رستم و اسفندیار: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز برچسبها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه |
افزودن مطلب برچسبها: برگرداندهشده ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۳:
== نبرد ==
در روز اول نبرد رستم تیری به طرف اسفندیار زد ولی به خاطر روئینتنی او تیر اثری نکرد
بر فراز سرش میکرد.چند قدمی به عقب رفت و به ناگاه سیمرغ پادشاه آسمان ظاهر گشت. زال از سیمرغ طلب کمک کرد. سیمرغ به او گفت پسرت درنبرد سختی خود را گرفتار کرده. نبرد با رویین تنان کاریست بس عبث و حماقت محض. اما هنوز روزنه ای امیدی هست برای پهلوان زابلیان.تمام بدن اسفندیار آسیب ناپذیر است تا روز قیامت. چرا که در اب حیات غسل کرده. ولی در هنگام غسل چشمانش را بست. چشمانش مایه مرگش میشود. اما چه کسی شهامت نگاه به چشمان قهرمان ایران را دارد؟ چه رسد که ب ان تیر بی افکند ؟! چاره پسر پهلوانت فقط در چشمان اسفندیار است. بر کوهی برو در انجا درختیست از تنومندان. چوبی سخت دارد از شاخه اش پیکانی بساز دو سر که هر که بر دو چشمش فرو رود. پسرت از دورادور بر او شلیک کند هلاکش کند. اما ای زال به تو هشدار میدهم نفرینی بر اسفندیار است از مادرش. که هرکس او را بکشد عزیزترین کسانش خواهد مرد
رستم اخمی بکرد و گفت:
|