محمدحسین فروغی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات: ویکیسازی |
جز ربات: اصلاح ی/ک درون پیوندهای درون ویکی |
||
خط ۱۱:
<blockquote>فروغ یافت چو از مدح شاه گفته من / مرا خدیو معظم لقب فروغی داد</blockquote>
او که استاد ادبیات، فلسفه، تاریخ و زبان عربی بود و با آن که با [[اعتمادالسلطنه]] وزیر انطباعات و دارالترجمه بسیار دوست بود<ref>در همین دورهٔ وزارت محمدحسن خان اعتمادالسلطنه بود که محمدحسین خان فروغی در دستگاه او وارد شد و مدتی را به عنوان مدیر دارالترجمه و مترجم زبان عربی و فرانسه با وی همکاری نمود.</ref> و سعی بر آن داشت که علوم سیاسی را نیز جزیی از رشتههای موجود در مدرسه دارالفنون قرار دهد ولی ناصرالدین شاه از ایجاد رشته سیاسی در دارالفنون وحشت داشت زیرا به قول محمدحسین خان فروغی «از کلمه آزادی، دموکراسی و قانون خوشش نمیآمد و از روشن شدن اذهان جوانان ایرانی وحشت داشت. از این رو ما نمیتوانستیم هر مطلبی که بوی آزادی طلبی دارد عنوان کنیم.» محمدعلی فروغی (ذکاءالملک دوم) بارها گفته و نوشتهاست من هرگاه که با پدرم محمدحسین فروغی بودم به من میگفت: «در دوره ناصرالدین شاه اگر کسی اسم قانون میبرد گرفتار حبس و تبعید و آزار میشد.»<ref name="Yaghma142">مجله یغما.ش142(1339ه.ش)ص 65.66</ref>
در دوره پنجاه ساله ناصرالدین شاه فقط دو - سه سال اول سلطنت او را که [[امیرکبیر]] [[صدراعظم]] بود میتوان گفت که دوره «روشنگری» برقرار بود و پس از مرگ او تا ۴۷ سال دیگر «[[دیکتاتوری]] ناصری» ادامه داشت؛ اما با آن که دیکتاتوری برقرار بود، ناصرالدین شاه به جز رشته سیاست، تدریس تمام علوم و فنون مرسوم جهانی را در [[دارالفنون]] رایج کرده بود و میتوان به جرأت این دوره را با [[دوره استبداد منور]] [[اروپا]] از ابتدای [[رنسانس]] تا ۱۷۸۹ مقایسه کرد زیرا پادشاهان دیکتاتور مانند [[لویی چهاردهم]]، پادشاه [[فرانسه]]، [[کاترین دوم روسیه|کاترین دوم]] ملکه [[روسیه]]، [[فریدریش دوم|فردریک دوم]] پادشاه [[پروس]] با وجود خودکامگی از نویسندگان تا آنجایی که به اساس خودکامگی آنها مستقیماً لطمه نمیزد، میدان فعالیت میدادند؛ مانند [[ولتر]] و [[دالامبر]]. میتوان به جرات محمدحسین خان فروغی را با نوشتن کتابهای مختلف فلسفی، تاریخی، ادبی و کتابهایی مانند تاریخ سلاطین [[ساسانی]]، تاریخ [[اسکندر کبیر]]، غرایب زمین و عجایب آسمان، ترجمه [[دور
محمدحسین فروغی مجبور بود برای رسیدن به مقصود یعنی آگاه کردن دانش آموزان دارالفنون به علوم سیاسی، فلسفه و تاریخ را طوری تدریس کند که با نتیجه گیری از عقاید فلاسفه و مورخین، محصلین به نظریات سیاسی مختلف آگاه شوند. محمدحسین فروغی ضمن تدریس تاریخ عمومی جهان و ادبیات دنیا به ویژه اروپا و عقاید فلسفی فلاسفه از [[یونان]] باستان تا عصر [[هانری برگسون|برگسون]]، به طور ضمنی و غیرمستقیم علوم سیاسی را در قالب مسائل فلسفی و تاریخی به دانش آموزان دارالفنون میآموخت. محمدحسین خان همچنین به واسطه دوستی و هم فکری که با [[میرزا ملکم خان|ملکم خان]] داشت در دوران ناصری، مدتی تحت تعقیب یا طرف بی اعتنایی واقع شد. اعتمادالسلطنه در یادداشتهای خود در ۱۲ رمضان ۱۳۰۸ هجری قمری به گرفتاری محمدحسین خان فروغی و ورود مامورین به خانهٔ او اشاره نمودهاست: <blockquote>عبدالله خان والی نوکر [[نایب السلطنه]] و [[میرزا ابوتراب خان نظمالدوله]] مستشار پلیس طهران، خانه را تفتیش کرده و همه نوشتههای او را با خود به نظمیه برده بودند. در آن زمان حکم دستگیری میرزا محمدحسین خان فروغی را به جرم تقریر یک مقاله صادر کردند که با وساطت [[امین السلطان]] خلاصی یافت و به محبس نرفت.</blockquote>
وقتی که ناصرالدین شاه در روز جمعه ۱۷ ذیقعده ۱۳۱۳ هجری قمری به ضرب گلوله [[میرزا رضا کرمانی]] از پای درآمد، محمدحسین فروغی به فرزندش محمدعلی خان فروغی گفت که: «همین که نوبت سلطنت [[مظفرالدین شاه]] رسید، من که دست از طبیعت خود نمیتوانستم بردارم، اولین روزنامه غیردولتی را در همین شهر طهران تاسیس کرده و مندرجات آن را مشتمل بر مطالبی قرار دادم که کم کم چشم و گوش مردم به منافع و مصالح خودشان باز شود. این روزنامه را تربیت نام گذاشتم.»<ref name="Yaghma142">مجله یغما.ش142(1339ه.ش)ص 65.66</ref>
|