به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
([[روز رستاخيز]]) روزىروزی است كه مسلما واقع مىشود! (1)
چه روز واقع شدنىشدنی! (2)
و تو چه مىدانىمیدانى آن روز واقع شدنى چيست؟! (3)
قوم «[[ثمود]]» و «[[عاد]]» عذاب كوبنده الهىالهی را انكار كردند (و نتيجه شومش را ديدند)! (4)
اما قوم «ثمود» با عذابىعذابی سركش هلاك شدند! (5)
و اما قوم «عاد» با تندبادىتندبادی طغيانگر و سرد و پرصدا به هلاكت رسيدند، (6)
(خداوند) اين تندباد بنيانكن را هفت شب و هشت روز پىپی در پى بر آنها مسلط ساخت، (و اگر آنجا بودى) مىديدى كه آن قوم همچون تنههاى پوسيده و تو خالى درختان نخل در ميان اين تند باد روى زمين افتاده و هلاك شدهاند! (7)
آيا كسىكسی از آنها را باقى مىبينى؟! (8)
و [[فرعون]] و كسانىكسانی كه پيش از او بودند و همچنين اهل شهرهاى زير و رو شده ([[قوم لوط]]) مرتكب گناهان بزرگ شدند، (9)
و با فرستاده پروردگارشان مخالفت كردند؛ و خداوند (نيز) آنها را به [[عذاب]] شديدىشديدی گرفتار ساخت! (10)
و هنگامىهنگامی كه آب طغيان كرد، ما شما را سوار بر كشتى كرديم، (11)
تا آن را وسيله تذكرىتذكری براى شما قرار دهيم و گوشهاى شنوا آن را دريابد و بفهمد. (12)
به محض اينكه يك بار در «[[صور]]» دميده شود، (13)
و زمين و كوهها از جا برداشته شوند و يكباره در هم كوبيده و متلاشىمتلاشی گردند، (14)
در آن روز «واقعه عظيم» روىروی مىدهد، (15)
و آسمان از هم مىشكافدمیشكافد و سست مىگردد و فرومىريزد! (16)
فرشتگان در اطراف آسمان قرارمىگيرندقرارمیگيرند (و براى انجام ماموريتها آماده مىشوند)؛ و آن روز [[عرش]] پروردگارت را [[هشت فرشته]] بر فراز همه آنها حمل مىكنند! (17)
در آن روز همگىهمگی به پيشگاه خدا عرضه مىشويد و چيزى از كارهاى شما پنهان نمىماند! (18)
پس كسىكسی كه نامه اعمالش را به دست راستش دهند (از شدت شادى و مباهات) فرياد مىزند كه: «(اى اهل [[محشر]]!) نامه اعمال مرا بگيريد و بخوانيد! (19)
من يقين داشتم كه (قيامتىقيامتی در كار است و) به حساب اعمالم مىرسم!» (20)
او در يك زندگىزندگی (كاملا) رضايتبخش قرار خواهد داشت، (21)
در بهشتىبهشتی عالى، (22)
كه ميوه هايش در دسترس است! (23)
(و به آنان گفته مىشودمیشود:) بخوريد و بياشاميد گوارا در برابر اعمالى كه در ايام گذشته انجام داديد! (24)
اما كسىكسی كه نامه اعمالش را به دست چپش بدهند مىگويد: «اى كاش هرگز نامه اعمالم را به من نمىدادند. (25)
و نمىدانستمنمیدانستم حساب من چيست! (26)
اىای كاش مرگم فرا مىرسيد! (27)
مال و ثروتم هرگز مرا بىنيازبینياز نكرد، (28)
قدرت من نيز از دست رفت!» (29)
سپس او را در دوزخ بيفكنيد! (31)
بعد او را به زنجيرىزنجيری كه هفتاد [[ذراع]] است ببنديد؛ (32)
چرا كه او هرگز به خداوند بزرگ ايمان نمىآورد،نمیآورد، (33)
و هرگز مردم را بر اطعام مستمندان تشويق نمىنمود؛نمینمود؛ (34)
از اين رو امروز هم در اينجا يار مهربانىمهربانی ندارد، (35)
و نه طعامى،طعامی، جز از چرك و خون! (36)
غذايىغذايی كه جز خطاكاران آن را نمىخورند! (37)
سوگند به آنچه مىبينيد،میبينيد، (38)
و آنچه نمىبينيد،نمیبينيد، (39)
كه اين قرآن گفتار رسول بزرگوارىبزرگواری است، (40)
و گفته شاعرىشاعری نيست، اما كمتر ايمان مىآوريد! (41)
و نه گفته كاهنى،كاهنی، هر چند كمتر متذكر مىشويد! (42)
كلامىكلامی است كه از سوى پروردگار عالميان نازل شده است! (43)
اگر او سخنىسخنی دروغ بر ما مىبست، (44)
ما او را با قدرت مىگرفتيم،میگرفتيم، (45)
سپس رگ قلبش را قطع مىكرديم،میكرديم، (46)
و هيچ كس از شما نمىتوانستنمیتوانست از (مجازات) او مانع شود! (47)
و آن مسلما تذكرىتذكری براى پرهيزگاران است! (48)
و ما مىدانيممیدانيم كه بعضى از شما (آن را) تكذيب مىكنيد! (49)
و آن مايه حسرت كافران است! (50)
و آن يقين خالص است! (51)
حال كه چنين است به نام پروردگار بزرگت [[تسبيح]] گوىگوی! (52)
|