بیژن و گرازان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ←در شاهنامه |
ردهبندی |
||
خط ۱:
داستان '''بیژن و گرازان''' و به تبع آن [[بیژن و منیژه]] از داستانهای معروف و اساطیری ایران است. این داستان احتمالا اصلی [[اشکانی]] دارد. در [[شاهنامه]] فردوسی نیز آمده است.
==در شاهنامه==
به احتمال زیاد فردوسی در جوانی و پیش از دستیابی به شاهنامهٔ
==خلاصه داستان==
خط ۸:
شبی چون شبه روی شسته به قیر /// نه بهرام پیدا نه کیوان نه تیر
شاعر که در این شب تیره خوابش نمیبرد از مهربان یار (جفت) خود میخواهد که چنگ نوازد و می آورد. پس همدم او چنین میکند و ضمن انجام این کار به شاعر پیشنهاد میکند که برایش داستانی از دفتر پهلوی بخواند و [[فردوسی]] آن را به نظم درآورد و شاعر قبول میکند. فردوسی سپس به نقل داستان میپردازد:
در گاه پادشاهی [[کیخسرو]] روزی در مجلس بزمی به شاه خبر میرسد که ارمانیان (= اهل [[ارمان]] ولایتی در نزدیکی مرز [[توران]]) دچار مشکل بزرگی شدهاند و آن اینست که شمار بسیار زیادی گراز پیلدندان و کوهپیکر به مزارع و کشتزارهایشان هجوم آورده و آنجا را تباه ساختهاند و از ارمانیان کس نتواند که چارهٔ ایشان کند.
خسرو از شنیدن این خبر افسردهخاطر گشته و پهلوانی میطلبد که برود و کار گرازان یکسره نماید و مال و خواستهٔ بسیار به عنوان پاداش دریافت کند. هیچکس جز [[بیژن پسر گیو]] داوطلب نمیشود. اما بیژن در مجلس با اعتراض پدرش روبرو میشود که او را جوان و بیتجربه میداند و معتقد است که به تنها نمیتواند به آنجا رود. پس تصمیم میگیرند که [[میلاد پسر گرگین]] که پهلوانی مسنتر و باتجربهتر است بیژن را تا شهر ارمان همراهی کند.
خط ۲۱:
{{ناقص}}
[[Category:شاهنامه]]
[[Category:داستانهای ایرانی]]
|