عقايد مرجئه
ايمان و عمل
نقطه اشتراك تمامی طرفداران مرجئه جدا كردن حوزه ايمان از عمل است. اما درباره ماهيت ايمان اختلافهايىاختلافهايی بين آنان وجود دارد. بعضىبعضی ايمان را همان معرفت دانستهاند عدهاىعدهای ديگر علاوه بر معرفت خضوع قلبىقلبی را اضافه كردهاند و بعضىبعضی تصديق (اقرار زبانىزبانی) را لازم دانستهاند . در نظريه افراطىگيرىافراطیگيری ايمان همان تصديق است و اقرار زبانىزبانی و اصولا معرفت خدا ربطىربطی به تعريف ايمان ندارد.
مسأله ديگری كه وجود دارد در مورد داخل شدن اعتراف به حقانيت رسولان در مفهوم ايمان است كه اين مسأله نيز مورد اختلاف است.
يكی ديگر از مسائل اختلافىاختلافی در مورد همين مسأله ايمان، ارتباط درونىدرونی اجزاء ايمان و مرز كفر است. به تبع اختلاف نظر در مفهوم ايمان در مرز كفر هم اختلافهايىاختلافهايی به وجود آمده است مثلا اگر ما ايمان را فقط معرفت بدانيم طبيعتا جهالت مرز كفر است. البته بايد توجه داشت كه با توجه به فلسفه پيدايش مرجئه، كشش اصلىاصلی به سمت اثبات ايمان و دور شدن از تكفير و كفر است در اين صورت شرايط براىبرای ايمان سهلتر و براىبرای تكفير دشوارتر است، اشعرىاشعری مىگويدمیگويد : مرجئه جز كسانى را كه همه امت بر تكفير آنها اجماع دارند كافر نمىدانند. (1) در كنار اين مطلب توجه به اين مسأله كه عضد الدين ريجى مىنويسد: جمهور فقها و متكلمين احدى از اهل قبله را تكفير نمىكنند (2) جالب و تأمل برانگيز است.
مفهوم فسق نزد مرجئه
مرجئه با اصرار بر استقلال ايمان از عمل، مرتكب كبيره را داخل در حوزه ايمان كردهاند، بر خلاف خوارج كه اصرار بر كفر مرتكب كبيره دارند. معتزله نيز حد وسط را اختيار كرده و مفهوم فسق را برای حل اين مسأله عنوان كردهاند. به طورىطوری كه او را تنها فاسق مىخوانندمیخوانند نه مؤمن و نه كافر. مرجئه نيز اين تعبير را در مورد مرتكب كبيره به كار مىبرندمیبرند اما او را مؤمن مىدانندمیدانند. البته اين اطلاق فسق، بين فرقههاىفرقههای مختلف خوارج شدت و ضعف دارد .
مسأله وعيد و نظريه مرجئه
مرجئه، جدای از آنكه اصرار بر آن دارند كه مرتكب كبيره را از خلود در جهنم معاف سازند تمايل دارند تا درباره ورود موقت او نيز مفرىمفری بيابند كه البته در اين راه با مشكلات عديدهاىعديدهای كه مهمترين آنها ظواهر برخىبرخی از آيات قرآن است رو به رو شدهاند. در اين باره كه آيا اصولا وعيد (عذاب) براىبرای فساق در قرآن آمده است يا خير، ديدگاههاىديدگاههای مختلفىمختلفی از ناحيه مرجئه مطرح شده است، كه بعضا با قدرىقدری يا جبرىجبری بودن قائل مرتبط است.
اختلافاتی كه تا اينجا مطرح شد در مباحثىمباحثی بود كه اساسا ارجاء در آن ديدگاههاىديدگاههای محورىمحوری داشت.
بايد توجه داشت كه فرقهها، در عقايد جاری جامعه خود درگير شده و اختلاف نظرهايىنظرهايی در ميان رهبران آنها پديد مىآمدهمیآمده است.
اما مرجئه به دليل هضم شدن در اهل سنت و جماعت، نتوانستند آن قدر پايدار بمانند كه در مسايل ديگر ديدگاههای مهمىمهمی را كه مختص آنها باشد، عرضه كنند. براىبرای آشنايىآشنايی بيشتر با اختلاف نظرهاىنظرهای مرجئه درباره «معاصىمعاصی انبياء»، «حبط اعمال»، «توحيد»، «رؤيت»، «خلق قرآن»، «ماهية البارىالباری» ، «اسماء و صفات» مىتوانمیتوان به مقالات الاسلاميين اشعرىاشعری مراجعه كرد.
خلافت و استفاده از سيف
درباره خلافت، بسياری از مرجيان، همانند اهل حديث، در خلافت خلفاىخلفای نخست ترديد داشتند در عين حال برخىبرخی از مرجيان همچون غيلان، اعتقادىاعتقادی به لزوم خلافت در قريش نداشتند.
درباره آراء مرجيان در خروج بر سلطان و استفاده از زور برای اقامه حق، بايد به شركت آنان در شورشهاىشورشهای ضد اموىاموی توجه داشت. اشعرىاشعری هم عقيده بيشتر آنان را در جواز خروج بر سلطان نقل كرده است. (3)
(«مرجئه» رسول جعفريان) با تلخيص
تقسيمات و فرق مرجئه (4)
در يك تقسيم كلی مىتوانمیتوان مرجئه را به دو گروه تقسيم كرد:
الف) كسانی كه در مورد حضرت علىعلی و عثمان قضاوتىقضاوتی نكردند و امر آنانرا به خدا واگذار كردند . (مرجئه در رابطه با مسائل اجتماعىاجتماعی)
ب) گروهی كه قائلند ايمان تنها گفتار است و عمل در آن نقشىنقشی ندارد. (مرجئه در رابطه با مسائل اعتقادىاعتقادی و كلامىكلامی)
در مورد گروه اول میتوان به صورت كلىتركلیتر چنين گفت، مرجئه گروهىگروهی بودند كه در رابطه با امور مشتبه، قضاوتش را به روز قيامت واگذار مىكنندمیكنند تا خداوند درباره آن امور تصميم بگيرد. اين اعتقاد در صور مختلفىمختلفی ظهور كرد كه يك نمونه آنرا ما ذكر كرديم.
گروه دوم خود به چند فرقه تقسيم شدهاند كه عبارتند از:
1ـ قائلين به تأخير و جدايی عمل از ايمان و اينكه ايمان قابل نقص و زيادت نيست و استثنا نمىپذيرد،نمیپذيرد، به اين گروه «مرحبة الفقهاء» مىگويند،میگويند، عدهاىعدهای از اهل كلام مثل اشاعره و ماتريديه و ابو حنيفه و بعضىبعضی فقها داخل در اين جرگه شدند پيدايش اين نظريه را بين سالهاىسالهای 73 تا 83 هجرىهجری قمرىقمری دانستهاند.
2ـ قائلين به اينكه ايمان مجرد معرفت بوده و معصيت به ايمان ضرری نمىرساندنمیرساند. جهميه و غيلانيه و شمريه از اين گروهند، به اين عده «مرجئه غالىغالی» مىگويندمیگويند.
3ـ قائلين به اينكه ايمان فقط قول زبانی است و حتىحتی معرفت در آن نقشىنقشی ندارد، اين نظريه را به كراميه نسبت دادهاند.
برای مرجئه تقسيمات ديگرىديگری هم ذكر كردهاند مثل يونسيه، عبيديه، عنسانيه، بوثوبانيه، توفيه و صالحيه كه به اعتبار مشايخ اين فرقهها نامگذارىنامگذاری شدهاند. (5)
ايمان، اسلام و عمل در لسان اهل بيت (ع) (6)
در پايان اين مقاله شايسته است تأملی در ديدگاه اهل بيت نسبت به عمل و نقش آن در ايمان داشته باشيم كه طبيعتا اين تأمل، خود نقدىنقدی بر نظريه ارجاء خواهد بود.
از آيات قرآن و همچنين روايات ائمه استفاده میشود كه محدوده اسلام جداىجدای از محدوده ايمان است، ايمان تصديق قلبىقلبی است و در مرحلهاىمرحلهای بالاتر از اسلام قرار دارد. در حاليكه اسلام تنها شهادتين لسانىلسانی و عمل به شرع است.
در روايتی از امام صادق (ع) ايمان معرفت نسبت به اعتقادات و احكام دانسته شده (7) با اين بيان ممكن است مسلمان بدون ايمان داشته باشيم اما مؤمن بدون اسلام ممكن نيست . انسان گناهكارـطبق بيان اين رواياتـ از حوزه ايمان خارج مىشودمیشود اما از حوزه اسلام بيرون نمىرودنمیرود و با توبه و استغفار مىتواندمیتواند مجددا به محدوده ايمان داخل شود. كفر وقتىوقتی حاصل مىشودمیشود كه حلال خدا حرام شمرده شود يا بالعكس، و يا اينكه ضروريىضروريی از دين انكار شود. مرجئه مرتكب كبيره را مؤمن مىدانندمیدانند كه در اينجا تا حدىحدی با بيانات ائمه اختلاف و تعارض دارند. در ضمن ائمه نپذيرفتهاند كه ايمان حد ثابتىثابتی داشته باشد و كم و زياد نشود، (8) در اين روايات از ايمان دارىداری
درجات و مراتب مختلفی است. نكته ديگر اينكه در روايات، نقش عمل را در ايمان منتفىمنتفی ندانستهاند .
و در برابر موضع افراطی ارجاء، امام صادق (ع) فرمودهاند: ملعون است كسى كه ايمان را صرف گفتار و بدون عمل بداند. (9) در روايت ديگرى امام عمل را تنبيه وجود ايمان دانستهاند.
حتی در بعضىبعضی از روايات عمل جزو ايمان دانسته شده و در تعريف ايمان آوردهاند كه الايمان قول و عمل اخوان شريكان. (10)
در مجموع بايد گفت در لسان اهل بيت ايمان و عمل هر دو اهميت دارند و ايمان بدون عمل اساسا انسان را از حوزه ايمان بيرون میبرد البته نه به سوىسوی كفر كه به سوىسوی اسلام صرف كه عبارت از ظواهر است.
برای آشنايىآشنايی با ديدگاههاىديدگاههای متكلمين شيعه مىتوانمیتوان به اوائل المقالات شيخ مفيد (ص 70ـ71) و الذخيره سيد مرتضىمرتضی (ص 536ـ537) و همچنين رسائل المرتضىالمرتضی (ج 1، ص 155) و كشف المراد علامه حلىحلی (ص 454) مراجعه كرد، كه ديدگاه آنها نيز همان ديدگاه، اهل بيت و روايات مىباشدمیباشد .
پینوشتها:
|