شاه محمد خدابنده: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴:
|تصویر=Shah Mohammad Khodabanda- Sahand Ace.jpg|زیرنویس_تصویر=نگاره شاه محمد خدابنده<ref group="یادداشت">کار از بشنداس نقاش [[گورکانیان|گورگانی]]، که در زمان شاه عباس همرا [[خان عالم]]، سفیر [[نورالدین محمد جهانگیر]] به ایران آمد. این تصویر را نقاش هندی قطعاً از روی تصویر دیگری کشیده‌است، زیرا هنگامی که او به ایران آمد، شاه محمد خدابنده درگذشته بود. (خط کنار تصویر از نورالدین محمد جهانگیر، [[گورکانیان|پادشاه گورگانی هند]] است)</ref>
| image_size = 220px
|دوران=۹۸۵–۹۹۵ قمری{{سخ}}۱۵۷۷–۱۵۸۷ میلادی|تاجگذاری =۹۸۵ قمری {{سخ}}۱۵۷۷ میلادی{{سخ}}[[قزوین]]|نام کامل =ابوالمظفر سلطان محمد خدابنده الحسینی الموسوی الصفوی بهادرخان<ref>{{پک|Buyers|2009|ک=The Safavid Genealogy}}</ref>|زادروز=۱۵۳۱ میلادی|زادگاه=[[اردبیل]]|تاریخ درگذشت =ژوئیه ۱۵۹۵ (۶۳/۶۴ سال)|محل درگذشت=[[قزوین]] ([[قلعه الموت]])|پیش از=[[شاه عباس یکم|عباس یکم]]|پس از=[[شاه اسماعیل دوم|اسماعیل دوم]]|همسر=[[خیرالنسا بیگم]]{{سخ}}فرخنده بیگم|دودمان =[[دودمان صفوی |صفوی]]|آرامگاه=[[حرم امام رضا]]، [[مشهد]]|پدر=[[شاه تهماسب یکم|تهماسب یکم]]|مادر=[[سلطانم بیگم]]|فرزندان =[[حسن میرزا (صفوی)|حسن میرزا]]{{سخ}}[[حمزه میرزا]]{{سخ}}[[شاه عباس یکم]]{{سخ}}[[ابوطالب میرزا]]{{سخ}}[[تهماسب میرزا]]{{سخ}}شاه بیگم{{سخ}}ایلاریام بیگم|دین=[[اسلام]]، [[شیعه دوازده‌امامی]]|succession = [[فهرست شاهان صفوی|چهارمین پادشاه صفوی]]
}}
'''شاه محمد خدابندهٔ صفوی''' یا '''محمد میرزا''' (۹۸۵ تا ۹۹۵ ه‍.ق) فرزند تقریباً نابینای [[شاه تهماسب]] و چهارمین پادشاه [[ایران صفوی]] بود که از کشتار خانوادگی [[شاه اسماعیل دوم]] به دلیل نابینایی جان سالم به در برد و پس از کشته شدن [[شاه اسماعیل دوم]] از سوی امرای [[قزلباش]] به حکومت برگزیده شد. وی پیش از رسیدن به سلطنت حاکم فارس بود. وی به علت نابینایی نتوانست با اقتداری مانند پدرش تهماسب یا فرزندش [[شاه عباس]] حکومت کند و در دورهٔ کوتاه حکومت وی [[عثمانیان]] از اوضاع نابسامانی که پس از مرگ [[شاه اسماعیل دوم]] ایجاد شده بود استفاده کرده و تبریز را اشغال کردند. او به‌دلیل نابینایی مجبور بود که قزلباش‌ها را ساکت نگاه دارد؛ به‌همین‌دلیل پول‌های خزانه را به قزلباش‌ها می‌داد؛ بنابراین، پس از مدتی خزانه خالی شد.