بنا به نظرِ [[لامارک]] (1744 –1829۱۷۴۴–۱۸۲۹) و بسیاری از [[زیست شناسی|زیست شناسان]] همزمانِ او و پس از وی، عواملِ گوناگونی که در طولِ زندگی فرد بر وی اثر می گذارند،میگذارند، در سرشت فرزندانِ او نیز موثر واقع می شوندمیشوند. این [[دیدگاه]] که امروزه تحت عنوانِ لامارکیسم {{به انگلیسی|Lamarckism}} شناخته می شود،میشود، در حال حاضر به کلی [[منسوخ]] شده استشدهاست. لامارکیست هالامارکیستها [[عقیده]] داشتند در صورتِ زیاد بکاربردنِ یک [[اندام]]، آن اندام رفته رفته [[تقویت]] می شودمیشود و شکلِ جدیدی مناسب با [[عادت]]ی که کسب کرده حاصل می کندمیکند. به عنوان مثال، بنابر این نظر، دراز شدنِ [[گردن]] و پاهای [[زرافه]] به همین روش صورت گرفته استگرفتهاست. از طرفی، چنانچه از یک اندام استفاده نشود، آن اندام رفته رفته [[تحلیل]] می رودمیرود و کوچک می شود،میشود، تا جایی که ممکن است به کلی از میان برود. به نظر لامارک، نبودِ [[چشم]] در جاندارانِ ساکنِ [[غار]]های تاریک و یا همچنین نبودِ دست و پا در [[مار]]ها به همین سبب بوده استبودهاست.<ref name="e">تکاملِ موجوداتِ زنده – هنگامه علی بیک – نشر مروارید – چاپِ سوم – صفحه یصفحهٔ 23۲۳- 24۲۴</ref> ▼
به انگلیسی: '''Lamarckism'''
لامارک به موروثی بودنِ صفاتِ [[اکتسابی]] معتقد بود. به عقیده یعقیدهٔ او تمامی تغییراتی که به دلیلِ اکتساب (سازش) در طولِ دوره یدورهٔ زندگی در [[ساختارِ]] افراد ظاهر می شوند،میشوند، در طی [[زادآوری]] حفظ شده و به [[نسل]] هایهای بعد منتقل می شوندمیشوند. مثلا ًمثلاً فرزندانِ یک [[آهنگر]] صاحبِ بازوانِ قوی خواهند بود چرا که پدر آنها از بازوانش کار بسیار کشیده استکشیدهاست. این اصل معروفترین اصل در نظریه ینظریهٔ لامارک است که به رواجِ لامارکسیم انجامید.<ref name="e" />▼
▲بنا به نظرِ [[لامارک]] (1744 –1829) و بسیاری از [[زیست شناسی|زیست شناسان]] همزمانِ او و پس از وی، عواملِ گوناگونی که در طولِ زندگی فرد بر وی اثر می گذارند، در سرشت فرزندانِ او نیز موثر واقع می شوند. این [[دیدگاه]] که امروزه تحت عنوانِ لامارکیسم شناخته می شود، در حال حاضر به کلی [[منسوخ]] شده است. لامارکیست ها [[عقیده]] داشتند در صورتِ زیاد بکاربردنِ یک [[اندام]]، آن اندام رفته رفته [[تقویت]] می شود و شکلِ جدیدی مناسب با [[عادت]]ی که کسب کرده حاصل می کند. به عنوان مثال، بنابر این نظر، دراز شدنِ [[گردن]] و پاهای [[زرافه]] به همین روش صورت گرفته است. از طرفی، چنانچه از یک اندام استفاده نشود، آن اندام رفته رفته [[تحلیل]] می رود و کوچک می شود، تا جایی که ممکن است به کلی از میان برود. به نظر لامارک، نبودِ [[چشم]] در جاندارانِ ساکنِ [[غار]]های تاریک و یا همچنین نبودِ دست و پا در [[مار]]ها به همین سبب بوده است.<ref name="e">تکاملِ موجوداتِ زنده – هنگامه علی بیک – نشر مروارید – چاپِ سوم – صفحه ی 23- 24</ref>
▲لامارک به موروثی بودنِ صفاتِ [[اکتسابی]] معتقد بود. به عقیده ی او تمامی تغییراتی که به دلیلِ اکتساب (سازش) در طولِ دوره ی زندگی در [[ساختارِ]] افراد ظاهر می شوند، در طی [[زادآوری]] حفظ شده و به [[نسل]] های بعد منتقل می شوند. مثلا ً فرزندانِ یک [[آهنگر]] صاحبِ بازوانِ قوی خواهند بود چرا که پدر آنها از بازوانش کار بسیار کشیده است. این اصل معروفترین اصل در نظریه ی لامارک است که به رواجِ لامارکسیم انجامید.<ref name="e" />
==رد لامارکیسم==
بر خلاف نظرِ لامارک و همفکرانش، امروزه می دانیممیدانیم که صفاتِ اکتسابی به ارث نمی رسند،نمیرسند، زیرا ناشی از اثراتِ [[محیط]] و رشدِ جاندارند، نه اثراتِ [[ژن]] هایهای جاندار. فقط صفاتِ وابسته به ژن ها میژنها توانندمیتوانند از نسلی به نسل بعد منتقل شوند، آن هم به شرطی که ژن هایژنهای کنترل کننده یکنندهٔ آن صفات در سلول هایسلولهای «جنسی» ([[گامت]] هاها) موجود باشند.<ref name="a">انسان به روایتِ زیست شناسی اثر آنتونی بارنت ترجمه یترجمهٔ دکتر باطنی – ماه طلعتِ نفرآبادی– نشرِ نو – چاپِ سوم – صفحه یصفحهٔ 17۱۷</ref>
هرگونه تغییری که بر اثر بکار بردن و یا به کارنبردنِ اندام، و یا به هر [[علت]] دیگر، در [[سلول]] هایهای دیگرِ بدن، غیر از [[سلول جنسی|سلول هایسلولهای جنسی]] رخ دهد، [[تاثیر]]ی در صفاتِ نسلِ بعدی نخواهد داشت. [[آزمایش]]اتِ بسیاری در این زمینه صورت گرفته استگرفتهاست. مثلا ًمثلاً برای آزمودنِ اثرِ عدمِ استعمالِ یک اندام، آزمایشی ترتیب داده شد که در آن [[مگس]] هاها تا 69۶۹ نسل در تاریکی [[جفت گیری]] کردند، در پایان [[مشاهده]] شد که [[بینای]]ی نسلِ آخر [[آسیب]]ی ندیده و [[واکنش]] افرادِ آن در مقابلِ [[نور]] کاملا ًکاملاً [[طبیعی]] است.<ref name="a" />