نبوکدنصر دوم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
خط ۳۲:
[[پرونده:Francesco Hayez 017.jpg|بندانگشتی|چپ|270px|تخریب معبد اورشلیم - اثر: [[فرانچسکو هایز]].]]
 
[[نبوکدنزر]] در مجموع سه بار به اورشلیم حمله کرد. نخستین بار پس از [[فتح آشور به دست بابل و ماد|پیروزی بر آشوریان،آشوریان]]، او به همراه لشکر خود به منظور فتح [[اورشلیم]] لشکرکشی کرد. [[یوشیا]] پادشاه اورشلیم که توان مقابله با لشکر بابلیان را نداشت فوراً تسلیم شد و شهر بدون هیچ گونه خشونتی در اختیار لشگریان نبوکدنزر قرار گرفت. نبوکدنزر نیز بدون هیچ گونه آسیب به شهر و معابد آن، پادشاه پیشین شهر را به عنوان فرمانروای شهر ابقا کرد و صرفاً ۴ نفر از فرزندان بزرگان شهر را به عنوان گروگان به همراه خود به بابل برد. گفته می‌شود یکی از این افراد [[دانیال نبی]] بوده‌است.
 
چند سال پس از فتح اورشلیم، نبوکدنزر برای فتح مصر به آن کشور حمله کرد ولی موفق به تصرف کشور مصر نشد. او که در جنگ با مصر تصرفاتی به دست نیاورده بود راهی یمن برای فتح آنجا شد که در یمن نیز موفقیتی کسب نکرد. پس از دو شکست متوالی [[یهویاقیم (پادشاه یهودا)|یهویاقیم]] فرمانروای اورشلیم که گمان می‌کرد بابلیان ضعیف شده‌اند، به تمرد از بابلیان پرداخت و حاضر به پرداخت مالیات نشد. پس از رسیدن خبر شورش در اورشلیم به نبوکدنزر او همراه سپاه خود به اورشلیم لشکرکشی کرد. نبوکدنزر که اصلاً تمایل به نابودی شهر و مقبره‌های آن نداشت ۷۰ تن از بزرگان قوم یهود فراخواند و از آنها خواست تا فروانروای شهر را تسلیم کنند تا او به شهر آسیبی نرساند. بزرگان یهود که می‌دانستند توانایی مقابله با لشگریان بابلیان را ندارند این فرمان را اطاعت کرده و فرمانروای شهر را تسلیم کردند. نبوکدنزر پس از اعدام فرمانروای شهر، پسرش را به عنوان حاکم شهر برگزید ولی این بار ۳ هزار نفر از مردان شهر را به عنوان گروگان به بابل و شهرهای اطراف فرستاد. در دومین حمله نبوکدنزر به هیچ گونه آسیبی به شهر و معابد آنها نرسید.
 
درست ۱۸ ماه پس از حمله دوم، [[آپریس]] پادشاه مصر پیشنهاد هم پیمانی با اورشلیم را به فرماروای[[صدقیا]] فرمانروای اورشلیم داد. پس از این هم پیمانی یهودیان بار دیگر بر علیه بابل شورش کردند. پس از رسیدن خبر دومین شورش اورشلیم به نبوکدنزر، او که به شدت عصبانی شده بود. دستور حمله به اورشلیم را صادر کرد. پس از رسیدن به دیوارهای شهر اورشلیم و محاصره شهر خبر از حرکت لشگریان مصر به نبوکدنزر رسید و او نیز به محاصره شهر پایان داد و به منظور نبرد با مصریان به سمت مصر راهی شد. یهودیان اورشلیم که گمان می‌کردند بابلیان به جنگ پایان داده و فرار کرده‌اند به جشن پرداختند. ولی این درحالی بود که پس از رسیدن خبر حرکت لشکر نبوکدنزر به مصر، فرعون مصر فوراً دستور عقب‌نشینی صادر کرد. نبوکدنزر هم که تمایلی به ریختن خون سربازان خود در جنگ با مصریان نمی‌دید به اورشلیم بازگشت و ۱۸ ماه شهر اورشلیمرا رادوباره محاصره کرد.
 
پس از ۱۸ ماه محاصره، لشکر بابل موفق به ورود به شهر شدند. نبوکدنزر که از چندین بار شورش یهودیان و محاصره ۱۸ ماهه به شدت عصبانی بود، دستور نابودی کامل شهر را صادر کرد و معبد سلیمان و سایر معابد شهر که در دو حمله پیشین نبوکدنزر دست نخورده باقی مانده بودند. این بار به‌طور کامل نابود شدند. او همچنین دستور اعدام فروانروای اورشلیم و تمامی فرزندان و خاندان او را صادر کرد. در نهایت نبوکدنزر فرد دیگری را به عنوان حاکم اورشلیم برگزید و در بازگشت از شهر، ۱۰ هزار یهودی را به عنوان گروگان با غل و زنجیر به شهرهای مختلف تحت حکومت خود تبعید کرد. گفته می‌شود اکثر این گروگان‌ها به سبب سختی و طولانی بودن مسیر جان خود را از دست دادند.
 
== واژه‌شناسی ==