علینقی منزوی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Amirobot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: تصحیح جایگذاری کاما، شمارگان هزارگان
Amirobot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: تصحیح کاما، شمارگان هزارگان
خط ۱:
'''علی‌نقی منزوی''' (زادهٔ ۲۳ تیر ۱۳۰۲ در [[سامرا]] - درگذشت ۲۷ مهر ۱۳۸۹ تهران) به همراه برادرش [[احمد منزوی]] از نامدارترین کتابشناسان ایران و از استادان [[اسلام‌شناسی]] علمی در ایران معاصر به‌شمار می‌روند. علی‌نقی منزوی افزون بر تألیف کتا‌ب‌ها و مقاله‌های متعدد٬متعدد، مدتها در تألیف [[فرهنگ دهخدا]] با [[علی‌اکبر دهخدا]] و [[محمد معین]] همکاری می‌کرد و چند سال در [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]] در [[تهران]] به تحقیق مشغول بود و در آنجاعضویت افتخاری داشت.
 
== زندگی ==
خط ۱۱:
درسال ۱۳۳۸ از [[وزارت آموزش و پرورش|وزارت فرهنگ]] به دانشگاه تهران منتقل شد. آخرین سمت او تا قبل از مهاجرت در سال ۱۳۴۵ در شعبه فوق لیسانس [[دانشکده ادبیات دانشگاه تهران]] بجای معین بود. در همین سالها مجلدات ۴ تا ۱۸ [[الذریعه]] و چندین قرن از [[ طبقات اعلام الشیعه]] را با زحمت بسیار و با همان حقوق معلمی به‌چاپ رساند.
 
منزوی در دوران [[نهضت ملی شدن نفت]]، به تاثیر از برادر کوچکترش، دکتر [[محمدرضا منزوی]]، و به همراه [[جلال آل احمد]]، که پسرخاله او بود، عضو [[حزب توده ایران]] شد. ستوان یکم محمدرضا منزوی (متولد ۱۳۰۸ ش.) عضو [[سازمان نظامی حزب توده ایران]] بود که پس از [[کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]] دستگیر و یازده ماه زندانی شد ولی به‌دلیل عدم کشف سازمان نظامی حزب توده تبرئه و آزاد گردید. به دنبال کشف سازمان نظامی حزب توده، محمدرضا به قصد مهاجرت به [[بیروت]] رفت اما به درخواست حکومت [[پهلوی]] (سرهنگ [[مبصر]] رئیس [[ساواک]]) و موافقت [[کامیل شمعون]]، رئیس جمهور وقت [[لبنان]]، او را در فرودگاه بیروت دستگیر و به دولت ایران تحویل دادند. محمدرضا منزوی در بهمن ۱۳۳۳ در [[زندان قزل قلعه]] تهران٬تهران، در محل امروزی بازار تره بار قزل قلعه در نزدیکی [[کوی دانشگاه تهران]]٬، به‌دست عوامل رژیم گذشته به‌نام‌های زیبائی و امجدی زیر [[شکنجه]] به قتل رسید.
 
پس از [[کودتای ۲۸ مرداد]]٬، علی‌نقی منزوی نیز دو بار به زندان افتاد، پس از آن هم با اینکه تنها به فعالیت‌های فرهنگی اشتغال داشت، همچنان با تهدیدهای [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک)]] رو به رو بود. سرانجام او در شهریور سال ۱۳۴۵ ایران را ترک کرد و به [[عراق]] و [[لبنان]] گریخت و به مدت ۹ سال در [[نجف]] و [[بیروت]] زندگی کرد. او تا سال ۱۳۵۴ در بیروت بود و در این سالها بقیه مجلدات الذریعه پدر را با همکاری برادرش احمد منزوی در تهران منتشر کرد.
 
در سال ۱۳۵۴ در دوره سفارت قدر در بیروت، با پادرمیانی دوستان بانفوذ خود، [[پرویز ناتل خانلری]] و [[علی دشتی]] به تهران بازگشت. علی دشتی با منزوی سابقه دوستی و روابط فرهنگی داشت و از یاری وی در تهیه [[کتاب بیست و سه سال]] در نقد تاریخ صدر اسلام کمک گرفته بود.