دئنا: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
صفحه‌ای جدید با ''''دئنا''' یا '''دین''' یا '''ایزدبانو دین'''، در آیین زرتشت و اساطیر ایرانی، نمود وج...' ایجاد کرد
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱۳ اوت ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۱۳

دئنا یا دین یا ایزدبانو دین، در آیین زرتشت و اساطیر ایرانی، نمود وجدان است و آدمی را توان آن می بخشد که راه اهورایی را پی گیری کند. [۱]

دئنا یک مفهوم زرتشتی است که نشانگر بینش و وحی می باشد، و از این رو آن را، نمایندۀ "وجدان" یا "دین"، به شمار آورده اند. دئنا همچنین، نمایانگر نوعی الوهیت نیز در نظر گرفته شده و نام یکی از ایزدان آئین زرتشت نیز، محسوب می شود. [۲]

به روایت پورداوود، دین در ردیف سایر قوای باطنی آدمی، زیبایی روحانی و ایزدی و تشخص معنوی وی است و آن را آغاز و انجامی نیست.[۳]

گل ویژۀ ایزد دین، گل صد برگ است.

بررسی واژه

کلمه دین در اوستا به صورت دئنا آمده است و برگرفته از واژۀ دا به معنای اندیشیدن و شناختن می باشد. ضمنا واژۀ دهی نیز در سانسکریت از همین ماده است. [۴]

دئنا یک اسم زنانه است که ترجمه آن به معنای «آنچه که دیده و یا مشاهده می شود»، می باشد. در کتاب «دین زرتشتی : مقدمه ای بر ایمان باستانی»، پیتر کلارک نشان داده است که این اصطلاح ممکن است با ریشه اوستایی "ده" یا "دی"، به معنای «به دست آوردن درک و فهم»، پیوند داشته باشد.[۵]

در اصطلاحات زبان اوستایی، واژۀ سه سیلابی دائنا در اوستایی گاتیک (مربوط به گاتها)، و واژۀ دو سیلابی دنا در اوستایی جوانتر، تداوم یافته اند تا به صورت کلمۀ دن به فارسی میانه راه یافته اند، در حالیکه معنای اوستایی این کلمه نیز همچنان حفظ گردیده است.[۶]

در متون مقدس

مفهوم دئنا در گاتها، که مجموعه ای از هفده سروده هستند که ظاهرا توسط زرتشت سروده شده اند، ذکر شده است. به نظر می رسد که از دئنا هم در گاتهای اهوناوائیتی و هم در گاتهای اوشتاوائیتی یاد شده است، و در هر دوی آنها، دئنا به نحوی از انحاء به پاداشی که مومنان در زندگی پس از مرگ دریافت خواهند کرد، وابسته دانسته شده است. با این حال، منابع مرتبط با دئنا به گاتها محدود می باشند، واین امر، ابهامات زیادی را در مورد طبیعت این مفهوم، باقی می گذارد.

بعد از نوشته های اوستایی، به توصیف مفهوم دئنا، بیشتر در منابعی همچون وندیداد برخورد می کنیم. وندیداد، دئنا را به صورت یک سایکوپمپ (هدایت کنندۀ ارواح) به تصویر کشیده است، که ارواح خوب و خالص را به سرمنزل نغمه ها و ترانه ها، که همان بهشت زرتشتی است، هدایت می کند، در حالی که همو ارواح ستمکار را به سرمنزل دروغ، که جهنم یا محل عذاب کشیدن است، رهنمون می شود. دئنا، به شکل زنی ترسیم شده که لباسی فاخر و عالی با دوخت ظریف و ریز بر تن دارد و چند سگ نیز، او را همراهی می کنند.


دئنا(که در فارسی مدرن و امروزی بدان دین گفته می شود) قانونی ابدی است، که از طریق ماترا-سپنتا ("کلام مقدس") بر بشریت نازل شده است. دئنا همچنین به معنی مذهب، آئین، قانون، و حتی بعنوان ترجمه ای از اصطلاح هندو و بودایی دارما مورد استفاده قرار گرفته است، کلمه ای که اغلب به معنی انجام وظیفه و یا برقراری نظم اجتماعی، اجرای حق، و فضیلت نیز تفسیر شده است. دئنا در آئین زرتشت، بعنوان استعاره ای از «راه یا مسیر»، توسط نوعی پارچه وال (چیت موصلی) [پارچه ای نازک و بدن نما، که از آن لباس های زنانه و پرده و...درست میکنند] که به صورت پیراهنی موسوم به سدره دوخته می شود، مشخص می گردد، و همچنین بعنوان استعاره ای از «مسیر خوب / راه مقدس»، به صورت یک کمربند 72 تکه، موسوم به کشتی، که بدان «راه یاب» گویند، نمایان می شود.

متن های مربوط

در یسنا 31، پاره های 11 و 12 آمده است:

هنگامی که تو در روز نخست، جهان مادّی و دئنا را از پرتو منش و فرد خویش ساختی، هنگامی که تو جهان را به خلعت هستی بیاراستی، هنگامی که تو کردار و گفتار را بیافریدی، تا هرکس به آرزو و ارادۀ خویش به کار انتخاب بپردازد، از همان هنگام این یک با سخن سنجیده و دیگری با گفتار نکوهیده، چه دانا و چه نادان، هریک به فراخور دل و جان خود، آواز خویش بلند می کند....

در فرگرد 19، فقرات 27 تا 30، از تجسم اعمال در روز واپسین چنین سخن رفته است:

چون در صبح چهارم پس از وفات، روان نیکوکار یا گناهکار از بدن جدا شده و به پل چینوت رسد، در آنجا، دیو ویزرش، روان مرد دروغ پرست ِ دیویسنا را به زنجیر بندد، آن گاه دختر نازنین و زیبا و آزاده نژاد و خوش اندام [که همانا ایزد دین است]، روی کند و روان گناهکار را به مغاک تیره کشاند و روان نیکوکار را از پل چینوت و از زیر کوه هرا گذرانیده، به ساحت ایزدان معنوی آرام دهد.

در دینکرد آمده است که:

دین به هیأت دختری خوب چهر، یا به صورت زنی زشت چهره درآمده و روان را به سوی بهشت یا دوزخ رهنمون گردد.

[۷]

پانویس ها

  1. اساطیر ایران، جان راسل هینیلز، ترجمه: باجلان فرخی، چاپ دوم، صفحه: 144
  2. مشارکت کنندگان ویکی پدیای انگلیسی، بازبینی در 13 اوت 2010
  3. اساطیر ایران، جان راسل هینیلز، ترجمه: باجلان فرخی، چاپ دوم، صفحه: 144
  4. اساطیر ایران، جان راسل هینیلز، ترجمه: باجلان فرخی، چاپ دوم، صفحه: 144
  5. مشارکت کنندگان ویکی پدیای انگلیسی، بازبینی در 13 اوت 2010
  6. مشارکت کنندگان ویکی پدیای انگلیسی، بازبینی در 13 اوت 2010
  7. اساطیر ایران، جان راسل هینیلز، ترجمه: باجلان فرخی، چاپ دوم، صفحه: 144

منبع