵۳و۱۳۵۶، دومین گلزن برتر کل دوران جام تخت حمشید با ۴۷ گل زده، یکی از سه تفنگدار افسانه ای ملوان و برنده یبرندهٔ نخستین جام حذفی ایران ، عضویت در تیم ملی ارتش ایران در پیش از انقلاب، نایب قهرمانی جهان در ایتالیا در سال ۱۳۷۴ به عنوان مربی با تیم ملی ارتش و کسب مقام هفتم لیگ برتر چهارم فوتبال ایران به عنوان مربی از دیگر افتخارات وی به شمار می آید.ادامه مطلب بروید.
 
== شروع فوتبال ==
 
* در سال ۱۳۴۲ هنگامی که ۱۵ سال سن داشت فوتبال را به صورت جدی در سربازخانه یسربازخانهٔ قدیم واقع در [[غازیان]] در [[بندر انزلی]] که هم اکنون کوی نیروی دریایی خوانده می شود شروع کرد. سال ۱۳۴۴ اسپندار به تیم کلنی انزلی دعوت شد و همراه با تیم آموزشگاه های انزلی در سال ۱۳۴۶ سوم ایران شد .سپس در سال ۱۳۴۷ در ایران با تیم آموزشگاه های انزلی مقام نخست را کسب کرد.
 
== خاطره ای از زمان آغاز شکل گیری باشگاه ملوان از زبان وی ==
 
* در مسابقات انتخابی جام تخت جمشید در سال ۱۳۵۱ ملوان در اهواز به عنوان منضبط ترین و منسجم ترین تیم انتخاب شد همه یهمهٔ ما چنان گذشت و همکاری داشتیم که مطرح نبود چه کسی گل می زند، در اهواز خوابگاه ما زیر جایگاه استادیوم بود و در بیست و چهار ساعت فقط یک وعده غذا می خوردیم که شامل یک عدد لواش و دو سیخ جگر بود در بازی آخر بچه ها کاملا تحلیل رفته بودند بازیکنان جوان اینها را بدانند دو روز قبل از اختتامیه پول ما تمام شد، چای و شیرینی تنها غذای ما تا زمان بازگشت به انزلی بود. گریه های آقای بهمن صالح نیا در لحظه یلحظهٔ انتخاب ملوان به عنوان یکی از تیم های نهایی جام تخت جمشید هیچ وقت از یادم نمی رود.
 
 
خط ۵۴:
'''بهترین خاطره ورزشی نیز از زبان وی به همین بازی و گل باز میگردد :'''
 
* در فینال اولین جام حذفی ایران در سال ۱۳۵۵ [[تراکتورسازی تبریز]] را ۴ بر ۱ بردیم گل اول و آخر را من زدم گل اول را روی سانتر [[قاسم سلطانزادی]] با سر به ثمر رساندم دو گل دیگر را هم علی نیاکانی زد. در دقایق آخر بازی آنها یک گل خطا زدند در لحظه یلحظهٔ پایانی این دیدار [[نصرت ایراندوست]] یک پاس بلند درست روی قوس وسط امجدیه برای من فرستاد توپ را با سینه کنترل کردم و با توجه به اینکه دروازه بان تراکتور جلو آمده بود از همان وسط زمین گل چهارم ملوان را به ثمر رساندم. همان شب انزلی چیها در کنار هتل محل اقامت مان در تهران تا صبح به شادمانی پرداختند صبح که به سمت انزلی حرکت کردیم یکی از بی نظیر ترین استقبال ها در تاریخ فوتبال ایران شکل گرفت انزلی چیها با ماشین های شخصی خود را به ما رسانده بودند و از سد منجیل جاده یک طرفه شده بود.