جبل السماق کوهی در سوریه است
'''لیراوی''' یکی از قبایل سرشناس [[لر بزرگ]] (از ایلات [[کهگیلویه|کهگیلویهای]])است شامل دو ایل لر '''طیبی''' و '''بهمئی''' میباشد.
که سردار اسعد به جنگ با دشمنان ایران میرود
بعد از پیروزی در آن جنگ
مؤلف [[فارسنامه ناصری|فارسنامه]] ناصری به اشتباه [[جاکی]] یکی دیگر از طوایف ۲۸ گانه لربزرگ را سر منشأ ایل مستقل لیراوی دانستهاست. در حالی که [[حمدالله مستوفی]] لیراوی و جاکی را دو طایفه جداگانه دانستهاست. علاوه بر ایلات لیراوی دیگر طوایف عمده کهگیلویه شامل جاکی، باوی و آقاجری است. طبق تقسیمبندی سنتی ایلات لر کوه گیلویه به دو شعبه تقسیم شود: [[چهاربنیچه]] و لیراوی. شاخصترین ایل چهار بنیچه [[بویراحمد]] و شاخصترین ایلات لیراوی طیبی و [[ایل بهمئی|بهمئی]] است.
به ایران بازگشته
وحتی پیشنهاد شاهی ایران به او داده شد ولی او قبول نکرد البته در چند مقام دولتی در زمان کوتاهی مشغول به کار شد ولی خیلی زود آنهارا رها کرد
لیراوی نیز به دو دسته لیراوی کوه و لیراوی دشت منقسم گردد. لیراوی کوه دارای تقسیماتی چون: طیبی، بهمئی، یوسفی، شیرعلی و جز آن باشد.
لیراوی همچنین نام بلوکی در کنار [[خلیج فارس]] است که ۱۳۷۴ به چهار دهستان لیراوی شمالی و لیراوی میانی، لیراوی جنوبی و حومه در [[شهرستان دیلم]] ([[استان بوشهر]]. خدریهای استان بوشهرکه طوایف خدری و خدرسرخ [[زراسوند|ایل زراسوند]] بختیاری منشعب از این ایل کهن) تقسیم شدهاست. برای کسب اطلاع از تاریخ این ناحیه از ایران زمین و مناطق تاریخی و تحولات آن میتوانید به کتاب " [http://liravi7.ir/ هفت شهر لیراوی و بندر دیلم] " نوشته [http://liravi7.ir/درباره-نویسنده/ علیرضا خلیفه زاده] مراجعه نمایید.
حمدالله مستوفی اشاره به مهاجرت طوایفی از مناطق جبل السماق به مناطق [[لر بزرگ]] و [[لر کوچک]] میکند. حمدالله مستوفی در سال (۷۳۰ ه.ق/۱۳۳۰م)، از ایلات لیراوی و [[جاکی]] و [[ممسنی]] و [[بختیاری]] نام میبرد که همراه با ۲۵ طایفه دیگر و چند طایفه عرب نظیر عقیلی و هاشمی از سوریه، به مناطق کوه گیلویه و بختیاری و لرستان کنونی کوچ کردند. این رویداد در اوایل سده هفتم هجری رخ داد. [[ولادمیر مینورسکی]]ف شرقشناس مشهور، معتقد است این طوایف (به جز طوایف عرب ذکر شده) احتمالاً همان [[مردم لر|طوایف لری]] بودهاند که [[ابن فضلالله عمری|شهاب الدین العمری]] آنها را ذکر کردهاست. به گفته [[ابن فضلالله عمری|شهاب الدین العمری]] طوایفی از [[مردم لر|لرها]] در [[سوریه]] و [[مصر]] زندگی میکردند اما [[صلاح الدین ایوبی]] از چالاکی و زبردستی آنها در بالا رفتن از صخرههای سرسخت به حشت افتاد و دستور قتلعام آنها را صادر کرد. این روایت شاید علل برگشت این [[مردم لر|طوایف لر]] را به [[لرستان]] تا حدی روشن کند.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =مینورسکی | نام =ولادمیر | پیوند نویسنده = | عنوان =رساله لرها و لرستان | ترجمه =سکندر اماناللهی بهاروند و لیلی بختیاری | جلد = | سال = ۱۳۶۲ | ناشر = |مکان =تهران | شابک = | صفحه = صفحه ۲۳ | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}</ref> سکندر امان الهی نیز ضمن تأیید نظر مینورسکی دلایل دیگری را نیز برای اشتباه بودن گفته [[حمدالله مستوفی]] ذکر کردهاست. به گفته او زمان مهاجرتی که حمدالله مستوفی ذکر کرده با تاریخی که [[ابن فضلالله عمری|شهاب الدین العمری]] برای قتلعام [[مردم لر|لرها]] در سوریه و مصر آورده یکی است و طوایف مهاجر از سوریه احتمالاً همان [[مردم لر|لرهایی]] هستند که [[صلاح الدین ایوبی]] آنان را وادار به برگشت به [[لر بزرگ]] کرد.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =امان الهی بهاروند | نام =سکندر | پیوند نویسنده = | عنوان =قوم لر| ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۷۰ | ناشر = انتشارات آگاه |مکان =تهران | شابک = | صفحه = صفحه ۳۵ | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}</ref>
در سنهٔ خمسایه (۵۰۰ق) قریب صد خانه، از جبل السماق شام، به سبب وحشتی که ایشان را با مهتر قوم خود افتاده بود، به لرستان آمدند و در خیل احفاد [[محمد خورشید]] که وزرا بودند نزول کردند، برسبیل رعیتی. بزرگ ایشان ابوالحسن [[فضلویه|فضلوی]] بود… او را پسری علی نام بود. چون علی درگذشت، از او پسری محمد نام بماند. چون او نیز نماند، پسری ابوطاهر [[فضلویه|فضلوی]] کنیت داشت. جوانی شجاع بود… ابوطاهر به صلح و جنگ به وعد و وعید و فریب و شکیب توانست ملک لرستان در ضبط آورد و چون تمکین و استقرار یافت، هوس استقلال کرد و خود را اتابک خواند و عصیان نمود و کار ان ملک بر او قرار گرفت، در سنهٔ خمسین و خمس مایه. بعد از مدتی درگذشت و پنج پسر یادگار گذاشت: [[هزاراسپ]] و بهمن و عمادالدین پهلوان و نصرة الدین ایلواکوش و قزل. به حکم وصیت و اتفاق برادران.
اتابک [[هزاراسپ]] که مهین و بهین همه بود، قائم مقام پدر شد و عدل و داد ورزید. در عهد او ملک لرستان رشک بهشت گشت و بدین سبب اقوام بسیار از جبل السماق شام بدو پیوستند:
[[آسترکی، مشایخ بختیاری حلیمه خاتون]]، مماکویه، [[بختیاری]]، جوانکی بیدانیان، زاهدیان، علائی، کوتوند، بتوند، بوازکی، شوند، زاکی، [[جاکی]]، هارونی، اشکی، کوی، [[بهمئی لیراوی|لیراوی]]، ممویی، یحفومی، کمانکشی، [[ممسنی|مماسنی]]، ارملکی، توانی، کسدانی، مدیحه، اکورد، کولارد و دیگر قبائل که انساب ایشان معلوم نیست.
لیراویهای ایران
لیراوی نام یک طایفه و ناحیه در کنارهٔ خلیج فارس با بیش از ۷۰۰ سال تاریخ روشن میباشد و بلوک لیراوی بهطور کامل در شهرستان دیلم (استان بوشهر) واقع شدهاست. لیراوی در قرن هشتم هجری از طوایف مشهور لر بزرگ و دارای دوبخش لیراوی بالابند و دشت لیراوی بوده. نخستین شخصیت تاریخی آن شیخ محمود لیراوی در اواخر سال ۷۹۲ توسط شاه منصور آل مظفر حکومت قلعه گل و گلاب - زیدان و بندر مهروبان را به دست گرفت (مثلثی که حدود جغرافیایی دشت لیراوی را تعیین میکند).
لیراویها در طول ۷۰۰–۸۰۰ سال اخیر نقش برجسته ای در تاریخ ایران زمین داشتهاند مانند امیر جلال الدین مسعودشاه لیراوی [۸۶۷تا ۸۹۶] سرخیلی لشکر [[قراقوینلو]]ها و امارت دیوان اغوزی [[آق قویونلو]]ها را برعهده داشت و در شمار «امرای کبار» [[فارس (سرزمین)|فارس]] بود.
لیراویهای ساکن در بالابند (کوه) به ایلات بهمئی، طیبی، خدری، شیرعالی، یوسفی و … و در دشت لیراوی (دامن بند) نیز به ایلات خضری، باباحسنی، خواجهگیری، اکبرغالبی، چاه تلخی، کاوی، احمد حسینی، بوالفتحی، بویراتی، شجاع(افروغ)، گرّه ای و لیراوی تقسیم میشوند.
پراکندگی و سکونت گاههای طوایف لیراوی پیش از صد ساله اخیر:
استان بوشهر؛ علاوه بر دهستانهای لیراوی در شهرستان دیلم در شهرستان گناوه، شهرستان بوشهر بلوک انگالی (هفت جوش و حیدری) دشتستان: سعدآباد، شبانکاره، نظرآقا، سمیه، عطیبه، در تنگستان (خضری تنگستانی مشهور به خذرو) چاه پیر.
استان فارس بخش بالاده جره کازرون روستاهای سیف آباد شهرستان کازرون، روستای گوریگاه و روستای بورکی در بخش خشت.
استان چهارمحال و بختیاری روستای لیرابی (لیراوی) در شهرستان اردل. طوایف لیراوی شهرستان کیار و منطقه حفاظت شده لیراوی (لیرابی) در بخش پشت کوه خانمیرزا کنار بازفت.
استان خوزستان شهرستانهای بهبهان و روستاهای اطراف (طیبیها) باغملک و رامهرمز (بهمئیها). شوشتر (با نام خانوادگی لیرابی و محرابی)
استان کوه گیلویه و بویر احمد شهرستانهای لنده (طیبی)، بهمئی، گچساران و دهدشت.
== جستارهای وابسته ==
|